فهرست

چین:

برگرفته از کلاس ” ژان میشل دوفای” در دانشگاه آزاد بروکسل

 

جغرافیای تاریخی چین

              از  2500 سال پیش بخش شرقی چین  ،منطقه ای که پکن در آن قرار دارد ، همواره  پرجمعیت ترین و تاثیر گذار ترین  ناحیه در تاریخ چین بوده است . بیش از 90 درصد این مردمان اصلیت خود را از طایفه “رام” می دانند. در حالیکه دیگر مناطق همچون منچوری در شمال ، سین کیانگ یا ترکستان چین در غرب  و ایالات  جنوب غربی که به تبت متصل می شوند مناطقی هستند که بعدا ها به حوزه سیاسی و فرهنگی چین افزوده شدند و همواره نقش حاشیه ای در تاریخ چین داشته اند.در در این مناطق مردم  به زبان های خود سخن می گفتند  و عادات و رسوم خود را داشتند. در نواحی حاشیه ای جمعیت بسیار کمتری نسبت به منطقه مرکزی زندگی می کردند. جمعیت امروز چین 1میلیارد 300 نفر می باشد / آمریکا 350 ، اروپا 400  میلیون و هند 1 میلیارد 200 میلیون/ .جمعیت چین در سده یازده 100 میلیون  در اوایل سده هجده   برابر 350 میلیون که در عرض 150 سال دو برابر ودر 60 سال اخیر باز دوبرابر شده است.

        چین جنوبی هوایی گرم و مرطوب  دارد و برنج محصول اصلی آن است  و زمانیکه در سده  11 و 12 کاشت و بذر برنج اصلاح شد  جمعیت رشد فزاینده ای پیدا کرد.  اما در شمال چین هوا سرد و خشک است و محصول اصلی آن گندم و غلات می باشد.

دین

       تمدن چین از دو خصلت دیر پا برخوردار است : اعتقاد به نیرو های ماورا طبیعی  و عقلانیت حتی عقلگرایی .به سخن دیگر یک چینی میتواند هم به سنت های خرافی پایبند باشد و هم عقلانیت را در زندگی به کار گیرد. در فرهنگ چینی توسل  به پیشینیان و مرده گان برای دسترسی به نیرو های ماورا طبیعی سنتی دیرپا است .از دل چنین فرهنگی  متفکری چون کنفوسیوس برخاست که هدفش مبارزه با خرافات و نظم عقلایی بخشیدن به جامعه بود.

آیین کنفوسیوس


آیین کنفوسیوس از سده ششم پیش از میلاد در چین رایج شد ، این آیین بر بینشی فلسفی همراه با رگه های از اندیشه دینی بنا شده است .جبنه فرهنگی و اجتماعی  آن بسیار پررنگ و اساس این آیین بر عقلانیت استوار است . در بدو پیدایش در مبارزه با خرافات بسیار کارآمد بود . ایده های   کنفوسیوس  از طریق آموزش فرد ، خانواده و اجتماع بنیاد خود را استوار کرد. در این آیین ، احترام به گذشته گان نگهدار همبستگی نسل ها و تامین ادامه نظم عالم برای آیندگان است .در همین راستا در جامعه نیز  تابعیت از نظم حاکم، اصل پایه ای می باشد.، این ایدئولوژی سیاسی از سوی امپراتور و طبقه حاکم/ماندارن ها یا کارگزاران/  برای اداره جامعه بکار گرفته شده و طی سده ها انسجام جامعه را تضمین نموده است .  انتخاب کارگزاران حکومتی از راس تا رده های فرودست بر اساس شایستگی افراد صورت می گرفت ونه جایگاه خانوادگی آن ها. تمام داوطلب ها  می بایست آموزه های کنفوسیوس را   آموخته  و در رشته خود کار آمد باشند . از میان داوطلبان  شمار اندکی پس از گذراندن امتحانات مشکل  پذیرفته و بنا بر توانائی هایشان به مشاغل دولتی گمارده می شدند. در تاریخ چین مانداران ها یا کارگزارن دولتی نقش تعیین کننده ای ایفا نمودند.

در سده 11 میلادی  آیین کنفوسیوس در شکل نویی دوباره  بکار گرفته شد که نظم حاکم سلسله مراتبی جامعه و روحیه اطاعت مطلق  را در جامعه تجدید و بازسازی نمود  . استفاده ابزاری از این سنت هم امروز نیز از سوی حزب کمونیست چین بکار گرفته می شود.هرچند که در دوره کوتاهی در انقلاب فرهنگی چین در دهه  70   آیین کنفوسیوس مورد حمله گارد های سرخ قرار گرفت ، اما بزودی دوباره از سوی حاکمیت برای بازسازی فرهنگی به کار گرفته شد.

آیین تائویسم

 

گفته می شود  پایگذار این آیین ،لائوتسه هم عصر بودا و سقراط است  .  این فلسفه بر پایه توازن دو نیرو و در هم آمیختگی آن قرار دارد. تاتوئیسم بر نامیرندگی روح و حتی جسم تاکید دارد و از همین روی دستورات فراوانی برای طولانی کردن زندگی تدوین کرده است . “ین”و  “یانگ” اصولی که پایندگی جهان بر آن استوار است و به ترتیب نماد نرینگی  و مادینگی  است  “ین” طبیعتی خشک و سرد و “یانگ”  از طبیعتی  گرم و مرطوب برخوردار است. نکته  مهم این که هر یک از این دو عنصر در دل خود به میزان کمی از عنصر دیگر را دارا می باشد.

 

“ین” و “یانگ” در آیین تاتوییسم

بودیسم  چینی

ملاقات بودا و کنفوسیوس:

 هرچند که اصلیت  بودا هندی است اما  بیشترین پیروان را در چین پیدا کرد : بودیسم  به آهستگی در چین رواج یافت و با تائوئیسم آمیخته شد و از سده سوم تا ده میلادی بر فضای فرهنگی چین تسلط داشت، اما فلسفه بودا در چین تغییر اساسی یافت. بنا به آموزه های بودا ، فرد با پرهیز از امیال و خواسته های مادی خود میتواند با تفکر / مدیتاسیون/  به مرحله فرزانگی برسد . فرزانگی یا بیداری /بودا شدن/ هدف نهایی این آیین است ،زیرا لازمه فنا شدن در جهان هستی  است که “نیروانا “خوانده می شود .در آیین بودایی هندی عالی ترین مرحله تناسخ ، خارج شدن از سیکل دائمی حیات و یکی شدن با روح جهان است .در آیین بودا بهشت مادی  وجود ندارد.

اما  آیین بودا در چین بیشتر جنبه زمینی یافته است  که بر پایه دلسوزی و شفقت و همبستگی استوار است و کوشش فرد در زندگی و انتخاب های او،ارزیابی می شود و بر این اساس در زندگی آینده اش  به موجودی برتر و یا پست تر تغییر می کند /تناسخ/ .در این روند ، مرحله نهای هرچند همچنان خارج شدن از گردونه تناسخ است که “نیروانا ” نامیده می شود ، اما به معنی فنا شدن نیست ، بلکه رسیدن به جاودانگی  و آرامش روح است.در صورتیکه  از منظرنیروانای بودای هندی روح هم مانند جسم در جهان هستی حل و فنا می شود.

بودیسم هندی،ارابه کوچک “یینا یانا” و بودیسم چینی ارابه بزرگ ” مهاتما یانا “خوانده می شود . گرایش سومی هم در تبت رایج است به نام “بودیسم دیاموند”.بودا در شکل هندی  ، لاغر و متفکر و برعکس در فرم چینی چاق و سرزنده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *