بخش حماسی شاهنامه با افسانه هاو تاریخ کیانیان پیوند خورده است : در افسانه ها رستم مرزبان ایران و تاجبخش شاهان در این دوره زیسته و کیخسرو پادشاه کیانی زیر چتر حمایت اوست که بر خلاف جدش کیکاووس، عدالت گستر و مردم خواه می شود. از نظر تاریخی کیانیان نخستین واحد سیاسی بزرگ مهاجرین هندو ایرانی در داخل فلات ایران است. پایتخت کیانیان و جغرافیای شاهنامه، ایران شرقی است .
این روایات خواه تاریخ ، خواه افسانه ریشه فرهنگی مشترک ما و همسایگان امروزمان افغان و تاجیک است .همان مردمی که چه در تاریخ نویسی پس از صفویه ما و چه در جامعه امروز ما ،مورد بی مهری و گاها تحقیر هستند . گویی فراموش کرده ایم که رستم از سیستان است و رودابه دختر پادشاه کابل وسهراب شان در کابلستان پرورش یافته است . مگر آب دریاچه مقدس هامون از کوهساران هندوکش سرچشمه نمی گیرد ! مگر سیاوش مان که خونش هر نو بهار همراه لاله های صحرا از زمین می جوشد بدست رستم پرورده نشد و زمانی که کیکاووس او را تبعیدکرد، در آنسوی آمو دریا با حمایت پیران ،سپهسالار توران،به بزرگی نرسید !
پس اینهمه بی مهری تاریخی و اجتماعی از چه روست؟ما و همسایگانمان از تاجیک و سامی تا ترک وبلوچ هزاره ها در کنار یکدیگر زندگی کرده ایم و هزار و یک پیوند قرهنگی و تاریخی میان ماست . آن ها از هر قوم و ملتی به ما نزدیک ترند. تحقیر آنها بر ما نمی افزاید ! در دوستی با آنها بکوشیم ، دوستی و احترام میان ملت ها پایه امنیت و پیشرفت منطقه است.
فهرست
کیانیان
اینن دودمان که که روایت شان با افسانه های حماسی پیوند خورده است از سده 9 تا 6 ق.م. در دو سوی آمو دریا / شمال أفغانستان و جنوب تاجیکستان حکمرانی می کردند . پایتخت آنان را بلخ گفته اند.
پادشاهان کیانی
سلسلهٔ کیانیان را به سه دوره میتوان تقسیم نمود: از کیقباد تا کیخسرو. این دوره از سلسله با پادشاه شدن کیقباد شروع میشود و با ناپدید شدن کیخسرو خاتمه میابد. خصیصهٔ بارز این دوره نبردهای طولانی مدت ایران و توران میباشد. این نبردها با کشته شدن سیاوش، پسر کیکاووس، بدست افراسیاب، و کین خواهی سیاوش بوسیلهٔ ایرانیان به اوج خود میرسد. پادشاهان این دوره از این قرار میباشند:کی قباد:
به شاهی نشیت از برش کی قباد—————-همان تاج گوهر به سر بر نهاد
به پیش اندرون کاویانی درفش—————–جهان زو شده زرد و سرخ و بنفش
کی کاووس دومین پادشاه کیانی است ، به روایت شاهنامه رستم در عهد این او از هفت خان می گذرد تا کی کاووس را از چنگ دیوان البرز کوه نجات بخشد. هر چند که ایران در زمان او گسترش یافت اما فردوسی او را پادشاهی نیکو منش نمی داند. گناه او همان بس که پسرش سیاوش راست کردار را به توران تبعید کرد و موجب مرگ او شد.
کیخسرو پسر سیاوش و فرنگیس یکی دیگر از پادشاهان کیانی است. همو است که با لشکرکشی به توران، به خونخواهی سیاوش افراسیاب را میکشد و بدین ترتیب به جنگهای ایران و توران پایان میدهد. برخی، منجمله ابوریحان بیرونی و حسن پیر نیا کیخسرو را با کورش بزرگ یکی میدانند.
دوره دوّم پادشاهان کیانی از لهراسپ آغاز میگردد، مهمترین ویژگی این دوره ترویج و رسمیت یافتن کیش زرتشت است که گشتاسپ حامی آنست. اغلب نبردهای گشتاسپ و پسرش اسفندیار برای گسترش دینِ بهی میباشد. پادشاهان این دوره از این قرار میباشند: لهراسپ گشتاسپ ولی اسفندیار موفق به سلطنت نشد.
دوره سوم از همای تا دارا، این دوره از شاهنشاهی کیانیان را میتوان بخش تاریخی با خاطرات مبهم ایرانیان از دوره هخامنشیان دانست. با توجه به اینکه خاطره هخامنشیان نزد ایرانیان به مقدار بسیار زیادی از بین رفته بود، همچنان داستانهایی از آنان وجود داشت.مهمترین رخداد این دوره پیدایش زرتشت پیامبر باستانی ایران است.
آئین زرتشت :
در کشور ویشتاسب ، زرتشت به دعوت خلق به مزدا پرستی اصلاح شده ای قیام نمود .این کیش با آئینی که بر پرستش مظاهر طبیعت استوار بود و به ویژه با “دیویسنا” مغایرت داشت .ص51* بنا برروایت های جدید تر نحستین پیرو
زرتشت پسر عم او بود و سپس پدر او . هرتسفلد عقیده دارد که نخستین تعالیم دینی زرتشت در سیستان بوده است و نجات دهندگان آینده عالم ، از نطفه زرتشت در دریاچه کاس ای یعنی دریاچه هامون پنهان شده و 99999 فروهر آنرا حفاظت می کنند ص.4د.این دریاچه مولد نجات دهنده عالم است…..زبان اوستای قدیم باید یکی از لهجه های شرقی ایران باشد.
از میان پادشاهان قدیم، گشتاسب کسی است که نام او بیشتر از همه در ادبیات پارسی میانه آمدهاست. وی پسر و جانشینِ لهراسپ بود. در دینکرد آمدهاست که زرتشت در سی سالگی نخستین الهام را از اهورامزدا دریافت. ده سال بعد هفتمین وحی بر او نازل شد و گشتاسب در همین هنگام آئین مزدیسنا را پذیرفت.
بزرگترین جنگهای این پادشاه، جنگهایی بود که با ارجاسپ پادشاهِ ترکان (خیونان) کرد. لشکر ارجاسپ از ترکان و چینییان و دیگر اقوام خارجی ترکیب شدهبود. جنگهای سخت با این پادشاه سرانجام با پیروزی گشتاسب و مزدیسنا پایان یافت. بنابر روایتِ بندهش، نبردِ قطعی میان ویشتاسب و ارجاسپ در کوه کومس واقع در مرز سمنان و گرگان رخ داد. پس از پیروزی، گشتاسب پادشاهان بزرگ بیدین را به دین نو خواند و برای هریک نسخهای از کتاب اوستا همراه با یک مغ فرستاد تا آنان را به مزدیسنا هدایت کنند.
گشتاسب پادشاه کیانی و پسرش اسفندیار
دربارهٔ ویشتاسپ ( گشتاسپ) طبری، مسعودی، دینوری، حمزه اصفهانی، ابوریحان بیرونی، مطهر بن طاهر مقدسی، ثعالبی، دقیقی، فردوسی و ابن بلخی روایاتی نقل کردهاند. چون سی سال از سلطنت گشتاسپ گذشت زرتشت از آذربایجان به دربار او رفت و دین جدید را در آنجا اظهار کرد و کتاب موسوم به اوستا که با خط زرین بر روی دوازده هزار پوست گاو نر نوشته شدهبود، بر پادشاه عرضه کرد. گشتاسپشاه دین زرتشت را پذیرفت و آتشکدهها بنا کرد. بعد واقعهٔ جنگ ارجاسپ پادشاه توران پیشآمد و ارجاسپ بر کشور گشتاسپ یورش آورد. گشتاسپ برای دفاع، مردانی چون جاماسپ (داماد زرتشت)، زریر برادر خویش و چند تن از پسرانش را شامل اسفندیار (سپندیاذ) داشت. تورانیان بر اثر پهلوانیهای اسفندیار شکست خوردند؛ ولی گشتاسپ بر اثر افتخاراتی که نصیب فرزندش اسفندیار شده بود بر او رشک برد و او را به جنگ رستم گسیل کرد. در این جنگ اسفندیار به دست رستم کشته شد. اما در باره برادر گشتاسب ، زریر پهلوان هم داستان های فراوانی گفته شده که نمونه آن “یادگار زریر” است
یادگار زریر
“یادگار زریران، رساله حماسی و مذهبی کوتاهی است در اصل به زبان پارتی و ظاهراً نثر توأم با شعر بودهاست چون در خلال آن، واژگان، ترکیبات و ساختارهای پارتی را میتوان دید. این متن که در سال ۵۰۰ میلادی یا کمی دیرتر نوشته شدهاست، قدیمیترین داستان پهلوانی است که به زبانهای ایرانی برای ما باقیماندهاست.متن دارای ۱۱۴ بند متن اصلی و ۷ بند پایاننوشت است که صفحات ۱ تا ۱۷ مجموعه متون پهلوی را به خود اختصاص دادهاست. این متن در بعضی از دستنویسها «شاهنامه گشتاسپ» نیز نامیده شدهاست. اگر چه یادگار زریران اثری از ادبیات دوره ساسانی است، اما اصل آن به زمان اشکانی میرسد. به نظر میرسد که یادگار زریران در اصل اثری نمایشی بودهاست که به وسیله گوسانها* *به اجرا درمیآمدهاست” بر گرفته از ویکی پدیا.
اسب در فرهنگ ایران **
آریایی ها از نحستین اقوامی هستند که گفته می شود اسب و شتر را رام کردند .در همین زمینه در “تاجیکان در آئینه تاریخ” میخوانیم”: آریائیان نخستین رام کنندگان اسب ها و شتران وحشی بوده و ذات اسب های تیزتک سواری و شتران بارکش باختری را تولید و تربیت کرده اند ، بیهوده نیست که در کتاب اوستا “متم “فرشته کل چاریایان دوان اسپ ذکر شده است که مورد پرستش و نیایش نیاکان آریایی ما قرار داشت..زیاده از این اگر به بعضی سرود های “ریگ ودا “وبعضی نیایش های یشت های اوستا توجه ظاهر نماییم، در پیش نظر ما سیمای هند و ایرانی قدیمی -عضو سلحشور قبیله همرا ه با جنگاوران سوار دوچرخه(ارابه) پدید می آید .” ص 48د.
رام کردن و بکار گرفتن اسب مگر نتوان در تاریخ تمدن در حد رخ داد هایی چون آتش و آهن ارزیابی کرد ، اما به تحقیق می توان گفت که درجریان شکل گیری تمدن بشری رخدادبسیار مهم بوده است. گفته می شود که اصلیت اسب از آمریکاست که با شکلی متفاوت به شکل امروزینش به قاره آسیا راه یافته است .بهرحال اسب زندگی قبایل هند و اروپایی تحول بخشید ، وسیله مهاجرت آن ها را به شبه جزیره هند و فلات ایران را فراهم نمود ، گردونه هایی که بوسیله اسب ها به حرکت در می آمد مهمترین وسیله حمل وسایل مهاجرین هندو اروپایی به فلات ایران بود و بعدا پرورش اسب های “پاچه دراز-بلند پا” و تنومند که می توانست یک جنگاور را با سلاحش به میدان نبرد ببرد ،عامل فتح سرزمین های گسترده برای این مهاجرین تازه نفس شد .نقش اسب در جنگ های دوره باستان همچون تانک در ارتش های معاصر بود
لهراسب ، جاماسب ، گشتاسب/ویشتاسب و بسیاری دیگر از نام های بزرگان اقوام آریایی ترکیبی از واژه اسب است . شتر دو کوهانه و سگ نیز از حیوانات مورد احترام این قبایل بود. بگفته زرین کوب” شتران دو کوهانه گرگان و سیستان اهمیت تاریخی داشت و نام های پر آوازه ای چون زرتشت (زرتوشتره:دارنده شتر زرد) و فرشوشتر(دارنده شتر رهوار)هم ماخوذ ازاین حیوان بود.”روزگاران /ص28/ زرین کوب
**************************************************************
پانویس
- “گوسان ها” به گوه های نوازنده و خواننده دوره گرد در عهد اشکانی گفته می شود شاید نیاکان چون “عاشقلر” های آذری باشند .در فرانسه قرون وسطی هم چنین سنتی وجود داشته است:گروه های دوره گرد نوازنده به نام ” تروبادور ” نقشی پررنگ در گسترش موسیقی در میان مردم داشتند
**برای آگاهی بیشتر در باره “اسب در فرهنگ و تمدن ایران باستان به پیوند زیر مراجعه نمائید”
http://movarekhan.com/blog/horses_in_the_culture_and_civilization_of_ancient_iran/
*************************************************************
منابع