فهرست
پیشینه
پس از فرمان مشروطه/1284خ- 1906م/ ،شور و هیجانی در ارکان ملت ایران پدیدار شد و هواداران جنبش با امید به چشم اندازی روشن برای کشور دست بکار تشکیل مجلس شدند. کنشگران انجمن ها و تشکل های صنفی و سنتی ، تجار ، زمینداران و روحانیون هریک نمایندگانی به مجلس فرستادند. مخبر السلطنه می گوید: “اولین لایحه ای که به مجلس رفت من بردم ( و آن )استقراض چهار صد هزار لیره از روس و انگلیس بود”! روسی که از ابتدا با جنبش مخالف بود و انگلیسی که با وجود پشتیبانی اولیه ، یک سال بعد ، در سال 1907 ، با روس برای تقسیم ایران ساخت.
شرایط اقتصادی چنان بود که امور کشور و دولت بدون قرض از روس و انگلیس نمی گذشت. نمایندگان مجلس سودای بازسازی دولت و اقتصاد کشور را در سر داشتند : شماری آشنا به تحولات جهانی ، پیرو ایده های جدید سیاسی شدند و خواستار تغییرات رادیکال با شیوه های انقلابی، دیگرانی راهکار های محافظه کارانه تری را پیشنهاد می کردند و برخی در لباس نمایندگی مجلس با استبداد گذشته همداستان بودند (و یا شدند).
افزون بر مشکلات اقتصادی، مشکل جدیدی هم در سپهر سیاسی ایران نمایان شد: شاه بیمار چندی پس از از امضای پذیرش مشروطه در گذشت و محمد علیشاه تاج بر سر نهاد .با او “تقویت مشروطیت مشکل بود ، به خصوص با تعلیمات روس”. در گیری مجلس با او بالا گرفت و زمانیکه میرفت گفتگو های مجلس و شاه به نتیجه برسد، بمبی به کالسکه شاه انداخته شد و مسیر رویداد ها را بسوی درگیری و سپس بمباران مجلس و حاکمیت استبداد صغیر پیش برد. در پی سرکوب و اعدام شماری از کنشگران مشروطه خواه ولایات، پرچمدار جنبش شدند و پس از مدتی با فتح تهران به دست مجاهدان و پناهنده شدن شاه به سفارت روس، مشروطه دوباره در مجلس سر بر آورد.
گزارش ایران
بر گرفته از کتاب “گزارش ایران” خاطرات مخبرالسلطنه هدایت*
شیوه نگارش او موجز و ساده است(تلگرافی). آثار با ارزش زیادی از او باقیمانده. برای آگاهی بیشتر به ویکی پدیا رجوع کنید
مجلس و دولت در چنگال مشکلات
“شاهِ سیزده ساله به مشایعت قزاقِ روس و سوار هندی و قزاق های ایرانی از زرگنده به سلطنت آباد آورده شد . روس و انگلبس سلطنت او را به رسمیت شناختند و عثمانی هم تبریک گفت. تا رسیدن او به سن بلوغ ابتدا عضدالملک و سپس ناصرالملک نایب السلطنه بودند” ص242. پنج سال بعد، تاج گذاری احمد شاه با آغاز جنگ جهانی هم زمان شد . مجلس سوم تازه گشوده شده و مستوفی الممالک*نخست وزیر بود.
در پی اخراج محمد علیشاه از کشور ، او به توطئه ادامه داد و با کمک برادرانش **دست به آشوب و جنگ در شمال و غرب کشور زد . “مجلس به ضبط اموال برادران شاه بعلت طرفیت با دولت رای داد” .. روس مخالفت کرد (به این بهانه)که اموال او در گرو بانک روس است . خزانه دار مدلل می کند که معزی الیه مقروض به بانک روس نیست…. سفیر روس به وزارت خارجه آمده به نام دولت خود خواستار رفع توقیف و عذرخواهی فوری شد… رئیس الوزرا و وزیر خارجه استعفا می کنند …. علم ” یا مرگ یا استقلال “به دست شاگردان مدارس بلند شد ودر شهر گردش کردند… سفیر روس منتظر است کابینه تشکیل شود و قطع مناسبات را اعلام بدارد.”284 دولت جدید نیمی از شرایط را پذیرفت، اما سفیر اطلاع داد ” به علت تاخیر قشون روس در خاک ایران پیاده شده است و دولت باید غرامت اعزام قشون روس به رشت و قزوین را هم به پردازد. در چهل و هشت ساعت می بایست جواب داده شود ، والا بر خسارت خواهد افزود و قشون پیش خواهد آمد “…..” در رشت زد و خورد بین اهالی و قشون روس اتفاق افتاد ، رئیس نظمیه را به دار زدند و ده نفر از محترمین را به روسیه تبعید کردند…. در روز عاشورا ثقت الاسلام ،صدیق الملک مدیر شفق، حاج علی دوافروش و بعض دیگر از معاریف را به دار زدند و 75 نفر از اهالی حکم آباد را کشته نعش آنها را از دار آویختند”.ص289
بی طرفی ایران در جنگ
“دولت بی طرفی اعلان کرده … سر تاسر ایران برضد روس و بالطبع انگلیس بر آشفت326 وُوُسطرف نامی، قنسول آلمان به شیراز آمده تحریکات می کرد …ترکیه وارد جنگ شد، علمای عتبات به مواففت ترک فتوی دادند …آخوند های محلی با هم همچشمی میکردند و بر تب انقلاب می افزودندص327
“قراداد 1907 در مقدمه، حفظ استقلال و تمامیت ایران را ،دولتین بر ذمه گرفته اند . ایران سه قسمت شده است:شمال به انضمام طهران تا اصفهان منطقه روس ، کرمان تا سر حد افغانستان و بلوچستان منطقه انگلیس، وسط منطقه بی طرف” ص 197
“توافقنامه بریتانیا -روسیه در سال 1915:
نظر انگلستان به ایران به عنوان کشوری حایل میان هند و روسیه و حمایت از حاکمیت ایران در آغاز جنگ تغییر کرد و خواستار تغییری در توافقنامه 1907 شد به گونه ای که منطقه بی طرف ایران جزو قلمرو بریتانیا قرار گیرد . اما روس ها هم خواستار حاکمیت بر اطراف شهر های اصفهان و یزد را داشتند ..به علاوه روس ها در طول جنگ امتیاز خط آهن آذربایجان ، کشتیرانی ارومیه ،مازندران و استرآباد را مطالبه می کردند. تلاشی برای روسی کردن مناطق جنوبی دریای کاسپین”مجموعه مقالات به کوشش صفا اخوان
“نایب السلطنه( ناصرالملک) موقتا به طهران آمده پس از تاجگذاری برگشت . دولت ایران اعلان بی طرفی کرد. روسیه در اتمام راه آهن جلفا به تبریز و شرفخانه تعجیل می کند و در کشیدن ایران به طرف خود سعی دارد…. ایران به روس اصرار دارد قشون خود را ببرد تا دیگران ( عثمانی) نیاید و بی طرفی محفوظ بماند. روس بر عده خود می افزاید… سفیر ترکیه سر کیسه را گشوده دل خلق می رباید ، روس و انگلیس سعی در جلب قلوب می کنند و فایده نمی برند”
فلاکت ایران
مملکت بی طرف، متخاصمین حمله ور، ادارات حیران ، مردم سر گردان
“حدود غربی ایران میدان زد و خورد ترک و روس است .سایر قسمت ها عرصه تحریکات انگلیس و آلمان . ترک ها به تبریز آمدند و به حمله روس برگشتند… در ارومیه بین مسلمان و نصرانی نزاع انداخته ان *** .روس غلبه می کند آسوری ها مسلمانان را می کشند ، ترک غلبه می کند مسلمانان آسوری را.
روسیه راه خود را به طرف بغداد صاف میکرد که به خلیج فارس برسد(آرزوی دیرین). انگلیس پیشدستی کرده بصره را متصرف شد…. ژاندارمری از رونق افتاده.انگلیس در صدد قوه جدیدی بر آمد و حاضر شد ماهی دویست هزار تومان برای تدارک قوه در تحت نظر خودش بدهد و روی این زمینه پلیس جنوب تشکیل شد.”332….” اگر ایران نه، لشگر داشت نه مالیه نه ادارات منظم، گناه از روس بود که مملکت را خراب می خواست تا از میان ببرد.”ص344
“سال (1294/1915قوای) روس ها قم و کاشان و اصفهان را سرکشی کرده به همدان رفتند، کرمان و فارس در فبضه انگلیس است .(در)کردستان و کرمانشاهان ترک ها هستند .همدان و خوزستان میدان جنگ است … در هیچ نقطه از دولت اثری نیست …قرار انگلیس با روس اینست که شمال قاین با روس باشد، جنوب آن با انگلیس.کارکنان آلمان همه جا انگشت تحریمشان در کار است ، حتی پنجه به افغانستان افکنده اند.ترک ها در تانی همدان آمدند ، بارتف به قزوین برگشت… اندیشه آمدن ترک به تهران وحشت در حوزه اروپائی انداخته احتیاطا خانم ها را به رشت فرستادند”
“امیر اعظم( وزیر جنگ) با حرارت در هیئت وزرا چهل هزار تومان فوری می خواهد که از اعتصاب قشون جلوگیری کند . شوستر**** مسجل می کند که هشتاد هزار تومان قسط برج قبل در هجره تاجری به امانت موجود است (یعنی حقوق قشون را نداده و به صراف سپرده)….سپهسالار تقاضا دارد در صرف عایدات عمومی اختیار بیشتری برای مصارف خصوصی او ملخوظ شود .سفیر روس قیمت تفنگ های کهنه ای را که به سفارش سپهسالار خریده و به دو برابر قیمت آنرا محسوب داشته و هنوز تخویل نداده،مطالبه می کند” ص272 “گزارش ایران”
شاه، مجلس ، دولت، مجاهد، مهاجر
“دو عاقل را نباشد کین و پیکار-نه عاقل می ستیزد با سبکسار
دو صاحبدل نگه دارند موئی—همیدون سرکش و آزرم جوئی
وگر از هر دو جانب جاهلانند – اگر زنجیر باشد بگسلانند.”
شاه
محمد علیشاه /سال1285/ : شاه می خواهد ناطقین و روزنامه نگاران دست از فحاشی بکشند. مجلس تقاضا می کند شش نفر در اطراف شاه نباشند ….شاه اجرای تقاضای خود را شرط قبول قرار می دهد و قرار می شود در زمان واحد هر دو امر مجری شود، روزنامه نگاران و نطاقین دست از بدگویی بر می دارند، شاه به وعده وفا نمی کند.ص218 شاه گفت”اجداد من به شمشیر مملکت را گرفتند ، من به شمشیر نگاه میدارم”…. محمد علیشاه در دوران دو ساله سلطنت خود همواره با مجلس و دولت در کشمکش بود
احمد شاه: ۲۵ تیر ۱۲۸۸ – ۹ آبان 1304. برخلاف پدرش، احمد شاه از قوانین مشروطه پیروی کرده ،کاندید های برگزیده مجلس را برای نخست وزیری می پذیرفت.هر چند در دوره فترت (میان مجلس دوم و سوم )، وثوق الدوله را به نخست وزیری گماشت و بدینگونه، زمینه برای قرار داد 1919 با انگلستان آماده شد، اما او در سفرش به انگلستان حاضر به تائید این قرارداد نشد. ملک الشعرای بهار می نویسد نایب السطنه (ناصرالملک) به شاه گفت : کار خودت را ضایع کردی. شاه پاسخ داد: ” اگر در سوئیس کلم فروشی کنم بهتر است تا در چنین مملکتی پادشاهی”. او مرد میدان آن روزگار آشفته نبود.
مجلس: جناح های سیاسی در مجلس و ترور رقبا در خیابان.
مجلس اول و دوم با وجود بی تجربگی، با شور و شور دست به کار تدوین قانون اساسی و قوانین جاریه شد. مردم انتظادت زیادی داشتند و امکانات اقتصادی ناچیز و ساختار اداری فرسوده و ناکار آمد بود . بزودی نمایندگان مجلس به جناح های گوناگون تقسیم شد ندکه در برخورد به یکدیگر از هیچ اتهامی پرهیز نمی کردند.روزنامه ها و انجمن ها هم به طرفداری از این و آن نماینده بر آتش التهاب می دمیدند تا جائی که کار به ترور رقبا انجامید.
مجاهدین: “دو دسته اند : انقلابی و اعتدالی. قتل سید عبداله بهبهانی را به انقلابیون نسبت میدهندو قتل میرزا علی محمدخان همشیره زاده تقی زاده را به اعتدالیون…… ستار خان و باقر خان اعتدالی اند ، یفرم انقلابی. ستارخان نظم و ترتیبی درکارش نیست. ستار خان پارک اتابک را سنگر کرده، از پس دادن اسلحه ابا داشت مگر این که کابینه تغییر کند. قوای دولتی(سردار بهادر و یفرم). ص254….کسان او(ستارخان) در دهات مالیات می گیرند و در شهر آشوب می اندازند.ص258و 256 …سانحه غیر مترقبه”…..بختیاری حریف دشمن و دشمن خزانه، ص275”
دو دولت: “در پی نزدیک شدن قوای روس به تهران بحث انتقال پایتخت به اصفهان پیش آمد 1293/1914م. شماری از مجلسیان و رجال سیاسی به آن سمت رفتند و قرار شد احمد شاه هم برود، اما به تقاضای دولت مرکزی ماند. مهاجرین مجبور شدند به سوی کرمانشاه بروند “مهاجرین حکومت موقتی در کرمانشاه تشکیل دادند.سلیمان میرزا معتقد بود که باید با برلن مستقیما روابط داشت.مدرس طرفدار اتحاد با اتحاد اسلام بود(عثمانی) دولت مرکزی مدعی بی طرفی .|
مهاجرین:در دوره سوم مجلس ، نزدیک شدن قشون روس به تهران موجب مهاجرت جدید از نمایندگان مجلس و رجال سیاسی شد . شماری در غرب کشور کمیته ملی و دولت موقت تشکیل دادند و برخی در برلن و استانبول با تشکیل انجمن ها در پی پشتیبانی آلمان و عثمانی بر آمدند.
وضع ولایات:
نایب حسین کاشی مدتی بود علم خودسری برداشته و تا حدود نائین و جندق و تون و طبس را معرض تاخت و تاز قرار میداد و حکومت کاشان و توابع بدون رای آن کاری نکنند.ص253. قشقایی ها : جنگ ژاندارم با قشقایی در فارس 308 .
آذر بایجان : تا پیش از انقلاب روس، بیشتر اغتشاشات از سوی سران برخی ایلات و دستجات محلی صورت می گرفت. اما پس از انقلاب اکتبر، با رویداد ها رنگ و بوی دیگری گرفت: ” ولوله بلشویکی ص354. شهرت مرام بلشویکی و تصّور اینکه دنیا بهشتی خواهد شد، ولوله در تبریز انداخت.گرجستان دم از استقلال می زند، باکو در اسلوب بلشویکی آذربایجان را مستقل ساخته. در ایروان ارمنی با ترک در جنگ است .روس قارص(شهری در آناتولی شرقی) را به ترکیه باز گذارده ، نخجوان تابع باکو است و راهش مقطوع…ترک ها بر ایروان چیره شدند، شهرت دادند که به تبریز حواهند آمد….طرف اردبیل و مشکین شهر تحریکات بلشویکی مستمر بود.ص358.لاهوتی در تبریز( 373) و مهمتر از همه قیام خیابانی که با مرگ او به سرانجام بدی رسید.” اما گردنکشی اسمعیل آقا سمیتقو که در طول جنگ از ارومیه تا سرحد عثمانی را تحت امر خود داشت ،سال ها به درازا کشید.” ص در شمال “جنگلی ها و بلشویک ها”ص
جنگ همه با همه
پایان جنگ بین الملل در 11 نوامبر سال 1918 و خلاصی از دست روسیه تزاری ، صلحی برای ایران به ارمغان نیاورد. کشور از همه سو ، از داخل و خارج در آشوب بود. دولت ها همچون گذشته عمر متوسطی در حد 5 ماه داشتند و در نبود بودجه و ساختار اداری مناسب و ارتش ملی، حتی از پرداخت حقوق کارمدان خود عاجز بودند تا چه رسد به اجرای طرح های عمرانی. قدرت دولت مرکزی از سوی گردنکشان سنتی و انقلابی تقریبا در تمامی ولایات به چالش کشیده میشد. “جنگ همه با همه” توده های مردم را از مشروطه نا امید و از دولت های زود گذر مایوس کرده بود. مردم در انتظار ناجی و شمار فراوانی از رجال سیاسی در پی یک “دیکتاتور منور الفکر” بودند.
پانویس
*مهدیقلی خان هدایت ملقب به مخبرالسطنه از رجال دوره قاجار و پهلوی بود. پدر بزرگش ادیب و شاعر و تذکره نویس و از اهالی طبرستان بود . پدرش محبرالدوله از بانیان پست در دوره قاجار و برادر بزرگش صنیع الوله از روسای مجلس اول قانونگذاری بود. هر دو برادر سخت دلبسته به ایجاد صنایع در کشور بودند،به گفته خودش از مشوقان نزدیک مظفرالین شاه برای امضای مشروطیت بود و در دولت های عصر قاجار، وزیر و یا والی ایالت های مهمی چون آذربایجان و فارس بود. در دوره پهلوی از 1306 تا 1312 نخست وزیر بود و کسانی چون محمد علی فروغی، علی فرزین(کلوب)، تقی زاده،مهدی فرخ، داور ،شیبانی(وحیدالملک) ازهمکاران کابینه اش بودند. او درسال 1334 خورشیدی در دروس قلهک در گذشت و در کنار کتابخانه هدایت به خاک سپرده شد
** شعاع السلطنه و سالار الدّوله برداران محمد علیشاه مخلوع بودند. محمد علیشاه با تذکره جعلی(تذکره محمد علی میرزا خلیل تاجر بغدادی بودص276) با پول و پشتبانی روس به ترکمن صحرا برگشت . او از شمال و برادرانش از غرب ایران (کردستان ، همدان ، کرمانشاه) مشکلات زیادی برای مشروطه خواهان ایجاد کردند.” مجلس برای کشنده محمد علی میرزا صدهزار تومان و برای سالارالوله و شعاع السلطنه هر یک 20 هزار تومان جایزه معین کردص 275)
منابع
برای آگاهی بیشتر به تاریخ اجتماعی این دوره به ” خاطرات حاج سیاح در ایران ” و همچنین “تهران مخوف” نوشته مشفق کاظمی مراجعه کنید.
سفرنامه حاج سیاح در داخل ایران، کتاب صوتی:
“تهر ان مخوف “