اتحاد قبایل صحرا گرد با طرح تسخیرهمسایه جنوبی آغاز شد. دیوار چین که برای جلوگیری از حمله قبایل صحراگرد ایجاد شده بود چون سدی تسخیر ناپذیر بود . سپاه چنگیز دیوار چین را دور زد و از شرق وارد این سر زمین شد و چون طوفانی سهمگین شمال چین را در نوردید و پکن را پس از محاصره ای چهار ساله اشغال نمود و سپس ایالات جنوبی را تسخیر کرد . مغول ها در جنگ با قبایل و شهر ها ، سیاست کشتار سران کشوری و لشکری و جذب سپاهیان دشمن در لشکر خودی را اعمال می کردند .در صورت ایستادگی مردم ،مغولان مردان را در خارج شهر گردن میزدند و زنان و کودکان به بردگی میگرفتند وگاهی پیشه وران و صنعتگران را به مغولستان می فرستادند .بعد از کشتار دسته جمعی ، چند نفری را زنده می گذاشتند تا خبر قتل عام و تاراج را پیشاپیش به شهر های دیگر برسانند و زمینه تسلیم آنان را فراهم نمایند.
حاکمیت مغول ها بر این کشور پهناور بمدت بیش 150 سال( از 1220 تا 1368؟) ادامه داشت . جمعیت 40 میلیونی و ثروت و تمدن چین از این پس در خدمت خان مغول بود . مغول ها در این مدت به فایده مندی شهرها پی بردند ، با تجارت گسترده آشنا شدند. .راه های تجاری را تحت حاکمیت خود در آوردند ، آنها در ایجاد شبکه پست در این راه ها دست زدند و ایستگاه هایی بدین منظور در کنار این راه های تجاری ساخته شد.و از تکنیک های جنگی چینی ها در جنگ بهره فراوان بردند. سپاهیان سواره مغول ، نقشی چون گردان های موتوریزه ارتش های مدرن را ایفا میکرد: اسب های قدرتمند و تند رو و سوران چابک در تیراندازی هر دشمنی را از میان بر می داشت ، تاکتیک جنگی آنها اغلب حمله مستقیم به سپاه دشمن و سپس تظاهر به فرار بود ( همانند پارت ها) و سپس بازگشت بسوی دشمن و تیرباران آنها با کمان هایی که تیرش تا فاصله دویست متری رقیب را آسوده نمی گذاشت . آنها به شیوه قراخانیان ( مغول هایی که پیش از آنها در آسیای مرکزی حاکم بودند ) لشکر را سازماندهی می کردند ،: هر ده جنگجو یک رئیس و هر ده گروه یک سر کرده و بر همین شیوه سپاه آراسته می شد . این سپاهیان آزموده از یک سیستم جاسوسی مبتنی بر خبر گیری از تجار و مسافران بهره می برد .
پس از استقرار در چین ، با همسایگان روابط تجاری و دیپلماتیک برقرار نمودند . آنها از سمت غرب با حکومت قراختائیان( مغول تبار) و خوارزمشاهیان همسایه بودند و کاروان های چینی تحت حفاظت مغولان از سرزمین های آنها می گذشت و تا شرق مدیترانه پیش می رفت . در پی درگیری ها یی در مناطق مرزی ، مغولان ابتدا قراخانیان که رقیب و هم نژاد خودشان بود از سر راه برداشتند وروابط دیپلماتیک خود را با سلطان محمد خوارزمشاه ادامه دادند ، اما سلطان مغرور چندین بار سفرا و نمایندگان خان مغول را سر برید . شاه خوارزم از سوی مادر(ترکان خاتون) به جنگاوران ترک دشت قبچاق / در شمال دریای کاسپین / می رسید و حمایت آن ها را هم داشت و از گستردگی سرزمینهای تحت فرمانش بسیار مغرور ، و از قدرت و شمار سپاهیان مغول نا آگاه بود . شمار سپاهیان سلطان از مغول افزون بود ،اما به دلیل پراکندگی سپاه در شهر های امپراتوری قدرت مانور سپاه مغول را نداشت .نخستین حمله در شهر مرزی “اترار” رخ داد برج و باروی محکمی برای دفاع در مقابل حکله احتمالی مغول ساخته شده بود اما پس از محاصره شهر تسخیر شد .خبر کشتار بی رحمانه و خرابی کامل شهر سلطان را به خود آورد ، اما دیگر دیر شده بود : سپاه چنگیز در پی او بسوی پایتخت خوارزمشاهیان که از خیوه به سمرقند منتقل شده بود روانه شد و در سر راه شهر های خجند و بخارا را با خاک یکسان کرد و به پای دیوار های سمرقند رسیدند. در آن هنگام سلطان از بیم مغولان از شهر خارج شد و سپاه مجهز خود را به یکی از سردارانش سپرد . تسخیر سمرقند به درازا کشید ، اما نتیجه همچنان دهشتناک بود .سلطان به داخل فلات ایران فراری شد و سپاه مغول بدنبال او ،شمال ایران را تسخیر نمود و شهر های پر رونقی چون نیشابور و سبزوار زیر سم ستوران اسب های مغول ویران شد. سلطان به جزیره ای در دریای کاسپین فرار کرد و پسرش جلال الدین را جانشین خودبرگزید و پس از مدت کوتاهی جان سپرد . اینبار جنگ و تعقیب جلال الدین در دستور کار سپاه مغول قرار گرفت و چنگیز خود تا کنار رود سند او را تعقیب کرد ، اما سلطان جلال الدین به هند گریخت و پس از مدتی از راه جنوب ایران به آذربایجان بازگشت و برای تجهیز سپاه ابتدا به بغداد نزد خلیفه رفت که بی نتیجه بود و سپس عازم ارمنستان و گرجستان شد و با غارت این مناطق هزینه سپاهش را تامین نمود ، اما دو تن از سرداران بزرگ چنگیز او را تعقیب کردند و نه تنها این سرزمین ها را تسخیر نمودند بل کوه های بلند و دره های یخ بسته قفقاز را در نوردیدند و به دشت های اوکراین پا نهادند . در آنجا با دشمنان قدیمی خود روبرو شدند: از یکسو با ترکان شمال دریای کاسپین / از جمله قبایل خزر/ و از سوی دیگر تاتار هایی که قرن ها بود در جنوب روسیه و شرق اروپا مستقر بودند . ترکان قبایل قبچاق، خود از تبار ترکان آسیای مرکزی بودند و از جهت شمار نفرات و سیستم جنگی همطراز مغول . رقیبی قدر برای سپاه مغول که بیش از چهار هزار کیلومتر از زادگاهشان دور بود. آوازه خونخواری مغول تاتار ها و روسها را به همکاری با ترکان وداشت، ولی این اتحاد هم سودی نداشت : دو سردار مغول در همه جبهه ها پیروز شدند ، اما بدون تسخیر این سرزمین ها از راه شمال دریای کاسپین به آسیای مرکزی و سپس زادگاه خود بازگشتند( سال 1226). یورش به ماورا قفقاز زمینه ساز تسخیر این سرزمین ها در حملات دهه آینده شد.بدین ترتیب نخستین موج حمله مغول به غرب به پایان رسید.نقطه نهایی این مرحله مرگ چنگیز در سال1227م/707 ق بود .
چنگیز در پایان عمر ، نگاهی فراختر به دنیا داشت .هرچند همچنان شیوه زندگی شبانکاری و خفتن در یورت مغولی را بر زندگی شهری ترجیح می داد ، اما به اهمیت شهر ها و تجارت پی برده بود .هدف مغول ها دیگر تنها تاراج نبود ، بلکه در پی تسخیر و اداره سرزمین های جدید هم بودند( برخلاف تیمور که جز غارت هدفی نداشت ). چنگیز در پیش از مرگ به چهره ای افسانه ای و خدا گونه *برای مغول ها بدل شده بود .مرگ سرنوشت اساطیری او را پر رنگ تر کرد: به روایت تاریخ نویس ایرانی رشیدالدین *”جسد چنگیز رابه دستور خودش به کوه های محل زادگاهش بردند، گروه مسئول خاکسپاری در هنگام بازگشت بدست گروهی دیگر از نظامیان بقتل رسید تا محل دفن او برای همیشه سر به مهر بماند” تاریخ تمدن ها ص441/ژان پل دموی .
چهره اساطیری چنگیز پس از گذشت هفت سده همچنان تقدس خود را نزد اقوام مغول حفظ کرده است تا جایی که پروژه ملت سازی از این اقوام صحرا گرد بر گرد شخصیت تاریخی او استوار یافته .امروزه در مغولستان با برجسته کردن سال های پایانی عمر چنگیز ، او را شخصیتی روحانی ، دلبسته به رواداری ادیان و قهرمان ملی قلمداد می کنند. تندیس های او نماد تجلی تاریخ شکوهمند کشور در میادین شهر های کم شمار مغولستان بر پاست و موجب غرور ملی و یادمان تاریخ شکوهمند گذشته می شود . مشابه نقشی که تیمور در سرزمین زادگاهش دارد .
در بسیاری از کشور ها ، از جمله میهن ما ایران ، شکوهمندی تاریخی با معیار عرض و طول سرزمین سنجیده می شود ، و نه با چگونگی زندگی مردمانش . مهم نیست اگر سپاه چنگیز چند صد شهر را با خاک یکسان کرد و چند صد هزار نفر را قتل عام ، آنچه مهم است اینست که بر نیمی از جهان حکومت می کرد . آشنایی با تاریخ دیگران آئینه ایست برای ما !
پس از مرگ چنگیز ، تعیین جانشین و سازماندهی اداره سرزمین های امپراتوری در دستور کار شورای ریش سفیدان مغول قرار گرفت . هرچند که حاکمیت خانواده چنگیز مورد قبول تمامی شورای قبایل بود ، اما تقسیم میان این جانشینان می بایست با شور و مشورت و توافق تمامی اعضا باشد تا همبستگی همه اقوام را تامین نماید . امپراتوری ، میان فرزندان و نوادگان چنگیز تقسیم شد .و در سال 1229 اوکتای پسر سوم چنگیز به عنوان خان اعظم یا خاقان، جانشین پدر شد . و صلح مغولی تا حمله دهه بعد در آسیا مستقر شد.
………………………..
گاهشمار
1100- رواج ارقام عربی در اروپا ساختن کاغذ در قسطنطنیه
حاکمیت مغول ها بر نیمی از اروازی
۱۲۰۶/۵۸۵ تموچین ، ایاخان مغول ، یکپارچگی مغولستان را با گرفتن لقب چنگیز خان جشن می گیرد .رویداد نگاری ص ۸۶و۷
۱۲۲۷/۷۰۷ چنگیز در اثنای جنگ با تنگوز ها می میرد.
۱۲۲۹ اوکتای پسر سوم چنگیز به عنوان خان اعظم= خاقان جانشین چنگیز می شود.
۱۲۳۷ مغول ها در روسیه ، گرجی ها کومانیان ۰ قبچاق ها را شکست می دهند
۱۲۴۰/۷۱۶ مغول ها در کیف و سال بعد به لهستان و مجارستان یورش می برند ولی با دریافت خبر مرگ اوگتای قاآن باز می گردند .
۱۲۴۲ مغول های سلجوقیان را در کوزاداغ شکست می دهند.
۱۲۵۷/۶۳۶ مغول ها الموت را می گیرند و سال بعد بغداد
۱۲۵۹ / هانوی را چپاول می کنند.
۱۲۶۰/۶۳۹ شکست از ممالیک مصر در عین جالوت
۱۲۶۴/۶۴۳ قوبلای پایتخت خود از قراقروم به پکن می برد . و امپراتوری مغول به چهار قسمت تقسیم می شود. دومین تقسیم سرزمین ها در دوره امپراتوری مغول
پانویس:
شمنیسم:این آئین”از پرستش اجداد نشات گرفته است..و شمن به عنوان واسطه میان انسان و قلمرو ارواح عمل می کند ، آنها لباس سفید می پوشیدند و اسی سفید سوار می شدند و جایگاهی رفیع در جامعه داشتند…آنها در ایران و سرزمین اردوی زرین (جنوب روسیه) اسلام را پذیرفتند و در چین نوع تبتی بودیسم را . پیش از آنکه مغول های ایران به اسلام بگروند ، بودیسم در میان آنان نیز نفوذ داشت….فقدان تعصب مذهبی در میان مغولان یکی از ستوده ترین ویژگی های آنان است.” ص 56..”مغولها” مورگان ترجمه مخبر .
منابع:
نقل این منبع از این جهت اهمیت دارد که گوینده در ابتدای کنفرانس می گوید که قرار بوده نمایشگاه همراه با کنفرانس هایی در ایالت “برتاین” فرانسه برگذار شود ، اما بدلیل مخالفت دولت چین ! به بعضی نظرات مطروحه در کنفرانس ها ، برگزاری نمایشگاه منتفی شده است!
Marie Favereau-Doumenjou – Gengis Khan et l’Empire mongol
www.youtube.com/watch?v=hkEIVSKZ8pc&t=1993s&ab_channel=UnivNantes
………………..