فهرست

تمدن باختریه  “باکتریا”،

در هزاره  سوم  و دومق.م. در منطقه ای میان آمودریا(رود جیحون) و شهر تاریخی مرو (در ترکمنستان ) تمدنی وجود داشت  بنام تمدن آمودریا. گفته می شود زرتشت  در این ناحیه متولد شده  که در اوستا “ایرانویج” خوانده می شود ، بنا بر روایت شاهنامه پادشاه کیانی،” کی گشتاسب” ، از نخستین  پیروان  زرتشت ،در شهر بلخ حاکم بود  و به دستور او بود که اسفندیار روانه تبلیغ آیین زرتشت شد.

قلعه باز سازی شده استروشن در تاجیکستان ، پایگاه نظامی بنا شده بدستور کوروش هخامنشی.

کوروش  بنیانگذار امپراتوری هخامنشی این منطقه را در میانه  سده ششم پیش از میلاد تسخیر نمود و در زمان داریوش این منطقه  ساتراپی باختر نامیده شد که بلخ و مرو شهر های مهم آن بودند .  سپس داریوش(1) شماری از مردمان یونانی تبار را از  ایالت لیدیه به باکتریا کوچانید، تا از مرزهای شرقی امپراتوری هخامنشی نگهداری نمایند  و هم این جابجایی هشداری به مردم شهرهای یونانی نشین باشد که گهگاه سر به شورش بر می داشتند. زمانی که  امپراتوری  با حمله اسکندر سقوط کرد ، جانشینان او همچنان تقسیمات نظام اداری هخامنشیان را حفظ نمودند . در زمان اسکندر و جانشین او سلوکوس اول عده ای از سربازان و “کلنی” های یونانی  در مناطق تسخیری مستقر شدند.  شهر های فراوانی به نام اسکندر در سراسر فلات ایران ساخته شد که از مهمترین آنها ری  و…..است  .اسکندر و جانشین  او به باکتریا  (2) ،توجه ویژه ای داشتند: حاصلخیزی و ثروتمندی زمین های  اطراف آمودریا و کوهپایه ای هندوکش یونانی ها را به ماندن در منطقه تشویق می نمود .”در آن زمان مردمانی کم و بیش داوطلب  در شهر های تازه بنا شده مانند هرات/الکساندریا آریون/ ، قندهار/الکساندریا آراخوتیس/،ترمز/الکساندریا آمو دریا،خجند/الکساندریا آراخوتیس مستقر شدند.جمعیت این شهر ها به ندرت از شش هزار نفر تجاوز میکرد.”

 کار کرد این شهر ها حفاظت از فلات ایران بود  همچنانکه در گذشته به دستور کوروش شهر ها یی در منطقه  بنا شد تا  سدی باشد  در مقابل فشار دائمی قبایل صحراگرد آسیای مرکزی.  همچنانکه  دیواری هم در دشت گرگان ایجاد گردید:”در شمال ایران ، در حوالی گومیشان  هنوز می توان آثار 180 کیلومتر از این دیوار ساخته شده در مقابل استپ های خالی از سکنه ترکمنستان را مشاهده نمود.کار از زمان کورش آغاز شده بود و اسکندر به توسعه و ترمیم آن پرداخت. هر چند که این دیوار نتوانست جلوی عبور اقوام بیابانگرد را بگیرد، اما در تخیل جمعی نقش بازدارنده ای داشت . تا آنجا که در ادبیات فارسی از آن بعنوان/ سد سکندر/ نام برده اند و در قرآن مجید در سوره کهف  از سکاها با نام قوم یاجوج و ماجوج  و از کوروش با عنوان ذوالقرنین یا فرمانروایی با دو شاخ یاد شده است.”تاریخ امپراتوری اشکانیان ص 20 تا 30

 

صفحه سنگی که نقش‌هایی از پادشاهان مصر بر آن نقش بسته است  …………….                                             سر ستون  مربوط به دوره  دولت هلنی بلخ

 به منظور تقویت این سیاست ،  بنا بر رهنمود اسکندر سربازان او همسرانی از میان  مردم محلی انتخاب می کردند ، اسکندر با  رخشانه(  روشنک ،رکسانا)  دختر حاکم بلخ و  سپس با در بابل با دختر داریوش سوم (3)سلوکوس با آپامه دختر حاکم سغد  ازدواج کرد و پادشاهان دودمان سلوکی  فرزندان این زوج  آخرین بودند که امپراتوری آنها سرزمین گسترده ای  را شامل می شد: از شرق دریای مدیترانه  تا فراسوی دره سند. پایتخت آنها در ابتدا  آلکساندریا ی مدیترانه/آنتیوش-لاذقیه امروز در سوریه/ بود  ولی به زودی  سلوکیان پایتخت خود را در کنار رود دجله  بنا کردند و آن را سلوکیه نامیدند . دوری باکتریا/بلخ/از پایتخت و درگیری جانشینان اسکندر با یکدیگر  ، فرصت مناسبی برای   ساتراپ یونانی  باکتریا ایجاد نمود تا حکومتی مستقل تاسیس نماید. اما سلوکی ها  همچنان بمدت یک صد و پنجاه سال بر بخش هایی از فلات ایران حکمرانی نمودند.

“دوره فاصله تاسیس دودمان سلوکیه  تا زمان جدایی باختر از قلمرو آنان ،دوره رونق اقصادی بود  سلوکی ها حاکم بر راه تجاری چین به غرب بودند و سرزمینی از بنادر دریای سرخ تا بنادری از هند را حفاظت نظامی می کردند. انها بر راه تجارت از روسیه تا هند نیز حاکمیت داشتند. “در بازارهای اروپایی محصولاتی که تا آن زمان ناشناخته مانند پنبه،هلو،لیمو،پرتقال، کنجد، گردو،خرماو هندوانه به چشم می آید که باعث تحولی اساسی در کشاورزی شد.”

سلوکی ها زمین های  زراعی بزرگ مالکان  را در ایران به قطعات کوچکتری تقسیم  و به مهاجرین یونانی عده ای از دهقانان محلی واگذار کردند . این طبقه کشاورزان خرده پا  که از قید بزرگ مالکان رهایی یافته بودند پایه اجتماعی حکومت سلوکی را تقویت نمود و موجب شد که پارت ها بیش از یک سده نتوانند سلوکی های بیگانه تبار را از قدرت پایین بکشند”.(4)

………………………

پانویس صفحه نخست:

درستتر این است که بجای تمدن  یونانی از “تمدن هلنی “سخن بگوییم  ، چرا که  زادگاه تمدن هلنی  از حهت جغرافیایی در برگیرنده شهرهای یونانی تبار آسیای کوچک و مقدونیه هم می باشد  .  شاهان مقدونی با دولت شهر های یونانی در جنگ بودند. هنگام  جنگ داریوش با آتن  حکومت مقونیه در کنار پادشاه هخامنشی بود ، 

(1)ویشتاسب”  پدر داریوش ساتراپ باختریه بود  و شماری از مردمان پارس  نیز به دستور داریوش در این منطقه مستقر گردیدند.

 (2)اینکه چرا باختر – در مقایسه با سایر مناطق جهان ایرانی – بیشتر مورد توجه اسکندر و جانشینانش  بود، به حافظه تاریخی آنان بازمی‌گردد. در دوران هخامنشی، داریوش بزرگ و خشایارشا بخشی از مردهرهای  لیدیه را در جریان جنگ‌های ایران و یونان به این منطقه کوچانده بودند. همچنین هرودوت ذکر می‌کند که یک فرمانده ایرانی ایونی‌ها (یونانی‌های آسیای کوچک) را تهدید کرده که اگر بار دیگر شورش کنند، دخترانشان را به بلخ خواهد کوچاند.

(3)   همچون کوروش رویای اسکندر  ایجاد حکومت جهانی بود و ازدواج او با دخت داریوش سوم هم در همین راستا صورت گرفت .فرزند این زوج که پس از مرگ ناگهانی اسکندر به دنیا آمد  قاعدتا می باید جانشین  او می شد ، اما بزودی به قتل رسید.

(4) اقتصاد و تجارت و کشاورزی در دوره سلوکی ها ترجمه از کتاب ایرانیان 79ص

نقشه باسازی شده شهر آی خانم

استقلال باکتریا ، حکومت یونانی بلخ

درگیری سلوکیان با  جانشینان اسکندر در مصر فرصت مناسبی برای شهربان بلخ فراهم نمود  :او در سال 245 پیش از میلاد خود را شاه بلخ خواند و پس از آن شمال هند در شرق  و ایالات سغدو خوارزم  در شمال  را تسخیر نمود . فرمانروایان یونانی بلخ  با کمک  حکومت های هند و سلوکیان این  قلمرو گسترده را  اداره می نمودند

در این دوره حکومت مائوریای هند در گسترش دین بودایی در باختر میکشید . دولت یونانی باختر نیز  از این نفوذ دینی خشنود بود و این اتحاد را موجب تقویت حکومت خود می دانست. از این رو دین بودایی جای دین زرتشتی را گرفت.

  اما همسایگی با قبایل بیابان گرد، فشار سنگینی بر آنها تحمیل  می کرد  و عاقبت در سال 130 عشایر یوئزی از شمال  حکومت بلخ راموردحمله قراردادند  و آن را سرنگون ساختند . اشکانیان  از این فرصت استفاده کرده و بخش گسترده ای از سرزمین های آنها را تسخیر نمودند.” سکاها “نیز  در سال 90 قبل از میلاد بخش شرقی  قلمرو آنان را فتح کردند. بدین گونه  عمر حکومت یونانی بلخ  پس از یک قرن  فرمانروایی به پایان رسید ، هر چند آثار تمدنی آن در منطقه باقی ماند.

 

در دوره شکوفایی حکومت بلخ زبان اداری یونانی بود، در حالی که مردم محلی به گویش های خود که عموما  زبان های ایرانی بود سخن می گفتند. واژه های هلنی  و تمدن هلنی در قلمرو آنان رواج یافت که نمونه های آن در شهر ها و پایگاه های باستانی  همچنان قابل مشاهده است. مهمترین آنها باقی مانده شهر آی خانم/ماه بانو/ در کنار آمو دریا ،در استان بدخشان افغانستان امروزیست  که بگفته “پایگاه باستان شناسی افغانستان ” سنگ بنای این شهر که بدست اسکندر کار گذاشته شده است  در موزه  شهر کابل موجود است .  “این شهر ۲۳۰ سال عمر نموده و بالاخره دریک آتش‌سوزی از بین رفته‌است. آثار بدست آمده از آی‌خانم اختلاط عناصر معماری محلی و تزئینات معماری یونانی را در یک مرکز اداری بزرگ، یک سالن تئاتر، و یک ورزشگاه به خوبی نشان می‌دهد. همچنین سنگ نوشته‌ها و نسخه‌های یونانی بدست آمده که به خطی نوشته شده‌اند که از خط شکسته یونانی تأثیر پذیرفته‌است”. شهر مهم دیگری که آثار زیادی از این دوره در آن یافت شده است  شهر بگرام در شصت کیلومتری شمال کابل می باشد.

 

 https://persian.rah-chemin.com/%db%8c%d8%a7%d9%84%da%a9%d8%a7%d9%86#i-29

  گسترش  تمدن هند در دوره حکومت یونانی بلخ

برگرفته از سایت  پایگاه باستان شناسی افغانستان

“در میانه‌های سدهٔ سوم پ.م. دولت مائوریای هند در گسترش دین بودایی در باختر سعی نمود. دولت یونانی باختر از این نفوذ دینی جلوگیری نکرد و می‌خواست خود را در ثروت هند شریک سازد. از این رو دین بودایی جای دین زرتشتی را گرفت

بودای بامیان ، تخریب شده بدست طالبان

آشوکا امپراتور سوم خاندان موری به افغانستان آئین بودائی را مروج ساخت. آشوکا در سال۲۳۰ پیش از میلاد در هند بیشتر از ۱۲ تعمیر حیرت‌آور را از سنگ خشت سمنت حک بنا نمود که تاکنون سالم باقی‌مانده‌است؛ که این هنر به افغانستان نیز انتقال نموده‌است. پس از ورود یونانیان افغانستان و هند محل تقاطع دو تمدن یعنی اروپائی و هند گردید. نخستین بار مجسمه بودا را طور مکمل تراشید.

مطابق تحقیقاتی که توسط باستان‌شناسان هندی، برمایی و کره‌ای به عمل آمده‌است. بودیسم در عصر حیات بودا توسط دو شاگرد او به افغانستان آمده‌است ..در سال ۱۹۴۵ در شهر کهنه قندهار روی یک سنگ کتیبه از فرمان آشوکا کشف گردیده که به زبان یونانی آرامیک نگاشته شده‌است.

 این فرمان در چهارده سنگ بزرگ نگاشته شده‌است که انتشار دین بودایی در افغانستان و شمال غرب هند در این زمان یاد شده است. اما در زمان کوشانیان بخصوص در عصر حکمرانی کانیشکا  دین بودایی در این مناطق به طور استوار و ثابت  توسعه یافت.

 

 

ماخذ:  تاریخ ایران کمبریج جلد سوم  قسمت دوم ، اشکانیان ،ویراسته: احسان یارشاطر  انتشارات مهتاب.

تاریخ امپراتوری اشکانیان ، آندره ورستاندیک ترجمه محمود بهفروزی  انتشارات جامی

تاجیکان در آیینه تاریخ  از آریان تا سامانیان  امامعلی رحمانف

سایت”  پایگاه  باستان شناسی افغانستان”

Les Iraniens Yves Porter , Armand Colini

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *