فهرست

بخش سوم / امپراتوری روسیه از  پتر کبیر تا جنگ جهانی اول .

شکل گیری امپراتوری روسیه، در زمان تزار ها و ادامه آن در دوره شوروی

   هر چند که ایوان مخوف خود را تزار  روسیه خواند و پرنس نشین مسکو را جانشین بر حق کنستانتینوپل  برای  رهبری سرزمین های پیروان مذهب ارتدکس ، اما پایان حکومت

خونبار او با هرج و مرج و رقابت میان خانواده های آریستوکرات روس همراه گشت  و  مسکو ، پایتخت  روسیه ، همچنان شهری کم اهمیت در مقایسه با شهر های اروپایی باقی ماند. نظام سیاسی و مناسبات اجتماعی و  اقتصادی روسیه بسیار عقب مانده تر از آن بود که بتواند نقشی در معادلات بین المللی آن روزگار داشته باشد .  این پراکندگی سیاسی با به قدرت رسیدن خانواده رومانف  به پایان رسید و  سلاطین رومانف هم که خود را تزار می نامیدند کوشش کردند تا روسیه از انزوای سیاسی خارج شده و به ویژه در پی اخذ دستاورد های تمدن اروپایی برآمدند.

“سرژ نیکولسکی فیلسوف روس و متخصص فرهنگ تاکید می کند  که سنگ بنای ایده  بسیاری از روس ها از دوره سقوط بیزانس ، تبدیل شدن به یک ملت پادشاهی است .ما همیشه آماده بودیم در کشوری زندگی کنیم که تاریخ آن داستان تسخیر سرزمین های دیگر و از دست دادن آنها و بدست آوردن مجدد آن است….نخستین ویژگی امپراتوری روسیه “گسترش  حداکثر ” سرزمینی برای تقویت بنیه اقتصادی و سیاسی است که پایه و اساس سیاست دولت روسیه را تشکیل می دهد.” ص22 Liberté et la Démocratie

پتر کبیر  بنیانگذار امپراتوری روسیه

بنیانگذار امپراتوری >پتر بزرگ
سنت پترز بورگ نخستین دریچه روسیه بسوی دریای آزاد

پتر اول ، چهارمین تزار از خانواده رومانف است .پس از مرگ پدر ،او  در کودکی ، همراه برادرش نایب السلطنه شد ، اما با مرگ برادر ، پتر ده ساله  جانشین  بر حق تزار روسیه شد و  تا سال 1725  به مدت 43 سال بر اریکه قدرت تکیه زد . او در جوانی سخت مجذوب فرهنگ اروپایی و خواستار  بکار گیری دستاوردهای فناوری های اروپایی در روسیه شد .  در جوانی با انجام سفری در اروپا *برای آشنایی با تمدن جدید و  فراگیری  فناوری ،به نقاط مختلف اروپا مسافرت کرده و  به صنعت کشتی سازی و حرفه دریانوردی توجه  ویژه مبذول داشت . پس از بازگشت به روسیه به انجام اصلاحات در زمینه های متفاوت همت گماشت و با تاسیس آموزشگاه های علم و حرفه ای  نه تنها جوانان طبقه اشراف بلکه  افراد با استعداد مردم عادی نیز راهی این موسسات شدند. پتر یکم از به کارگیری کارشناس بیگانه نیز آبائی نداشت و  با کاهش قدرت ارتدوکس های سنت گرا که سد راه او بودند به  گسترش چاپخانه و تاسیس روزنامه  دست زد. با کمک مهندسین بیگانه شهری روی تالاب های باتلاقی در نزدیکی دریای بالتیک ساخت که بزودی بزرگترین و زیباترین شهر روسیه گردید و  نخستین پنجره بر روی کشور های اروپایی  و راه تجاری  جدید دریایی گشوده شد .” برای اجرای این پروژه  بیش از 350 خانواده اشرافی از بزرگترین ملاکان روسیه،  و 300 خانواده از تجار ثروتمند مجبور شدند خانه زیبایی در پایتخت جدید  بنا کنند.” ص 185 اطلس تاریخی.   پتر یکم  ارتباطات وسیعی با روشنفکران اروپا برقرار کرد که  از جمله مشهورترین آنها “دیدرو “بانی نهضت انسیکلوپدیا ، و “ولتر” متفکر آزاده فرانسوی بودند.این ارتباطات موجب شد که در سده نوزدهم جریانی روسوفیل در فرانسه رواج پیدا کند.

اروپایی کردن روسیه ، آسیایی کردن امپراتوری

راه آهن سیبری خط ارتباطی روسیه برای حاکمیت بر شرق آسیا
روسیه در دوره حکومت پتر کبیر و کاترین دوم1682 تا1796

اما علاقه پتر اول تنها به فرهنگ و علم محدود نمی شد . او برای تصاحب قدرت و حفظ آن از هیچ خشونتی فروگذار نمی کرد . سیاست خارجی او بر اساس ایجاد مستعمرات و دسترسی به دریا های آزاد بود و برای رسیدن به این اهداف ارتشی کارآمد و به ویژه نیروی دریایی قدرتمندی ایجاد نمود. با همسایه شمالی ،سوئد سالها  جنگید و سرزمین های حاشیه دریای بالتیک شامل  استونی و لیتوانی را  ضمیمه خاک روسیه کرد.

در زمینه سیاست داخلی نیز ، هر چند خواستار تجدد در روسیه بود و  بر دوستی خود با ولتر  فخر می فروخت ، اما از او تنها در زمینه محدود کردن مذهبیون پیروی میکرد** و  در زمینه حکومت و تمرکز قدرت راه دیگری را می پیمود . او به جای تزار ، عنوان امپراتور را برای خود انتخاب کرد و در درازای حاکمیتش به دشمنان سیاسی اش کوچکترین ترحمی نداشت  و  حتی دستور قتل  فرزند خود را در زندان صادر کرد . در زمان او دهقانان روسی  کماکان در حالت نیمه برده  کار و زندگی می کردند و  رعایای امپراتوری بودند که درتاریخ روسیه به نام پتر کبیر خوانده می شود. هر چند دهقانان اسلاو ، ارتدکس و روس زبان جز رعایا “موژیک” محسوب میشدند   اما این افتخار را داشتند که امپراتور آنان  بر رعایای وحشی آسیایی حکومت می کند و قرار است که با متمدن کردن آنها ، مال و منالی هم به رعایای روس برسد.

کاترین  دوم، امپراتریس آلمانی تبار بر تارک قدرت در آسیا. (1762 تا 1796 /34 سال بر اریکه سلطنت.)

کاترین دوم . نحستین ویژگی روسیه گسترش حداکثری سرزمینی برای تقویت بنیه سیاسی اقتصادی است .
پوتمکین ژنرال و مشاور کاترین . پله های اودسا و فیلم ایزنشتاین به همین نام است

او که در ابتدا  نه روس بود و نه ارتدکس ، با ازدواج با پتر سوم، تزار سفیه، به دربار روسیه راه یافت و در زمانیکه بیماری شوهرش  شدت گرفت با  حمایت اشراف به قدرت رسید و با اینکه تا پایان زندگی هنوز بر زبان روسی تسلط  نداشت  تاج بر سر گذاشت و با هوشمندی و پشتکار در اجرای سیاست های مستعمراتی امپراتوری کوشید   و با حمایت از اشرافیت  او نیز به لقب کاترین کبیر  مفتخر شد.

کاترین پشتیبان اروپائی کردن روسیه بود و با همکاری ژنرال  پوتمکین ،  نظام اداری و آموزشی روسی را تغییر داد و از جمله دختران اشراف نیز از آموزش بهره مند شدند . مهمتر از آن ،کاترین اشراف روس را از پرداخت مالیات و خدمت به دولت معاف کرد به آنها  این امکان را داد تا برای افزایش ثروت و آبادانی مناطق تحت نفوذ خود سرمایه گذاری کنند. این سیاست موجب رشد کارخانجات نساجی در اطراف مسکو و صنایع ریخته گری در  ناحیه اورال شد  و لذا باعث رونق تجارت داخلی و خارجی گردید .”هزینه این شکوفائی بکار گیری 800 هزار دهقان آزاد در سیستم نیمه برده داری (سرواژ) بود که به روسیه تزاری قدرت مالی کافی داد تا در تقسیم سرزمین های همسایه در اروپا  نقش موثری داشته باشد .نخستین قربانی قدرت روسیه  لهستان بود که سه بار در سال های 1772، 1773و 1795  میان روسیه ، پروس و اتریش تقسم شد” ص 185 اطلس تاریخی. عجب آنکه در این دوره مرز های روسیه از یک سو به آلاسکا و از سوی دیگر به میانه اروپا رسیده می رسید و بخش بزرگی هم از خاک آسیا /از جمله نواحی تحت سیطره ایران نیز به خاک روسیه اضافه گردید/، اما دهقان روسی فقیر تر و شورش های آنان هر بار گسترش یافت. و تنها به ضرب سرکوب و اعدام های دسته جمعی دهقانان ماجرا پایان می گرفت.

در دوره سلطنت کاترین ، محور گسترش سرزمینی باز هم بیشتر بسوی جنوب و به ویژه به  سمت دریای سیاه جهت یافت: در حالی که پیاده نظام در شمال دریای کریمه با سربازان عثمانی در گیر بود ،” ناوگان دریایی  کاترین از راه دریای بالتیک خود را  به دریای مدیترانه رساند و کشتی های دریایی عثمانی را  در دریای اژه  شکست داد(در سال 1770). این نخستین حضور روسیه  در یک جنگ دریایی در مدیترانه بود “.ص25 اطلس مردم اروپای مرکزی.  این نخستین جنگ نمایانگر اهمیت دریای مدیترانه برای سنت پترزبورگ  و نشانه سیاست پیگیر دستیابی به آبهای آزاد بود که از دوره پتر کبیر در  سرفصل سیاست خارجی روسیه قرار داشت. در پی این شکست عثمانی ابتدا به استقلال نواحی ساحلی دریای سیاه تن داد  و چندی بعد  روسیه کریمه و دیگر بنادر دریای سیاه را به خاک خود ضمیمه نمود .در ادامه  پیشروی  ارتش روسیه خاک اوکراین هم در سال 1787 تسخیر  شد” ص26 همانجا.

دوران امپریالیسم.

جنگ جهانی اول آلمان و فرانسه در رقابت بر سر مستعمرات افریقایی عثمانی
قیام مردم مادرید و سرکوب آنها اسکادران مملوکان بدستور برادر ناپلئون نقاشی از “فرانسیسکو گویا “

در آستانه سده نوزدهم  امپراتوری  عثمانی در حال احتضار بود ، امپراتوری هابسبورگ جای خود را به امپراتوری اتریش – مجارستان داده بود و امپراتور روسیه در وضع مناسبتری از رقبای خود قرار داشت . اما سده نوزدهم  همراه با قدرت گیری امپریالیستی های “طراز نوینی” بود که با هیبت جدیدی وارد عرصه بین المللی شده بودند: انگلستان  با پشتوانه محکم صنعتی برای خود مستعمراتی در گوشه و کنار دنیا دست و پا کرده  و نیروی دریائی آن بر آبراه های تجاری جهان حاکمیت داشت  و از سوی دیگر انقلاب نجات بخش فرانسه ، پس از یک دوره درگیری های اجتماعی  به بهانه رواج دستاورد های انسانی اش به زور شمشیر سپاهیان ناپلئون در پی جهانگشایی به سبک ژول سزار و اسکندر برآمده بود!  تا نیروی سر برآورده از دل جامعه را  خرج جنگ های افتخار آمیز خود نماید. اگر چه اهداف این امپراتوری ها و با یکدیگر متفاوت بود اما همه آنها در پی چنگ انداختن به سرزمین های دیگران و تصاحب مستعمرات جدید بودند .دوره جنگ ها و اتحاد های امپریالیستی فرا رسیده بود .اتحاد هایی  کوتاه مدت و  موقتی برای جنگ های طولانی و خونبار.

 امپراتوری روسیه تزاری ، امپریالیستی با ویژگی “نظامی- فئودالی”

تولستوی نویسند پر آوازه روس و راوی زندگی دهشتناک دهقانان
سیستم سرواژ دهقانان را در شرایط نیمه یرده داری بکار میگرفت

اگر کشور های اروپای  غربی به پشتوانه ثروت افزوده صنعتی به مستعمره کردن دیگر کشور ها پرداخته  تا هم از مواد اولیه و بازارهای جدید و  هم از بهره کشی از نیروی کار  مردم این سرزمین ها استفاده نمایند، روسیه تزاری  در پی تسخیر سرزمین های جدید و انضمام آنها به خاک خود  بود.  پیشرفت صنعت در روسیه کند  و سیستم بهره برداری از زمین هنوز بشکل نیمه برده داری انجام می گرفت. روسیه که قرن ها  تحت تسلط قبایل تاتار و دیگر اقوام آسیای مرکزی بود، بهره فراوانی از سیستم جنگی و همچنین اداری آنها برده بود: روسیه تزاری  “قزاق های ” شمال دریای سیاه که مردمانی جنگجو بودند، را به خدمت گرفت . این نیروی نظامی در جنگ با لهستان و به ویژه در تسخیر آسیا  نقش اصلی را داشت . قزاق ها که خود با قبایل جنگجوی آسیایی نسبت نزدیکی داشتند ، با آشنائی از منطقه و شیوه  جنگی آنها یک به یک سرزمینهای شرقی روسیه را تسخیر کرده و تا اقیانوس آرام پیشرفته و وارد خاک آلاسکا در آمریکای شمالی شدند. در پی تسخیر این سرزمین ها پادگان های روسی ساخته شده  و  دیوانسالاران تزاری  همراه مروجین ارتدوکس فرا می رسیدند.   حکومت تزاری یا جابجایی دهقانان اسلاو و اروپایی به این نواحی، زمینه روسی کردن مردمان بومی را تقویت می کرد و به بهره برداری از منابع و مردم این منطقه می پرداخت . بدین ترتیب طی قرون هفده و هجده مهمترین درآمد حکومت تزاری از سیبری فراهم می آمد:” بنای شهر  منگازیا/Mangazeia/ در سیبری شمالی در سال 1601 نقش کلیدی در تجارت پوست و خز داشت .درآمد حاصل از فروش آن  تنها در بین سالهای 1630 تا 1637 بیش از نیم میلیون پوست (    ) بود که بخش مهمی از بودجه دولتی را تامین میکرد” ص 439 یک روایت از تمدن .   در ادامه این سیاست ،دولت تزاری با دادن زمین و امکانات ، دهقانان لهستانی و آلمانی را هم تشویق به مهاجرت به سرزمین های آسیایی می کرد . این مهاجران در مناطق جدا “گتو” در میان بومیان مستقر می شدند. در سال 1860 نیروی قزاق به دریای ژاپن رسید و با اشغال سرزمین های اطراف،  امکان مهاجرت روس ها فراهم نمود تا از :سرزمین های روس” در برابر چین حمایت نماید.

روسیه تزاری ” زندان ملت ها “

در پی دستیابی  به آب های آزاد  روسیه تزاری در طی  دو سده در جنگ های بسیاری شرکت کرد از جمله دو دهه جنگ با سوئد برای دستیابی به دریای بالتیک .جنگ کریمه برای کنترل  دریای سیاه ، جنگ بالکان برای حضور در دریای مدیترانه ، جنگ با ژاپن برای حاکمیت بر بخشی از اقیانوس آرام. و در این مسیر سرزمین های بسیاری را فتح کرد که بخشی آسیایی آن از این قرار است:شمال دریای سیاه، قفقاز،گرجستان،ارمنستان ،آذربایجان ، شمال دریای حزر ، آسیای میانه و سیبری تا اقیانوس آرام.

لنین و حزب بلشویک در تبلیغات پیش از انقلاب اکتبر “روسیه را زندان ملت” ها دانسته  و شیوه بهره کشی از دهقانان و اداره جامعه را روی دیگر سیستم مستعمراتی ویژه روسیه می خواندند. پیش از آنها مارکس نیز در این مورد گفته بود که “روسیه تزاری دشمن شماره یک، ملت ها و طبقه کارگر است”.

همانگونه که پس از انقلاب فرانسه ناپلئون بناپارت مصر را تسخیر کرد و از مملوکان مصر برای سرکوبی شورشیان مادرید استفاده نمود تا برادرش را بر تخت پادشاهی اسپانیا بنشاند و دیگر برادرش را به فرمانداری ایتالیا منسوب نماید. حزب بلشویک نیز نه تنها “ملت هارا از زندان تزار ها “آزاد نکرد و استقلال این سرزمین ها را به بوته فراموشی سپرد بلکه با ادامه سیاست روسی کردن این سرزمین ها و تضعیف فرهنگ و زبان مردم بومی ،به بهانه گسترش میهن سوسیالیستی  ملت های جدیدی را نیز به زیر یوغ خود در آورد و با جابجایی گسترده  جمعیت نشان داد که درس های گذشتگان را به خوبی آموخته است.

در طول سالهای اولیه انقلاب ، اقلیت های روس ساکن مستعمرات ، موتور اصلی انقلاب بودند و با پا گرفتن قدرت های محلی این اقلیت جایگاه  برتر  سیاسی خود را حفظ کرد  و همچون دوره تزاری صیانت از حاکمیت زبان و فرهنگ روسی را در این مناطق غیر روسی بر عهده داشت . تمرکز سیاسی و بوروکراسی شوروی  ابزار مناسبتری بود برای “روسی کردن” سرزمین های گسترده ای که از دوزه تزاری به ارث برده بود. سرزمینهایی که با جنگ دوم جهانی گسترش بیشتری هم یافت.استقلال که هیچ ، حتی خود گردانی ظاهری نیز  در گیرودار چرخ های عظیم دیوانسالاری استالینی  تنها به پروپاگاندا بدل شد : در نظام بشدت متمرکز بلشویکی ، به هر یک از ملت ها بر اساس نیازهای “میهن سوسیالیستی” نقش معینی در زمینه اقتصاد و همچنین تقسیمات اداری سپرده شده بود که بر پایه  مصالح عالیه سیاست دولت سوسیالیستی قرار داشت .

گاهشمار  برخی از رخدادهای مهم از آغاز حکومت تزاری تا جنگ نخست جهانی

1770/ /1149 ه خ روسیه در جنگ کریمه شهر های اسماعیل و اکرمان را می گیرد. و سال بعد بندر کریمه را اشغال و ناوگان عثمانی را نابود می کند .

1772 نخستین تقسیم لهستان میان اتریش و پروس و روسیه.

1774/1153 ه.ج  با معاهده پایان جنگ با عثمانی ، روسیه بنادر دریای سیاه و حق نمایندگی کلیسای ارتدوکس را در عثمانی به دست می آورد. 1783 روسیه  کریمه را ضمیمه خاک خود می کند.و سال بعد عثمانی  الحاق کریمه به روسیه را می پذیرد.

1785 روسها در جزایر شمال اقیانوس آرام کلونی مستقر می کنند

1799/1178 اتحاد بریتانیا روسیه پرتغال با پاپ و عثمانی  در برابر فرانسه  سال بعد روسیه از این اتحاد خارج می شود

1804 /1183 جنگ ایران و روسیه بر سر گرجستان.

1812 ناپلئون با ارتش  پرشمار به  جنگ الکساندر تزار روسیه  راهی مسکو شد و مسکو را تسخیر کرد. با این حال تزار شرایط صلح ناپلئون را نپذیرفت  و  ارتش برآمده از انقلاب فرانسه که همچون امپراتوری های دیگر در پی دست اندازی به سرزمین های  دیگران بود، مجبور به عقب نشینی شد .در بازگشت  قزاق ها از هر سو سپاه فرانسه را مورد حمله و تاراج قرار دادند  و سپاه چند صد هزار نفری (بین 400 تا 500 هزار) ناپلئون  به 3 تا 4 هزار سرباز به پاریس بازگشت. ناپلئون پس از دوسال استعفا می دهد و متحدین در سال 1814 وارد پاریس می شوند .به رهبری الکساندر اول

1827 ناوگان مشترک انگلیسی ، فرانسوی و روس   نیروی دریایی عثمانی را نابود می کند و در این میان یک لشکر روسی به بالکان و لشکر دیگری به ماورای قفقاز یورش می برد

1853  روسیه مولداوی و والاشه را تسخیر و ناوگان عثمانی را در سینوپ نابود می کنند .

1866 کوشش نافرجام به ترور تزار

1845/1233 جنگ کریمه  و محاصره سباستوپل  .  پایان  جنگ کریمه در پیمان پاریس اعلام شده  و تمامیت ارضی عثمانی تضمین می شود.

1856 آغاز ساخت راه آهن در روسیه.

– ا1827تحاد سه امپراتوری ویلهلم اول امپراتور آلمان  امپراتور اطریش و امپراتور روسیه آلکساندر دوم

1877//1256 روسیه به عثمانی یورش می برد ، رومانی به استقلال می رسد. سال بعد مونته نگرو صربستان  بلغارستان باید مستقل باشند.

1891 روسیه و فرانسه  دوره حسن تفاهم خود را آغاز می کنند که تا جنگ جهانی اول  دوام می آورد…ساخت راه آهن سیبری اغاز می شود  و در سال 1901 گشایش می یابد.

1897 فور رئیس جمهور فرانسه  برای تحکیم اتحاد به روسیه سفر می کند.

1900 روسیه منچوری را اشغال می کند

1904 جنگ روس و ژاپن  و شکست روسیه

1905  شورش های سربازان در پترزبورگ

1907 پیمان دو جانبه روس و انگلیس  و سپس اتفاق مثلث /همراه فرانسه

********************

پانوشته

*مقایسه سفر اروپای پتر بزرگ  و همتای ایرانی اش ناصرالدین شاه به اروپا خالی از لطف نیست ونمایانگر  تفاوت فضای سیاسی  میان دو پایتخت است

**پتر فرمانی صادر کرد که به جز روحانیون و دهقانان، همه روس‌ها می‌بایست ریش خود را می‌تراشیدند. این فرمان، مخالفت‌های زیادی را بین مردم در پی داشت چرا که برای مردم ریش صرفاً یک آرایش نبود بلکه اهمیتی مذهبی داشت. پتر کبیر شخصیتی تندخو و بی‌رحم داشت و افرادی که مورد غضب واقع می‌شدند به شدت مورد شکنجه قرار می‌گرفتند؛ حتی پسر او که با اصلاحاتش موافق نبود در زندان زیر شکنجه قرار گرفت و کشته شد.

***سیاست گسترش یسوی شرق بر دو پایه استوار بود ، نیروی نظامی قزاق برای تحت فرمان درآوردن قبایل پراکنده صحرای سیبری در شرق و دست یابی بر کرانه های دریای سیاه و دریای کاسپین در جنوب. پس از اشغال سرزمین ها بازرگانان روسی فرا میرسیدند و به دنبال آنها دیوانسالاران و واحد های نظامی ارتش تزاری. اما برای استمرار حاکمیت در این مناطق دور افتاده لازم بود جماعتی را از غرب به این مناطق نقل مکان دهند . این گروه مهاجر از امتیازات فراوانی برخوردار بودند و از آنجا که ریشه محلی محروم بودند ، وابستگی شدیدی آن ها را بر حکومت تزاری می افزود . اما شمار  روس های مهاجر در حد گستردگی سرزمین های تسخیر شده نبود. بهمین جهت شمار فراوانی از اسرای جنگی لهستانی و اوکراینی و سرزمین های اطراف دریای بالتیک هم به این مناطق شرقی اعزام می شدند. حتی کاترین کبیر که خود ریشه آلمانی داشت و روسی را به درستی صحبت نمی کرد شمار زیادی از دهقانان فقیر آلمانی را به شرق منتقل نمود . این مهاجران بیگانه کمتر با مردمان محلی آمیخته می شدند  بطوریکه همچنان پس از گذشت چندین قرن درصد مهمی از آنان در کشورهای تازه استقلال یافته زندگی می کنند. و گاه و بیگاه روسیه به عنوان حفظ جان ومال آنها با حکومت های محلی درگیر می شود

منابع

Les stratégies coloniales russes au Caucase – YouTube-

outube.com/watch?v=RRDwehwqRhY

?François Heisbourg – L’Ukraine, une tourmente sans fin –

-La Guerre Russo-Japonaise de 1904-1905

tube.com/watch?v=MyaC3QZO_sE&ab_channel=L%27InstantHistoire

……………………….

تاریخ محتصر تمدن ، با نگاهی متفاوت از دیدگاه اروپا محور.

https://journals.openedition.org/monderusse/8687
Résumé
Le 5 juillet 1830, l’armée française du général Bourmont s’empare d’Alger. Parmi les officiers étrangers présents aux côtés des Français, se trouve le colonel A.I. Filosofov, envoyé par le tsar Nicolas Ier comme conseiller. Son arrivée a été précédée quelques mois plus tôt par l’envoi d’un mémoire rédigé par le comte A. I. Černyšev qui dirige l’État-Major russe. Ce mémoire est présenté et annoté dans le présent article. L’intérêt historique de ce texte réside autant dans la compréhension des pratiques coloniales entre les États que dans l’histoire militaire russe ou encore dans la connaissance des relations franco-russes à la veille de l’avènement de la monarchie de Juillet.
….

Les missions orthodoxes entre pouvoir tsariste et allogènes