جهان یادگار است و ما رفتنی                                  زمردم نماند بجز گفتنی “فردوسی”

فهرست

شوش سرفراز،پیشاهنگ و دروازه تمدن

این نوشته وام دار کتاب “شوش ، شش هزلر ساله ” می باشد .

شوش شش هزار ساله

                         اهمیت شوش در انباشت لایه های فرهنگی و تمدنی یک مرکز سکونتی ،حکومتی و آیینی است که هزاران سال استمرار یافته است.کاوش های باستان شناسی در دشت خوزستان که از سال 1850/هنگام تعیین مرز میان ایران و عراق/ آعاز شده بود و تا سال 1357 ادامه داشت ، با کشف سکونتگاه های نخستین   چون “چغا میش ” و جعفر آباد پیشینه یکجا نشینی را در دشت خوزستان تا هزاره چهارم روشن نمود ، روندی که به شکل گیری شهر شوش انجامید . کاوش های دهه 50خورشیدی  نشانگر بیش از 25 دوره متفاوت تمدنی در این شهر است  تنها از 1946 تا سال 1951 بیش از پنچ شهر که در طول تاریخ  بر روی هم بنا شده بود کشف گردید.، کهن شهر ایران که قدمت شش هزار ساله دارد  شهری است که همچنان استوار ایستاده است.

   اما نحستین بارقه های پیدایش شهری ،نه در داخل فلات بلکه در غرب زاگرس ، در دشت خوزستان ، کنار رود کرخه تجلی یافت . در نیمه هزاره چهارم  شوش که در همسایگی تمدن های قدیمی تر میانرودان/ بین النهرین/ چون سومر و اکد  بود ، به آهستگی به  شهری تبدیل شد که در تاریخ بعدی ایران نقش پیش آهنگ و دروازه تمدن را ایفا نمود. در این نخستین  دولت -شهر  هزاره چهارم ،مردمانی از ساکنان زاگرس و دشت خوزستان در کنار  اکدی های سامی تبار  و یا “کله سیاهان” سومری ( که نخستین تمدن بشری را بنا نمودند) ،با یکدیگر همشهری بودند. مردمان شوش  در هزار سوم خط را از اکدی ها به عاریت گرفتند و پس از آن خطی از خود ابداع نمودند . سبک وسیاق نظام اجتماعی و سیاسی آن ها تاثیر زیادی از دولت شهر های میانرودان داشت و آنها به لطف آب و خاک مناسب دشت خوزستان  در کشاورزی وسپس در تجارت پیشرفتی زیادی نمودند. به ویژه انکه بخشی از جمعیت شهر شوش از کوه های زاگرس /بخش لرستان/ می آمدند که در کوه هایش هر نوع فلزی یافت می شد و مردمانش به  ذوب برخی فلزات و ساختن آلیاژهای گوناگون مهارت داشتند و نمونه اشیا مفرغی شان چه بعنوان ابزار کار ویا وسایل زیست و چه بشکل  مجسمه ای هنری و زینت آلات  در زمان خود یکتا بود .

 

نقشه شوش :در قسمت شهر شاهی بیش از 26 لایه تمدنی شناسایی شده است تمدنی
لیوانی بلند متعلق به لایه (25) هزاره چهار پیش از میلاد شامل پرندگانی با گردن دراز ، سگ ها با بدن کشیده و بز کوهی

پیدایش شوس

دشت شوش را رودخانه های کرخه و دز و کارون آبیاری می کنند. ، این رود ها از سرزمین های مرتفعی سرچشمه میگیرند که باید خاستگاه زیست محیطی بشر در “انقلاب نوسنگی” را درآنجا (زاگرس)جست. از هزاره هفتم ساکنان این کوهستان ها جهت گذراندن زمستان به همراه گله هایشان  به این دشت می آمدند. از اواسط هزاره پنجم روابط با میانرودان/بین النهرین/ از طریق ساکنان دشت دهلران برقرار می شده است 

تقابل هنری میان منطقه شوش و میانرودان یکی از دلایل توسعه مستقل دو منطقه از یکدیگر است .در هزاره پنجم ، چغامیش به شهر بزرگی به مساخت 18 هکتار پدل گردید و در آنجا ساختمان هایی با حداقل یک طبقه فوقانی و با دیوار های قطور و مستحکم بر پا شد..پس از افول چغامیش ، حاکم نشین جدیدی  به نام شوش در حوالی 3900 پ.م. در حاشیه غربی دشت ، جانشین آن شد./لوبرتون باستان شناس فرانسوی چهار دوره پیش از تاریخ  در هزاره ششم پیش از میلاد را درپژوهش یاد آوری می کند ص39 

در گور های مربوط به این دوره  مقادیر زیادی ظروف سفالی منقوش به اشکال هندسی و حیوانات و همچنین مقادیر اشیای مسی بدست آمده است.پژوهش  در باره خاستگاه  این مواد این اشیا مشخص کرد که این فلز از منطقه انارک ، واقع در مرکز ایران به دست آمده است شوش با این مردمان کوهستان نشین از طریق شبکه تبادلات تجاری ارتباط بر قرار کرد منابعی که تمدن های بین النهرین بدان دسترسی نداشتند.  نشان دیگر  ارتباط شوش با فلات داخلی ایران  سبک های مشابه در ظروف سفالی است .

ظریف ترین مهر ها  که حکایت

دوره اوروک یا عصر آغازین نمدن تاریخی سومری در شوش

مجسمه نیایشگر زانو زده
3300 پیش از میلاد/موزه لوور

 

مهر و ابزار شمارش که متعلق به 3400 پیش از میلاد . یافت شده در لایه (18)

اوروک یکی از دولت شهر های تمدن سومری است که خاستگاه اختراع خط در میانرودان شناخته شده است ، تمدنی که اختراع چرخ سفالگری را  نیز  در کارنامه خود دارد..ارتباط دشت خوزستان از با سومری ها به دوره رونق “چغامیش” باز می گردد ، ا این ارتباطات در پیدایش شوش توسعه زیادی یافت . از جمله باید به رواج شمایل نگاری  و ظاهر شدن اشکال انسانی در اشیای یافته شده مربوط به این دوره در شوش  اشاره نمود .در دین دوره زیبایی شناسی فرع است و واقع گرایی روایی اصل بود . بسیاری از آثار این دوره در لایه (20) حا ک برداری در شهر شاهی یافت شده است . 

در زمانی که تمدن سومری  به گسترش بلا مانع خود ادامه می داد. در دشت شوش دگرگونی عظیمی رخ داد که نتیجه غلبه مجدد کوچ نشینانان کوهستانی بود . جوامع یکجانشین به شدت  کوچک تضعیف شدند . شهر شوش به جهان فلات ایران پیوست که مقابل یکجانشینی تمدن سومری بود. 

 

 

 

 

 شوش در عصر آغاز عیلامی

مهر استوانه ای ص 64

در این دوره شاهد گسترش  نگارش وهنر هایی  غیر سومری هستیم که  بیشتر باز  گو کننده نقطه نظر سبک و مضامین  اقوام مناطق کوهستانی شامل فارس ، کرمان و حتی سیستان می شده است. .بدین ترتیب این دوگانگی جغرافیایی و فرهنگی مشخصه تمدن تاریخی عیلام است.در اواخر این دوره شوش مجددا  توسعه یافت و تجارت با نقاط دیگر را از سر گرفت . با این تفاوت که این بار بعنوان طلایه دار شهر های کوهستانی فلات در دروازه میانرودان شد.

 

شوش در هزاره سوم

نقش برجسته از جنس قیر طبیعی خدود 2500سال پیش از میلاد.
دفینه وبخشی از محتویاتش شامل ظوفی از گل رخام که از شرق ایران آمده مربوط به هزاره سوم

 

این عصر را دوره سلسله های کهن نامیده اند که از 2800 تا 2340 ادامه داشت که مشخصه آن ازدیاد جمعیت  در شوش و شهر های میانرودان بود .شهر کیش در نزدیکی شوش با جمعیتی سامی تبار توسعه یافت اما مردمان این شهر هنوز به همسایگان قدیم سومری خود با احترام می نگریستند. همزمان با گسترش شگرف تمدن های میانرودان همراه شوش ، نیاز به مواد خام افزایش یافت  و از این رو اجتماعات غالبا مستقل شبه کوچ نشین  در ایران نقش مهمی دذ تهیه و انتقال این مواد ایفا کردند. این گروه ها از سوی در لرستان ، همسایه شوش مستفر بودند و از سویی در فارس ، در جنوب شرقی ، در استان کرمان نیز که از نظر منابع مس و انواع سنگ های صابونی نرم به رنگ های سبز و سیاه و سنگ مرمر زرد و سفید بسیار غنی بود اقوامی در انتقال مواد موثر بودند  شوش درست در شاهراه ای قرار داشت که از شمال و شرق ایران عبور می کرد . 

 اما نام شوش برای نخستین بار حوالی سال 2450 در سنگ نگاره  بنیانگذار پادشاهی اکد، ساراگون   ذکر شده است و بدین سان وارد تاریخ نوشتاری شد. در این دوره شوش در سایه پادشاهی اکد قرار داشت.

شوش تا پیش از پیدایش امپراتوری پارس

در هزاره دوم  از جنوب سوریه  اقوام بادیه نشین  آموری*/عموری/  به سوی میانرودان هجوم آوردند   پی آمد تسلط بادی نشینان ، تضعیف شهر شوش را نیز به همراه داشت  . در این هزاره نفوذ فرهنگی فلات ایران بر شوش افزایش یافت . اما شوش در  سده سیزده و دوازده پیش از میلاد  شکوفایی دوباره خود را باز یافت  . جمعیت شهری بطور چشمگیری افزایش یافت  و زبان وفرهنگ عیلامی  به گونه ای آشکارتر در شوش رایج شد . زیگورات چغا زنبیل در همین  دوره در نزدیکی هفت تپه  بنا شد .شاهان عیلامی  بابل را فتح کردند **و غنائم ارزشمند هنری با خود به شوش آوردند و وقف پرستشگاه های شوش نمودند . .اما در اواخر سده دوازده پادشاه بابل بخت النصر  شوش را تسخیر نمود وشهر را به آتش کشید .  مرکز یت شوش به منطقه  انشان در فارس انتقال یافت تا زمینه پیدایش نخستین امپراتوری  پارس فراهم گردد.

شهر شوش در ادوار  آتی  نیز نقش برجسته ای در امتزاج فرهنگی ایفا نمود که در گفتار های دیگری به آن می پردازیم.

*******************************************************************************

ستون قوانین حمورابی که چندین سده در بیش از دو هزاره در شهر شوش بود و امروزه در موزه لوور قرار دارد

زیر نویس :

ا*  بحشی از اقوام عموری بابل را هم فتح کرد و حاکمیت  “کاسیان” را برا نداخت.بخش دیگری از این قوم سرزمین بنی اسراییل را اشغال نموده با این آمیزش یافت و بسیاری از خدایان بنی اسراییل از خدایان این قوم به عاریت گرفته شده که مهمترین آن ها  “بل” می باشد.

ا** خاستگاه  قوم “کاسی ” ، کوه های زاگرس بود . آنها بیش از پانصد سال در بابل حاکمیت داشتند . بابل چه در دوره کوچ نشینان زاگرس، چه در دوره حاکمیت “بادیه نشینان” عموری ، فرهنگ و تمدن خود را بر مهاجمان تازه وارد تحمیل نمود. حمورابی ، بانی  تدوین نخستین قوانین مدنی بشری از تبار همین بادیه نشیتان بود!

 

 

 

 

 

 

 

**************************************************************************************

ماخذ:

شوش شش هزار ساله

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *