بخش دوم

فهرست

مرکز قدرت و دیوان:

کاخ خلیفه و در کنار آن مسجد ،در مرکز شهر دایره شکل بغداد قرار داشت . شهر با دو حصار مستحکم شده بود و  ده وزارتخانه  در آن به امور دیوانی امپراتوری رسیدگی می کرد.جایگاه دربار خلیفه و تمرکز ادارات  و شکل شهر ، همگی نماد ی از تمرکز حاکمیت بود. در دوره اول خلافت  عمدتا سپاه خراسانیان  و در دوره بعدی ترک های آسیای مرکزی امنیت شهر و امپراتوری  را برعهده داشته و حضوری پر رنگ در پایتخت داشتند. دیوان محاسبات که جمع آوری مالیات را بر عهده داشت  نیز در بغداد بود . جرجی زیدان  می نویسد :”  در دوره خلفای راشدين مامورین مالیاتی از بومیان بودند، هزینه تحصیلداری را برمی‌داشتند و باقی را به والی می‌دادند. او نیز مخارج سپاه و هزینه ساختمان پل و راه … را بر می‌داشت و باقی را به مدینه می‌فرستاد. در دوره امویان، دفترهای به زبان عرب درآمد و مامورین دولتی از میان اعراب بودند. ولی همچنان تحصیلداران مالیه بومی بودند…در زمان عباسیان: والیان استقلال بیشتری داشتند؛ خلیفه سالانه مبلغ مشخصی دریافت می‌کرد و باقی زیر نظر والی بود.”

بغداد تجلی قدرت امپراتوری گسترده اسلامی بود.شهری که در عرض چهار سال از یک روستا  به مرکز قدرت بدل شد و در فاصله زمانی کوتاهتر از یک سده جمعیت آن بالغ بر یک میلیون نفر رسید! ثروتمند ترین  شهر روزگار خویش که چهار راه تجارت جهانی بود  و با اینکه در کنار دریا نبود ، اما بیش از 200 کشتی  بزرگ در لنگر گاه هایش بار تخلیه می کرد .3000 قایق در کانا ل های اطرافش در رفت و آمد بود. علاوه بر بازرگانان ، دانشمندان ، ادیبان و شعرا از اطراف و اکناف امپراتوری  را بسوی خود جذب می کرد.

تجارت :  بازرگانی در اسلام جایگاه ویژه ای دارد و از آنجا که پیامبر  خود بازرگان بود این شغل  همواره به دیده احترام نگریسته می شد .  هرچند فتوحات  و تسخیر سرزمین های اولیه بدست قبایل بدوی مسلمان انجام شد ، اما در مرحله بعدی بازرگانان مسلمان در گسترش اسلام  به ویژه در در شرق آسیا نقش سترگی داشتند .   تغییر پایتخت از  دمشق به بغداد ، رابطه با فلات ایران ،هند و چین را آسان تر نمود.  بغداد نه تنها چهار راه  تجارت زمینی /بری/ شد بلکه نزدیکی به خلیج فارس از طریق رود دجله نیز امتیاز بزرگی بود که شهر های  شرق مدیترانه از آن بی نصیب بودند. در عین حال بغداد از این شهر ها دور نبود و حاکمیت بر شامات و مصر تجارت با کشور های حوزه مدیترانه را  هم  امکان پذیر می کرد. چنانکه بهای بسیاری از کالا ها درسطح  جهان  در  همین شهر و اسکندریه  تعیین می شد….سرمایه داران ایرانی ، عرب و بیشتر یهوی و مسیحی اندک اندک به بانک داران بزرگ تبدیل شدند.  بکار گیری  کاغذ   برای ثبت معاملات و به دنبال آن  استفاده از چک کاغذی برای نخستین بار در تاریخ  امر تجارت را تسهیل میکرد . برای نمونه چک های  صادره در بفداد در کردوبا  اسپانیا وصول می شد . ( چهار هزار کیلومتر فاصله دو شهر . بازار های بغداد پر از محصولات  شهر های دور و نزدیک عالم بود ، و صنعتگران بغداد نیز از این روابط تجاری بهره می بردند و تولیدات خود را صادر می کردند.

 

کارگاه رونویسی مقالات  و کتب بر روی کاغذ

فیلم کوتاه از تاریخ گسترش کاغذ :

بغداد مرکز علم و فرهنگ :

حضور شمار زیادی از اقوام گواناگون  مانند سریانی های مسیحی  که به یونانی  مسلط بودند  و یهودیان  که علاوه بر زبان عبری ، فرهگ هلنی داشتند و ایرانیان  که با سابقه   جندی شاهپور با دانشمندان هندی و دیگر کشورهای شرقی آشنا بودند ، شرایط مناسبی برای پیشرفت علم و فرهنگ در این دوره خاص فراهم نمود .جنبش ترجمه  در دوره مامون به نقطه اوج خود رسید . ثروت امپراتوری ، آگاهی بعضی از خلفا   به  نیاز به علم و دانش برای اداره سرزمینی بدین گستردگی  شرایط  نوینی  و کم نظیری پدید آورد . زبان واحد عربی  از یک سو  و بویژه حضور اقوامی که به زبان های گوناگونان آشنایی داشتند از سوی دیگر موجب شد که بغداد برای مدتی مهمترین مرکز نگهداری وعلم و معرفت گذشته گان بدل شود ، مهمتر اینکه توسعه و ترویج این دستاورد های بشری به شهر های مهم شرق و غرب هم توسعه یافت : کتابخانه  کرودبا در اندلس که بر الگوی بغدا بنا شده بود بیش از 400 هزار کتاب داشت ، در حالیکه همان زمان در غرب  کتاب ها را در صومعه ها نگهداری می کردند که بندرت شمار آنها  از ده تجاوز میکرد، حتی  در کتابخانه  دانشگاه پاریس که بزرگترین کتابخانه قرون وسطی در اروپا بود  شمار کتاب ها به 10 هزار نمی رسید.  حال آنکه  در شرق  در بسیاری از شهر  کتابخانه ها تاسیس و توسعه یافت و در پی آن دانشمندان و متفکران بی همتایی پدیدار شدند که علم را متحول نمودند. از جمله این  کتابخانه ها در نیشابور ،ری،مرو، بخارا و سمرقند  توسعه یافت که  به نوزایی فرهنگ و علم در فلات ایران منجر شد ، که آن داستان دیگری دارد.

نمونه های این شکوفایی فرهنگی و اجتماعی ، تاسیس دارالحکمت در بغداد بود که به ترجمه آثار علمی و فلسفی یونانی و جمع آوری کتب علمی و ادبی پارسی و هندی می پرداخت . حمایت بعضی از خلفا و به دنبال آن بسیاری از صاحبان مال ومقام را نیز برآن داشت که به این کار علاقمند شوند و کار ترجمه و نشر علم   نه یک حرکت منفرد بلکه به جنبشی اجتماعی بدل گردد که به پیدایش نخبگان جدیدی منجر شد که در مشرق زمین سابقه نداشت . نمونه این ذهنیت عقل گرا و جستجو گر  جدید ، متفکری چون  یعقوب  کندی *است .

……………………………….

“نباید به دلیل ستایش و یا استفاده از حقیقت شرمنده باشیم هر چند که این حقیقت از ملت های دور و غریبه برخاسته باشد. برای دانش آموزان چیزی مهم تر از کشف حقیقت نیست”

وی از قبیله کنده متعلق به جنوب عربستان بود و در بصره متولد شد و در بغداد پرورش یافت .الکندی به فلسفه‌های یونانی، ایرانی و هندی آشنا بود و زبان پهلوی  و لاتین را نیز می‌دانست و مهمترین علایق فلسفه، منطق، فلسفه اخلاق، ریاضیات، فیزیک، شیمی، روان‌شناسی، داروشناسی، پزشکی، متافیزیک، کیهان‌شناسی، اختربینی، تئوری موسیقی، الاهیات اسلامی (کلام) .گفته‌اند ۲۶۳ کتاب و رساله نوشته‌است و اکثر این آثار اینک مفقود شده‌است…..او مغضوب متوکل قرار گرفت و علتش اختلاف مسلک او با مسلک متوکل بود و پس از ضرب و شتم، کتابخانه اش مصادره شد؛ و در سال ۲۵۲ درگذشت. “کندی” نماینده ذهنیت جهانی  “esprit universel” دوران  خویش بود.

……………………………………………..

ادامه..

اگر قرار باشد فهرستی از علوم مورد مطالعه در دارالحکمت  را ارائه کنیم تقریبا تمامی علوم شناخته شده ان دوران را در بر می گیرد که اهم آنها عبارتست از اختر شناسی ، ریاضیات ،فیزیک ،شیمی …….در زمینه فلسفه و منطق نیز با وام گیری از فلسفه یونان ، مباحث زیادی مورد بحث و گفتگو قرار می گرفت . اما آنچه بیش از هر علمی مورد توجه قرار داشت و منجر به بهبود رفاه  عمومی بود ، پیشرفت علم پزشکی بود  که نه تنها در زمینه تئوری بلکه  به تاسیس بیمارستان  در بغداد منجر شد. بنا ی بیمارستان  با سرویس های گوناگون و ایجاد  امکانات برای پذیرش و معالجه بیماران ، خدمت ارزشمندی بود که در اختیار عامه قرار می گرفت .این تاسیات  نتیجه مستقیم تجربیات بیمارستان جندی شاپور بود که طی چندین نسل به بغداد منتقل شده بود.

نقش ایرانیان  در پیدایش و شکوفایی بغداد.

ایرانیان در بقدرت رسیدن بنی عباس  نقش کلیدی داشتند”:  اسلام خلفای اموی بر برتری عرب و طایفه اموی قرار داشت .دشمنی  آنها با ایرانیان ، فلات ایران را به پناهگاه  امن فراریان و مخالفان بنی امیه  بدل کرده بود : از زیدیه و فرقه های گوناگون شیعی  گرفته تا  خوارج  همگی به ایران پناه می آوردند و در میان آنها حامیان و متحدانی در مبارزه با بنی امیه می یافتند.

بنی عباس خود را بدلیل پیوند نزدیک تر خانوادگی  با پیامبر ، متولی حاکمیت می دانست ،  آنها هر چند فعالیت شان را  از کوفه آغاز کردند اما در خراسان بود که جنبش های قوی ضد حکومتی توان لازم برای سرنگونی امویان را داشت و پیوند آنها با ابومسلم و سپاه خراسان منجر به قدرت رسیدن آنها شد.  ایرانیان چه در انتخاب محل و چه در شهر سازی پایتخت نقش تعیین کننده داشتند: نخستین خلیفه ابتدا در دمشق ، سپس در کوفه و  مدتی در استان شمالی عراق ” انبار” در پی ایجاد پایتحت بود و نهایتا محلی در نزدیکی پایتخت ساسانی ، تیسفون  با نامی ایرانی را برای پایتخت  بر گزید. شکل دایره وار شهر ،نشان از سنت اشکانی داشت و خاندان نوبختی در تهیه نقشه و بنای بغداد  نظارت داشتند . سپس برمکیان دستگاه دیوانی امپراتوری عباسیان را پایه ریزی کردند  و از روی الگوی دیوانسالاری ساسانی  دبیرانی را بکار گرفتند که اغلبشان ایرانی بودند.  پس از نابودی آنها به دست خلفا  ، خاندان خراسانی دیگری ، خاندان سهل ، امور مملکت را بر عهده گرفت ، که آنها نیز  سر در این راه گذاشتند.کار  اصلی سپاه نیز که از ابتدا  بر دوش سپاه خراسان  به رهبری ابومسلم بود و پس از کشته شدن او به امر خلیفه ، در  مرحله ای دیگر باز هم این طا هریان بودند  که امنیت خلیفه  و بغداد را تامین میکردند.

نخبگان ایرانی تنها در مملکت داری خلفا را یاری نکردند ، آنها تمامی دستاورد های دوره ساسانی را در اختیار  عباسیان قرار دادند: جنبش ترجمه ، ادامه کاری نهضتی بود که از زمان انوشیروان آغاز شده بود و در دوره خسرو پرویز به شکوفایی رسیده بود.  تجربیات دانشگاه و بیمارستان جندی شاپور بطور کامل  توسط  کادر های آن به بغداد منتقل شد ،  9 نسل از خانواده مسیحی ” یختشوعی” که اداره این دو موسسه را  در جندی شاپور به عهده داشتند ّ ابتدا پزشک مخصوص خلیفه وسپس بنیا نگذار  موسسات مشابه در بغداد بودند.

نخبگان ایرانی  چون ابن مقفع  و مسکویه  نخستین کسانی بودند که به تدوین دستور زبان عربی  دست یازیدند  و ترجمه کلیله و دمنه نیز از کار های ابن مقفع است . داستان “هزار و یکشب ” که به تنهایی بغداد را  شهرت جهانی بخشید ، داستانهایی است که برای شهریار حکایت می شود و شهرزاد قصه گو  داستان علا الدین چینی و سندباد هندی را با چنان مهارتی روایت می کند که معشوق دلبندش را از مرگ برهاند.

ایرانیان حتی در تدوین علم کلام و حدیث نیز مقامی شامخ داشتند : با لاترین مرجع حدیث “بخارایی” است که بیش از 600 هزار  حدیث را دسته بندی کرده است.

همانطور که  در گذشته اشاره کردیم فرقه های اسلامی  مخالف خلفا ، این بار  در مقابل حکومت عباسیان ، نیز در ایران  حامی و متحد یافتند:  زیدیه در طبرستان و دیلمان  با اسپهبدان ایرانی متحد شدند و  خوارج در خوزستان و فارس و کرمان ریشه دوندادند و در سیستان با عیاران  به سرکردگی  یعقوب لیث متحد شدند ، یعقوبی که تا پای براندازی عباسیان پیش رفت.. داستان گردنکشی بابک و مازیار و افشین  از جمله قیامهای مردمی بر ضد عباسیان بود . نا گفته نماند که این قیام ها اغلب  زیر نظر دبیران ایرانی تبار و بدست امیران لشگر خلیفه که ایرانی بودند  از میان بر داشته شدند.

…. سر منزل تمد ن بشری   تمدن سومر در جنوب میانرودان  بود ، دستاوردها ی آن طی هزاره سوم و دوم پیش از میلاد  از طریق شهر های میانرودان به اناتولی و   شهر های شرقی دریای مدیترانه  رسید و در آنجا با تمدن مصری در هم آمیخت و به  “کرت” رفت تا به آتن برسد . آتن دومین منزلگاه عمده بود که دستاوردهای گذشتگان را پروراند  تا بعد ها از طریق تمدن هلنیستی به شرق و غرب منتقل شود و  ایران و مصر و رم و بیزانس از  آن بهره ببرند  تا در بغداد به تحولی جدید دست یابد. در بغداد قرون 9 تا 11  عمده دستاوردهای علمی و فرهنگی شرق و غرب با هم در آمیختند و به دلیل وسعت امپراتوری های اسلامی که از چین تا اقیانوس اطلس را در بر میگرفت و زبان واحدی که  در این گستره رایج بود علم و فرهنگ  بویژه به واسطه آشنای با کاغذ   جهانی شد .  توسعه ای که در خراسان بیک رنسانس  نیمه کاره و در ایتالیا به رسانس تمام عیار منتهی شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *