فهرست

 امپراتوری رم شرقی(بیزانس)*

این امپراتوری از سده چهارم تا پانزدهم  میلادی بمدت بیش از 11 قرن  در جنوب شرقی اروپا  و اسیای  کوچک حکمروایی داشت .   پایتخت این امپراتوری شهر بیزانس بود  که در دوره امپراتوری رم کنستانتینوپل خوانده می شد و در کتابهای تاریخ فارسی به آن قسطنطنیه می گفتند که همان استانبول امروزی است . بیزانس بدلیل موقعیت  استراتژیک جغرافیای ، قدرت اقتصادی وغنای فرهنگی نقشی مهم در تاریخ بشر ایفا کرده است.گسترش مسیحیت وشکل گیری اروپای شرقی و اروپای مرکزی  و همچنین امپراتوری عثمانی سخت تحت تاثیر این تمدن می باشد.

کادر جغرافیایی :  بیزانس در حد فاصل دریای سیاه و مدیترانه قرار گرفته است  این دو دریا از طریق تنگه داردانل ، دریای  مرمره و تنگه بسفور بیکدگر مرتبط بوده  وآسیا را از اروپا جدا می کنند.  این راه آبی از دیر باز محل رفت و آمد کشتی های بازرگانی بوده است  و بنادر شرق مدیترانه در دوره بیزانس مهمترین بنادر جهان آن روزگار بشمار می رفت .شهر هایی چون اسکندریه ، آنتیوش، و قسطنطنیه طی قرن ها شهرهای ثروتمند دنیا محسوب می شدند. از محصولات محلی چون گندم مصر ، شراب و زیتون یونان  و سرامیک های لعابدار قسطنطنیه تا کالا های وارداتی ،از هندوچین از این بنادر صادر می شد.

تاریحچه بیزانس:

بنا بر روایات اساطیری شهر بیزانس به فرمان یکی از نواده گان زئوس بنا شد .اما بنا بر شوهد تاریخی در سده هفتم پیش از میلاد  یک کلنی یونانی در این منطقه مستفر شد  و از راه کنترل بازرگانی میان دریای سیاه و  دریای مدیترانه ثروت فراوانی کسب نمود . در دوره جنگ های ایران و یونان  این منطقه پل عبور دو رقیب به حساب می ا مد و نقش ان در رابطه میان اروپا و آسیا از همان هنگام بسیار اهمیت یافت . در دوره امپراتوری رم  بدلیل وسعت قلمرو امپراتوری و کشمکش های دائمی با ایران ، انتخاب یک پایتخت در شرق الزامی بود . امپراتور رم بیزانس را انتخاب کرد وبه نوسازی وگسترش ان همت گماشت . از تاریخ 330 میلادی  شهر جدید که  کنستانتینو پل خواند ه می شد، تا زمان  سقوط ان در قرن پانزدهم  پایتخت رم شرقی باقی ماند.

باشندگان این ناحیه عموما یونانی بودند و فرهنگ هلنیستی در تمام منطقه شرق مدیترانه حاکم بود . امپراتوری رم سیستم دیوانی ، حقوقی و سیاسی رمی را برای اداره امپراتوری مستقر نمود و سازماندهی اقتصادی را نیز در شهر و روستا تغییر داد..بدیگرسخن  بیزانس از این جهت ادامه منطقی امپراتوری رم  می باشد. مسیحیت نیز که خود زاده و پروده این دیاربود باردیگر بعنوان دین حکومتی به خانه بازگشت و قسطنطنیه زمانی تنها و در برهه ای یکی از دو مرکز مسیحیت جهان بشمارمی رفت .

پژوهشگران، تاریخ بیزانس را به سه دوره بخش کرده اند: سده چهارم تا هفتم دوره بازسازی امپرتوری رم در بخش شرقی بود . حمله اعراب برای مدتی  رشد امپراتوری بیزانس را متوقف نمود اما از آخر قرن نهم  دوباره بیزانس جان تازه ای گرفت و در 1204 ، سال اشغال شهر توسط صلیبیون مسیحی ،پایان یافت.  از این تاریخ تا زمان سقوط بیزانس توسط عثمانی در سال 1453  ،  قدرت حکومتی بین نیروهای مهاجم  فرانک ، ایتالیایی و ترک دست بدست می شد.

 

یاز سازی و ادامه  امپراتوری رم :

بافت جمعیتی منطقه علیرغم تغییرات سیاسی ، همواره از یک اکثریت، با فرهنگ هلنیستی  تشکیل می شد. انها ازجنوب بالکان تا انتهای یونان وازجنوب دریای سیاه  تا حاشیه شرقی دریای مدیترانه و حتی تا آنسوی اسکندریه در مصر مستقر بودند.  تمدن بیزانسی فرزند خلف تمدن های یونان ، رم و هلنیستی بود که  این آخری خود آمیزه ای از تمدنها ی مشرق زمین بود . این تمدن بر پایه کلان شهر ها اداره میشد: بزرگترین و ثروتمند ترین  شهر های آن روزگار در حوزه فرهنگی ان قرار داشت .ادراه  این  قلمرو گسترده  از طریق دستگاه عریض و طویلی  انجام می گرفت  که همه امور مملکتی  در آن  ثبت می شد . به دستور ژوستینین  امپراتور سده ششم  تمامی قوانین رمی جمع اوری و دسته بندی  شد و سنگ بنای امور جاری مملکتی قرار گرفت *.  عده ای  از مورخان  دستگاه اداری شوروی را  ادامه تجربه حکومت بیزانس می دانند. از جهت اقتصادی نیز قدرتمندی بیزانس را از رواج پول آن در اقتصاد  اروپا  و غرب آسیا می توان سنجید بطوریکه  ارزش  این  پول  بمدت چهار قرن – از هفتم تا یازدهم-  تغییرچندانی نداشت .میزان ذخیره طلا و نقره  آنهم در عصر خود همتایی نداشت .  اقتصاد کشاورزی اش بر پایه واحد های بزرگ ، الگوی رمی ، استوار بود . اما نیروی کار در این واحد ها بر خلاف جنوب ایتالیا  ، بردگان نبودند. صناعت و حرفه های گوناگون  در شهر ها توسعه فراوانی یافته بود ولی  آنچه اقتصاد  این دوره را توانمند می کرد ، تجارت بین الملل اش بود . بنادر شرق  دریای مدیترانه  و حتی شهر هایی نه چندان دور از دریا  در این شاخه اقتصادی درگیر بودند( از جمله تجار ثروتمند ابرانی حتی در دوره سلجوقیان و مغول ها در شهر” بورسا” تجارتخانه داشتند).هر چند با سقوط امپراتوری ساسانی برای مدتی جاده ابریشم  برای تجارت با  چین نا امن شد اما بیزانس بدلیل تسلطی که به راه های آبی داشت توانست این منطقه را دور بزند.  همچنین راه های شرق افریقا و عربستان هم موردد استفاده قرار می گرفت.**

 

از جهت نظامی  بیزانس از غرب توسط اسلاو ها  و از شرق  زیر فشار مداوم پارس ها بود . باآغاز اسلام اعراب و سپس تر ک ها جا نشین پارس هاشدند. در  سال 610  خسرو پرویز کلیه بنادر شرق مدیترانه را اشغال کرد و اگر درگیری های شرقی اجازه می داد قصد  حمله به پایتخت بیزانس داشت . اما نهایتا  سپاه بیزانس این مناطق را پس گرفت و حتی شهر تیسفون ، پایتخت ساسانیان را نیز اشغال کرد.  اعراب در قرون بعدی  دو بار به محاصره  قسطنطنیه دست زدند که با شکست مواجه شد اما مسلمانان عرب توانستند شرق مدیترانه و افریقای شمالی را برای همیشه  از دست  امپراتوری بیزانس خارج نمایند.

سیسیل را نیز مدتی تحت حکومت خود در آوردند.  وجود دزدان دریایی شرق مدیترانه را مخاطره آمیز کرده بود. از سوی دیگر بلغار های مهاجر از آسیای مرکزی هم از طرف شمال بیزانس را مورد حمله قرار می دادند و در صدد  اشغال  پایتخت بودند.اما دیوار غربی بیزانس بسیار  مستحکم بود  و سرار غرب شهر را در بر می گرفت و اشغال شهر  را از این سوی تقریبا نا ممکن کرده بود .

در این دوره نقش بیزانس با  سرنوشت مسیحیت  گره خورده بود. در حقیقت  این حکومت خود را نماینده و حامی مسیحیت می دانست : پس از  سقوط رم ، بیزانس چندین بار کوشید سرزمین ایتالیا را از دست  ژرمن ها خارج نماید ، سپاه بیزانس تا جنوب فرانسه و شرق اسپانیا  برای سرکوب فرقه های” مرتد “مسیحی پیش رفت . ویزیگوت های حاکم بر این مناطق مجبور شدند  اریانیسم را رها کنند و خوانش مسیحیت بیزانس را بپذیرند. بیزانس در سرکوب فرقه های دیگرمسیحی در شرق نیز کوتاهی نکرد ، بطوریکه بخش وسیعی از مسیحیان شرق از ان جدا شدند*. اما بحران مذهبی مهم دیگری بیش از یک سده  سراسر امپراتوری را در بر گرفت: نمایش چهره مسیح و اساسا روایت تصویری از مذهب  ممنوع شد و با اغاز این جریان درسال های 30 قرن هشتم بسیاری از نقاشی ها و تصویر های کلیسا ها از میان رفت  اما  نهایتا پس از یک سده  مبارزه درونی در کلیسا  این ممنوعیت ها  خاتمه یافت  و دورباره این  اماکن  به تصاویر مذهبی آراسته شد . این بحران با برداشت های مسلمانان در این زمینه بی ارتباط نبود.

………………………………………………….

زیر نویس صفحه نخست:

از نوزایی اخر سده نهم تا  شکست سال 1204

حکومت بیزانس پس از حمله اعراب بخش ارزشمندی از شرق مدیترانه را از دست داد. اما  در سال های بعدی توانست با ایجاد یک سپاه حرفه ای  تحت فرماندهی متمرکز  با بخدمت گرفتن بلغار ها ، روس ها و ارمنی ها و دیگران به گسترش  قلمرو خود بی افزاید . در همین دوران  شاهد رشد شهر هایی چون تسلونیک  و دیگر شهر های جنوب غربی آناتولی هستیم. بویژه  قسطنطنیه در سده دهم  شکوفایی دوره نخستین خود را باز یافت .  پایتحت بیزانس در کنار شهر های بزرگ مسلمان نشین چون بغداد و قاهره  بر تارک تمدن  هزاره دوم میلادی می درخشید. در این دوره شهرسازی پایتخت رشد زیادی کرد بطوریکه  وقایع نگاران  ونیزی در سال تسخیر قسطنطنیه توسط صلیبیون  یاد آور می شوند : علاوه بر سر بر آوردن  کلیسا ها و صومعه ها  در مناطق شهری ،مدارس و مراکزی برای تدریس *فلسفه یونان و علوم  دوباره راه اندازی شد ، بیمارستان ها و اماکنی هم برای نگهداری سالمندان ایجاد گردید. جمعیت شهربه بیش  از400 هزارنفر افزایش یافت  . در شهرتجار ونیزی ،جنوایی ،پیزایی  در کنار بسفور تجارت خانه تاسیس نمودند و انواع و اقسام کالا ها ی محلی و غیر محلی را وارد و یا صادر می کردند.

در این دوره دو واقعه مهم نیز رخ داد، شکست سپاه بیزانس در مقابل  سلجوقیان  که  تا پشت دروازه های پایتخت پیش آمد و اگر تیمور به آناتولی یورش نمی برد امکان سقوط پایتخت محتمل بود . بهر حال سلجوقیان برای خود دولتی در آناتولی یا بگفته خودشان  در روم تشکیل دادند. واقعه دوم  جدایی کلیسای غرب از کلیسای شرق بود  که در جای دیگری به آن می پردازیم.

جنگ های صلیبی و تسخیر قسطنطنیه

در دوره چهارم، جنگ های صلیبی  با کشتار مردم لاتین تبار تسلونیک  و کنستانتینوپل در سال 1182 اغاز و با  اشغال پایتخت  در سال 1204 به پایان رسید. صلیبیون  سر زمین های امپراطوری بیزانس را میان خود تقسیم کردند. انها برای مدتی توانستند پیشروی قبایل ترک را متوقف و حتی آنها را به عقب برانند، اما ضعف  امپراتوری بیزانس  همراه با شیوع طاعون سیاه ، زمینه را برای تسخیر همیشگی آناتولی ازسوی قبایل ترک آماده کرده بود. عامل دیگرتسریع این روند مهاجرت وسیع نخبگان ارمنی از آناتولی بسوی پایتخت بود که موجب ضعف این نواحی در مقابله  باحمله مهاجمان آسیای مرکزی می شد . در ادوار بعدی با مهاجرت ترک ها و به ویژه ترکمن ها، سا کنان ارمنی اولیه این مناطق مجبور به ترک آن شدند.

بهر حال پس از فروکش حمله تیمور و مغول ، ترک  های آناتولی از نو نیرو گرفتند و این بار عثمانی ها  با بسیج وسیع طوایف تحت عنوان “غزا با کفار”  به  پایتخت بیزانس حمله ور شدند. سلطان بایزید از دریای سیاه وارد خاک اروپا شد و از راه خشکی به قسطنطنیه  یورش برد .البته  دیوارهای محافظ شهر که قرن ها از ان حفاظت کرده بود ،سپاه جهاد گران عثمانی را باز داشت و آرزوی تسخیر مرکز مسحیت و تصاحب ثروت عظیم ان باز هم برای چند دهه به عقب افتاد. تا اینکه در سال 1452 سپاه عثمانی وارد قسطنطنیه شد  و امپراتوری بیزانس پس از 1100 سال از میان رفت . نخبگان ان بسوی غرب  و بویژه فلورانس مهاجرت کردند و بسهم خود پیدایش رنسانس اروپایی را دامن زدند  و از سوی دیگر امپراتوری عثمانی وارث فرهنگ و سازمان دولتی بیزانس شد و بدین ترتیب آغاز عصر نوینی در تاریخ بشریت رقم خورد.

بیزانس ، چکیده  تمدن های روزگار خود

فرهنگ  هلنیستی  سنگ بنای امپراتوری بیزانس بود، اما هلنیسم خود آمیزه ای از فرهنگ یونانی ، کشورداری ایرانی و آموزه هایی از تمدن مصری بود .این مجموعه با اخذ قوانین و دانسته های تکنیکی رم  تمدن درخشانی ایجاد نمود که بدون تردید تاثیراتش بر تمدن بشری و به ویژه برنواحی همسایه اش چشم گیر است :

محور جنوب به شمال : گسترش مسیحیت به روسیه ، اروپای شرقی و اروپای مرکزی حاصل نفوذ امپراتوری بیزانس در این مناطق است.  مخترعان خط سرلیک  که خواندن را در میان قوم اسلاو رایج کرد برادران  سریل ” و “متد”  بودند که اصلیت یونانی و پرورده  فرهنگ  بیزانسی بودند. نگاهی به گنبد های شهرهای کیف و مسکو و دیگر شهر های اروپای شرقی بیانگر تاثیر پر اهمیت معماری و شهر سازی بیزانس بر  آنها است. پس از سقوط قسطنطنیه ، امپراتور روسیه ، ایوان سوم  که با دختر امپراتور بیزانس ازدواج کرده بود خود را جانشین برحق بیزانس و نماینده  دفاع از مسیحیت  قلمداد می کرد. این  “نقش  نجات دهنده بشریت”** در فرهنگ سیاسی روسیه  تا امروز باقی مانده است . پیوند دینی ، زبانی و خطی  ، پایه فرهنگ اروپای شرقی  را تشکیل می دهد که امروزه خواهان  پذیرش در میان دیگر کشورهای تمدن اروپایی ست. روسیه نیز خود را دور افتاده از جایگاه تاریخیش می داند . باز شناسی جایگاه فرهنگ  ملت ها* پایه همزیستی سازنده  فرداست.

محور شرق و غرب

بیزانس از طریق ریشه هلنی خود ، وارٍث  سیستم دیوانی و اداری هخا منشیان بود و نه تنها  تجربه اداره  امورامپراتوری  بلکه رسوم پادشاهی ایران هم به عاریت گرفت و آنرا به  اروپا منتقل نمود.  خلفای اموی و عباسی بر پایه  تجربه نظام کشور داری  ایران و بیزانس، امپراتوری خود را بنا نهادند.همچنانکه  سازمان اداری و دیوانی بیزانس چنان ساختار استواری داشت که طوایف صحرا گرد آسیای مرکزی  را قادر ساخت تمدن درخشانی را، این بار با ویژگی های سنتی و مذهبی خود بنا نمایند.

………………………………………………………………………………………………….

زیر نویس ها صفحد دوم

-* قرن تهم میلادی در شرق شهرهایی چون چون سمرقند و بخاراو بلخ و نیشابور و مهمتر از همه بغداد  مدارسی که علاوه بر مسایل دینی علوم هم در ان ها تدریس می شد پا گرفت . در انسوی دنیا شارلماین امپراتور فرانسه نیز  بدین امر دست یازید. چنین همزمانی هایی در رخداد ها ی اجتماعی در تاریخ اروپا و اسیا فراوان یافت می شود که نشان از پیوند فرهنگ ها و تاثیر متقابل انها بر یکدیگر است . زمینه ای که تا کنون به اندازه کافی به آن توجه نشده است. خود شیفتگی  فرهنگی “راه ” را  می بندد.

-**همانگونه که اشاره شد ، امپراتوری روس ، پس از سقوط بیزانس ، خود را یگانه جانشین بر حق بیزانس می دانست که وظیفه دفاع از مسیحیت و فرهنگ غربی به او سپرده شده بود. این باور از راه های گوناگون در فرهنگ روس ریشه پیدا کرد .روسیه در تعیین استراتژی پیشروی بسمت جنوب  تحت عنوان دفاع از مسیحیان در ارمنستان و گرجستان و آناتولی صورت می گرفت .  به ویژه تسخیر استانبول عزم راسخ داشت . تنها تضاد منافع  با انگلستان و فرانسه بود که روسیه را در جنگ کریمه و سپس جنگ اول جهانی در این راه باز داشت. در دوره شوروی و حتی در رفتار پوتین هم این گرایش دیده می شود. از سوی دیگر خود مرکز بینی اروپای غربی نیز عامل مهمی در  به حاشیه راندن روسیه است  از جایگاه به حقی ان در  تمدن اروپایی دارد. در مفاله دیگری به این موضوع می پردازیم.

مراجع: این نوشته از  بخش  “امپراتوری بیزانس ، داستان هزار ساله میان اروپا و اسیا” از کتاب  زیر  بهره فراوان  برده است . هم چنین از کلاس پرفسور  “دو فای” در دانشگاه ازاد بروکسل که پیوند ان در پایین قید شده است .دو پیوند  فیلم مستند دیگر هم یکی به زبان انگلیسی و دیگری به فرانسه  قابل دسترس است که برای روشنگر  این دوره تاریخی میباشد.

Byzance, la racine commun

https://www.youtube.com/watch?v=Z2sPbxXdMgg

……………………………………………………………………………………..

Byzance : histoire et civilisation (IVe – XVe siècles) (partie 1)

https://www.youtube.com/watch?v=LyglS_Rq3kk

…………………………………………..

History of The Byzantine Empire – Documentary

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *