فهرست

تدارک سفر

کاروان ما در روز چهار شنبه ۲۹ آبان از پاریس حرکت می کند

ساربان

https://youtu.be/AHO8jZHTL !ug

اسپانیا

حکایت نخست ” دعوت به سفر”

درود بر دوستان عزیز،

قصد سفر دارم، این بار به” شبه جزیره ایبری” و شما را به همراهی دعوت می کنم. انگیزه اصلی من در این سفر جمع اوری و نگارش یادداشت هایم دراین زمینه است.

انچه بصورت متن های کوتاه تاریخی یا گزارش سفر عرضه خواهد شد ، همانند سفرهای پیشین ،جستجو برای یافتن تاثیرات قرهنگ ها بر یکدیگر و درک روابط میان تمدن های گوناگون است. در این سفر تاکید ما بر دوره های خاصی از تاریخ اسپانیاست :

– دوره حاکمیت مسلمانان بر اسپانیا و تاثیرات اتی ان بر تاریخ اروپا و افریقای شمالی و اسیای غربی و بویژه ایران .
– پیش از ورود مسلمانان به شبه جزیره و حتی قبل از میلاد ، این منطقه شاهد درگیری دو تمدن بزرگ مدیترانه ،کارتاژ و رم- بود که رخداد های بعدی را در اسپانیا جهت داد بنابراین گوشه چشمی هم به این دوره خواهیم داشت.

– مورد دیگری که به ان اشاره می کنیم انکزیسیون واخراج یهودیان و مسلمانان از اسپانیا و نتایج ان بعنوان نمونه در تونس ، در خاک عثمانی و هلند اس
– اگر فرصتی ماند اشاراتی هم به دوره امپراطوری استعماری اسپانیا تا جنگ داخلی خواهیم داشت.
– مسیرسفر : شهر های پواتیه ، سن سباستین، سراگوس، تولدو ،سویل، فائو- جنوب پرتقال- کداکس، جبل الطارق، مالاگا ،کوردوبا ،گروناد ، الیکانت ، تاراگونا ،ژرونا ، پرپینیان ، تولوز و البته اگر زنده بودم پاریس!!!
– به دوستانی که حال و هوای چنین سفری را دارند خوش امد می گویم و از انها خواهش دارم مرا با پیامی اگاه سازند که نامشان را به لیست کاروان بیفزایم.
– روشن است که پیشنهادات ، انتقادات و نظرات شما برای من بسیار با ارزش است و همراهیتان ، هر چند مجازی، مایه دلگرمی. همسفران اگر از ” واتز اپ استفاده کنند ، کار مرا راحتر می کنند وگرنه کانالی در ” تلگرام” هم خواهیم داشت. کوشش میکنم با کمک همسفران کانالی به زبان فرانسه هم داشته باشیم.
– تصور من اینست که اماده کردن مقدمات یکماه به درازا می کشد. در طول اینمدت همسفران متن های مقدماتی را دریافت خواهند کرد.
– به دوستانی که همراه ما نخواهند بود بدرود می گویم و برای هم کاروانیان سفری خوش ارزو می کنم .

پاریس 30 مهر -22 اکتبر2019

نقشه شبه جزیره ایبری :مرزها،کوه ها و رودها

حکایت دو: جغرافیا :

شبه جزیره ایبری از طریق کوه های  پیرنه از فرانسه جدا میشود و دریای مدیترانه در شرق ، اقیانوس اطلس در غرب و شمال ان قرار دارد.
ایبری از طریق تنگه ای بطول 25 کیلومتر از افریقا جدا می شود و از این ناحیه – تنگه جبل الطارق- میتوان بخوبی دیوار خانه های شهر طنجه را در مراکش نظاره کرد .بیهوده نیست که در طول تاریخ این شبه جزیره مهمترین محل ارتباطی با شمال و غرب افریقا بوده

است. در دو سوی دریای مدیترانه شهر های بزرگی وجود داشته که فاصله انها از یک دیگر کمتر از 250 کیلومترمی باشد و تجارت میان این شهر ها در طول تاریخ رایج بوده است . .
بخش وسیعی از سواحل غربی شبه جزیره در ساحل اقیانوس واقع شده .در سده های پیشین ساکنان اروپا این سواحل را انتهای ربع مسکون می دانستند.
پرچم اسپانیا: رنگ‌های قرمز و طلایی موجود در پرچم اسپانیا، رنگ‌های مربوط به ایالت آراگون است. با تبدیل شدن اسپانیا به جمهوری در سال ۱۹۳۱م نوار قرمز رنگ پایین پرچم اسپانیا به رنگ ارغوانی مبدل شد که رنگ مربوط به ایالت کاستیل بود ولی با روی کار آمدن ژنرال فرانکو در سال ۱۹۳۹ پرچم اسپانیادمجدداً به حالت قبلی بازگشت. ستون های دو سمت نشانه پرچم نماد از کوه های هرکول می باشد که در نزدیکی جبل لطارق قرار دارد.

شبه جزیره ایبری :
حکایت سوم : مردمان شبه جزیره در پیش از میلاد

نخستین باشندگان این سرزمین که نامشان در اسناد تاریخی امده “ایبر” نام داشتند. پس از آن اقوام “سِلت” وارد این شبه جزیره شده و در مناطق شمالی و میانی شبه جزیره سکنا گزیدند. قوم باسک هم در مناطق غربی کوه‌های پیرنه اسکان نمودند. سلت‌ها با ایبر‌ها در امیحتند و “سلت ایبر” نام گرفتند.
دریانوردان فینقی -واقع در سوریه و لبنان امروزی- نخستین مردمانی بودند که به جهت باد‌ها و فصول مناسب کشتی رانی پی بردند و مدیترانه را در نوردیدند. آنها برای پیشبرد تجارت خود، در سواحل جنوبی و شمالی این دریا شهرهای بندری بنا نهادند.از جمله مهمترین آنها شهر کارتاژ، شهر تونس امروزی، بود که خود تبدیل بمرکز تجارت مدیترانه در سده‌های میانی هزاره اول
پیش از میلاد شد.*

از سوی دیگر رشد شهر “رم” در سده سوم پیش از میلاد موجب رقابت شدید و سپس یکسری جنگها میان دو امپراتوری بزرگ کارتاژ و رم شد. شبه جزیره ایبری یکی از مهمترین صحنه‌های رقابت میان این دو امپراطوری بود، این جنگ‌ها که از 264 پیش از میلاد آغاز و دوسده به درازا کشید و نهایتا به پیروزی رم ختم شد. بدستور سنای رم شهر کارتاژ بکلی ویران شد و سپاهیان رمی زمین کارتاژ را شخم زدند. حاکمیت رم بر مدیترانه و سر زمین‌های اطراف آن ،سیل برده و ثروت را به رم همراه داش. سرداران رمی سرزمین “گُل” – فرانسه امروز – و شبه جزیره ایبری را اشغال کردند.
شبه جزیره ایبری هرچند در دور افتاده ترین منطقه اروپا قرار دارد، اما همانگونه که گفتیم مردمان آن آمیخته‌ای از اقوام گوناگون ‌اند که هر یک از گوشه‌ای از دنیا به این سرزمین آمده‌اند و هر کدام فرهنگ و اداب و رسوم خود را به ارمغان اورده اند. دوره پیش از میلاد چنین بود، در اینده خواهیم دید که این سرزمین چگونه پذیرای اقوام دیگر شد و اسپانیای امروز حاصل چه فرهنگ‌ها و تمدن‌های گوناگونی است.

اگر شبه جزیره ایبری که در انتهای ربع مسکون قرار دارد از چنین آمیزشی شکل گرفته، می توان حدس زد مناطق دیگر اروپا که بیشتر در معرض مهاجرت‌ها، جنگ‌ها و جابجایی جمعیت بوده است، چه ترکیب جمعیتی ایی دارد و تا چه حد حکایت‌های نژادپرستانه و خود مرکز بین دور از واقعیت‌های تاریخی می‌باشد.

* داریوش هخامنشی پس از حاکمیت بر شرق مدیترانه به کمک دریا نوردان فینقی مصر را فتح کرد. اما فینقی‌ها به دلیل قرابت نسبی شان با مردم کارتاژ، حاضر به شرکت در حمله به این شهر نشدند و داریوش از مردمان جنوب مصر برای اشغال کارتاژ استفاده نمود. پارس‌ها در سده پنج پیش از میلاد به اسپانیا نیز وارد شدند، اما این ارتباط کوتاه مدت بود.

کارتاژن، کارتاژ نو ، یکی از شهر های یادگار تمدن کارتاژ در جنوب اسپانیا

جنگ های میان کارتاژو رم – جنگ های پونیک- برای تسلط بر مدیترانه .اسپانیا محل گذر فیل !های کارتاژِی برای اشغال رم.

گاهشمار تاریخ هیسپانیا.
1100پیش از میلاد: فینقی ها در منطقه شهر “کدیس- در جنوب اسپانیا” را بنیاد می کنند. گروه هایی از هند و اروپایی ها وارد شبه جزیره ایبری می شوند.
800پ.م: ورود اقوام سلت به شمال شبه جزیره
700 پ م: ایجاد چند کلنی یونانی در جنوب اسپانیا
236 پ.م: ورود سپاهیان کارتاژ به جنوب اسپانیا.
226 پ.م . معاهده میان کارتاژ و رم.
225 پ.م :بنای شهر کارتاژ نو ” کارتاژن” ، پایتخت اسپانیایی کارتاژ. حمله “هانیبال” به نیرو های طرفدار رم و اغاز جنگ دوم میان کارتاژ و رم. اینبار در اسپانیا.
197 پ.م : شکست سپاهیان کارتاژ . اسپانیای جنوبی و مرکزی تحت حاکمیت رم قرار می گیرد.
133 پ م : شمال اسپانیا هم به قلمرو حاکمیت رم می پیوندد.
72 تا 61پ.م. در رقابت میان سردار ان رمی،” پمپی “و “سزار” ، اسپانیا به طرفداری از پمپی بر می خیزد .ژول سزار به اسپانیا لشگر کشی می کند و طرفداران پمپی را سرکوب می کند.
65 بعد از میلاد: نفوذ عناصر اسپانیایی در سپهر سیاسی رم : “سنک” مشاور ارشد” نرون ” امپراطور رم.
74 م ” امپراطور رم به مردم اسپانیا حق شهر وندی در امپراطوری می دهد.
98 م: “تراژان “سرداری از اسپانیا امپراطور رم می شود.
117 م” ادرین ” فرزند خوانده تراژان هم امپراطور رم می شود.
استیلای روم با زبان، قانون و جاده رومی تکمیل شد

تاراگون پایتخت رمی هیسپانیا

حکایت پنجم :

“هسپانیا” ، بخشی از امپراطوری رم . هر چند رمی ها از سده سوم پیش از میلاد در در ایبری حضور داشتند ، اما “رمی” شدن شبه جزیره ازسده دوم پیش از م، با شکست سپاهیان کارتاژ شروع شد . انها طی دو قرن تمامی شبه جزیره را ارام ارام تسخیر نمودند ، و این سرزمین را هسپانیا نامیدند . استیلای رم بر هسپانیا هفت سده برقرار بود
انها رهبران محلی را در طبقه اشراف رمی پذیرفبتد . در این دوره زبان لاتن وحقوق رمی، شهر سازی وجاده سازی گسترش فراوان یافت. هیسپانیا نقش انبار غله و غذا را برای بازار رم ایفا می‌کرد و لنگرگاه‌های آن محل صادرات طلا، پشم، روغن زیتون و شراب بود. کشاورزی با ابداع طرح‌های آبیاری جدید گسترش یافت – حتی برخی از آن‌ها تاکنون مورد استفاده قرار می‌گیرد.
تقسیم بندی های اداری نیز از سوی سنای رم صورت میگرفت . بدستور سنای رم بود که پمپی به اسپانیا امد تا مخالفان سنا را سرکوب نماید پمپی در این کارزار پیروز شد و هیسپانیا تحت امر او قرار گرفت . اما دو رقیب او در حکومت سه گانه ” سزار و کراسوس* ” از این امر رضایت نداشتند و بهمین جهت جنگ داخلی در رم در گرفت و سرزمین های تحت حاکمیت رم صحنه این نبرد شدند . هیسپانیا حامی پمپی بود و سخت در مقابل سزار مقاومت نمود اما عاقبت پمپی شکست خورد و جانش را از دست داد.


در سده اول میلاد رم به مردم ازاد هسپانیا حق شهروندی اعطا نمود و راه مشارکت ان ها در اداره امپراتوری گشوده شد . مشاور نرون ، و دو امپراتور نامی رم – تراژان و ادرین – همه اصلیت هسپانیایی داشتند . در سده سوم میلاد هم دو امپراتور از این سرزمین بودند. در طول مدت هفت سده حاکمیت رم بر هیسپانیا ،ادیان رمی در کنار دیگرادیان همانند کارتاژی و شرقی – از جمله مانویت رواج داشت . سقوط امپرطوری رم با گسترش وسیع مسحیت و حاکمیت قبایل اروپای مرکزی برهسپانیا همراه شد.
* کراسوس همان سردار رمی است که از سپاه پارت به فرماندهی سورنا در حران شکست خورد و سرش برای” ارود دوم “ارسال شد. سزار تصمیم داشت برای انتقام به ایران لشگر کشی کند ، اما در روز ارائه پیشهاد به سنا ، بدست پسر خوانده اش کشته شد. جمله مشهور سزار از زبان شکسپیر :” بروتوس توهم !” در همین زمان بیان شد.
در جاده مالاگا به سویل محلی هست که گفته میشود سپاه سزار که در تعقیب پمپیی بوده او را دستگیر کرده وبدستور سزار کشته اند. در صورتیکه پمپیی در مصر بقتل رسید! اینهم از حیله های اهالی برای جلب توریست ! کاری که به تازگی در ایران هم رایج شده است..

باغ های زیتون اندالوزی

حکایت ششم : مهاجرت بزرگ .

همانگونه که در سفر پیشین در مورد بالکان اشاره کردیم، مهاجرت قبایل هون از صحرای مغولستان بسوی غرب ،حرکت موجی قبایل سر راه بسوی غرب اروپا را بهمراه داشت*. با تضعیف امپراتوری رم این مهاجرت سرعت بیشتری گرفت.اولین پیشقراولان از خانواده ژرمنیک بودند : المان ها سرزمین گل- فرانسه- را اشغال کردند و تا “تاراگون” ،پایتخت رمی اسپانیا پیش امدند. “سوئبی “ها نیز کشوری را در شمال ایبریا جایی که امروز گالیسیا و شمال پرتغال را فرا می گیرد ، بنا نهادند. اما مهاجرت اصلی از سال 408 میلادی با هجوم واندال ها و سپس الن** هابه اسپانیا اغاز شد ، این اقوام هیچ کدام مدت طولانی در هیسپانیا ماندگار نشدند ، با این حال واندال ها نام خود را به به سرزمین “واندالوزیا “دادند که امروزه ” اندالوزیا” یا اندلس خوانده می شود .
با امدن “وزیگوت ها ” که قومی ژرمنیک ساکن بالکان بودند ،هیسپانیا برای مدتی چند قرن تحت حاکمیت انها قرار گرفت. با سقوط رومی‌ها بنیان‌های اقتصادی و اجتماعی نیز سقوط کرد و ویران شد اما حکومت‌های جایگزین ،بسیاری از قوانین و رسوم امپراتوری پیشین را حفظ کردند .


“وزیگوت”ها حکومت خود را به انسوی پیرنه ، به فرانسه امروز ، هم گسترش دادند و شهر تولوز هم مدتی پایتخت انان بود ،اما حاکمیت ان ها بیشتر جنبه نظامی داشت . در دوره انها بود که مسیحیت بعنوان دین رسمی در امد.
* در سفر های پیشین به تفصیل از سد های دفاعی در شمال ایران گفتگو کردیم . بویژه در سفر ارمنستان دو متن در مورد ” در بند” داشتیم که در ان توضیح دادیم تمام تا پیش از ورود اعراب به ایران ، زمانیکه حکومت مرکزی قوی در ایران حاکم بود قبایل صحرا گرد نتوانستند وارد نجد ایران بشوند و بالاجبار از شمای دریای خزر بسمت اروپا رفتند.
ا** الن ها از اقوام ایرانی در ناحیه قفقاز بودند که بعد از پیمودن اروپا به شمال افریقا رفتند ، و مدتی نیز جزیره سیسیل را از طریق کارتاژ اشغال نمودند. زبان انها ” ایرانی” نام داشت و بقایای این قوم در اوستی بسر می برند.

تهاجم قبایل اروپای مرکزی به غرب اروپا.: فرانک ها در “گل” -فرانسه امروز، لومبارد ها در شمال ایتالیا، گوتها جنوبی در یوگسلاوی سابق و وزیگوتها در بخشی از قرانسه و شبه جزیره ایبری.

بنایی مربوط به دوره حاکمیت “وزیگوتها” در اسپانیا

جاده خاکی، خارج از متن
یاد یاران

بزودی به اسپانیا خواهم رفت، کشوری که 38 سال پیش از آنجا به فرانسه آمدم. سال‌های اولیه اقامت در تولوز برای خانواده کوچک ما غمگین و سیاه بود، اما دوستانی یافتیم که بیشترشان اصلیت اسپانیایی داشتند و خود فرزند تبعیدیان اسپانیایی بودند. محبت بی‌ریای آنان رنگ شادی به زندگی ما می‌داد.
بعد ازاین همه سال، دنبال کلماتی می‌گشتم که تا از این دوستان سپاسگزاری کنم. بیاد ترانه افتادم که “براسنس” خوانده است
این ترانه برای توست، ای دختر، ای پسر ای فرزند خانواده تبعیدی اسپانیایی!
برای تو، “اولگا”‌ی عزیزم، اولگایی که مرا نمی شناخت، اما مرا در مرز با پاسپورت پاره‌ام همراهی کرد.

George Brassens

زیارتگاه سن ژان دو کومپوستل در شمال غربی اسپانیا

حکایت هفتم : مسیحیت در هیسپانیا

بنا بر روایات ، عده ای از حواریون مسیح از سال 40 برای دعوت مردم ان دیار راهی اسپانیا شدند و از انجا که مریم مقدس در شهر سارگوس بر انها ظاهر شد ، اورا حامی و پاترون اسپانیا خواندند.قرن ها بعد به تیعیت از اسپانیا، کشورهای مستعمره اسپانیا در امریکای لاتین نیز چنین کردند. یر اساس روایتی دیگر مزار ” ژاک مقدس” در سده هشتم میلاد با معجزه ای که بشکل تجمع ستارگان بر بالای گور او رخ داد ، یافت شد . واز ان زمان ببعد محل زیارتگاه همه مسیحیان اروپا گردید*

از روایات که بگذریم از جهت تاریخی مسیحیت از قرن دوم میلاد به اسپانیا راه پیدا کرد و از زمانیکه این ایین بعنوان مذهب رسمی در رم پذیرفته شد -سال 320 ، در تمام کشورهای تابعه نیز مطابق مرسوم –پذیرش دین حکومتی – توسط اکثریت اریستوکراسی و مردم شهر پذیرفته شد. جانشینان رمی ها، ویزیگوت ها ، نیز چون اغلب فبایل ژرمنیک مسیحی بودند. اما از نحله “اریانیسم**”. در دوره انها ،انجیل را به زبان گوتیک ترجمه شد و الفبایی نیز برای ان اابداع گردید.این امر موجب تسهیل رواج مسیحیت در میان اهالی شد.
با سقوط امپراتوری رم و استقلال شاهان وزیگوت اسپانیا ، پادشاه وقت تغییر ایین داد و دین رسمی را ایین کاتولیک اعلام نمود ،که هنگام ورود اعراب دین رسمی کشور بود
س* سن ژان دو کومپوستل نام زریارتگاهی است که در طول قرون وسطی اهمیت مذهبی بسیار داشت ، بطوریکه صومعه ها ، بیمارستان ها و استراحتگاهای اروپا بر سر راه های متفاوتی بود که به این زیارتگاه ختم می شد …عجیب نیست که مسیر های این زیارتگاه به راه های گردشگری و جذب توریسم تغییر نام داده است

راه های زیارتی بسوی سن ژان دو کومپوستل در قرون وسطی

رنگ قهوه ای نشانگر مناطقی است که نحله “اریانیسم” در قرون اولیه مسحیت اکثریت را داشت

تنگه جبل الطارق محل ورود مسلمانان به اسپانیا

حکایت هشتم : ایبریای مسلمان

تصرف اسپانیای وزیگوت توسط مسلمانان در روند توسعه اسلام در قرن هفتم و هشتم تحقق یافت ، هرچند بهانه اشغال اسپانیا دعوت یکی از جناحهای هیئت حاکمه وزیگوت برعلیه جناح مقابل بود.
هنوز مدتی از تصرف افریقای شمالی توسط مسلمان ها نگذشته بود ، که موسی ابن نصیر ، نماینده خلیفه اموی در افریقیه، سپاهی به فرماندهی طارق ابن زیاد* را روانه اسپانیا کرد. او والی طنجه و از قوم بربر** بود . طارق با سپاهی متشکل از 7000 “بربر”وارد اسپانیا شد و در مدتی کمتر از یکسال بخش وسیعی از جنوب شبه جزیره ایبری را اشغال نمود . وزیگوتها که خود درگیر اختلافات داخلی بودند و چندان هواداری هم در منطقه نداشتند به اسانی تن به شکست دادند.
پس از مدتی موس ابن نصیر هم با سپاهی از اعراب وارد اندلس شد و با طارق ملاقات نمود و قرار بر این شد که طارق برای اشغال سرزمین های جدید به بسمت غرب اسپانیا برود و موسی راهی جبال پیرنه شود تا بقایای وزیگوت ها را تار ومار کند.
در دایره المعارف اسلامی از قول ابن خلدون امده است که ” موسی می خواست از شمال اندلس وارد فرانسه شود و پس از فتح اروپا از راه قسطنطنیه به شام باز گردد. اما خلیفه اموی موسی و طارق را به دمشق احضار کرد”… جلد 10 ص 326 در هما نجا ادامه میدهد:.”میان سالهای 102 تا 112ق مسلمانان در شما اسپانیا و جنوب فرانسه با مقاومت مسیحیان روبرو شدند و فتوحات مدتی متوقف شد.چون عبدالرخمان غافقی به حکومت اندلس گماشته شد، با سپاهی عظیم رهسپار جنوب فرانسه شد و پس از تصرف شهرهای ارل و بردو در محلی میان تور و پواتیه اردو زد . در رمضان 114 جنگی سخت میان مسلمانان و مسیحیان به فر ماندهی شارل مارتل رخ داد. گر چه در اغاز پیروزی یا مسلمانان بود ، اما چون عبدالرحمان به قتل رسید ، سپاه مسلمانان از هم گسیخت و دچار شکست شد. در منابع اسلامی این واقعه به نام بلاط الشهدا یاد شده است”.–
….اما مسلمانان تا هفت قرن در بخشهایی از اسپانیا به حکومت ادامه دادند
* جبل الطارق نامش را از ا او گرفته است.

 

قرطبه= کوردوبا ، اشپلیه = سویل، غرناطه = گرانادا

غرناطه ، گرانادا. الحمرا

حکایت نهم: حکومت های مسلمان در اسپانیا

.در سده هشتم میلادی بیشتر مناطق شبه جزیره ایبری بدست مسلمان ها تصرف شده بود. این فتوحات بخشی از کشور گشایی خلیفه اموی بود که بدست عرب ها- یمانی ومصری، و بربر های شمال افریقا انجام گرفت.
حکومت مسلمانان اسپانیا را به دو دوره تقسیم کرده اند : 1- حاکمیت بنی امیه ، 2- حاکمیت طوایف….
1-در ابتدای تصرف اندلس این امیران لشگر بودند که حکمروایی میکردند و نظارت بنی امیه از شام بر انها صرفا جنبه صوری داشت .این رابطه به امرای محلی مشروعیت و به خلیفه اقدار می بخشید. پس از سقوط بنی امیه در سال 750 م یکی از بزرگان اموی بنام عبدالرحمان الداخلی از چنگ عباسیان گریخت و همراه سپاهی از قبایل یمنی به اندلس رفت و با شکست دادن حاکم محلی قدرت را بدست گرفت و کوردوبا را پایتخت قرار داد. حاکمیت اموی در اندلس حدود 3 سده ادامه داشت
2-حاکمیت طوایف : در سال 1035 امویان اندلس در کردوبا از حکومت ساقط شدند و طوایف بقدرت رسیدند- حکومت ملوک الطوایفی.
از ابتدای تسخیر اسپانیا میان مسلمانان تنش های گوناگونی وجود داشت : تنش میان بربر ها و اعراب ، تنش میان حکمرانان محلی و مراکز دنیای اسلام. پس از فروپاشی امویان در کردوبا ، طوایف مسلمان که هریک در منطقه ای که مستقر بودند سعی در تصاحب قدرت نمودند. از اواسط سده 11 تا اوایل سده 13 پایتخت این طوایف در شهر سویل و بعد از این تاریخ تا اخر قرن سده 14 پایتخت انها شهر گرانادا بود، گرانادا اخرین شهر تحت حاکمیت مسلمانان بود .

نقشه امارات اندلس ،برگرفته از ویکی پدیا

بعد از سقوط حکومت بنی امیه در اندلس ، طوایف مختلف در مناطق دولت های محلی تشکیل دادند

حکایت دهم : ترکیب قومی مسلمانان و تنش های درونی

فتح شمال افریقا توسط مسلمانان از دهه سوم قمری – میانه سده هفتم میلادی اغاز شد .اقوام ساکن این منطقه “افریقیه” ، عموما “بربر ” بودند و مقاومت زیادی در مقابل اعراب کردند.حتی بعد از گرویدن به ایین اسلام باز هم تنش میان انان و مهاجران حاکم بسیار سنگین بود . دوری از دستگاه خلافت ، حاشیه نسبتا امنی برای جریان های مخالف خلافت بنی امیه نیز قراهم میکرد. نحله هایی چون ” زیدی ” *ها ، “خوارج “* در افریقای شمالی زمینه مناسبی برای تبلیغات داشتند. که بر شدت این تنش ها می افزود

حاکمان محلی عرب وابسته به حکومت اموی پیوسته با شورش ” بربر” ها مواجه بودند. یکی از راه های ارام کردن انها ، منحرف کردن نیروی زنده و پر شور این جنگاوران به سمت خارج بود . اسپانیا که بداشتن ثروت و فراوانی شهرت داشت، تنها توسط یک تنگه چند کیلومتری از افریقا جدا شده بود . بدینگونه سپاهی از 7000 “بربر” به سرسر کردگی طارق به اسپانیا گسیل شد که مهاجرت بخشی از این طوایف را به خاک اسپانیا بدنبال داشت.
هرچند تسخیر سرزمینهای جدید ، ثروت فراوانی برای لشگریان به ارمغان اورد ، اما در طولانی مدت تنش میان اعراب و بربر ها را کاهش نداد ، بلکه زمین رقابت ها را از افریقا به اسپانیا کشید.
بویژه اینکه دستگاه خلافت اموی برچیده شد و عباسیان نیز ادعای حاکمیت به دنیای اسلام را داشتند و مترصد فرصت برای حاکمیت بر اسپانیا بودند. بزودی نیروی تازه نفس تر چون فاطمیان مصر نیز همین ادعا را داشت ، بعلاوه اینکه مرکز انها قاهره بود و به اسپانیا نزدیکنر.
عامل تنش دیگر حکومتهای نیمه مستقلی بود که در افریقای شمالی پدید امد از جمله مهمترین انها دولت ادریسیان شیعی مذهب بود که توسط بربر ها حمایت می شد** و در مراکش حاکم بود.
تناسیب قوای درونی شکننده یکی از عوامل ثابت حکومت مسلمانان در اسپانیا بود .
د* در سفر اینده به شمال افریقا به این موضوع خواهیم پرداخت!
** بربر ها تا پیش از حکومت ادریسیان و فاطمیان سنی مذهب بودند ، بعد ها نیز از مذهب سنی اشعری تابعیت کردند.

گوشه ای

 از ” الحمرا “در شهر گرانادا ، شهری که تا سال 1452 در دست مسلمانان بود
11 November 2019

همسفری برایم نوشته است «واژه ی ً بربر ً اختصاص به اروپاییانِ نژاد پرست داره و اجازه بده که همونجا بمونه!». پاسخ: بر بر نام اقوامی است که از شرق مصر تا غرب مراکش زندگی می کنند. انها تمدنی دارند که به پیش از امدن فینقی ها به منطقه -یعنی هزار سال پیش از میلاد برمی گردد. کتیبه های انها چندین سده پیش از کتیبه های هخامنشیان نوشته شده. این نام انهاست و هیچگونه بار نژاد پرستانه ندارد .
لازم بیاد آوری است قبیله در افغانستان هم بهمین نام هست.

همین چند دقیقه پیش از میدان جمهوری پاریس رد می شدم ، مردم الجزایر عرب و بربرتجمعی داشتند. کتابی می فروختند که شاید پاسخی برای همسفرمان باشد. عکس کتاب را گرفتم

Farabi -872-950

حکایت دوازدهم: از فارابی تا ابن رشد

نهضت ترجمه اسپانیا ، ادامه کار نهضت ترجمه در شرق. در سده شمشم هجری بعلت سختگیری بیش ازحد حاکمان مسیحی بیزانس ، دانشمندان و فلاسفه در قسطنطنیه- کنستانتینو پل، استانبول امروزی- مجبور به مهاجرت به شرق و پناهندگی به امپراتوری ساسانیان شدند. انها اغلب در حران و نصیبین * اقامت گزیدند و با کمک مسیحیان و یهودیان دست به ترجمه متون یونانی به پهلوی زدند. با پیدایش اسلام و تخت حاکمیت جانشینان معاویه روند ترجمه ادامه یافت اما در دوره عباسی رونقی نوین گرفت و در دوره مامون به بالاترین اعتلای خود رسید. با امدن مامون به به خراسان کتابخانه های نیشاتور و مرو بخارا از دسترنج نهضت ترجمه سود بردند از خیام و رازی و بیرونی گرفته تا خوارزمی و فارابی و ابن سینا محصول مستیقم نهضت ترجمه هستند. خراسان بزرگ نه تنها مهد رنسانس زبان فارسی بود بلکه در طی دو قرن ده ها متفکر و دانشمند طراز اول به عالم بشریت تقدیم نمود .
دنیای مسیحیت که خود از فرهنگ یونان فربه شده بود . فلسفه یونان را در شکل نوافلاطونیش بکار گرفته بود تا هماورد خدایان یونانی شود . مسلمان ها نیز همان شیوه را بکار گرفتند : با بهره بردن از علم و فلسفه یونان جنبش معتزله پا گرفت که خود در گسترش علم و فرهنگ در شرق تاثیر فراوانی داشت. و این بار کتاب ترجمه شده به عربی همراه با دستاوردهای متفکران ایرانی و هندی و عرب به اندلس منتقل شد و از انجا به اروپا گسترش یافت .
ابن الرشد از بارز ترین چهره های تمدن اندلس است تاتیر او بر تنکر عقلی و علمی بر اینده رنسانس اروپا سنگینی می کند . هموست که هماورد غزالی و ابنسینا و فارابی *است.
کتاب های ابن میمون ، پزشک و متفکر یهودی اندلس ،همراه با اثار ابن سینای افشانه ای* ، تا قرن نوزدهم کتاب های اموزشی در اروپا بود ، نام پزشکان برجسته اروپا در سده های یازده و دوازده میلادی اکثرا ریشه عربی دارد که یاد اور جنبه های مثبت تمدن اندلس می باشد.

ابن الرشد ،متفکر بی همتای قرون وسطا

حکایت یازدهم : مسلمانان در اروپای مسیحی

هر چند حاکمیت مسلمانان بر گرانادا تا پایان سده چهارده به دارازا کشید اما از سده هشتم مسیحیان اسپانیا شروع به باز پس گیری سرزمین های خود کردند . این پیشروی از سده یازدهم شتاب بیشتری گرفت: در سال 745 بدنبال شورش ” بربر”ها بر حکومت اعراب مسیحیان شمال اسپانیا ناحیه” گالیسی” را تسخیر کردند. و ده سال پس از ان ایالت لئون نیز بدست مسیحیان افتاد .
در همان سده سپاه شارلماین * پادشاه فرانسه شهر های “خرون ” و ” ساراگوسا “را در شرق اسپانیا را اشغال نمود. و در اوایل سده بعد- هشتم -با پیدا شدن ارامگاه سنت جان در شمال شرقی اسپانیا و تبدیل ان به زیارتگاه مسیحیان ، بنوعی حمایت مسیحیان اروپا از هم کیشان خود در اسپانیا تبدیل شد.**
در اوایل سده 11 جتگ داخلی میان مسلمان ها در گرفت که یکی از نتایج ان فرو پاشی حکومت مرکزی بنی امیه و جایگزینی ان توسط حکومت های محلی – ملوک اطوایفی – بود . پایتخت نیز از کردوبا – زیر نفوذ اعراب ، به سویل ،پایگاه قبایل بربر منتقل شد. در اردوگاه مقابل استانهای شمالی اسپانی تحت رهبری فردیناند اول با هم متحد شدند که به تسخیر مجدد تولدو در 1085 انجامید . از این تاریخ تسخیر مناطق تحت اشغال مسلمانان دائما کاهش یافت تا به اخراج کامل انها از اسپانیا انجامید.
حضور مسلمان ها در اسپانیا بدلیل دوری از محل خلافت اسلامی که ابتدا در شام- دمشق ، و سپس بازهم دورتر در بغداد بود ، انها را در موقعیت شکننده قرار می داد . انها ” مهاجرانی” بودند که علیرغم حاکمیت خود را در محاصره مسیحیان می دیدند . وزن مسیحیان و یهودیان حتی در درون جامعه اسلامی نیز بسیار سنگین بود . در بطن جامعه نوعی توازن قوا و همزیستی عناصر فرهنگ های گوناگون وجود داشت که موجب شکوفایی تمدن اندلس شد.
*شارلماین پادشاه فرانکها و بنیانگذار امپراتوری مقدس رمی ژرمینک که از سده 9 تا 18 بر بحش مرکزی و جنوب اروپا حکومت می کرد و خود را جانشین امپراتوری رم می خواند.

* *توجه کنید به پیدایش وشکل گیری” امت مسیح” که در قرن های پسین به جنگ های صلیبی و در اروپا انجامید!!

سال 1000 میلادی: ال بویه در ایران ،خلفای عباسی در بغداد ، فاطمان اسماعیلی در مصر و افریقای شمالی، و بنی امیه در اسپانیا

خارج از متن
همسفران عزیز ، تاریخ مسافرت دو روز به جلو افتاد. چون در قصر جعفریه در سارگوسا روز پنجشنبه و جمعه شورای شهر تشکیل میشود و بنابراین ما تنها چهارشنبه وقت بازدید انرا داریم. پس در پواتیه و سنت سباستین توقف نداریم !
من امروز مرکب ام را برای کنترل بردم تا برای سفر اماده باشد . میخواهم در این سفر او را ” بوسیفل” بنامم. این نام اسب اسکندر است . اما انتخاب این نام نه به خاطر اسکندر ، بلکه باین دلیل است که ” دون کیشوت ” هم اسب اش را با این نام می خواند! او پیر مردی بود که گمان میکرد شوالیه است و اسب نهیفی داشت که هیچ شباهتی به اسب اسکندر نداشت! انسانی سرگشته و اواره با ارزوهای بسیار که برای بدست اوردن ستاره های اسمان بجنگ اسیاب های بادی می رفت.
او نماد ناتوانی عملی بشر در رسیدن به ارزوهای دست نا یافتنی و ایده الیسم سرخورده اوست .
ما از سر زمین او گذر می کنیم.
گوش کنید به صدای او
The Impossible Dream-Man of La Mancha

Jacques Brel – La Quete – YouTube
https://www.youtube.com/watch?v=U2kn0Q3UHOc

دون کیشوت و اسب اش ، اثر پیکاسو

حکایت سیزدهم : از هارون الرشید تا شارل مارتل

.

یمه دوم سده نهم دوران طلایی دو امپراتوری بود; عباسیان در بغداد و کارولژین در فرانسه .هارون الرشید* خلیفه پنجم عباسی با دو دشمن اصلی روبرو بود ، اولی امپراطوری رم شرقی به مرکزیت قسطنطنیه-استانبول امروز ،که تبلور قدرت سیاسی مسیحیت ان روزگار بود و دوم خلفای بنی امیه که در اندلس ادعای رهبری جهان اسلام را داشتند.

از سوی دیگر شارلماین نیز در اروپا با همین دو رقیب در گیر بود ، او موسس امپراتوری ای بود که خود را جانشین امپراتوری رم می دانست وحکومت رم شرقی -بیزانس را – برسمیت نمی شناخت . شارلماین با حمایت پاپ نیمی از اروپا را به زیر فرمان خود در اورد* . او، از سوی غرب نیز ، در اسپانیا ، بعنوان نماینده دنیای مسیحیت با مسلمان می جنگید. سپاهیان زیر امر او دوبار پیرنه را پشت سر گذاشتند و شهر های تحت اشغال مسلمانان را به تصرف خود دراوردند.
هارون الرشید و شارلمانی بار ها سفیرانی برای یکدیگر فرستادند و هدایایی بعنوان پیمان دوستی و مودت رد و بدل نمودند . از میان این هدایای فیل سفید و ساعتی که هارون برای شارلمانی فرستاد بسیار چشمگیر بود و در تاریخ ثبت شده است . جالب اینجاست که گفته اند که شارلماین تصور میکرد هارون امپراتور پارس است و نمی دانست که او هم خلیفه مسلمین است!
در ری متولد و در طوس در میدان نبرد کشته شد ،*
ش* *شارلماین نوه شارل مارتل بود – سردای که در پواتیه سد راه پیشروی مسلمانان شد. جنگ شارلماین با مسلمانان اندلس و شکست سپاهیانش در ساراگوس بسیار مشهور است .در همین جنگ است که” رولان” سردار شارلماین کشته شد و “شاسون دو رولان” در سوک او سروده شده است . …. این اثر ادبی هم دوره داستان های “هزارو یک شب” شهر زاد است .
11:30
راه
Chemin 13.11.2019 11:14:35

Eléphan blanc ,le cadeau de Haroun al rachide pour Charlemagne
14 November 2019

حکایت چهاردهم : نتیجه: جایگاه تمدن اندلس در تارخ بشر

تمدن اندلس از دید عده ای دوران طلایی تمدن عرب و مسلمان، و از نگاه برخی دوره اشغال سرزمین های مسیحی بدست عرب هاست که برای غارت به اسپانیا امده بودند. این جدل رایج در اروپا بگمان من جنبه ایدئولوژیک و سیاسی دارد . در واقعیت نه اعراب یمنی و مصری- ونه بربرها
چنین فرهنگی داشتند که با خود به اسپانا بیاورند و نه پیش از ان ، مسیحیت رهاورد فرهنگی درخشانی در این سر زمین بنیان نموده بود .
تمدن اندلس فراورد یک جامعه ویژه در دوره مشخصی از تاریخی است:
– خاک: اندالوزی بسیار حاصلخیز است و بهمین جهت اقوام گوناگونی را بسمت خود جلب می کرد.
-عرصه جغرافیایی، فضا : امپراتوری اسلام از چین تا اقیانوس اطلس گسترده بود و در تماس با فرهنگ های گوناگونی قرار داشت : از شرق با فرهنگ های غنی چین و هند همسایه بود و با تسخیر نجد ایران هم از دستاوردهای فرهنگ ان سود می برد و هم از همسایگی با بیزانس. از طریق تصرف مصر نیز امکان دسترسی به تمدن مصری و فرهنگ هلنیسم فراهم شده بود .در اختیار داشتن چنین فضای گسترده ای ، انتقال و تبادل تجربه بشری را در زمینه علم و فرهنگ تسهیل کرد.
–زمان -دوره تاریخی : هیچیک از امپراتوری ها در گذشته چنین موقعیت زمانی مناسبی را در اختیار نداشت . نه امپراتوری های پیشن ایران و نه امپراتوری رم : اخراج دانشمندان و متفکران از امپراتوری بیزانس موجب تبعید انها بسوی امپراتوری ساسانی شد و در شهر های حران و نصیبین -ویران شده در جنگ های امروزی سوریه – نهضت ترجمه اثار یونانی و لاتینی اغاز شد. مترجمان اکثرا ارامی و یهودی بودند . بزودی از این دانشمندان در دانشگاه جندی شاپور هم استفاده شد . اما با سقوط ساسانیان نهضث ترجمه بعد از مدتی تاخیر در دوره خلفای اموی و عباسی دوباره جانی تازه یافت . بویژه در زمان مامون این دستاورها به خراسان بزرگ منقل شد و در مدت کوتاه دو قرن ده ها دانشمند طراز اول به فرهنگ بشری اهدا شد .، تمدن اندلس ادامه تمامی این دستاورد هاست.
ادامه در حکایت بعدی

زکریای رازی پزشک، شیمیدان و متفکر .زاده در ری

حکایت پانزدهم : نتیجه > جایگاه تمدن اندلس در تاریخ بشر                                                                                                                                                                               قصر الحمرا

-زبان عرب: زبان طبقه حاکمه بود و در نتیجه اثار علمی که در محدوده جغرافیایی حکومتهای اسلامی نوشته می شد ، به زبانعرب بود . حتی یهویان اسپانیایی هم اثار خود را بزبان عربی می نگاشتند . شکل گیری و تمرکز دانسته های بشری به زبان ، عرب به ان نقش انتقال دهنده دستاورد های علمی میان تمدن ها را داد.
تناسب قوا میان فرهنگ های گوناگون : حاکمیت عرب ها در اسپانیا بدلایل متفاوت بسیار شکننده بود ، دوری ان از مراکز خلافت و مراکز سیاسی دنیای اسلام – دمشق وبعدا بغداد ، تنش داخلی میان مسلمانان از مهمترین این عوامل بود . در ضمن انها در محاصره دنیای مسحیت بودند و در داخل جوامع شان هم مسیخیان اکثریت را داشتند و یهودیان نیز اقلیت مهمی را تشکیل می دادند. این چندگانگی فرهنگی وتبادلی که بضروره میان ان بر قرار شده بود عامل اصلی توسعه و شکوفایی تمدن اندلس بود.
می توان نتیجه گرفت که تمدن اندلس بیش از تمدن های پیشین ،محصول اشتراک فرهنگ های گوناگون و تبلور دستاورد های بشری است . همان دستاورد هایی که بن مایه رنسانس در اروپا شد . دستاورد هایی که انها نیز به بشریت تعلق دارد ، هرچند عده ای می حواهند انرا اروپایی معرفی کنند.
…………………………………..
هرچند تمدن اندلس ، چند فرهنگی بود اما نباید تصور کرد که اقوام گوناگون در همزیستی مسالمت امیز و روابط گرمی با یک دیگر می زیستند. محلات انها از یکدیگر جدا بود و گاهی هم توسط دیوار!
چند فرهنگی نتیجه اجباری تناسب قوا بود . در درجه اول علم ودانش و نخبگان جامعه از ان سود مبردند.
ابن الرشد که خود فقیه سرشناسی بود ، بیان بسیاری از دروس فلسفه را میان جماعت حرام می دانست.چرا که می دانست موجب کشت و کشتار خواهد شد .با اینهمه مراقبت ، چندین بار محکوم به تبعید شد.

همسفران ، بخش اول کار ما به پایان رسید . حکایت های بعدی در مورد دوره تفتیش عقاید در اسپانیا ست. دیگر اینکه به احتمال زیاد دوشنه 27 ابان کاروان ما از پاریس حرکت می کند ، من و “بوسفیل” ! پیش بینی هوا شناسی باران است ، دقیق تر اینکه هر شهری ما وارد می شویم باران شروع می شود ! اما اسوده بخوابید که دون کیشوت بیدارست!
حکایت شانزدهم : انگیزیسیون در اسپانیا
گاهشمار تفتیش عقاید در اسپانیا:
1252: پاپ اینوسان چهارم رسما استفاده از شکنجه را برای گرفتن اعتراف از متهمان را تایید کرد.
1453: عثمانی ها شهر قسطنطنیه – استانبول-مرکز امپراتوری رم شرقی را تسخیر می کنند.
1469: ، کریستف کلمب با سرمایه‌گذاری ملکه ایزابلا کاشف جهان نو شد
در همان سال نیز فرمانروایان کاتولیک دستور به ترک مذهب و گرایش به مسیحیت یا اخراج یهودیان از اسپانیا بعد از بیش از دو هزار سال سابقه حضور شبه‌جزیره ایبری. مدتی پس از اخراج یهودیان، مسلمانان نیز مجبور به ترک مذهب یا به خروج از اسپانیا شدند. برای تعقیب انحرافات از مذهب کاتولیک و تقیهٔ یهودیان و مسلمانان، ملکه ایزابلا از سال ۱۴۸۰ م. دادگاه انگیزیسیون را تأسیس کرده بود.
1478: پاپ رسما برقرای دادگاه های تفتیش عقاید را اعلام می کند.
1482- اخراج یهودیان از اندالوزی
1492 : طبق دستور ایزابل کاتولیک ، ملکه شرق اسپانیا،یهودیان میان گرویدن به ایین مسیح و یا اخراج از کشور باید یکی را انتخاب کنند. ااین سیاست توسط جانشینان او ادامه یافت و در سال 1609 کلیه بازماندگان مسلمانان مسیحی شده در قرون وسطی باید از ناحیه جنوب شرقی اسپانیا خارج شوند . دادگاهی که بدستور شاه بدین منظور برپا گشته بود موظف بود وضعیت “تازه مسیحیان” را زیر نظر داشته باشد.
1492 معاهده برای تقسیم مستعمرات میان اسپانیا و پرتقال . اکثر کشور های امریکای لاتین به اسپانیا و برزیل ، افریقا و اسیا به پرتقال وانهاده شد.
1500 : سوزاند اولین جادوگر در اتش.
1502 اخراج مسلمانان گروناد.
1569: تاسیس دادگاه تفتیش عقاید در لیما پایتخت پرو. 1571: تاسیس ددگاه تفتیش عقاید در مکزیکو.

اطاق شکنجه در دوره انکیزیسیون ، تفتیش عقاید

ادامه تفتیش عقاید در اسپانیا :
دستگاه تفتش عقاید یا انکیزیسیون در اسپانیا برای مبارزه با یهودیان ومسلمانان تازه مسیحی، شکل گرفت ، و در حکم بازوی مسلح مسیحیت کاتولیک بکار گرفته شد.
اما پیش از انهم در سده دوازدهم تجربه ای همانند در جنوب فرانسه بر علیه پیروان ایین “کاتر” *انجام شده بود :کلیسای کاتولیک افراد مظنون به ایین کاتر را بعنوان مرتد مورد تفتیش عقیده قرار می داد و از طریق شکنجه از انها اعتراف میگرفت و ازمتهمان خواسته می شد برای نشان دادن خلوص نیتشان ، هم کیشان خود در خانواده و در میان دوستان را معرفی نمایند . فرد متهم متناسب به درجه اعتقادش به جرائمی چون نفی بلد ، مصادره اموال و مرگ محکوم میشد .
بسیاری از افراد اموخته شده در این دستگاه در در کنار مسیحیان اسپانیا در جنگ بر ضد مسلمانان شرکت داشتند.
اما در تاریخ 1252 با حکم پاپ اینوسان چهارم شکنجه کردن متهم برای اعتراف گیری شکل قانونی یافت و دادگاه هایی بدین منظور ایجاد گشت .در طی چندین قرن نه تنها یهودیان و مسلمانان نو ایین بلکه هر کسی که از دید کلیسا به ارتداد محکوم می شد در اتش سوزانده می شد. دستگاه تفتیش عقاید در قرن نوزدهم در اسپانیا منع شد وتنها پنجاه سال پیش از سوی واتیکان مورد انتقاد قرار گرفت.
• *کاتتر ها فرقه ای مسیحی بودند که عقاید و مناسک شان به پیروان مانی، پیامبر ایرانی، می مانست.
* *دستگاه تفتیش عقاید و شیوه های بکار گیری برای گرفتن اعتراف، الگویی شد برای هرگو نه دیکتاتوری و حکومت های توتالیتر

پاپ اینوسان چهارم برای حفظ سلامت فکری مسحیان،بطور رسمی سانسور و اعتراف گیری را قانونی اعلام نمود.

حکایت هفدهم: اخراج یهودیان از اسپانیا

یهودیان اسپانیا همراه همسایگان تجارت پیشه شرق مدیترانه در اواخر هزاره دوم قدم به شبه جزیره ایبری گذاشتند. یهودی یان اسپانیا “سفاراد”خوانده می شوند ونقش مهمی در فرهنگ این منطقه داشتند . تاریخ انها پست و بلندی های فراوانی دارد : در دوران رمی ها به بردگی گرفته شدند و و از ادواج با یهودیان برای دیگر اهالی جرم شناخته میشد. در دوره حاکمیت ویزیگوت ها نیز وضع بر همین منوال بود. بهمین روی یهودیان برقراری حکومت مسلمانان در اسپانیا کمک فراوانی کردند و مسلمانان را بعنوان رهاننده خود می دانستند.
هرچند قوانین اسلامی اهل ذمه حقوق اجتماعی امت را نداشتند ، اما وضعیت انها بمراتب از دوره پیش بهتر بود .انها در زمینه تجارت و ،فعالیت های علمی وفلسفی نقش پر رنگی داشتند. اثار علمی انها به زبان عربی نگاشته می شد و و ارتباط انها با دنیای مسیحیت نیز از همین کانال صورت میگرفت .انها در ترجمه متون یونانی از عرب و عبری به زبان لاتین بسیار فعال بودند.سفارد حتی در زمینه سیاسی نیز عهده دار مسئولیت های خطیری بودند بویژه در دوره بنی امیه در کردوبا ..- که دوره طلایی برای یهودیان بود .
با اغاز پیشروی مسیحیان در باز پس گیری اسپانیا ، یهودی ستیزی در کنار مسلمان ستیزی رو به افزایش نهاد و با از میان رفتن سلطه حکومت مسلمان غرناطه – گرونادا- کشتار و اخراج غیر مسیحیان اوج تازه گرفت.ه

ابن رشد مسلمان و ابن میمون یهودی ،دو متفکر و پزشک نامی قرون وسطا
17 November 2019

خارج از متن فردا میروم . دیروز دوستی می گفت” دون کیشوت نماد نوستالژی ارزش های شوالیه گری عصر فئودال است در مقابل ارزشهای بورژوازی تازه بدوران رسیده ” . ا و راست می گفت اما ” دون کیشوت من” انسان سرگشته ایست که تحمل واقعیت موجود را ندارد و چون نمی داند چه کند اوراه است .. دیشب با چشم گریان فیلم هایی از ایران دیدم. از خودم پرسیدم کجا می روی؟ به اعماق تاریخ؟ مگر نمی دانی ” تمدن بشری” از عرق و خون ساخته شده است؟ می دانم ،ولی می روم. با بهت و حیرت به صحرا می روم . از شهری به شهری در جستجوی انچه عمری به دنبالش بودم و بدان دست نیافتم.

در این دلتنگی به شما همسفرانم شعری -از اخوان؟- هدیه می کنم :
ترا ای کهن بوم و بر دوست دارم. نه نه از بهر کورش، نه از بهر جمشید، نه از بهر خافط ، نه از بهر سعدی ، نه بر افتخار قرونت . اگر اگر چون کویرت همه خشک بودی ، اگر جای گل پر خس وخاک بودی ، اگر افتخاری به دوران نبودی به چشمم :تو بودی بهشت برنیم ، تو بودی امیدم ، تو بودی غرورم ، تو ای سرزمینم عزیزم ، تو ایران

جایی در ایران! اسیاب های بادی خواف

حکایت هجدهم : نتایج اخراج سفارد از اسپانیا.

بعد از باز پس گیری اسپانیا توسط مسیحیان ، مسلمانان و یهودیان باز مانده ،مجبور به تغییر ایین شدند ، اما باز هم دادگاه های تفتیش عقاید حکم به اخراج انان داد.مسلمانان به افریقای شمالی باز گشتند اکثر سفارد نیز بهمراه انان به این منطقه سرازیز شدند و بیشتر در شهر های ساحلی اقامت گزیدند. ، و پیشرفت عمده ای در فضای فرهنگی و عملی پدید اوردند . گفته شده که 10 هزار سفارد به الجزایر ، 25 هزار به هلند و بیش از 90 هزار به عثمانی مهاجرت کردند .
شهری چون “قیروان”* در تونس امروزی که یکی از مراکز سفارد بود به مرکز علمی مبدل شد . از دامان این امیزش فرهنگی بود که متفکرانی چون” ابن خلدون” پرورش یافت.
گروه دیگری از “سفارد ” به امپراتوری عثمانی پناهنده شدند و دانش و فرهنگ خود را در اختیار انان قرار دادند. انها غالبا در شهر های بزرگ زندگی می کردند و خود را در سایه حکومت نگاه می داشتند. عده زیادی از انها نیز در شهر سالونیک در یونان که انزمان تبعه عثمانی بود ، اقامت گزیدند. – در سفرنامه بالکان به ان اشاره کردیم. بیهوده نیست که سلطان عثمانی در این باره گفته است ” پادشاه مسیحی اسپانیا با اخراج سفارد ، امپراتوریش را فقیر و کشور مرا ثروتمند نمود”.
گروه دیگری از سفارد به هلند رفتند .خانواده “اسپینوزا”در میان انها بود اسپنوزا فرزند یک مارونی بود – واژه تحقیر امیزی که در اسپانیا برای مسلمانان و یهودیان مسیحی شده استفاده می شد. انها از شکوفایی فرهنگی و علمی هلند بهره گرفتند و بدان خدمت کردند. بطور ی که در قرن بعد امپرطوری اسپانیا بر دریا ها سقوط کرد و هلندی ها بسیاری از ان مناطق را اشغال کردند- از جمله در خلیج فارس و در بازار ابریشم اصفهان!
18 November 2019

گزارش سفر

منزلگاه اول: همسفران ، کاروان ۳۵۰ کیلومتر از پاریس بسمت پواتیه را طی کرده،

در جایی نزدیک به این محل سپاه مسلمانان در مقابل لشگر فرانک ها اردو زده بود .فرانک ها پیاده نظام داشتند و عرب ها سواره نظام . ۶ روز بدون جنگ گذشت در روز هفتم جنگی در گرفت که ابتدا مسلمانان در موقعیت بهتری بودند ، اما چون سردار لشگر انها در جنگ کشته شد ، سپاه انها بهم ریخت و شکست خوردند .
در این جنگ سردار لشگر فرانک ها شارل مارتل بود ، که بعد ها مسیحیان از او اسطوره ساختند.

همسفران ،جاییکه شب در آن تخته بند شدیم شهر سنت نام دارد . شهری با چندین بنای عظیم بیادگار مانده از دوره رمی ها و جاده های ساخته شده متعلق به دوهزار سال پیش.
امروز به بردو می رویم با قصد اینکه شب به ساراگوسا برسیم. ۶۵۰ کیلومتر مانده!

همسفران ، کاروان ما نه تنها از شهری به شهری می رود ،بلکه در محور زمان هم در سفر است ! از حکایتی به حکایتی ، همچون زندگی ؛ امیزه ای از کنش انسان در بعد مکان و زمان…..
در باره شارل مارتل- سردار سپاه فرانک ها در مقابله با مسلمانان .
این جنگ در دشتی بین شهر تور و پواتیه در ماه رمضان – اکتبر ۷۳۲ -رخ داد. سپاه اعراب شکست خورد و از آن پس مسلمانان از اسپانیا خارج نشدند.
در ان زمان نه شارل مارتل خودش را نماینده مسیحیت می دانست و نه عبدالرحمان نماینده اسلام بود( او با سپاهی از اعراب ، بر بر ها و وزیگوت ها در غرب فرانسه پیشروی می کرد). در حالیکه سال ها بود بنی امیه سقوط کرده بود و خلفای عباسی در بغداد حکومت می‌کردند و دشمن بنی امیه در اندلس بودند!
نتیجه :
یک- هم اسطوره شدن شارل مارتل و هم «معرکه بلاط شهدا» خواندن این جنگ از سوی مسلمانان امری است که در سده های بعد اتفاق افتاده است . و بیانگرتداخل دایمی گذشته در زمان حال است.
دو – از سوی دیگر نباید فضای کلی زمان را فراموش کرد : مسلمانان بعد از شکست در تولوز بسمت شرق رفته و تا بزانسون هم پیش روی کردند. و فکر تسخیر قسطنطنیه – استانبول امروز- از راه خشکی در اروپا در بین مسلمانان وجود داشت. اما حاکمان محلی در فرانسه برای بقای خود با شارل مارتل متحد شدند و بعد ها دفاع از منافع خود را دفاع از مسحیت خواندند. همانگونه که انگیزه شرکت قبایل یمنی و بر بر ها و وزیگوت ها هم در جنگ کسب غنایم بود – و فرار شان از پواتیه بدلیل ترس از دست رفتن این غنایم بود- اما انرا تحت پوشش جنگ دینی انجام دادند.
این امیزش منافع گوناگون و تاثیرات متقابل گذشته و حال ، راه کاروان ما را سخت پر پیچ و خم می کند !


حضور یک غیبت یا غیاب یک حضور ؟هرگز حضور حاضر و غایب شنیده ای؟ استادیوم گاو بازی                    قلعه الجعفریه                            رودخانه ساراگوس
ساراگوس موزه هنر های معاصر

همسفران ، امروز کاروان بسوی تولدو‌ حرکت می کند ، در راه چند شهر کوچک را باز دید می کنیم .
چند نکته در مورد ساراگوسا: شهر نامش را از سزار اگوست امپراتور اوایل سده اول میلاد گرفته است . هنوز قسمتی از دیوار رمی در شهر هست .
واقعه تاریخی دیگری که در شهر آثار فروانی بجای گذشته ، مقاومت مردمی در مقابل ارتش ناپلون در سال ۱۸۰۸ می باشد.
-هنرمندان معروف شهر : گویا ، نقاش معروف ، پابلو سرانو -مجسمه ساز .
۰۰۰۰۰۰
ب

      

ه فاصله ۱۰۰ کیلومتر از سارگوسا ،شهر کوچکی بنام «کالاتا یود» – قلعه ایوب-را بازدید کردیم.

شهری  به نام      در خطه لامنچا شهر سروانتس خالق دون کیشوت .در نزدیکی مادرید سر راه ساراگوس به تولدو. شهری دانشویی و بسیار زیبا.

1دروازه ساخته شده به افتخار شارل پنجم شاه اسپانیا و نیمی از اروپا، در اوایل قرن شانزدهم . او دوبار در جنگ فرانسوای اول پادشاه فرانسه را شکست داد و او را زندانی کرد

IMG_1675

. پیوند ابی  بالا را فعال کنید ویدیوی از شهر تولدو را ببینید.

ویدیو پایین : پل رودخانه “تج”در شهر تولدو

کلیسایی که مسجد و باز کلیسا شد

راه
جاده خاکی؛ متن کوتاه زیر را دیروز در ماشین نوشتم ، نتیجه ان شد که سرگیجه گرفتم و غلط تایپی هم زیاد داشت ! متن بازدید شده را دوباره در پست می گذارم.
……..
از خود می پرسم این جماعت که چندین هزار کیلومتر دور از زادگاه خود بودند،چگونه چندین سده بر اسپانیا حکومت کردند؟شاید بخش های از پاسخ چنین باشد:
۱-در درجه اول حاکمان باید برای طرفدارانشان مشروعیت داشته باشند : این مشروعیت , از طریق دین حاصل می شد. طی هفت سده قبایل مختلف یکدیگر را دریدند اما در عین حال هریک خود را بیشتر از دیگری خادم دین خواند.
با این حال، اقتدار حاکمان در نزد پیروانشان ،تا حد زیادی بستگی به توزیع امتیازات اجتماعی و غنایم جنگی می داشت که به انها داده می شد
۲- عامل دیگرمشروعیت «ارتباط خونی» بود . برای مثال عبدالرحمان از خاندان خلفای امیه بود و قبایل مسلمان از او در مقابل حاکمان محلی حمایت کردند.
۳-منافع قبیله ای:
با گذشت زمان «کشش خون » کم شد ، و منافع قبیله ای با حفظ مشروعیت مذهبی حاکم شد.
فراموش نکنیم که علیرغم غیرت دینی حاکمان ، هم پیمان شدن با کفار برای از میدان بدر کردن برادران دینی رقیب امری بسیار رایج بود، چه برای مسلمانان وجه برای مسیحیان.
اما مردم چرا حکومت را می پذیرفتند؟
الف،یهودیان ،بدلیل جایگاه مناسبتری که در جامعه مسلمانان داشتند
ب-توده مردم که اغلب مسیحی بودند ؛
حفظ امنیت ونظم ، دغدغه همیشگی انها بود که بقیمت تابعیت از حاکمان حاصل می شد. مردم و بویژه اقشار و گروه های تهیدست و اقلیت همواره در معرض تجاوز قلدر های داخلی و خارجی بودند، شمشیر سلطان و یا خلیفه قاعدتا مسئول تامین امنیت آنان بود ….این شیوه های حکومت هنوز خریدارانی دارد!

کردوبا : در خیابان مرکزی تظاهرات  بر علیه خشونت  علیه زنان .در شهری بشدت محافظه کار. زنانی که از فرصت استفاده کرده اند تا صدایشان را بگوش جامعه برسانند.

20:30
راهمنزلگاه سوم كوردوبا: أندلس به روايت شجا ع الدين شفا در كتاب ايران و اسپانيا:
“انچه بيش از همه در خصوص أندلس مورد توجه ماست تاثير فرهنگي ان ، هم بر دنياي مسلمان و هم بر سراسر دنياي غرب و باز تاب ان در تمدن جهاني است …..بينادي ترين مشاركت ايران در اسپانيا ي عرب ، نظام اداري ساساني بود …….لغت نامه نظامي أندلس كه در ان كلمات إيراني وجود دارد نشاني اي است از نفوذ فرهنگ ايران…

…..در دوران إسلامي تقريبًا همه موسيقي دانان دستگاه خلافت إيراني بودند . يكي از انها زرياب جهرمي، در أندلس چنان پر أوازه شد كه بعد از خود خليفه مقتدر ترين مقام بشمار مي امد. ازجمله ابتكار هاي زرياب ايجاد كنسرواتوار موسيقي بود كه بعدا از أندلس به همه اروپا راه يافت “……
………………

شفا در بيش از ٧٠٠ صفحه در كتاب ايران واسپانيا نكته به نكته تاثير فرهنگ ايران را در أندلس بازگو مي كند، من صلاحيت راست ازمايي گفته هاي اين استاد فرهيخته را ندارم ، اما در زمينه نهضت ترجمه كتاب هاي فارسي و عربي به لاتين رفرانس هاي كتاب ايشان گنجينه بي همتايي است ، كه شاهد اين مدعاست در زمينه ارتباط نهضت ترجمه در اروپا و پيوند ان با انچه در خراسان و نصيبين گذشت .
توضيح اين پيوند مي ماند براي بعد.

هذیان های شبانه آواره گی،
چشم که باز می کنم ،زندگی بر من هجوم می اورد !
می خواهم بروم . اما من که رفته ام !
از این نا کجا به کجا بروم؟
مگر اندلس قرن ها انتهای ربع مسکون نبود؟
دیشب از زریاب جهرمی گفتم،هنرمندی آواره !
اینجا بسیاری از راه ها به نام «دون کیشوت » خوانده می شود .
کوردوبا شهری است که « ابن عربی» *در جستجوی حقیقت بدین جا امد ،

اینجا شهری است که قضای القضاتش ابن الرشد بوده است – و به تبعید بشهری یهودی نشین رفت.
نفس کشیدن در هوایی که این آوارگان تاریخ در آن زیستند، چه حالی دارد !
اما باید رفت،
همسفران فردا به شهری دیگر به «سویل» می رویم.
کوردوبا سه بامداد

 میدان مرکزی کوردوبا   .”موسکینا” -مسجد.    کلیسایی که مسجد و دوباره کلیسا شد.    حضور ارامش بخش اب.

همسفران عزيز ، اندلسي كه ما در ان سفر مي كنيم ، يكي از گذرگاه هاي مهم تاريخ بشر است . تمركز اينهمه دستاورد مايه افتخار اين سرزمين است ، اما در همين سفر ديديم كه اين دستاورد ها دسترنج اقوام ، ملت ها و فرهنگ ها گوناگون بود .
هما نگونه كه علم و تمدن جديد غرب متعلق به بشريت است.
اين يك شعار نيست ،حقيقتي است ملموس كه در اين سفر هر روزه شاهد ان بوده. ايم .
درك اين واقعيت ساده بمعني اينست كه لاف هايي كه تمدن غربي در مورد نقش و سهم اش در تمدن بشري مي زند ، بي پايه است . اين خود مركز بيني مايه مشروعيت دروغيني است كه نتايج وخيمي به همراه داشته است.
البته گزافه گويي در اين زمينه مختص تمدن غرب نيست ، ما ايراني ها خود بهترين شاهد اين مدعا هستيم!
همان نگرشي كه “خودمان” را مركز عالم تلقي مي كند و ديگران را وام دارخويش مي داند.
نه تنها به همسايگانش به تحقير مي نگرد ، بلكه نقش اجزا
تشكيل دهنده اش را هم نمي پذيرد.
اين خود مركز بيني فصل مشترك همه اقوام است ، كافي است نگاهي به همسايگان مان بيندازيم و ببينيم كه در اين زمينه همه “سر و ته يك كرباسيم”.
اگر سفر هاي ما أفق ديدمان را كمي باز تَر كرده باشد ،شايد اين سفر به زحمتش بيارزد!
سختگيري و تعصب خامي است—-تا جنيني كار خون اشامي است

منزلگاه چهارم :سویل

دیروز تمام مدت باران بارید،سر راه برای دیدن ویرانه های شهر «ایتالیکا» ، به ۱۵ کیلومتری سویل رفتیم .دوشنبه تعطیل بود!
این شهر دو سده پیش از میلاد و بعد از پیروزی رم بر سپاه کارتاژ بدستور سیپیون ، سردار رمی ساخته شد. و شاهد دیگریست از نقش امپراتوری رم در تمدن غربی .
در سفر های گذشته ، جا بجا از نقش یونان ،رم و ادیان یهودی و مسیحی بعنوان پایه های تمدن غربی ، با همسفران صحبت کردیم . در این سفر هم هر جا فرصتی پیش اید ،بدین ارکان و ارتباط انها با تمدن های دیگر هم توجه خواهیم کرد.
یاد آوری می کنم که سه تن از امپراتور های رمی در شهر ایتالیکا زاده شدند . همسفرانی که به رم رفته اند ، برج« تراژان» و دیوار «ادرین» را بخاطر دارند . دو امپراتوری که اصلیت اسپانیایی داشتند و هر دو به ایران امدند اما متاسفانه برای جنگ!
هنوز هوا تاریک است و همسفران در کاروانسرا در خواب ناز! از فرصت استفاده می کنم و با شما نظرم را در باره تمدن اروپایی در میان می گذارم؛
گفته اند ارکان این تمدن از این قرار است ؛ یونان و رمی ، یهودی- مسیحی.
تا آنجا که پژوهش من اجازه می دهدنقش هر یک از این ارکان چنین است:
یونان فکر فلسفی را گسترش داد ، منطق را قوام بخشید ، علم را شکوفا کرد، و تراژدی را به تمدن بشری عرضه نمود .
تمدن رمی ،شهر سازی ، جاده سازی و بطور کلی در توسعه تکنیک نقش کلیدی داشت.
قوانین شهروندی و دستگاه اداری نیز توسط امپراتوری رم در اروپا بر قرار گردید.
یهودیت ،بیشتر نقش انتقال فرهنگ را بر دوش داشتند ، از آنجا که یهودیان در مناطق مختلف بشکل اقلیت می زیستند ، نخبگانشان به زبان های دیگر هم اشنایی داشتند و در ترجمه و انتقال تفکر و دانش نقش برجسته ای داشتند. فعال بودنشان در زمینه بازرگانی نیز به اشنایی انها از فرهنگ های دیگر کمک می کرد.
مسیحیت : از همان ابتدا یی که بعنوان دینی رسمی امپراتوری رم را پیدا کرد ، نقش سیمان را در جوامع اروپایی داشت: هم پیوند دهنده و هم منجمد کننده.
این عوامل همواره در کنش با یکدیگر بودند؛ و اغلب بشکل متخاصمانه و خانمان برانداز.
با پیدایش رنسانس و مدرنیته ،انسان خود مختار ومنقد بر خاسته از این روند کوشید تا این عناصر را در جامعه بشکلی صلح امیز در کنار یکدیگر قرار دهد * .
بگمان من « مدرنیته » خود بعنوان رکن رکین این تمدن در امد.
اما از آنجا که تمدن ها همواره در حال تحول هستند ،عوامل جدیدی را در خود جذب می کنند، امروزه جامعه اروپایی با مهاجرت گروه های فروانی روبروست ، از جمله مسلمانان.
این عوامل جدید ، از گذشته های دور در ایجاد ثروت مادی و معنوی تمدن اروپا نقش داشته اند و به دنبال جایگاهی در این تمدن هستند . اما چگونه؟
…………
* هر چند که دو جنگ بزرگ سده بیستم ، نشان داد ، که بشریت برای رسیدن به صلحی پایدار راه درازی در پیش دارد!

کاتدرال بزرگ سویل ، نشانه اقتدار یا محل نیایش؟

هرس بشیوه اسپانیایی!

10:17
راه

10:25
راه

11:00
راه
یکی ؟ از همسفران ، کریستیان
11:00
راه

11:08
راه
در این سالن در قرن شانزده تصمیم به فرستادن کشتی به دور دنیا گرفته شد . تابلو :امپراتوری جهانی اسپانیا در حمایت مریم مقدس.
11:08
راه

11:16
راه
تجسم پرسپکتیو سده شانزده

مرکز فرهنگی که از بام ان  شهر زیبای سویل دیده می شود.

Seras dessevilla

901:42

راه
پاسیو در قصر ، الکازر در شهر سویل

همسفران امروز کاروان بسوی الجزیره حرکت می کند ، بندری در نزدیکی جبل الطارق ، مرز میان دریای مدیترانه و اقیانوس اطلس ، جایی که توسط هرکول حفاظت می شود!
الجزیره از جهت رفت و امد محموله های دریایی از همه بنادر اسپانیا مهمتر است ( حتی از بندر مارسی در فرانسه) !
ما در ۵۰ کیلومتری اقیانوس هستیم (همسفران بهتر است نگاهی به نقشه بیاندازند .) محلی با نام «سیدنیا » . بگفته اقای شفا اولین حکمران این منطقه در دوره اسلامی یک ایرانی با نام رستم بود.
شهرت این منطقه امروزه بخاطر پرورش گاو های مخصوص گاو بازی است که متاسفانه در اسپانیا بسیار رایج است.

سر زمینی که پشت این اسکه می بینید ! تنگه جبل الطارق است که بخشی از بریتانیاست! اینجا انتهای دریای مدیترانه است .بریتانیا با کنترل این تنگه و تنگه سویز هم رفت و امد در مدیترانه و هم دریای سرخ و دریای سیاه را کنترل می کرد! گفته می شود که در سال در اینجا تنها چهل روز هوا ابری است ، امروز که کاروان ما اینجاست ، یکی از آن روز هاست! دوستمان پاسپورت همراهش نیست ، ببینیم ما را به بریتانیا راه می دهند؟

وارد شدیم! تنها کشوریست که با ماشین از پیست هواپیما می گذری! بگفته میدی پدیا ۳۰ هزار جمعیت و ۱۸ هزار شرکت! بدون مالیات!
14:02


راه
رفتیم جبل الطارق به دیدار میمون های وحشی

منزلگاه پنجم : کدیس


این مجسمه یک نماینده مجلس موسسان طرفدار جمهوری در سال ۱۸۰۲ است . بعد از انقلاب فرانسه ، ناپلون اسپانیا را تسخیر کرد و هوادارن انقلاب فرانسه در پی استقرار جمهوری بر امدند. اما اشغال نظامی اسپانیا بدست فرانسوی مردم را بسوی مقابله با نیروی خارجی برد . مجسمه های سارگوس را که دیدم نشان این مقاومت بود

کم کم خورشید بر مه غلبه میکند

همسفران عزیز: امروز از کدیس به سمت شهر روندا می رویم.

پیش از رفتن ، بد نیست چند نکته را در مورد کدیس بدانیم:

شهر دار فعلی پس از انتخاب به این سمت ، حقوقش شهردار را به یک سوم تقلیل داد و از اعضای شورای شهر هم خواست که حقوقشان را به نصف تقلیل دهند. او در گذشته دبیر تاریخ و جغرافی بوده است
-همانگونه که گفتیم کدیس از بنادری بود که در دوره حاکمیت اسپانیا بر قاره تازه کشف شده امریکا رشد زیادی کرد . در حال حاضر هم تاسیسات وسیع کشتی سازی در اینجا بکار مشغول است .
در شهر کدیس در سده هفدهم و هجدهم ، عده ای تاجر فرانسوی زندگی می کردند.ان ها به احتمال قوی برای تجارت با امریکا به اینجا امده بودند . گفته می شود که انها هم در یک دوره مورد اذیت وازار کلیسا قرارگرفتند- شاید پس از انقلاب فرانسه.
09:16
راه
قبل از آغاز سفر در چند متن کوتاه در مورد تفتیش عقاید توسط کلیسا گفتگو کردیم.
جدی شدن تفتیش عقاید با سرکوب کتر *ها آغاز شد . با شروع جنگ های صلیبی انرژی دهقانان و تهیدستان شهری در سرکوب یهودیان و جنگ با مسلمانان ها سوق داده شد وهم زمان تفتیش عقاید در اسپانیا شکل رسمی پیدا کرد و در اروپا گسترش یافت .
از میان رفتن تفتیش عقاید و رانده شدن کلیسا از جایگاه مسلط بر جامعه نتیجه عوامل متعددی بود که مهم‌ترین انها از نظر من چنین است:
۱-نهضت ترجمه و دسترسی نخبگان به آثار متفکران و علمای غیر مسیحی ، انحصار باز تولید فرهنگی را از دست کلیسا خارج کرد.
۲- رواج صنعت چاپ دسترسی به دگر اندیشی را برای عده وسیع تری امکان پذیر ساخت.
۳ – پروتستانها از این امکان استفاده و حاکمیت مطلقه کلیسا را به چالش کشیدند.
۴- بسیاری از ایالات شمالی آلمان و اروپای شمالی خواستار استقلال از کلیسا شدند.
۵- کشف امریکا ، نقش تجارت و رشد طبقه تجار و صنعتگران را موجب شد که با حاکمیت کلیسا مخالف بود، رشد دولت – شهر هایی مانند فلورانس ، ونیز…
نتیجه اینکه از میدان بدر شدن کلیسا به خواست دستگاه حاکم بر کلیسا صورت نگرفت ، بلکه از بیرون و بدلیل توازان قوای جدید در اروپا بود .
نکته دیگر اینکه اغلب دستگاه مذهبی را تنها عامل تفتیش عقاید دانسته اند ، در حالیکه در سرکوب کتر ها این حاکمیت سیاسی بود که با رشد کتریسم منافعش به خطر افتاده بود و از کلیسا کمک خواست . در جنگ های صلیبی لویی پادشاه فرانسه که توسط کلیسا مقدس خوانده شد-سن لویی- و ریچارد شیر دل ، سپاه مسیحیت را رهبری می کرد ، بعبارت دیگر طبقه حاکم نقش پر رنگی در تفتیش عقاید داشت.
1

IMG_1851 IMG_1852
در میانه راه  تا چشم کار می کند درخت کاج “لیژ” درخت‌هایی که از پوست آن چوب پنبه درست می کنند


Ronda!

Video file
Exceeds maximum size, change data exporting settings to download.



30 November 2019
10:06
راه
منزلگاه ششم ، «روندا » را بسوی گرنادا ترک کردیم ، عکسی از شهر ، از بالای « گردنه باد».«سیرا دلس نیه وس» نام این رشته کوه است.


٫……..
از همراهانی که هر روز با پیام هایشان موجب رونق کاروان و همدلی با من می‌شوند سپاسگزارم. پیشنهادات و انتقاداتان کمک شایانی است برای من
ترانه «زیبای کدیس»را یکی از همسفران خوبمان فرستاده اند. با سپاس از ایشان

از باغ ها دود سفید بر می خیزد، شاخه های بریده را می سوزانند.
همسفران کشاورز ! زمان هرس است.
یادم از کشته خویش امد و هنگام درو

دو پارگی، زیبایی طبیعت ، زشتی روزگار!
دوش می امد و رخساره بر افروخته بود
تا کجا باز دل غمزده ای سوخته بود!

شهر ما لاگا -ملکه- تاتر رمی در کنار قلعه دوره حمودی طایفه زیدی

این قلعه در سده بازدهم در زمان حاکمیت طایفه حمودی بنا شده

Sierra Nevada

Alhambra Sierra Nevada

الحمرا از حياط مسجد تپه روبرو

منزلگاه هفتم ، گرانادا.
گرانادا اخرین منطقه ایست که مسیحیان انرا ازمسلمانان باز پس گرفتند . در سال ۱۴۹۲ .
قصر بی نظیر الحمرا در این شهر است.
روندا، مالاگا و گرانادا ، از جمله شهر هایی هستند که رومانتیست های قرن نوزدهم اروپا ستایش فراوانی از ان ها نموده اند.
گرنادا شهر شاعر «در ساعت پنج عصر» *، گارسیا لورکا هم هست که بدست فاشیست ها تیرباران شد.

حکایت بیستم: شکل گیری اسپانیای جدید؛
در پایان قرن پانزدهم رویداد های مهمی پیش امد که موجب تغییرات اساسی در اروپا شد : تسخیر قسطنطنیه ،استانبول فعلی توسط تر ک های عثمانی ، کشف قاره امریکا و باز پس گیری گراناد توسط مسیحیان.
سقوط امپراتوری بیزانس و استقرار امپراتوری عثمانی نه تنها تهدیدی برای اروپا بود بلکه تجارت با چین و هند-جاده ابریشم- را نیز پر مخاطره نمود . اهمیت راه های ابی خارج از مدیترانه را افزود که این خود به کشف امریکا و ثروت های آن انجامید و راه گشای تجارت از طریق تنگه امید نیک در آفریقای جنوبی شد.
شبه جزیره ایبری موقعیت استراتژیک بسیار مناسبی پیدا نمود . اسپانیا برای بهره برداری از چنین فرصتی احتیاج بیک دولت قوی داشت.
ازدواج ایزابل کاتولیک ، وارث حکومت ایالات مرکزی اسپانیا وبا فردیناند پادشاه مناطق شرقی و اتحاد چند استان دیگر با انها ، به ایزابل کاتولیک قدرت فراوانی بخشید. او تصمیم گرفت که مردم تحت حاکمیتش همه یک دین داشته باشند و بدین سان دستگاه تفتیش عقاید در قلمرو حاکمیت او بر پا گشت ؛ ابتدا اخراج یهودیان و مسلمانان و سپس هر کس که در مقابل سیاست های حاکمیت قرار میگرفت.
بدین ترتیب«اسپانیای متحد» شکل گرفت و در مدت کوتاهی نه تنها آفریقای شمالی ، بلکه بخش عظیمی از قاره امریکا به روی تجار و مومنین کلیسای کاتولیک گشوده شد ، نتیجه اینکه یک قرن بعد امپراتوری اسپانیا چنان وسعتی یافت که آفتاب در آن غروب نمی کرد.

و اینهم نمونه دیگری از استفاده ابزاری از دین برای کسب قدرت سیاسی و سود جویی طبقات حاکمه.

قصر الحمرا از تپه روبرو ، در پشت قلعه کو های زیبای سرا نودا پیداست.

همسفری می پرسد آیا تاثیر معماری ایران در بناهای این شهر دیده می شود ؟
مناسفانه من معلومات چندانی در این زمینه ندارم ، اقای شفا مقاله مفصلی در این رابطه دارند. دیگر نویسندگان هم تاثیر معماری ایران را یا آوری کرده اند
انچه من میدانم آنست که طایفه حاکم بر گرانادا از «زیریون» ، یکی از قبایل بربر ، بودند که با حمایت خلفای فاطمی مصر به قدرت رسیدند. و شیعیان هفت امامی ایران رابطه نزدیکی با این خلفا داشتند و همین نزدیکی ها باعث آمدن ایرانی ها به قلمرو فاطمیون بود . (در همین رابطه در جایی خواندم که عده ای مازندرانی در سیسل دوره فاطمی شورش
کرده بودند! زیدیه در مازندارن فراوان بودند (درویشان مازندران نوشته دکتر ستوده چاپ موقوفه افشار) و در آفریقای شمالی هم فراوان.
این رشته سر دراز دارد!

ببخشید همسفر عزیز که پاسخ روشنی ندارم ، اما در بازگشت از سفر کوششم را خواهم کرد که پاسخ مناسب تری بدهم.
………….
سپاس از محبت همسفران با وفا

فردا از گرانادا به شهری در شمال والنسیا می روم به نام بنی کارلو.

در راه سری به شهر «ال چه» می زنیم؛. بزرگ ترین نخلستان اروپا -بیش از ۲۰۰ هزار نخل -در این منطقه وجود دارد . کارتاژی ها درخت نخل را به این منطقه اوردند و مهمتر از همه ! اینکه این درختان از جنس نخل های ایران است !
زیتون و انار از محصولات دیگر این شهر می باشد . نیمی از کفش های اسپانیا نیز در این شهر تولید می شود .
بنا هایی از دوره رمی ها هم در اینجا وجود دارد.
این شهر خواهر خوانده شهر تولوز است!
بر گرفته از
به شهر نخلستان- ال چه -خواهر خوانده بم ! نزدیک می شویم . بیاد خواننده عزیزمان ، ایرج بسطامی که زیر آوار زلزله ماند.
12:00

نتیجه؛ نخل بود ولی نخلستانشان ربطی به نخلستان های زیبای بم نداشت . الاف شدیم . تمام

همسفران ، روز اخر سفر ما در اسپانیا ست .
. خرگاه کاروان مان در شب در نزدیکی اقامتگاه «انتی پاپ» بود . دورانی که – گمانم سده هفدهم – کاندیدا های اشغال مقام «پاپ» بجان هم افتادند و علاوه بر واتیکان که مرکز کاتولیک ها بود ، پاپ دیگری هم در شرق ایتالیا و سپس در جنوب فرانسه- اوینیون- ظهور کرد .
اقامت گاه یکی از پاپ های فراری در شهر «‌پنیس کولا » که کاروان شب را در آنجا گذرانید.

قرن بیست و یکم . تمام!
6 December 20
خارج از متن : اسپانیا و ترکیه
مشاهدات در اسپانیا :
دوره حاکمیت مسلمانان: -همانگونه که می دانید نام بسیاری از شهر ها ، مناطق ، رود ها ، کوه ها از دوره حاکمیت مسلمانان همچنان باقی مانده است .
-بناهای این دوره همگی باز سازی شده و بدان ها بسیار ارج می نهند. معماری « موداخار» بمعنی بکار گیری معماری مانده از دوره مسلمانان توسط مسیحیان بسیار رایج و بر این ارتباط تاکید می شود .
-در بسیاری از این اماکن دانش اموزان دبستانی و دبیرستانی همراه معلمانشان به دیدن این آثار می آیند ، هرچند که اسپانیایی نمی دانم اما از دوستم میخواستم حرف های معلم را ترجمه کند و معلوم بود که ان ها دستاورد های این دوره را باز می شناسند.
۲- در مورد یهودیان ، این قوم به استثنای دوره اسلامی ، همیشه در اسپانیا تحت فشار اجتماعی سختی بوده اند . در اوایل قرن بیستم اسپانیای نوین سعی در جلب مجدد این قوم نمود و با باز سازی محلات گذشته انها یهودیان را ترغیب نمود که به اسپانیا برگردند. البته توفیق نیافت .
ب- ترکیه؛ -این کشور گذشته درخشانی دارد و لایه های گوناگون تمدن های متفاوت در جا به جای آن خفته است، اما حاکمیت ، عنایت چندانی به دوره پیش از ورود ترکان از آسیای مرکزی ندارد. به نقش دیگر اقوام عتنایی ندارد.چنان که حتی تا چندی پیش کرد ها را «ترک کوهستانی» می نامیدند .
در مورد یونانی ها که در غرب ترکیه می زیستند هم برخورد سرکوب گرانه ای داشتند. دوره تمدن هلنی که یکی از مراکزش شهر «برگام» ترکیه است در حاشیه قرار دارد.
-در حالی که در امپراتوری عثمانی ، یهودیان و مسیحیان بخوبی پذیرفته شده بودند ، از اواخر سده نوزدهم ارمنی ستیزی در این کشور اوج گرفت و به کشتار و اخراج انها خاتمه یافت.
از این مشاهدات چنین بر می اید که اسپانیایی ها نگرششا ن به تاریخ گذشته آشتی جویانه است .انها امروز از نقش فینقی ها ، کارتاژی ها، یهودیان ، رمی ها ، مسلمانان و… دیگران در ساختن فرهنگ سرزمین شان آگاه هستند .
در حالی که در ترکیه تا حد ممکن نقش اقوام غیر ترک را کاهش می دهند .
این نگرش انها موجب عدم استفاده مادی و معنوی از این سرمایه ملی می شود . نمونه آن را در مناطق شرقی ترکیه در مورد اینهمه بنا های تاریخی ارامنه می بینیم و در غرب همین برخورد -البته محدود تر – در مورد یونان . در باره اثار دوران ساسانی هم که اساسا گفتگویی نیست
…………..
البته ما نیز از گذشته ها دور بر همین سیاق عمل می کردیم ؛ از ساسانیان گرفته که اساسا دوره اشکانیان را نفی می کردند تا قاجاریه که نقاشی های دوره صفوی را می پوشاندند، تا دیگرانی که از سنگ و اجر آثار تاریخی برای مرمت خانه شان استفاده می کردند!
انچه هنوز در جوامعی نظیر ترکیه و یا ایران جا نیفتاده است ، نقش اقوام گوناگون در ایجاد سرمایه مادی و معنوی جامعه است .
شاید جنایاتی که تیمور در ایران انجام داد در تاریخ ایران بی سابقه باشد . اما دونسل بعد فرزندان او فرهنگ ایران را تا به هند بردند ونقشی نه کمتر از دیگران درگسترش هنر و ادب این سرزمین داشتند. فرهنگ و تمدن ایرا ن ، چون دیگر مناطق دنیا ، نتیجه کوشش همه اقوامی است که در این سرزمین زیسته اند، هر چند در ابتدا با توحش به قدرت رسیده باشند.باز شناسی نقش دیگران موجب علاقمند کردن آن دیگران و پیوستگی اجتماعی می شود.
12:09
راه
منزلگاه هشتم؛ شهر تولوز. كاروان ما دو شب را در شهر اجر هاي صورتي أقامت كرد. گزارش كوتاهي براي دوستاني كه با اين ولايت اشنايي ندارد خواهم نوشت ، بويژه كه ما چندين بار به سركوب (كتر ها ) اشاره كرديم كه در اين ناحيه مي زيستند، و چند تن از همسفران در اين مورد توضيح خواسته اند.
بهر حال كاروان ما ديروز ظهر ، تولوز را با هواي افتابيش ترك كرد ،اما در طول راه سرما و مه زياد بود . با مشقت به پاريس رسيديم . در كمر بندي باريس بيش از صد وپنجاه ماشين پليس را شمردم ، فكر كردم حتمًا اتفاقات بدي افتاده، بويژه اينكه در اخبار صحبت از شركت حدود هشت صد هزار شركت كننده در تظاهرات بود * اما وقتي به داخل شهر امدم خبري نبود.
*چندين سال است كه عده اي از اين فرصت براي حمله به فروشگاه ها استفاده مي كنند . اما خوشبختانه در فرانسه سند يكا هاي خودشان انتظامات دارند ، و اين خطر را كاهش مي دهند
7 December 2019
19:05
راه

https://www.google.com/url?sa=i&source
19:09
راه
“کاتاریسم “و ایین مانی: در گزارش های سفر چندین بار به ” کاتار” ها اشاره شد و چون اخرین منزلگاه کاروان ما ، تولوز ، از خاستگاه های اصای این ایین می باشد ، لذا شرح مختصری در این باره لازم است: واژه کاتار بمعنی خالص و پاک میباشد و ایین انها را شاید بتوان ایین پاکان نامید. پیروان این مذهب خود را مسیحی ، اما مخالف دستگاه عریض و طویل کلیسای کاتولیک و ثروت اندوزی ان می دانستند. از سده دهم این ایین در جنوب غربی فرانسه گسترش زیادی یافت. و سرکوب پیروان ان توسط کلیسای کاتولیک و فئودالها سر اغاز تفتیش عقاید در اسپانیا و سپس اروپا بود. همگونی های فراوانی میان اصول اعتقادی کاتاریسم و ایین “بوگومیل” در منطقه بالکان و افکار مانی پیامبر ایرانی وجود دارد: مبارزه نیکی و بدی ، جایگاه هر فرد در انتخاب میان خیر و شر ، پالودگی فردی از وابستگی مادی و جسمی ، پاک و خالص کردن روان- تزکیه نفس ، از جمله اعتقادات این سه ایین می باشد .در زمینه اجتماعی هم انها نگاهی منفی به ثروت اندوزی دارند و بر برابری تقسیم ثروت تاکید می کنند و از جنگ نیز می پرهیزند. این هم گرایی در عادات و مناسک مذهبی انها نیز دیده می شود از جمله در پرهیز از خوردن گوشت ، منع بریدن درختان و پرهیز از روابط جنسی در میان گروه خاصی از پاکان.گسترش این ایین در میان دهقانان و تهیدستان شهری ، کلیسای کاتولیک و زمیندااران را نگران ساخت و با اینکه کاتار ها مخالف جنگ بودند مورد تهاجم کلیسای کاتولیک قرار گرفتند و دادگاه های دینی وسیستم اعتراف گیری و اجبار به “لو” دادن افراد خانواده و وابستگان بعد ها مورد استفاده دستگاه های تفتیش عقاید قرار گرفت . پساز جند قرن سرکوب کاتار ها در قلعه هایشان که بر بلندای کوه هابنا شده بود در اتش خشم کلیسا سوختند و در مقابل در شهر و روستا های این منطقه کلیسا های عظیم – از جمله در تولوز و البی – ساخته شد . انستیو کاتولیک تولوز که از اولین دانشگاه های مذهبی اروپاست ،در همین دوره بر پا شد.
19:26
راه
برای مشاهده نقشه جغرافیای ارتباط ایین مانی و کاتار ها و همچنین دیدن عکس هایی از قلعه کاتار ها به ادرس زیر مراجع کنید http://francois-grelaud.e-monsite.com/pages/fgr/le-bas-moyen-age/les-cathares.html
20:52
راه
از بالکان تا فرانسه ، دو شیوه برخورد با گذشته گفتیم که ایین “بوگومیل ” در جنوب شرقی اروپا بعبارت دیگر بالکان، در حدود سال 1000 م پا گرفت و علیرغم سرکوب تا امدن عثمانی ها در سده چهاردهم در میان روستاییان رایج بود. این ایین نامش را از اسم کشیش مسیحی اهل بوسنی “بگوومیل ” گرفته است . به همگونی های این ایین با مانویت اشاره کردیم . لازم به یاداوریست که مانویت در سده سوم م از چین تا اقیانوس اطلس ریشه دوانیده بود و حتی در میان سربازان رمی هم پیروان زیادی داشت . بهمین جهت هم رمی ها که انرا دین ایرانی می دانستند و هم مسیحیان با ان دشمنی زیادی داشتند . از سوی دیگر کشته شدن بابک خرمدین بفرمان خلفای بغدادو عزیمت “خرم دینان ” به اناتولی و سرزمین های تحت تسلط امپراتوری بیزانس هم می تواند در گسترش افکار ایرانی در این منطقه تاثیر گذار باشد .اما انچه بطور یقیین مهمترین عامل انتقال افکار مانی به عالم مسیحیت می باشد ، اگوستین مقدس است . او که بمدت هشت سال پیرو ایین مانی بود ، حتی پس از پیوستن به مسحیت هرگز بن مایه فکریش را از دست نداد. سنت اگوستین که کشیش اعظم در افریقای شمالی بود بزرگترین متفکر مسیحی قرون وسطی است . او که تا سی وچهار سلگی مانوی بود تا پایان عمر بر اهمیت جستجوی فردی برای تزکیه نفس ،نگاه تخقیر امیز به تن و زندگی مادی و جستجوی عدالت تاکید داشت .او مقابله با بدی را از فرد اغاز می کند و بزرگترین اوردگاه را در این نبرد فرد ادمی می خواند. این نکات همه بن مایه های فکری بوگومیل ها و کاتار ها می باشد. ………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….امروزه جنوب غربی فرانسه ” سرزمین کاتار” ها خوانده می شود و وجود انها را در این ناحیه گرامی می دارند . چندین مرکز مطالعه کاتاریسم وجود دارد و دستاورد های فکری انها مورد توجه است ، حتی کلیسای کاتولیک هم به انها ارج می گذارد !شد ، اما توجهی به ان نیست وتا جایی که در موزه شهر بلگراد در پاسخ سوال من در مورد اثار مربوط بدوره بو گومیل ها ، مسئول ان دوره گفت که مقامات مذهبی اجازه قرار دادن انها را در موزه نمی دهند!* برخورد به گذشته و باز شناسی نقش “ان دیگری” که از میان رفت ، نشانه برخورد امروز به ” ان دیگری ” است که با حاکمیت تفاوت دارد . محو گذشته برای پاک کردن حال است.*همین جا یاد اوری کنم که موزه بلگراد بسیار مجهزو دارای کیفیت نمونه ای می باشد.
9 December 2019
11:50
راه
همسفران عزیز نمیدانم این سفر بر شما چگونه گذشت، اما حضور شما هر چند مجازی ، مرا بر ان داشت که انچه در ذهن داشتم بیان کنم. همانگونه که اگاهید هر بار پیش از حرکت کاروان چند مضمون برای سفر در نظر گرفته میشود ، در این سفر در جستجوی شواهدی بودیم که نشانگر این بود که بر خلاف نظر ایزابل کاتولیک ! اسپانیا بر پایه فرهنگ های اقوام گوناگون بنا شده است. و همچنین فرهنگ “اندالوز” هم دستاودی متعلق به بشریت است و نه یک قوم خاص – و برهمین سیاق دستاورد علمی و اجتماعی که در اروپا حاصل شد. مطلبی را هم که در حاشیه دنبال کردیم زمینه پیدایش کشمکش های مذهبی است که نمونه های ان تسحیراسپانیا ، حمله عثمانی به اروپا- در سفر بالکان یکی ازموضوعات اصلی بود- ،جنگ های صلیبی و دست اندازی اروپاییان به افریقای شمالی و خاورمیانه بود .قضایایی که به فهم مشکلات امروز ما کمک می کند.ا اگر سفرما کنجکاوی همسفران را در این زمینه ها افزوده باشد و پرتوی ،هر چند محدود، بر روشن شدن این حکایتها باشد ، سفری موفق بوده است . از شما سپاسگزار می شوم اگر انتقادات و پیشنهادات و کاستی های کار را گوشزد کنید. امید است در سفر اینده شما بتوانید مستقیما نظرتان را بیان نمایید. برای تکمیل گزارش : هزینه سفر 18 روزه ما مطابق حساب کریستیان 800 یورو برای هر کدام بوده است .به پایان امد این دفتر ، حکایت همچنان باقیست ……….تا سفر اینده پاینده باشید. چون در این سفر چند بار از مانی سخن به میان امد قطعه ای از گفته های او را بعنوان حسن ختام برایتان ارسال می کنم .
12:10
راه
خسته مشو ای خِرَد؛تن درمده‌ ای عشق.بیا گِرد آییم؛و او را دریابیم؛که پنهان از دیده‌هاست؛که خموش است و سخن می‌گوید.دو گوهر کز آغاز بوده‌اند؛آنِ مَغاک؛و او کز بلندا،درخشنده است.تاریکی فراز رفته؛
روشنی اما هبوط کرده است.خسته مشو ای خِرَد؛تن درمده‌ای عشق.مرگ چشندهٔ زندگی‌ست؛زندگی چشندهٔ مرگ.آوردگاهِ وحشت گسترده است.خسته مشو ای خِرَد؛تن درمده‌ای عشق.چه بِشکوه این عشق؛چه بِشکوه این خِرَد.عشق آواره شد؛خِرَد در جست‌وجویش
بر عکس در کشور های بالکان باید با ذره بین بدنبال سیت های تاریخی بو گومیل ها گشت! با اینکه جنبش بوگومیل هم از جهت گسترش و هم از جهت زمانی بسیار وسیع تر از کاتار ها می با