فهرست

 خاک،خون ،فرهنگ

******

خون، باشندگان فلات ایران پیش از مهاجرت اقوام هند و آسیایی

سنت تاریخ نگاری سده بیستم در ایران ، توجه چندانی به دوره پیش از امپراتوری نخست پارس نداشته است . از آنجا که نام این سرزمین با قبایل آریایی گره خورده است  تمدن های پیش از آریایی ها و زندگی پر بار دیگر باشندگان این مرز و بوم تا حدودی به فراموشی سپرده شده است . کاوش های باستان شناسی  نشان می دهد که در هزاره چهارم و سوم پیش از میلاد ، یعنی 2000 سال پیش از به قدرت رسیدن قوم پارس در  جابجای ایران روستا و شهر های وجود داشته است  و تمدن ایرانی از آمیزش قبایل آریایی ماد و پارس با باشندگان قدیمی تر شکل گرفته است. بنیاد تمدن پارس ها ، بدون آشنایی با دستاورد های  تمدن مردم خوزستان و  بهره بردن از تجربیات با ارزش  اهالی زاگرس در امر متالورژی و تهیه آلیاژ های گوناگون  متصور نیست .بازشناسی نقش باشندگان این مرز و بوم در بنیاد فرهنگ و تمدن ایران ، نه تنها از ارزش قبایل تازه وارد هند و ایرانی”آریایی” نمی کاهد بلکه پایه های استوار تری به آن می دهد.

در این نوشته  نگاهی  کوتاه به باشندگان کهن ایران پیش از ورود مهاجران ” آریایی”*می اندازیم.

دریاچه کلوت شهداد کرمان عکس از میزان
بارندگی سال 1398 موجب پیدایش تلاب های بزرگ در کویر شهداد شده است

 

 

پایگاه های باستانی در فلات ایران و همسایگان آن

موضوع  ساکنان فلات ایران پیش از مهاجرت آریایی ها برای پژوهشگران هنوز نقاط ناروشن فراوانی دارد و نیاز به کاوش های باستان شناسی سخت محسوس می باشد . نمونه بارز آن  تمدن جیرفت است . نتیجه چند ساله  باستان شناسی چشم انداز نوینی را در مورد شناخت تمدن های پیش از مهاجرت آریایی ها گشود .متاسفانه این امید با تعطیل کاوش های باستان شناسی به آینده ای نامعلوم موکول شد ، شمار  پایگاه های باستان شناسی رها شده  در فلات ایران فراوان اند.

اما می دانیم:”در زمانی که بخش بزرگی از اروپا دوران یخبندان سختی را می گذرانید، در  فلات ایران بارندگی های فراوان ، ارتفاعات کوه ها را خرم و دره ها را پر آب کرده بود ، رودهایی که به دریاچه مرکزی  آنروز ( کویر خشک امروز) می ریخت .فسیل ها و صدف های به دست آمده در مناطق گوناگون شواهدی است از وجود دریاچه مرکزی. اما در بین هزاره پانزدهم تا دهم پیش از میلاد ، هوای منطقه رو به گرما رفت و آب دریاچه رو بخشکی گذاشت.رسوبات رودخانه ای، دشت های نزدیک کوه را به  زمین های حاصلخیزی مبدل کرد .  کاوش های باستان شناسی بیانگر وجود جماعت های کوچک انسانی است  که در این دوره در  فلات ایران زندگی می کرددند و از راه شکار و خوردن ریشه گیاهان خوارک شان تامین می شد.نقش برتر زنان در این جوامع ماقبل تاریخ ، در دوران بعدی جایگاه خدایان را به آن  ها اختصاص داد.

 ساکنان مرکز فلات ایران

 

شهداد شمال کرمان ، کویر لوت ، گرمترین نقاط ایران
کنار صندل ، از پایگاه های باستان شناسی تمدن جیرفت در هزار سوم پیش از میلاد . که با تمدن شوش/عیلام/، سومر و تمدن دره یند در ارتباط تجاری بود

از هزاره پنجم تا سپیده دم هزار سوم :  آثار زندگی این مردمان در جای جای حاشیه دریاچه مرکزی  باقی مانده است که نمونه های آن در قم، ساوه ، ری ،حصار/نزدیک دامغان / و سیلک در کنار شهر امروزی کاشان   شماری از محل زندگی این اجتماعات اولیه است.  منطقه دیگری که پر جمعیت تر بود  در غرب و جنوب زاگرس  قرار داشت : ناحیه ” ژیان” درنزدیکی شهر نهاوند امروزی  و یا تل باکون در نزدیکی تخت جمشید و مهمتر از همه شهر سوخته و تمدن جیرفت و به ویژه دشت شوش .

سرامیک های بدست آمده و سبک رنگ آمیزی آنها  تقریبا شکل  واحدی را دارد و این گمان را تقویت می نماید که این گروه های جدا ا هم فرهنگ یگانه ای داشته اند . اسکلت های یافت شده آنها نیز گواهی ایست براین فرضیه.   این مردمان را”آسیانیک” نام نهاده اند تا از مهاجران بعدی که هموطن آتی  آنها شدند ، باز شناخته شوند .از میان  این پایگاه ها تیه سیلک بدلیل سکونت طولانی (که به بیش از یک هزاره گمانه زده می شود ) جایگاه ویژه ای دارد:  در کاوش های این محل از بلندای تپه  تا  پایین ترین بخش آن لایه به لایه تاریخ نانوشته باشندگان آن ثبت شده است .   ” ایرانی ها نوشته  ایو پورتر  ص 15 تا 18

زاگرس

اما نحستین بارقه های پیدایش شهری نه در داخل فلات بلکه در غرب زاگرس ، در دشت خوزستان ، کنار رود کرخه تجلی یافت . در نیمه هزاره چهارم  شوش که در همسایگی تمدن های قدیمی تر میانرودان/ بین النهرین/ چون سومر و اکد  بود ، به آهستگی به  شهری تبدیل شد که در تاریخ بعدی ایران نقش پیش آهنگ و دروازه تمدن را ایفا نمود. در این نخستین  دولت -شهر  هزاره چهارم ،مردمانی از ساکنان زاگرس و دشت خوزستان که قرابتی با سامیان اکدی و یا “کله سیاهان” سومری داشتند با یکدیگر همشهری بودند. آنها در هزار سوم خط را از اکدی ها به عاریت گرفتند* و پس از آن خطی از خود ابداع نمودند . سبک وسیاق نظام اجتماعی و سیاسی آن ها تاثیر زیادی از دولت شهر های میانرودان داشت و آنها به لطف آب و خاک مناسب دشت خوزستان  در کشاورزی وسپس در تجارت پیشرفتی زیادی نمودند. به ویژه انکه بخشی از جمعیت شهر شوش از کوه های زاگرس /بخش لرستان/ می آمدند که در کوه هایش هر نوع فلزی یافت می شد و مردمانش به  ذوب برخی فلزات و ساختن آلیاژهای گوناگون مهارت داشتند و نمونه اشیا مفرغی شان چه بعنوان ابزار کار ویا وسایل زیست و چه بشکل  مجسمه ای هنری و زینت آلات  در زمان خود یکتا بود .

از کتاب ایلام و تمدن دیرینه آن

تندیس شاهزاده خانم ایلامی در موزه لوور پاریس متلق به دوره شکوفایی عیلام اواخر هزاره دوم

 

 

پیش از ورود و استقرار آریایی ها  در ایلام ، نژاد های بومی در این منطقه می زیسته اند  .استخوان های بازمانده از عصر حجر حاکی است که علاوه بر نژاد مدیترانه ای نژاد های دیگری  چون کاسیاان، عیلامیان ، هارتیپیان ، لولوبی ان ….در ایلام و پیرامون آن سکونت داشته اند . و فرهنگ های متفاوتی در آنجا به هم آمیحته اند .

کاسیان قبایل ساکن ناحیه کوهستانی زاگرس، واقع میان ماد و عیلام در لرستان و ایلام امروزی  بودند .آنها پیشه دامداری داشتند و به زبانی شبیه عیلامی سخن می گفتند و به احتمال قوی قبایل کنونی لر  دامدار از اخلاف کاسیان باشند که زبانشان ایرانی شده. در ربع دوم هزاره دوم ق.م عده ای از کاسیان از کو هها به دره دیاله فرود آمدند و از آنجا گهگاه به بابل دستبرد می زدند.کاسیان همسایه قوی شرق بابل بودند که هشت سال پی از مرگ حمورابی  بربابل تاختند و بالاخره حکومت بابل را به دست گرفتند و حدود 6 سده در آن جا حکمرانی کردند ، سرانجام به دست عیلامیان منقرض شدند.گویا کاسیان اسبانی از نژاد خوب پرورش می دادند که بسیار مورد توجه بابل و آشور بود و از آنها برای ارابه های شان استفاده میکردند .

کاسیان در دوره حکومت بر بابل خط آنها را پذیرفتند ، آداب ، عادت ها  و اخلاق بابلیان را فرا گرفتند و وطن اصلی خود در لرستان و ایلام امروز آوردند.حتی پیکره مفرغی از گیلگمش ساختند.

 

عیلامیان

 

 

پیش ار آغاز تاریخ ، در دشت های جنوب غربی ایران ، از حوالی شوش تا بوشهر سکونت داشته اند .به نظر می آید مه این اقوام ابتدا در آسیای میانه  ساکن بوده اند  و در 4000 سال ق.م. به فلات ا، سوریه و مصر مهاجرت کرده اند ..ینا بر شواهد موجود ، ساکنان آنو ، واقع در 12 کیلومتری جنوب عشق آباد  /پایتخت ترکمنستان/ بااهالی شوش ، منشا مشترک داشته اند .عیلامیان از نژاد آسیایی زاگرو -عیلامی بوده اند .بعضی از دانشمندان نژادشناس آنان را از اقوامی از نژاد قفقازی یا خزری می دانند.مسکن اصلی عیلامیان دره کارون و کرخه یا عیلام باستانی استان های خوزستان ، لرستان و ایلام بوده است..

نوردیک :قوم نوردیک که به زبان هند و ایرانی سخن می گفتند ، در آغاز هزاره دوم از راه هند به ایران آمدند  . از راه کرانه مکران ،خلیج فارس بسمت غرب از جمله به استان های ایلام و لرستان.

سامی ها:این قوم در اطراف عربستان می زیستند و بعد ها به این منطقه آمدند.از جمله  به استان ایلام.

 

اوملیلش:در مملکت عیلام  بین رود های کرخه و دجله می زیستند

یموت بل و تتبور:مردم این طوایف بین باتلاق های دجله و کوهستان زندگی میکردند.

نمونه ای از کار های برنز لرستان عکس از ؟ صنعتگران زاگراس در هزاره سوم الیاژ های گوناگون را می شناختند
قوچ لرستان ردپای یک گونه در میراث فرهنگی پایگاه خبری کشکان

هیارتیپ :طوایفی بودند که در ایذه و مناطق بختیاری کنونی ، استان لرستان و ایلام سکونت داستند .در حجای های ایذه ، اشکفت سلمان و کول فرح هنوز آثار از آنها باقی است. هرودوت آن ها را از اقوام بدوی ایران می داند.

حلولان:در کوهستان های جنوب شرقی کرمانشاهان و قسمت علیای رود کرخه زندگی می کردند.از راه گله داری امرار معاش می کردند

لولوبی ها :بخش وسیعی از کو ه ها و کوه پایه ها از شمال دیاله تا دریاچه ارومیه و پیرامون آن را اشغال کرده بودند و از لحاظ نژادی ، به احتمال قوی ، با عیلامی های ساکن خوزستان و پشتکوه قرابت داشتند.

لولو به هوریانی و اوراتویی به معنی بیگانه و دشمن است. می گویند گرجی ها از نژاد لولو هستند.

پارس ها: آریایی نژاد  و گروهی از آنان در غرب از جمله استان ایلام زندگی می کردند .پس از تسلط  پارس ها بر خوزستان ، لرستان و ایلام امروزی عیلامی ها در اثر آمیزش به نژاد واحدی تبدیل شدند که بعد ها مبانی ریش های اقوام ایرانی را به وجود آوردند” ایلام تمدن دیرینه آی.

 البرز

گزیده از ” سرگذشت دریای مازندران” نوشته ناصر تکمیل همایون ،”مشهور ترین قوم های ایرانی و یا وابسته به فرهنگ و تمدن ایران که در پیرامون  این دریا (خزر/کاسپین) سکونت گزیده اند عبارتند از :

کاسپین ها  ساکنان شمال رود ارس تا منطقه دربند قفقاز که نام خود را به دریای داده اند این قوم اندک اندک بسمت جنوب مهاجرت کردند و در منطقه وسیعتری که قزوین تاریخی را شامل میشود سکونت گزیدند.

آلبانی ها ”  قوم دیگری که در کرانه دریای مازندران زندگی میکردند .این قوم غیر از آلبانیایی های کنونی هستند.

دیلم ها :در کوهستان های  جنوب گیلان و شمال قزوین سکونت داشته اند.

گیل ها :…. به عقیده پاره از محققان ، اجداد ونیاکان گیل ها قوم کادوس بودند .این قوم از ساکنان ایران زمین پیش از آریایی ها  بود.

آمور ها . در منطقه میان لاهیجان امروزی  تا بابل زندگی میکردند و مرکزیت آن ها آمل بوده است. …در زمان اشانیان قیام هایی از این قوم به ضهور رسی که پس از جابه جایی آن ها به خراسان ، مرو  و شهر آمل در آسیای مرکزی ، سرکشی آن ها آرام شد.

تیپور ها . این قوم که با نام تبری و تیپری  شهرت یافته اند  در سرزمین میان بابل تا گرگان ( طبرستان  یا تبرستان) سکونت داشتند و قومی جنگل نشین بودند.

هیرکانی ها : محل سکونت آنه ا جایی است که امرز گرگان و استر آباد خوانده می شود. “

” سرگذشت دریای مازندران”

 

قوم های دیگری که در در اطراف ( کناره های دیگر)دریای مازندران  می کردند .

هیاطله/هپتالیان : از کهن ترین روزگاران در میان قوم های شمال دریای مازندران زندگی می کردند آنها بخشی از  هون های آسیایی بودند. و در اواخر حکومت اشکانیان بخش شرقی فلات ایران را  تسخیر کردند . ساسانیان آنها را بر انداختند.

ترکان: ص 32دریای مازندران.

خزران: این قوم بخشی از قبایل ترک بودند که در سده هفتم و هشتم میلادی از سرزمین آسیای مرکزی به سوی ولگا مهاجرت کردند و به مرور تا روسیه هم رفتند و تام خود را به دریای مازندران دادند. مرکز حکومتی آنها  تا قزن یازدهم شهر اتیل یا آستر خان کنونی بود ، این قوم در ارتباط با رومی ها/امپراتوری بیزانس ،رم شرقی/ علیه ایران دستاندرکار بودند.

غز ها:  آنها طایفه ای از اوقوز ها _اوغوز= غز) از چیت تا غرب خراسان سیطره داشتند و در پیرامون دریای مازندران هم سکنت یافته بودند و در دوره اسلامی با عنوان ترکمن به پیشرفن های بیشتری نایل شدند.

ماساژت ها : ایرانی زبان بودند /از اقوام هند و ایرانی و در شرق دریای مازندران  صحرا گردی می کردند.

سیت ها :یا ساکا ها : این قوم در اسا و اروپا پراکنده بودند ، بنشی از آن ها در سیستان  /کشور سکاها/ در شمال هند /در پنجاب و کشمیر/ و در آسیای میانه / حکومت قره ختایی در سدهدوازده وسیزده  ودر در منطقه حکومت می کردند.

 کوچ و بلوچ : در جنوب سیستان و مکران /بلوچستان پاکستان زندگی می کردند و اختمالا از هند به این مناطق مهرجت کرده اند.

************************************************************

* خطی متعلق به 4400 سال پیش  متعلق به دوره پیشا عیلامی رمز گشایی شد.در هنگام نگارش این مقاله خبری در مجازی  از سوی “مجله علوم و آینده”پحش شد  که اگر درستی آن تایید شود ، احائز اهمیت است .  این خط  عیلامی نخستین بار در 1901 کشف شد . پس از 120 سال توسط  “فرانسوا  دسه ” باستان شناس فرانسوی و استاد دانشگاه تهران با همکاری کامبیز طبیب زاده و دو فرانسوی در آپارتمانی در تهران رمز گشایی شد. این نوشته به خط  ترکیبی عیلامی و میخی بر روی گلدانی که در سال 1960 در مرودشت یافت شده،نگارش یافته و بگفته کاشفان اش از تابلت های سومری قدیمی تر است . این خبر در  تاریخ 27 نوامبر 2020    منتشر شده است.

     علیرغم اینکه این نخستین  “حط جهانی” باشد یا نباشد یاد آور نقش اهمیت تمدن عیلامی است .   شوش   همواره به عنوان یکی از شهر های حاشیه ای تمدن جنوب میانرودان محسوب می شود  و  پژوهشگران خط آن را وام گرفته از خط سومری می دانستند. اما این اکتشاف بیانگر استقلال خط عیلامی آنهم در دوران پیشا عیلامی است . به هر حال ،آنچه اهمیت دارد اینست که 1800 سال پیش از بنیانگذاری امپراتوری پارس در فلات ایران خط وجود داشته است . به دیگر سخن  می بایست دو هزاره بر تاریخ ایران افزود! چرا که ریشه تاریخی تمدن ایران تنها به اقوام آریایی محدود نمی شود و تمام اقوام  ساکن فلات ایران را دربر می گیرد.  پیش از این کاوش های باستان شناس ایرانی ، دکتر مجیدی  در دره هلیل رود  به گنجینه ای از تمدن جیرفت  دست یافت که شوربختانه پژوهش های تیم باستان شناسی نیمه کاره رها شد.در نوشته های آینده به این موضوع می پردازیم.

مآخذ.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *