“کرت  هزاره دوم  پیش از میلاد و تمامی جزایر دریای اژه که از ملحقات  آن محسوب می شود، بخش جدا نشدنی تاریخ خاورمیانه است “.برگرفته از کتاب “خاطرات مدیترانه ” ،نوشته فردیناند برودل* ،پایه گذار “مدرسه عالی پژوهشی علوم  اجتماعی ” پاریس و از برجسته ترین متخصصان مدیترانه .

کرت: نخستین تمدن اروپایی

کرت از جزایر بزرگ یونان است و در شرق مدیترانه قرار دارد.  نخستین  باشندگان جزیره  عمدتا از آسیای کوچک ( آناتولی یا ترکیه امروز) به این سرزمین مهاجرت کرده اند .انها  مردمی دریانورد و تجارت پیشه بودند و  همراه خود صناعت و بویژه مهارت در ذوب فلزات و کار با آلیاژ های فلزی را به این جزیره منتقل نمودند. از همان ابتدا  با شهر های ساحلی شرق مدیترانه (کنعان)  در ارتباط تجاری بودند و کشتی های آنان  محصولات صنعتگران کرتی را به مصر ، آسیای کوچک و تمام دریای مدیترانه حمل می کرد.

در هزاره دوم پیش از میلاد  تمدن درخشانی در کرت شکل گرفت که دستاورد های آن، جانمایه دوره شکوفایی تمدن یونانی در نیمه هزاره نخست پ.م. شد.  از آنجا که اساس اقتصاد کرت بر تجارت بنا شده بود ، نظام سیاسی و حتی شهرسازی آنهم بر همین پایه شکل گرفت. برای آگاهی  بیشتر به جایگاه “کرت “در تاریخ تمدن بشر، به “تاریخ فکر”نوشته  فریدون آدمیت* مراجعه کنید .او پس از رد نظرات مورخان اروپا محور که تاریخ اندیشه  را با تمدن آتن آغاز می کنند ، بر پیوستگی دستاورد های بشر تکیه می کند:

“…..یونان در تاریخ فکر از مقام بلندی برخوردار است . اگرچه پژوهش های جدید بخش زیادی از مفروضات مسلم مورخان غربی را از اعتبار انداخته است: (آنها ادعا می کنند)پایه سیاست عقلی را یونان نهاد، شهر های آزاد و مستقل بنیاد  یونانی بود،کنستی توسیون”اختراع” اسپارت بود، دموکراسی “ابتکار” آتن بود ، مفهوم”عدالت”و”قانون” را مدیون یونانیان هستیم”*.    در دوره شکوفایی تمدن یونان ، خارجی ها و بوِیژه مردم مشرق زمین  بربر-وحشی- خوانده می شدند . اما نگاهی به تاریخ کرت  بی پایه بودن این افسانه را می نمایاند.

 

 

در پرتو پژوهشهای تطبیقی میان تمدن  سومری / در هزاره چهارم و سوم/ و تمدن  آناتولی و شرق مدیترانه و سپس کرت به وجوه مشترکی بر می خوریم : شهر های مهم در این تمدن ها بر اساس تجارت و صناعت شکل گرفت، بر خلاف شهر های مصر و فلات ایران . شهر ها  به مرکزیت یک کاخ پایه ریزی می شد که صنعتگران و بازار شهر و محلات مسکونی در اطراف آن ساخته می شد. کاربرد کاخ در درجه نخست تامین مواد غذایی شهر و توزیع ان بود ، در برخی از این کاخ ها در کرت بیش از  100انبار  سرپوشیده  برای نگهداری مواد غذایی  در نظر گرفته شده بود. مناسک مذهبی نیز در این کاخ ها و در مدخل ان   انجام می شد.  خدایان عموما ایزدبانوانی بود که حامی شهر  و یا حاکم بر نیرویی از  طبیعت  بودند که با زندگی مردمان در ارتباط بود،همچون  شمس که مظهر آفتاب   ویا” اینانا””ایشتار” که نماد عشق و زایندگی  بودند. نقش باور های دینی در زندگی مردم بسیار پر رنگ بود، اما  آن ها نه تعصبی به دین خود داشتند و نه ضدیتی با خدایان دیگر. حاکمان هم در کاخ زندگی می کردند و همچون ایزدان شان از قدرت مطلق برخوردار نبودند  و بیشتر به امور مذهبی رسیدگی می کردند تا امور جنگی. اساسا  شهر – کاخ های کرت همچون سومر بدون برج و بارو بود. اداره امور شهر هم بدست دبیران آموزش دیده صورت می گرفت.این دبیران اسناد معاملات و ورود و خروج مایحتاج عمومی را روی لوحه هایی یادداشت می کردند.

 

 

 

کاخ ها امر توزیع مواد غذایی را نیز بر عهده داشتند و دولت شهر های یونانی چون اسپارت هم این سنت را از کرت به عاریت  گرفته بودند .  هرودوت ، افلاطون و ارسطو به وامداری  تمدن یونان به  کرت ،بویژه در زمینه  تفکر سیاسی و قوانین اجتماعی  اشاراتی دارند .  دولت کرت  نخستین “کنستی توسیون” را مدون کرد که بعد ها مورد استفاده کارتاژ و یونان قرار گرفت . در  این دموکراسی های بدوی ، قوانین از جهت حقوق و جایگاه زن  در  مقایسه با دوران شکوفایی  جوامع یونانی برتری داشت :در سومر و کرت زن ها می توانستند قضاوت کنند ،در حالی که در یونان نه تنها  زنان حق مداخله در امور جامعه را نداشتند بلکه از حضور در میهمانی ها هم منع می شدند. در مجموع قوانین حاکم  و نظام اجتماعی “کرت”  از تعادل اجتماعی  بهتری نسبت به نظام های اجتماعی  خشن مصر و آشور برخوردار بود و فقر و تبعیض طبقاتی در ان کمتر دیده می شد.

 

نتیجه اینکه جامعه شهری کرت که از آمیختن فرهنگ ها و اختلاط اقوام گوناگون مهاجر پدید آمده بود و تجارت و دریانوردی در توسعه آتی ان نقش عمده داشت ، در روابط با دنیای خارج  بسیار باز و فعال بود .حضور خدایان بیگانه و تاثیر فرهنگی مصر ، فنیقی و به ویژه آسیای کوچک در کنار کالا ها ی سرزمین های  همسایه ، نشانگر دینامیسم روابط خارجی کرت  می باشد.این تمدن که بار ها در هزاره سوم بر اثر  زلزله و سونامی و آتشفشان صدمات سختی دید ،  مردمانش هر بار “کاخ -شهر ها ” را دوباره بنا کردند و  بدان رونق تازه بخشیدند. اما  از سده دوازده  پیش از میلاد  نه تنها کرت بلکه تمامی تمدن های خاورمیانه و شرق مدیترانه  بدست  “اقوام دریایی” از میان رفت.حاکمیت و جذب این اقوام نو رسیده در سرزمین های اشغالی بیش از چهار سده به درازا کشید. اما شکوفایی تمدن کرت به پایان رسیده بود  و گام بعدی تمدن بشری در دولت -شهر های یونان بویژه آتن برداشته شد

****

تاریخ به چکار می آید؟ در گزارش کوتاه تاریخ تمدن کرت به  بینش یک جانبه گر  تاریخ نگاری حاکم بر اروپا اشاره کردیم ، اما  تاریخ “کرت “و ارتباط ان با “آناتولی ” روشنگر   “هویت ” باشندگان   این سرزمین ها نیز  هست.  مهاجران نخستین خود اختلاطی از اقوام گوناگون بودند و در طی زمان این امتزاج قومی ادامه یافت و پیروان ادیان گوناگون  نیز بدان افزوده شد.  از سده هشتم  میلادی مسلمانان هم به جزایر دریای اژه وارد شدند  و با قدرت یافتن  امپراتوری عثمانی از سده 15 میلادی اقوام ترک مسلمان نیز به  جزایر شرق مدیترانه بویژه در “کرت” و قبرس کوچانده شدند. پس از استقلال یونان از امپراتوری عثمانی  در سده نوزده میلادی   و سرنگونی این امپراتوری در جنگ جهانی اول و تشکیل کشور جدید ترکیه  ، مسئله “هویت” باشندگان این سرزمین ها مورد اختلاف دولت های ترکیه و یونان شد و این اختلافات سرنوشت میلیونها انسان را که سده ها در کنار یکدیگر زندگی می کردند  را به تباهی کشید : باشندگان از یکدیگر “سند مشروعیت” برای زندگی در سرزمین مشترکشان را می خواستند! هر کس با روایت یک جانبه خود را “صاحب حق ” و مالک  این “ملک مشاع ”  قلمداد می کرد .نتیجه  آنکه  ایونی هایی که چهار هزار سال قدمت  اقامت در آناتولی داشتند مجبور به ترک وطن شدند و در مقابل مسلمانان که چندین سده  در “کرت” و یا در قسمت های یونان بودند از وطنشان تبعید شدند.

این حکایت دردناک جلای وطن همچنان در جا بجای این کره خاکی ادامه دارد و هرازچند گاهی بخشی از باشندگان یک سرزمین که اکثریت دارند و یا از قدرت بیشتری برخوردارند از دیگر هموطنانشان “احراز هویت ” طلب می کنند. تاریخ نشان می دهد که وطن سرزمین  مشترک  باشندگان  ان  است. جدا کردن اجباری انسان ها از سرزمینی که بر روی ان  زاده و نمو  کرده اند  یک جنایت است ،  هیچ توجیه تاریخی بر این جنایت وجود ندارد. تاریخ به هیچ قوم و دینی  مالکیت زمینی را اهدا نکرده است .آنچه مردمان یک سرزمین را به خاکی که بر روی آن زندگی می کنند  پیوند می دهد، مهر و عشقی است که به ان می ورزند و  میثاقی است  که بر پایه این مهر مشترک تدوین می شود و لاغیر!

……………..

*فریودن آدمیت  پژوهشگر تاریخ  ،نامداریش را مدیون  آثار اش در رابطه با جنبش مشروطه است .اما او کارمند  وزارت امور خارجه و استاد دانشگاه نیز بود . جزوات کلاس های درس او از سوی  شاگرد سابقش دکتر هما زنجانی زاده   توسط انتشارات  “پژوهشگاه  علوم انسانی  و مطالعات فرهنگی “به چاپ رسیده است. پیوند سوم زندگینامه  آدمیت است که از بسیاری جهات خواندنی است : علاوه بر آشنایی بر زندگی استاد، نشانگر حال و هوای ادارات دولتی ایست که چنین متفکری سفیرش بوده است. درسنامه ایشان نیز  روشنگر گوشه ای از محتوای آموزشی دوران اوست.

 

 

 

درس گفتار های  فریدون آدمیت  راوی  دکتر هما زنجانی زاده.

https://books.google.fr/books?id=d12GDwAAQBAJ&pg=PT1&lpg=PT1

نگاهی به کتاب «تاریخ فکر» (نوشته ی فریدون آدمیت).  نویسنده زامیاد رمضانی : انتشارات روشنگران

http://ensani.ir/file/download/article/20120426151021-5209-1051.pdf

فریدون ادمیت : تاریخ-و-پیش-از-تاریخ/-درباره-فريدون-آدميت-وفادار-به-متن-تاريخ.

https://anthropologyandculture.ir/fa

 

*

 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *