فهرست

گسترش امپرارتوری ها  و رواج یکتا پرستی

روندنمرکز دولتی که از سده دوم ق.م  در سراسر اورآسیا آغاز شده بود  در چین ،  هند و فلات ایران ادامه یافت  و در سده نخست میلادی امپراتوری رم نیز بر آن افزوده شد . پژوهشگران شمار مردم قلمرو این امپراتوری را بین ۶۰ تا ۱۰۰ میلیون گمانه زده اند (۱) “ونخستین رقم موجود از سرشماری در چین  را۵۷ میلیون نفر ” گفته اند. در نیمه سده نخست هردو شهر پکن و رم افزون بر یک میلیون باشنده داشت. در حالیکه شهرهای بزرگی چون پکن، سمرقند ،تیسفون، انطاکیه ، قسطنطنیه ، اسکندریه در شرق مراکز بزرگ فرهنگی و تجاری بود ، در غرب هم لندن در انگلستان و کلن در آلمان و چند شهر در فرانسه و اسپانیا پا به عرصه وجود گذاشت.روابط اقوام همچنان از طریق مبادله کالا و تجارت گسترش یافت و  تسلط به راه های خشکی و دریایی مورد کشمکش اشکانیان و امپراتوری رم بود.گسترش راه های تجاری موجب آمیزش تمدن ها و از جمله آشنایی با ادیان دیگر را فراهم آورد و موجب تزلزل ادیان قومی گردید.

 

 پیدایش ادیان فراقومی

در بخش بزرگی از جهان،زادروز  پیامبر مسحیان مبدا تقویمی است که میلادی خوانده می شود .  اما از تولد عیسی و یا آنطور که بعد ها نامیده شد عیسی مسیح  تا  پیدایش نخستین جوامع مسحیت  راهی طولانی  طی شد . برای گام نهادن در این مسیر ابتدا باید زمینه رشد این گرایش را  در دل  یهودیت بررسی نمود .

یهودیت در آستانه   تولد عیسی(از بنای معبد دوم یهودیان به کمک کوروش  و داریوش تا ویرانی آن بدست رمی ها)

 

طاق نصرت تیتوس در رم ، ویران کننده معبد دوم یهودیان اسیران غنائم اورشلیم را به رم میبرند.

 

 

 

معبد دوم اورشلیم ، با حمایت کوروش بنای آن آغاز گشت و با کمک داریوش به پایان رسید و به فرمان امپراتوری رم تاراج شد و ویران گشت

در آستانه  نخستین سده میلادی ، در قلمرو  امپراتوری رم جمعیتی حدود ده میلیون یهودی میزیستند. تسخیرسرزمین آنها توسط  سپاه رم موجب پراکندگی بیشتر این قوم در سراسر امپراتوری شد .    رمی ها ، همچون یونانی ها  روابط تنش آمیزی با یهودیان داشت و به آنها با نگاه تخقیر آمیزی می نگریستند. در مقابل اقلیت یهودی در بابل و شوش و همدان از منزلت ویژه ای برخوردار بود و حامی هخامنشیان و سپس پارت ها بود.  آزادی ِیهودیان بابل  به فرمان کوروش(سده ششم ق.م.) سر آغاز تحول بزرگی در دین این قوم شد :  یهوه خدای یهودیان ، حامی سرزمین اسرائیل بود و خدایی بود در میان خدایان اقوام دیگر . اما تبعید و دوری از این سرزمین اجدادی  موجب شکل گیری تصور جدیدی از ” یهوه ” گردید . او که تا آن زمان در نوشته های دینی حامی سرزمین قوم یهود بود به مرتبه الوهیت فرا کشیده شد و به خداوندگاری عالم رسید. بعد ها آشنایی با آیین زرتشت از یکسو و هلنیسم از سوی دیگر مفاهیم جهان شناختی  جدیدی چون پردیس و دوزخ و مسیح موعود را وارد آیین یهود کرد.از سوی دیگر پیدایش امپراتوری هایی به گستردگی رم در غرب و اشکانیان در شرق و آمیزش فرهنگ های گوناگون جا را برای حکومت های کوچک طایفه ای و حتی دولتشهر ها  باقی نمی گذاشت : خدایان محلی جای خود را به پروردگار جهان می دادند. یهودیان در چنین فضای پر تلاطم فکری به گروه ها (سکت ها*) گوناگونی تقسیم می شدند که در همزیستی با یکدیگر زندگی می کردند. عیسی در میان یکی از این گروه ها که “فریسیان ” نام داشت  رشد و نمو کرد و در جوانی با اعتقادات اصولگرایان آنها به مخالفت پرداخت و به تبلیغ ایده های خود در میان یهودیان پرداخت ، او  که در کودکی به دست  با یهودیان و در چارچوب آیین و سنت های  یهودی سخن می گفت خود را بانی گروه خاصی معرفی نمی کرد .عیسی در میان سال های 27 تا 30 به تبلیغ / ارشاد مردم در گالیله پرداخت. او به زبان عبری و آرامی سخن می گفت .گروه های رقیب یهودی  خواستار دستگیری و محاکمه  عیسی بودند و سربازان رمی او را بعنوان بر هم زدن نظم عمومی  در سی ونه سالگی  مصلوب کردند و جسدش را خارج از دیوار های اورشلیم به خاک سپردند.

یحیی تعمید دهنده عیسی را در رود اردن تعمید داد

از عیسی تا مسیح:پیدایش مسیحیت در میان مهاجرین

شمار زیادی از یهودیان در سرزمین های گسترده امپراتوری رم زندگی میکردند ، آن ها اغلب با فرهنگ هلنیستی آشنایی و نزدیکی داشتند و بسیاری به زبان یونانی سخن می گفتند . این آشنایی به افکار و آداب اقوام دیگر با تبلیغات حواریون  عیسی همخوانی داشت .”پییر” که از حواریون

پپیر مقدس :بشارت دهنده عیسی بعنوان مسیح موعود قوم یهود
پل مقدس > دعوت از غیر یهودیان به پیوستن به آیین مسیح

نخستین عیسی بود. پس از مصلوب شدن او   عیسی را مسیح موعود  یهودیان معرفی کرد  و آنها را به این آئین فراخواند . گام دوم را “پل” *برداشت او یک یهودی  اهل شهری در منطقه تراس در شمال یونان بود. پل( شارون) ابتدا مخالف سرسخت عیسی بود در سال 37 به پیروان مسیح پیوست و  هرگز موفق به دیدن عیسی نشد.سپس برای تبلیغ از کرانه شرقی مدیترانه به آناتولی و از آنجا به رم رفت مریدان بسیار یافت . او مبشر ایده دینی فرا قومی شد که از چهارچوب قوم یهود فراتر رود . این ایده در میان مها

سنت پییر و سنت پل به دستور نرون در رم کشته شدند ، ستایش شهدا در آیین مسیح

جرین پژواک  گسترده ای داشت و بزودی بسیاری از سنت های یهودی که مانع  پذیرش غیر یهودیان بود را از میان برداشته شد. مهمترین این آداب اجباری نبودن ختنه برای نوکیشان غیر یهودی بود .در سال 49 نخستین کنسیل در اورشلیم برگزار شد و اعلام نمود که سنت ختنه از آن پس اجباری نخواهد بود. خوردن گوشت خوک و شراب نیز که در سراسر منطقه رایج بود  در آئین جدید مجاز شمرده شد . بدین ترتیب پیام مسیح شمولیت جهانی یافت و پروردگار   یگانه عالم با چهره ای مهربان برای تمام بشریت رخ نمود .مسیحیت دینی تبشیری بود و فراخوان “خبر خوش” ،آئین مسیح”، حواریون را بسوی چهار سوی عالم روانه کرد تا بشارت دهنده پیروزی مسیح و از میان رفتن بدی ها باشند. شماری از حواریون اولیه به دست  رومی ها  و یا تحریک روحانیون دیگر ادیان کشته شدند . از جمله در سال 68 رییس جامعه مسیحیان اورشلیم کشته شد و در همان سال ” پل مقدس” و ” پییر مقدس ” در رم  به قتل رسیدند و آیین بزرگداشت شهدا در مناسک مسیحی جایگاه ویژه ای یافت.

 

 

 

 

 

رم مرکز دنیای مدیترانه

پانته ئون ، نیایشگاه رمی بنا شده در دوره پیش از میلاد

 

در سده نخست پیش از میلاد رم شاهد افزایش روز افزون قدرت سرداران سپاه در مقابل سنا بود.  کشورگشایی ها مایه  ثروت  اندوزی بسیاری از نمایندگان سنا شد  و بهمین جهت آنها از قدرت یابی ژنرال ها بیمی نداشتند .  سپاه رم با تلفات بسیار سنگین سرزمین گل(فرانسه)،  بخش وسیعی از شبه جزیره ایبری (اسپانیا) و انگلستان را تسخیر کرد و رقابت سرداران کشور گشا برای کسب  قدرت به جنگ داخلی انجامید ، نبردی که در آن بزرگترین قهرمانان جنگی  چون پمپی (فاتح اسپانیا) و ژول سزار (فاتح فرانسه و انگلستان) از پای در آمدند و رم با یک بحران سیاسی بی سابقه روبرو شد . نتیجه این کشکاش به تغییر ماهیت قدرت سیاسی در رم انجامید: جمهوری با موافقت سنا فرزند خوانده ژول سزار ،اوکتاو  را به عنوان سركنسول مادام العمر انتخاب کرد و پس از چندی لقب اگوست را به او اهدا نمود . اگوست نخستین امپراتور رم نه تنها قدرت سیاسی را تصاحب کرد بلکه بالاترین شخصیت مذهبی امپراتوری رم شد .سیاستمداران رمی به این نتیجه رسیده بودند که حکومت بر سرزمینی بدین وسعت و بهره بردن از ثروت و نیروی رایگان سرزمین های تسخیر شده با اداره یک شهر و  حتی سرزمین ایتالیا  یکسان نیست .  پیش از آنها جانشینان اسکندر هم به نتیجه مشابهی رسیده بودند و پس از تسخیر سرزمین های هخامنشی این نمایندگان جمهوری های یونانی خود را شاه خواندند و تاج بر سر نهادند و شیوه کشور داری شرقی را با سنت های خود در آمیختند .اگوست با اینکه چندان سابقه سپاهی گری نداشت توانست سرزمین های اروپای جنوبی تا آسیای کوچک  را به خاک امپراتوری بیفزاید و با غلبه کلئوپاترا آخرین فرعون ،تمدن سه هزار ساله مصر را از میان بردارد و شمال آفریقا را به چنگ آورد . او به جنگ داخلی پایان داد و “صلح رمی” را برقرار نمود . آگوست  ساختار سیاسی  رم را متحول کرد و حاکمیت بر سرزمین های تسخیر شده را قانونمند . از غارت ثروت مستعمرات و بیگاری از مردم آن سرزمین ها چنان ثروتی بدست آمد که اهالی رم در ناز و نعمت زندگی می کردند ، او رم را با ساختمان های آجری تحویل گرفت و با بنا های مرمرین تحویل داد.

رم ، مهمترین شهر  در تاریخ اروپا

اگوست رم را آجری تخویل گرفت و مرمری تحویل داد .صلح رمی در دوره او با اشکانیان برقرار شد
اکتاو اوگست/محترم/
نخستین امپراتور رم .او مقام رهبری دینی را هم بر عهده داشت . پس از مرگ به خدایان پیوست .سنتی که پس از او ادامه یافت

اختراع بتن و سیستم آبرسانی توسط کانال های بتنی در سراسر امپراتوری بکار گرفته شد . امپراتوری رم بر خلاف رقبای شرقی اش از یک انسجام فرهنگی برخوردار بود و سیستم حقوق مدنی مدونی داشت که تا به امروز پایه حقوقی اغلب کشور های جهان است .  زبان لاتین به عنوان زبان میانجی در سرزمین های  امپراتوری رایج بود  .  رم بیش از پنج سده برتری اقتصادی و تجاری در سطح ” اور آسیا ” را در اختیار خود داشت و راه ها و پل های رمی جا بجای سرزمین های پهناور  امپراتوری را بهم متصل می گوست نه تنها پایگذار رم جدید بلکه بانی  شهر های مهمی در فرانسه ، اسپانیا و دیگر مستعمرات  هم بود ، جانشینان او راه اش را ادامه دادند  . پژوهشگران تاریخ در نقش یکتای امپراتوری رم در شهر سازی و راه سازی هم نظرند کرد . راه های زمینی و  دریای در بخش وسیعی از جهان تحت فرمان کارگزاران رم بود و تاراج سرزمین های دیگر در سیستمی نظام مند صورت می گرفت. هر چند رم در غرب بی رقیب بود ، اما در مرز های شرقی خود امپراتوری پهناوری وجود داشت که از تجربه سده ها در امر کشورداری برخوردار بود.

 

پادشاهی اشکانی :ادامه  تنش میان شرق و غرب

رویای اسکندر برای ایجاد یک حکومت جهانی بر پایه آمیزش  اقوام گوناگون از همان ابتدا محکوم به شکست بود .  پایه این اتحاد می بایست بر همزیستی اقوام یونانی و ایرانی استوار می شد .از همین روی اتباع یونانی ، چه سپاهی و چه غیر سپاهی به مناطق دور و نزدیک مهاجرت کردند . اما این کلنی ها بیش از اینکه عامل همزیستی باشد ، اهرمی برای حاکمیت جانشینان اسکندر(در ایران سلوکیان ) شد .آنها خود را در موقعیت برتر نسبت به اهالی بومی می پنداشتند و در دوران بعدی این روابط تنش آمیز و گاها به کشت و کشتار منجر شد. علیرغم دستاورد های فراوان هلنیسم  که محصول مشترک تجربه اقوام گوناگون در زمینه های متفاوت بود ،و از این منظر به پیشرفت بشریت خدمت فراوانی نمود،  اما در زمینه همزیستی ناموفق بود .در فلات ایران اشکانیان و در شرق مدیترانه فنیقی ها و یهودیان  با سلوکیان به مبارزه ای دائمی مشغول بودند .زمانیکه حملات امپراتوری رم هم از غرب آغاز شد سلوکیان که از هر سو زیر فشار قرار گرفتند،  ابتدا  شمال شرقی فلات ایران را به اشکانیان وانهادند و سپس با شکست های پی درپی از فلات ایران خارج شدند. پیشرفت اشکانیان موجب تقویت یهودیان شد و آن ها نیز با شورش مکابی به  استقلال رسیدند.  از دوره هخامنشیان  ،یونانی ها با ایران رقیب بودند ، اما با یهودیان دشمنی داشتند و این پایه مادی یک هم پیمانی دراز مدت میان یهودیان و حکومت های ایرانی شد  و در ادوار آینده بصورت دشمنی مشترک با رومی ها ادامه یافت . و پایه تقابل های فرهنگی و تمدنی  و حتی درگیری های نظامی تا به امروز بوده است . دشمنی و جنگ های  که  یک سو ی آن شامل امپراتوری های ایرانی و متحدان فنیقی و یهودی  آنها در شرق مدیترانه بود و در سوی مقابل یونان و سپس رم قرار داشت . تقابلی که با  پیدایش اسلام به  شکل جدیدی میان امپراتوری های مسلمان(اموی،عباسی و سپس عثمانی )با امپراتوری بیزانس و اروپا  ادامه یافت . جنگ های صلیبی ، جنگ های شبه جزیره ایبری  نمونه های بارز این کشاکش است .در دوره بعد از قرون وسطی غرب در این رویارویی دست فراتر را یافت و گویا هنوز در دو سوی “اروآسیا” نیروهایی در پی دمیدن به آتش این جنگ ها هستند که از خونابه زخم های دیرین تاریخی تغذیه می کنند.

جابجایی قومی در گستره “اورآسیا”

در سده نخست  جمعیت در غرب اروپا کم و پراکنده بود و جابجایی جمعیتی محدود و بیشتر با مقاصد سیاسی از سوی امپراتوری رم صورت می گرفت که شامل کلنی های نظامی و فرستادن اسرای جنگی به سرزمین های دور دست برای اجرای پروژه های نظامی و یا اقتصادی میشد .مرز های استوار امپراتور ی امکان نفوذ قبایل خارج از این محدوده را نمی داد.

از میان اقوامی که تسلط رومیان را بر نمی تافتند  یهودیان در مقاطع متفاوت مجبور به ترک سرزمین خود شدند .”سقوط یهودیه سال 76:بسیاری از یهودیان این سامان بسوی عربستان و و بین النهرین کوچیدند و پراکندگی قوم یهود از شرق تا غرب همه جا را فرا گرفت  .یهودیانی که به عربستان گریختند در شهر یثرب که بعد ها مدینه خوانده شد سکنی گزیدند.” عده ای نیز به اسکندریه رفتند ، شهری که در زمان اسکندر مقدونی شمار زیادی از هم کیشان آنها را پذیرا شده بود و محلات یهودی نشین متعددی داشت.

سرکوب مسیحیان و یهودیان در قلمرو امپراتوری رم ، شمار  بسیاری را بسوی سرزمین های پادشاهی اشکانی پناه آورند ، جایی که سنت تعامل مذهبی رایج بود و پیروان ادیان متفاوت مورد حمایت  پادشاهان اشکانی بود .  نصیبین (نزدیک به موصل امروزی) ، تیسفون ، شوش و همدان  بیش از دیگر شهر ها  پذیرای مهاجر یهودی و مسیحی بود . هر چند که در نیمه سده نخست با روی کار آمدن بلاش یکم ، سیاست مدارای مذهبی تضعیف شد اما فلات ایران همچنان پناهگاه پیروان ادیان مختلف باقی ماند.

در شرق ، اقوام چادرنشین آسیای مرکزی به ورود خود به فلات ایران ادامه می دادند و بخشی از آنها به سوی هند رفته و در آن سامان  سکنی گزیدند. در آنسوی اورآسیا، در سالهای پایانی سده یکم سپاهیان چینی بخشی از آسیای میانه را تحت تسلط خود درآوردند و بر فشار خود بر جابجایی اقوام چادرنشین افزودند.

تحولات اساسی  سده یکم

اگر در روزگار هخامنشیان شرق در  تحت حاکمیت یگانه آنها قرار داشت و در اروپا  دولتشهر های مدیترانه پراکنده بودند و رقیبی برای امپراتوری هخامنشی وجود نداشت ، در آستانه سده نخست این امپراتوری رم بود که قدرت فائقه جهان اورآسیا بود و از انگلستان تا جنوب مصر و از اقیانوس اطلس تا رود فرات را تحت فرمان خود داشت . با چین و هند روابط تجاری داشت و با اشکانیان روابط تنش زا.  این بار رم بود که برای محدود کردن رقیب با قدرت های همسایه اشکانیان همپیمان می شد ،ارمنستان و حکومت های هند و کوشانیان سفرایی برای معاهدات همکاری به رم گسیل می کردند.

محور دیگر تحولات گسترش ادیان فرا قومی  و توسعه آنها به سرزمین دیگر است : با گسترش راه های تجاری  دین بودایی به شرق فلات ایران راه یافت و از آن مسیر وارد چین شد  و در آنجا پیروان بیشماری یافت . دین زرتشتی هم علیرغم قومی بودنش در سراسر فلات ایران گسترش یافت و در همزیستی با دیگر ادیان تا میانرودان پیروانی برای خود پیدا نمود .در شرق مدیترانه مسیحیت نو پا تحت فشار پیروان یهود بود  و این هردو آئین  مورد سرکوب امپراتوری رم قرار داشت . رمی ها که خدایان اساطیری را از فرهنگ یونانی به عاریت گرفته بودند با  روی کار آمدن اگوست  ، کیش ستایش امپراتور را پذیرفتند . آیینی که جذابیت چندانی برای پیروانش نداشت و قادر به مقاومت در مقابل ادیان جهان روا نبود ، از همین رو   علیرغم مخالفت فرمانروایان ،میترائیسم و مسیحیت در قلمرو آن ها توسعه یافت.

 

 

گاهشمار سده نخستین

23- آغاز پادشاهی کوشانیان در شمال افغانستان و هند

53-58 تیرداد آز نجبای اشکانی  دومان شاهی  در ارمنستان بنیاد نهاد .

45 – اخراج یهودیان از رم

بلاش اول پادشاه اشکانی دستور جمع آوری  اوستا را می دهد. او با  رم عهد نامه صلح بست . در زمان او حمایت از ادیان غیر زرتشتی بسیار کاهش یافت.

70- تسخیر اورشلیم و ویران کردن دومین معبد یهودیان بدست سپاه رم

78 پادشاه کوشانی واقع در شمال هند در ضدیت با اشکانیان  هیئت از سفرایش  را به رم گسیل میکند.

91 سنت کلمان بعنوان  رئیس کلیسای  رم تعیین می شود

90-100 نگارش نهایی  انجیل ” لوک” و” ژان” به زبان یونانی

99 کنشکا پادشاه نامدار کوشان  هیئت جدیدی از سفرایش را برای اتحاد با رم در مقابل اشکانیان به رم روانه می کند .

…………………………..

پانوشته ها