فهرست
امپراتوری های نجد ایران در برابر امپراتوری های غربی تا پیش از حمله اعراب .
این مطلب را در سه بخش توضیح می دهم:
یک- طرح مسئله ،
دو- اشکانیان و امپراتوری رم.
سوم امپراتوری رم و بیزانس در برابر ساسانیان.
طرح مسله :پارس ها کلنی های ثروتمند در آناتولی و همچنین بنادر مدیترانه را تسخیر نموده به امپراتوری خود افزودند .بایورش اسکندر، این سرزمین ها به دست جانشینان او افتاد. آنها تمدنی را در این ناحیه پی افکندند که با نام هلنیسم شناخته می شود و گستره اش تا شرق دریای سیاه نیز ریشه دوانید و در دگرگونی های آتی منطقه نقش موثری ایفا نمود.
در پی حاکمیت رم بر بخش شرقی دریای مدیترانه در سده دوم پیش از میلاد ، پیشروی امپراتوری رم در خشکی نیز ادامه یافت: حکومت جانشینان اسکندر یک بیک در مقدونیه و آناتولی از میان برداشته شده و سر زمین هایشان در سوریه و فلسطین و آناتولی غربی به امپراتوری رم افزوده شد.
.از سوی دیگر پارتها از شرق ایران با آهستگی ولی با پیگیری سرزمینهای شرقی سلوکیان را تسخیر کرده و بدین ترتیب دو امپراتوری همسایه یکدیگر شدند. پارت ها پایتخت خود را از شهر صد دروازه -دامغان- به سلوکیه در میانرودان انتقال دادند تا پیشروی خود بسوی غرب را پشتیبانی نمایند . بدین ترتیب شرق مدیترانه و آناتولی همچنان محل درگیری میان امپراتوری های شرق و غرب باقی ماند.
همانگونه که رم بر تجارت دریایی در مدیترانه و دریای سیاه حاکمیت داشت ، پارت ها نیز بر بخش بزرگی از راه تجارت میان چین و غرب چیرگی داشتند. اداره راه های تجاری، در درازای سده ها انگیزه بنیادین جنگ ها و معاهدات میان حکومت های شرق و غرب بود.
جنگ های بی پایان پارت ها و سپس ساسانیان با امپراتوری رم و بیزانس نیز در همین چارچوب می گنج
سپاهیان رم در دو سده پیش از میلاد سرزمین های فرانسه و شبه جزیره ایبری را به قلمروی امپراتوری خود افزود. هر چند در این سرزمین ها گاه بگاه شورش هایی بچشم می خورد اما هماورد توانایی در برابر چیرگی رم وجود نداشت . اما وضعیت در شرق چنین نبود : شهر های بزرگ دنیای کهن در این منطقه قرار داشت ، شهر هایی چون اسکندریه ، آنتیوش ،کنستانتینوپل در آسیای کوچک و بلخ و بخارا در آسیای مرکزی و یا پکن در چین. از آنجا که سرچشمه بنیادین ثروت صناعت و تجارت است و این هردو در شهر ها تمرکز داشت ، راه های تجارت بین شهر های بزرگ ،شاهرگ اقتصاد به حساب می آمد.
درمحدوده جغرافیایی که یکسر آن شرق چین و انتهای دیگرش رم بود، آسیای میانه * راه قرار می گرفت. پارت ها و سپس ساسانیان به این سرزمین ها تا حوالی بنادر شرق مدیترانه حکومت می کردند اما در دو سوی امپراتوری خود با رقبای سر سختی در گیر بودند.
کوتاه سخن این که بنادر خاوری مدیترانه، آناتولی و ارمنستان بمدت 6 سده میدان درگیری میان امپراتوری های خاور و باختر بود.
دو : حاکمیت بر راه تجاری( که بعد ها جاده ابریشم نامیده شد) سرچشمه کشمکش همیشگی
*رمی ها بخش خاوری امپراتوری شان را از دریای مرمره به سمت شرق را آسیا می خواندند. بر همین سیاق بعد ها سرتاسر این قاره، آسیا نام گرفت ، که بخش هایی از آن آسیای مرکزی خوانده شد و سر زمینهای همسایه رم یعنی آناتولی ، آسیای صغیر یا آسیای کوچک. افریقا نیز نامی بود که رمی ها به ناحیه ای اطلاق می کردند که امروزه کشور تونس در آنجاست که در آینده تمامی سر زمینهای این قاره افریقا نام گرفت .نقل از ژان میشل دو فای :
……………………………..
اشکانیان -پارت ها- و امپراتوری رم.
اشکانیان بلند پروازی هخامنشیان را در کشور گشایی نداشتند، بویژه اینکه هخامنشیان کلنی های پراکنده یونانی با توان نظامی محدود را برابر خود داشتند، در صورتیکه هماورد پارت ها امپراتوری رم بود که از جهت نظامی و توان اقتصادی قوی ترین امپراتوری دنیای آنروز جهان به شمار می رفت. بنابراین برای اشکانیان حفظ ارمنستان و سرزمین های شرق فرات هدف در مرز های غربی شان محسوب می شد و نه بیشتر.
از سوی دیگر، در سده دوم پیش از میلاد راه های تجاری چین با غرب فعال شد و پارت ها از راه داری درآمد گزافی کسب کردند. این مسله با منافع امپراتوری رم چندان سازگار نبود . بزودی درگیری های نظامی بین دو همسایه آغاز گشت و پارت ها پایتخت شان را به بخش غربی ایران منتقل کردند ، تا اداره نبرد را بهتر مدیریت کنند.
“در سال 92 پیش از میلاد مهردا دوم اشکانی با” سیلا” سردار رمی در کنار رود فرا ت روبرو شد .بیست سال بعد مهرداد ششم سپاه رم را شکست داد اما پمپی سردار نامدار رمی در سال 66 پیش از میلاد این شکست را جبران نمود.
اما جنگ واقعی زمانی آغاز شد که کراسوس ،عضو شوارای سه نفره حاکم بر امپراتوری، در حنگ کرهه در استان حران واقع در مرز میان سوریه و ترکیه امروز کشته شد و سرش را سورنا سردار پارتی برای ارود دوم فرستاد. در همین جنگ لژیون رمی به اسارت سپاه پارت در آمد و به مرو منتقل شد، مهمتر اینکه عقاب، لژیونی که همراه سزار در گل جنگیده بود، بدست پارت ها افتاد. ژول سزار تصمیم گرفت سرداری سپاه در جنگ با پارت ها را خود بر عهده گیرد تا هم انتقام خون حامی خود کراسوس را گرفته باشد ، و هم پارت ها را بخاطر حمایتشان از پمپی در جنگ داخلی گوشمالی دهد. ژول سزار رویای اسکندر شدن نیز داشت اما چندی پیش از این لشگر کشی در سنا به قتل رسید …
از سوی دیگر پاشاه پارت ارود از ترس محبوبت فزاینده سردار خود سورنا او را از میان برداشت و زمینه را برای شکست های بعدی اماده نمود.
در آن زمان ، پارت ها اورشلیم و سوریه را تسخیر نمودند و پادشاه حامی رم را برکنار کردند . رم برای حفظ مناطق شرقی اش مارک آنتونی را بجنگ با پارت ها گماشت . آنتونی اذربایجان را تسخیر کرد ، اما نهایتا مجبور به عقب نشینی به ارمنستان شد.
نخستین امپراتور رم ، ا گوست خواستار صلح بود و فرهاد چهارم در سال32 پس از میلاد با او موافقت کرد ، فرهاد عقاب سنای رم را پس داد و چهار پسر خود را به رم فرستاد . در مقابل رم هم زن برده ای را برای او فرستاد که در نهایت فرهاد را کشت و همسر پسر او شد. در این دوره گرایشی در دربار پارت وجود داشت که حامی نزدیکی با رم بود.
با بقدرت رسیدن بلاش اول -55 تا 77 میلادی احساسات ضد رمی در میان نجبای پارتی افزایش یافت و جنگ های جدیدی به ویژه در ارمنستان رخ داد . پس از درگیری دو طرف به این توافق رسیدند که پادشاه ارمنستان از سوی پارتها انتخاب و به تایید رم برسد. بر اساس این پیمان میان بلاش و نرون ، تیرداد برادر بلاش پادشاه ارمنستان شد و برای تایید از سوی نرون به رم رفت و مورد اسقبال قرار گرفت. بزودی در زمان تراژان جنگ دوباره آغاز شد و تراژان تیسفون را اشغال نمود 114-116. اما بدلیل شورش گسترده یهودیان در اورشلیم مجبور به ترک تیسفون شد . او یهودیان را بشدت سرکوب نمود و آنها را به اسارت به رم و اسپانیا برد.
امپراتور ژوولین نیز در سال 123 با پارتها جنگ کرد. او در نزدیکی تیسفون به قتل رسید..چندی بعد بار دیگر امپراتور رم ” مارک اورل” تیسفون را تسخیر نمود و قصر سلطنتی را آتش زد اما مجبور شد به دلیل اشاعه طاعون فوری به رم بازگردد ، سربازان او این مریضی را تا رودخانه ” رن” در فرانسه با خود بردند .. .هرچند با پپمان صلح میان دو امپراتوری جنگ مدتی متوقف شد ، بزودی بلاش سوم را در کنار دروازه های آنتیوش می بینیم و امپراتور رم را بار دیگر در پشت دیوار های تیسفون. رومی ها ماد را در زمان کالیکالا در سال 215 تسخیر نمودند . کالیکولا بسیار خشن بود و در تسخیر تیسفون خشونت او بگونه شدیدی نمایان شد . او بعنوان صلح دختر اردوان را خواستگاری نمود و در شب جشن با سپاهش وارد تیسفون شد و در هنگام جشن بدستور داماد تمام مهمانان را از دم تیغ گذراندند.
در جنگ های میان پارت ها و رمی ها ، هر یک برای خود متحدینی داشتند: رمی ها با امپراتوری کوشان در شرق ایران تماس داشتند و برای عقد اتحاد سفیر رد وبدل کرده و بار ها حملات شان را بر ضد پارت ها هماهنگ می نمودند. در مقابل پارت ها نیز متحدی قدیمی در حاشیه مدیترانه داشتند: یهودیان که از دیر باز متحد هخامنشیان در مبارزه با یونانیان بودند وچه پیش از میلاد و چه پس از میلاد این نزدیکی تداوم داشت، بگونه ای که رمی ها از این اتحاد خرسند نبودند و یهودیان را دشمن خود می دانستند . سرکوب مداوم یهودیان باعث مهاجرت عده زیادی از آنها به شبه جزیره اسپانیا شد .اما در آنجا نیز رمی آنها را خوار می شمردند. بعد ها نیز ، زمانیکه امپراتور رم در تیسفون به سر می برد و طلایه داران سپاهش بسمت خلیج فارس در حرکت بودند، یهودیان با حمایت پارت ها سر به شورش بر داشتند و موجب نیمه کار ماندن اشغال فلات داخلی ایران بدست رمی ها شدند.”
بخش داخل گیومه بر گرفته از کتابهای است که عکس شان در متن آمده .
رابطه پارت ها و رمی ها در زمینه های دیگر نیز وجود داشت : پارت ها در مبارزه بین جمهوری خواهان با طرفداران امپراتوری از جمهوری خواهان حمایت میکردند و بسیار از سران جمهوری خواه به ایران پناهنده شدند- اتفاقی که چهار سده پیش در مورد جمهوری خواهان آتنی رخ داده بود!- از سوی دیگر بسیاری از شاهزادگان پارتی در رم پرورش می یافتند .