فهرست

بخش ششم: سفرنامه های اروپاییان در دوره صفوی

اصفهان نقاشی اوژن فلاندن سال 1840

 

پیشینه:

کشمکش اصلی این دوران میان امپراتوری توسعه طلب عثمانی و اروپا بود. از آنجا که سپاه عثمانی در سده 16 و 17 میلادی مجهز ترین و مقتدرترین  ارتش روزگار خود بود ، دولت های اروپایی در مقابل آن تاب مقاومت نداشتند و به ویژه اینکه دولت عثمانی از چند دستگی میان اروپاییان کمال استفاده را می نمود . قدرت های بزرگتر اروپا در پی متحدانی در شرق بودند تا نیروی عثمانی را پراکنده کرده و فشار رادر اروپا کاهش دهند .

در سده 15 اروپاییان با مسلح کردن سپاه اوزون حسن شاه قراقویونلو ها  به سلاح آتش زا ، کوشیدند که امپراتوری عثمانی را در مرزهای شرقی اش تضعیف کنند.”سفر های ونیزیان به ایران”در همین راستا انجام می شد . اما  امپراتور عثمانی اوزون حسن را شکست داد و کوشید با ابقای او در حاکمیت ، او را دست نشانده خود نماید . با  قدرت گرفتن شاه اسماعیل تسخیر سرزمین های تحت حاکمیت قره قویونلو ها ، آناتولی شرقی ، ارمنستان و گرجستان و بخش وسیعی از فلات ایران به زیر چتر حاکمیت شاه صفوی افتاد .اروپاییان در چهره این شاه جوان ، یک متعصب شیعی  و دشمن کینه توز ی برای عثمانی یافتند و در صدد تقویت نظامی او بر آمدند ، اما سران قزلباش استفاده از سلاح های گرم را  خلاف دلاوری ودون شان  خود دانسته و  موجب شکست سخت در جنگ چالدران  و تسخیر تبریز به دست  عثمانی ها شدند.  هرچند قزلباش ها آذربایجان را، بازپش گرفتند ، اما جانشین شاه اسماعیل ،به دلایل اعتقادات مذهبی چندان روی خوشی به اروپاییان نشان نمی داد و  دامنه روابط با اروپا محدود ماند. بر خلاف شاه تهماسب که سفرای مسیحی اروپایی را نپذیرفت و حتی به دستور او “بر پشت سر این کفار خاکستر پاشیدند” ، شاه عباس هر چه در توان داشت در جلب کشور های اروپایی به خرج داد تا از گسترش عثمانی بسمت شرق جلوگیری نماید.

 

 

سیمای شاه عباس همچون  بانی سیاست خارجی نوین ایران در گزارشات سفر اروپاییان .

شاه عباس برادران شرلی را در تجهیز سپاه به کار گرفت ، بدون اینکه استقلال سیاسی ایران خدشه دار شود

به راستی شاه عباس به اهمیت روابط خارجی پی برده و می کوشد روابط ایران را با همه کشور ها و به ویژه با  حکومت های اروپایی گسترش  دهد.و برخورد او به سفیران و حتی سیاحان اروپایی در همین راستا بود .آنان از بدو ورود به ایران مهمان شاه قلمداد می شدند و اغلب به دستور شاه و به هزینه مردم! با دست و دل بازی پذیرفته می شدند . سیاحانی که برای رسیدن به ایران از سرزمین های عثمانی گذر کرده بودند ، همگی از باج  گیری ماموران و برخورد غیر دوستانه اهالی گلایه می کردند ، در حالی که پس از ورود به ایران  در امنیت کامل در گوشه و کنار ایران سفر نموده و از مهمان نوازی مردمان آن تمجید فراوان کرده اند.  البته  این مهمانان شاه تحت نظر عوامل حکومتی بودند. چون  سفرا و سیاحان عموما ، مردمانی دنیا دیده و با تجربه بودند، برای کسب پشتیبانی شاه ،از همان  ابتدای ورود همچون رعایای  شاه با او برخورد می کردند. شاه نیز با از هیچ خدمتی به آن ها  خودداری نمی کرد و خواستار  مشورت با آن ها  در امور سیاسی ،نظامی و اقتصادی بود.

 

جنگ با عثمانی

صفوی و عثمانی
اتحاد با اروپا بر علیه عثمانی

انگیزه اصلی  سفیران و سیاحان در این دوره ، جلب همکاری پادشاهان صفوی در مقابله با توسعه طلبی امپراتوری عثمانی  در اروپا و سواحل مدیترانه بود. پیدایش یک حکومت شیعه در شرق امپراتوری عثمانی برای اروپا یک موهبت الهی محسوب می شد. کوشش های اروپا برای تجهیز صفویان به سلاح گرم و توپ ، تا پیش از آمدن برادران شرلی به ایران در زمان شاه عباس عملا بی نتیجه مانده بود. “این دو برادر  با هیئتی مرکب از 25 تن  انگلیسی  به ایران آمدند” صص و  سرپرست هیئت ، سر آنتوان شرلی آنچه  در سپاهیگری در دانشگاه آکسفورد آموخته بود در خدمت سپاه ایران قرار داد و سپاه سوم ایران که تماما به سلاح گرم و توپخانه مجهز بود به سپهسالار گرجی تبار  ایران ، الله وردی خان سپرده شد.

آنتون شرلی چنان مورد اعتماد شاه بود که برای جلب همکاری  سران حکومت های اروپایی به کشور های آلمان ،لهستان،انگلستان، اسپانیا و ایتالیا و دوک نشین روسیه گسیل شد. شاه برادر کوچکتر او ، رابرت را همچون گروگان  در دربار نگه داشت . او نیز به نوبه خود به نوسازی سپاه و شرکت مستقیم در جنگ دست یازید و در جنگ با عثمانی ها در سال های 1013و1014 ق … در راس سپاهی با شمار اندک با قشون عظیم عثمانی جنگید و دو بار در جنگ در برابر عثمانی پیروز شد و مورد تفقد شاه قرار گرفت .

در جلد دوم کتاب “زندگانی شاه عباس” شرح مفصلی از سیاست او در بکارگیری روابط بین الملل  در جهت منافع ایران می خوانیم. عهد نامه های نگاشته شده با دول اروپایی از پرتغال و اسپانیا گرفته تا هلند و انگلستان، همگی نشان از استقلال رای شاه عباس و احترام متقابل دو سوی معاهدات است. فرستادن برادران شرلی به عنوان سفیر شاه  ایران، هرچند نشانه عدم وجود ساختار” دولت” در ایران است اما آنها حاملین دستورات و خواسته های شاه عباس بودند و هیچ اختیاری خارج از آن نداشتند.

اصفهان پل های زاینده رود
نقاشی دولا واله

 

سفرنامه پیترو دلاواله نیز حاکی اطلاعات گرانقیمتی در همین زمینه است. او به روشنی می گوید “همیشه میل داشته ام که به ترک ها صدمه عظیمی وارد آورم…  مسافرت من به ایران به این قصد انجام شد که خدماتم را در اختیار پادشاه این کشور بگذارم و در جنگ علیه ترک ها شرکت کنم”صص152 سفرنامه. او چندین بار طرحش را در این زمینه مستقیم و غیر مستقیم به گوش شاه عباس میرساند :”قصد من این است که ایرانیان را با قزاق های ساکن لهستان ، به خصوص آن دسته که در ساحل دریای سیاه به سر میبرند،متحد سازم…تعداد جنگجویان آنها به شش هزار میرسد و می توانند دریای سیاه را از دست عثمانی ها به درآورند” صص153 همانجا. و برای تشکیل اتحادی  گسترده تر می گوید:” قسمتی از خاک گرجستان بین ایران و قزاق* ها فاصله انداخته، و من میدانم که فرمانروایان گرجی این منطقه همه مسیحی هستند و به کمک شمشیر آنان(قزاقها) می توانند خود را از گزند ترک ها در امان نگه دارند.صص 155. او با شاه عباس چندین بار  در باره لزوم اتحاد میان ایران و کشور های اروپایی گفتگو می کند در صفحه 203 همین کتاب می خوانیم ” شاه گفت : تنها اوست که مجدانه با ترک ها می جنگد و اگر او نبود ، ترک ها تا رم پیش رفته بودند.” و او هم به شاه یاد آوری میکند ” ما در مجارستان جنگ پر ثمری با ترک ها کردیم که باعث شد شاه با استفاده از موقعیت شهر تبریز و سایر شهر های آذربایجان را که اکنون یا غرور از آنها صحبت می کند ، پس بگیرد” صص 203 در همین راستا طرح پیشنهاد دیگری هم به شاه عرضه مینماید، مبنی بر درخواست از اسپانیا برای تسخیر دریای سرخ و بستن راه تجاری بر عثمانی . طرحی که شاه عباس در نامه خود  مصرانه  از پادشاه اسپانیا در خواست میکرد و به سفیر اسپانیا  تاکید داشت که در این صورت سپاهیان شاه همزمان از شرق به عثمانی حمله ور خواهند شد. هر چند که این نقشه ها عملی نشد، اما گواهی است بر  جایگاه ژئوپلیتیک ایران را در روابط بین الملل آنروزگار.

قزاق ها اثر نقاش روس رپن

* از آنجا که نیروهای قزاق در تاریخ معاصر ایران هم حضور داشته اند، آشنایی با این قوم مفید به نظر می آید ، بویژه اینکه او اطلاعات دسته اولی را برای خواننده ایرانی بیان می کند: به گفته دولا وله قزاق ها در فاصله میان دریای سیاه تا لهستان زندگی می کنند و تابع پادشاه لهستان بودند. آن دسته ای که در اطراف” کریمه “و کرانه شمالی دریای سیاه هستند، در چادر های خود در مصب رودخانه ها و در مناطق باتلاقی زندگی می کنند و با قایق های کوچک خود (شمار آنها بستگی به فصول سال از 200 تا 500 میرسد) بر دریای سیاه حکومت می کنند و کشتی های تجاری و به ویژه نیروی دریایی عثمانی را به ستوه می آوردند  قزاق ها فرمانده کل قوای دریایی امپراتوری( کیهالا، مسیحی تبار)  را شکست دادند و بار ها  بنادر جنوبی ، از جمله طرابوزان را هم تسخیر کرده اند و ادعا میکردند که در صورت کمک شاه ایران پایتخت عثمانی را هم تسخیر خواهند نمود! این قوم از مردان روستایی و شهری تشکیل شده که خانواده ندارند و زن هایشان را از دیگران به غنیمت میگیرند و اغلب آنها را مجددا می فروشند.واژه قزاق در پارسی به دو گروه اطلاق می شود : به مردمان کشور قزاقستان ، که ترک تبار هستند . گروه دوم  ساکن شمال دریای خزر و دریای سیاه بوده ، مرکب از اقوام اسلاو و مغول و ترک و تاتار پدید آمده بودند و پیروان ادیان مختلف بوده و از طریق راهزنی روزگار می گذرانند. در سده های بعدی، روسیه تزاری این افراد را در خدمت خود گرفت و سپاه قزاق نقش موثری در ناحیه دریای سیاه و ایران دوره قاجاریه داشت . پس از انقلاب بلشویک در 1917 ، شماری از قزاق ها به ایران پناهنده شدند و گویا در محله ای در شهر بابل  سکونت گزیدند. سرنوشت این افراد سوژه تز دکترای خانمی است که نام ایشان را فراموش کرده ام. برای آگاهی بیشتر  نگاه کنید به”زندگانی شاه عباس ” ، جلد دوم صص1089 .

 

 

اصفهان کلیسای جلفا

شماره گزارشات اروپاییان از دوره صفوی نسبت به اعصار دیگر بی همتاست . انگیزه آنها برای سفر به ایران متنوع  است : شماری از آنها ، چنان که گفته شد در پی ایجاد اتحاد با شاه صفوی بر ضد عثمانی بودند. وبرخی برای درخواست بهبود شرایط زیست و کمک به  هم کیشان مسیحی خود به مشرق زمین می آمدند. گروهی هم برقراری روابط تجاری با ایران را داشتند و اما آنچه برای همه این مسافران مشترک بود، اشنایی با تمدنی بود که آوازه آن به صورت افسانه در اروپا در میان نخبگان رایج بود و حال و هوای جستجوگری ویژه دوره رنسانس بود که اشتیاق شناخت “دیگری “را در سرهای پر شور این ماجراجویان می افزود  و آنها را به سوی سرزمین های ناشناخته روان می کرد.  گزارشات شماری از این مسافران  مهم ترین منابع تاریخی,جغرافیایی، مردم شناسی و شناخت هنر و آداب و رسوم مردم ایران است . ژان شاردن در ده جلد کتاب خود گزارشی دقیق و روشن  نه تنها از جامعه دوره صقوی، بلکه از آب و هوای و میوه جات و گیاهان  این سرزمین ارائه می نماید. مسافر دیگری که در این زمینه نگاهی دقیق دارد پیترو دلاواله است . این هردو سال ها در رکاب شاهان صفوی بوده اند و از رمز و راز دنیای دیوانخانه و حرمخانه باخبر.اما  آنچه در نوشته همگی این مسافران مشترک است تمجید از هوای خوش و پاک  ایران است ! تصویری که برای مردم امروز ایران غریب می نماید.

در بیشتر این سفرنامه های به جشنهای ایرانی  اشارتی رفته که در اینجا  به کوتاهی به چگونگی برگزاری جشن نوروز و جشن  آب پاشان  پرداخته می شود .

نوروز:“پس از بار عام نوروز، شاه به تماشای آئین بندی و چراغان می رفت . جشن نوروز غالبا از سه روز تا هفت شبانه روز دوام می یافت. از جمله در سال 1018 ق با آنکه جشن

نوروز مصادف با ماه محرم شده بود ، به فرمان شاه عباس هفت شبانه روز جشن نوروزی گرفتند و بر سر پل گلریزان کردند”صص  408 فلسفی .

جشن آبریزان: ” یکی دیگر از تفریحات شاه عباس شرکت در مراسم آب پاشان ، یکی از جشن های باستانی پیش از اسلام بود. اگر شاه در اصفهان بود مراسم در کنار زاینده رود و اگر در گیلان یا مازندران بود در کنار دریای خزر صورت می گرفت ” صص 399 فلسفی. و دولا واله می نویسد ” ..شاه از سفیران خواهش کرد که طرف عصر روی پل زنده رود بروند..و در کنار رودخانه همگی به درون آب می روند و بر سر و روی یکدیگر آب می پاشند.و برای اینکه این کار را بهتر انجام دهند هر یک ظرفی همراه می آوردند..”

چو هر سال روز نخستین مهر—– بر  افروزد      از برج  خرچنگ   ،چهر

بود آب باشد  به  رسم  عجم—- که کسری شگون کرده بوده است و جم

شهش نیز نیکو شمردی به فال —- به امرش  شدی جشن  آن  روز  سال

 

منابع

*روابط با غرب در دوران صفویه صص100تا 124: ایران عصر صفوی . راجر سیوری .کامبیز عزیزی .نشر مرکز .

رفتار با بیگانگان  :  زندگانی شاه عباس جلد دوم صص753تا1171

به دستور شاه عباس ، برادران شرلی سپاه ایران یا به سلاح گرم مجرز کردند