در روزگار کرونا طبیعت بار دیگر قدرت کور خود را به نمایش گذاشت ، تا شاید غرور این موجود دو پا کمی فروکش کند و جایگاه حود را در جهان هستی باز بینی نماید. در این نوشته کوتاه ما به دورانی از تاریخ فلات ایران سرکی می زنیم تا دریابیم گذشتگان ما چگونه بازیچه دست تغییرات جوی بودند و در هر دوره ای مجبور به ترک محل سکونت خود شده تا در جای امن تری از نو کاشانه ای برای خود دست و پا کنند . آنها خواست و توان انتقال تجربیات زندگی شان را برای ما نداشتند و باز هم خاک این سرزمین است که وظیفه امانتدار ی این گذشته را بر دوش می کشد. هر کوه و دره ای ، هر صحرا و کویری داستان های این گذشتگان را در دل خود پنهان کرده است . و به قول سعدی ” برگ درختان سبز – هر ورقش دفتری است ” . اما این هوشیاری تنها به یمن پیشرفت تکنولوژی مدرن است که ما را قادر می کند که “آنچه نادیدنی ” در دل سنگ است ،”آن بینیم”*
……………………
- *برگ درختان سبز در نظر هوشیار – هر ورقش دفتری است معرفت کردگار .” سعدی”
- *چشم دل باز کن که جان بینی —آنچه نادیدنی است آن بینی. مولوی بلخی
فهرست
خاطرات خاک از گذشت زمان
این نوشته اساسا بر پایه کتاب “مهاجرت های آریاییان و پیوند آن با آب و هوا و دریا های باستانی ایران ” اثر رضا مرادی غیاٍ ث آبادی ، استوار است .
1-تغییرات جوی
آخرین دوره یخبندان در 12 هزار سال پیش از میلاد آغاز شده و تا هزاره هشتم پ.م. ادامه یافته است .دوره یخبندان موجب ایجاد یخچال های بزرگ و وسیع در کوهستان های مرتفع شده و در نتیجه موجب پایین رفتن آب دریا های آزاد می شود . اما سرمای هوا و نبود تبخیر آب ، برعکس موجب بالا آمدن آب دریاچه های داخلی شده است.
بدین ترتیب در دوره های یخچالی سطح آب خلیج فارس تا 90 متر پایین تر رفته و بخش های وسیعی از آن حشک شد. در دوره گرم شدن در / 4000 سال پیش از میلاد/ آب خلیج فارس تا 150 کیلومتر در داخل میانرودان ( بین النهرین) و خوزستان پیشروی کرد: در این دوران رودهای کارون ، کرخه و دجله و فرات هر یک جدا گانه به خلیج فارس می ریختند بطوریکه در هزاره چهارم پیش از میلاد شهر های مهمی از تمدن سومری در کنار خلیج فارس قرار داشت که البته به دلیل پسروی مجدد آب خلیج فارس بقایای آنها ،امروزه در در فاصله زیادی از خلیج فارس یافت شده اند .
دریا های باستانی
برخی از محققان* سطح دریای مازندران در آخرین دوره یخبندان را چندین ده متر بالاتر از سطح دریای امروزی و هم سطح دریاهای آزاد می دانند . گفته می شود * که آب دریای مازندران و دریاچه آرال (خوارزم) به یکدیگر وصل بوده حتی تا پانزده هزار سال پیش با دریای سیاه نیز پیوستگی داشته اند.پژوهشگران* دیگری بر آنند که “گودی های دشت ارژن در فارس و کویر های داخلی دریاچه های دائمی وجود داشته است .
در سرزمین های عرض میانی جغرافیایی ، از جمله ایران ادوار یارانی و خشکی جایگزین هم شده است . شواهد باستان شناسی نشان می دهد که از 5500 سال پ.م.با آغاز دوره گرم و مرطوب و عقب نشینی یخچال ها به سوی شمال ، به مرور بر میزان بارندگی ها افزوده می شود ،طوریکه بین نیمه هزاره ششم و هزاره چهارم پیش از میلاد، میزان بارندگی بیش از 4 تا 5 برابر میزان امروزی آن بوده است . و پوشش گیاهی غنی و جنگل های متراکم انبوهی در فلات ایران وجود داشته است .” دریاچه ها ، دره ها ، کویر ها و رود های خشک امروزی از آب فراوان و شیرین برخوردار بوده است و در سراسر ایران اقلیمی سر سبز با مراتع پهناور و فرآورده های گیاهی وجانوری غنی وجود داشته و شرایط مناسبی برای زندگی انسان ها مهیا بوده است.
شواهد باستان شناسی
شرایط آب و هوایی مرطوب بین 5500 تا 3000 سال پیش از میلاد را یافته های باستان شناسی تایید میکند. استقرار تمدن ها در کنار کویر های خشک و نمکزار ، نشانه وجود آب فراوان و شیرین در این سکونتگا ه ها بوده است . خشک رودهای امروزی مجاور تپه ها آب شهر ها یا روستا را تامین می کرده است ، شهر سوخته در سیستان ، تپه سیلک کاشان در کنار دشت کویر ، تپه حصار در نزدیکی کویر چاجام دامغان ، تپه های محمد آباد قم ،کنار صندل و دیگر تپه های حوزه هلیل رود جیرفت همه نشان از فراوانی آب در داخل فلات ایران می باشد .
کتیبه های سومری نیز از شهر های باستانی در کنار دریا خبر می دهند . در شمال ایران هم در غار های اخیرا نابود شده هوتو و کمربند ،در نزدیکی بهشهر ، بقایای استخوان های شیر دریایی (فک) بدست آمده که نشانگر بالا بودن سطح دریا مازندران در آن دوره است . شواهد اسطوره شناسی و متون کهن نیز تاییدی بر تداوم زندگی در جا بجای فلات ایران ایران پیش از مهاجرت اقوام هند و ایرانی ماد و پارسی به این منطقه است.
توفان عصر جمشید یا توفان نوح
آخرین بارندگی که باشندگان فلات ایران مجبور به ترک کاشانه های خود در دشت ها شدند به کوهستان مهاجرت نمودند به دورانی باز می گردد که باران های شدید موجب طوفانی شد که آن را طوفان عهد جمشید یا طوفان نوح نامیده اند .نحستین قومی که این رخداد را ثبت کردند سومری ها بودند . در داستان گیلگمش به طوفانی اشاره دارد که موجب مهاجرت انسان ها و حیوانات به کوه های در شمال شد که گفته می شود کوه آرارات بوده است . در هزار های بعد همین داستان در کتاب عهد عتیق یهودیان و اوستا آورده شده است*.متعاقب بارندگی های شدید آب دریاچه های داخلی بالا می اید و به بالاترین سطح خود می رسد و تمام گودی ها، کویر ها ، دره ها و آبراه ها پر از آب می شود . با فروکش کردن اثرات این طوفان ، مهاجرت مجدد به دشت ها از نو آغاز گشت و روستا ها و شهر های هزاره چهارم پ.م در اطراف دریاچه داخلی شکل گرفت که نمونه های برجسته آن تمدن جیرفت ، شهر سوخته و مهمتر از همه ایلام با مرکزیت شوش ، از آن جمله اند.
نتیجه اینکه از هزاره چهارم تا آمدن مهاجران جدید آریایی ها در هزار های بعدی ، باشندگان این سرزمین از پیشینه پربار در زمینه نظام اجتماعی “یک جا نشینی ” ، ساخت خانه و شهر سازی، کشاورزی و دامداری و هنر و فن نگارش (دستکم در شوش) برخوردار بودند و مهاجران آریایی از دستاورد های این اقوام بسیار آموختند. در نوشته های بعدی به این موضوع باز خواهیم گشت.
************************************************
زیر نویس :
*
یک پاسخ