فهرست

1/روسیه تزاری

جنگ جهانی اول و پیدایش خاورمیانه جدید نتیجه یک روند تاریخی بلند مدت بود که قدرت های بزرگ سده نوزدهم در آن نقش بسزایی داشتد . از اینرو آشنائی اولیه با جایگاه بازیگران اصلی این دوره ، به فهم توازون قوا، چرائی وچگونگی رخدادها در خاورمیانه کمک می کند.

گسترش روس مسکو (قرمز) تا امپراتوری روسیه در زمان کاترین دوم 1796

گاهشمار :

1796 – به فرمان کاترین دوم یورش نظامی تلافی جویانه به پارس (ایران) از شمال شرقی گرجستان آغاز شد. کاترین در نوامبر همان سال درگذشت. جانشین او پسرش پل اول به زودی کشته شد و فرزندانش الکساندر اول امپراتور روسیه شد.

1804-1813 جنگ های روس و ایران که به عهدنامه گلستان منجر شد و ماورا قفقاز از ایران جدا و به روسیه واگذار شد

1905 جنگ روس و عثمانی در شرق اروپا بر سر دلماسی (رومانی بعدی) و مولداوی

1807- شکست روسیه در شرق اروپا . قول همکاری ناپلئون به روس ها در برابر عثمانی.

1808 یورش روس ها به فنلاند و تسخیر آن

1812 یورش ناپلئون به روسیه و تسخیر مسکو . ارتش فرانسه مجبور به عقب نشینی همراه تلفات سنگین شد

در همین سال عهدنامه بخارست به جنگ های روس و عثمانی پایان داد.

1825- مرگ الکساندر اول از تیفوس ، نیکلای اول با سختی جانشین او شد .

1826-1828 جنگ های روس و ایران که منتهی به عهد نامه ترکمنچای و واگذاری بخش های جدیدی از قفقاز به روسیه شد.

1823-29 جنگ روس و عثمانی که منجر به واگذاری کناره شرقی دریای سیاه به روس ها شد.

1831 تسخیر ورشو به دست روسها

1853 جنگ کریمه : فرانسه و انگلیس به پشتیبانی عثمانی ارتش روس را از منطقه بیرون کردند. در طول این جنگ نیکلای اول درگذشت و الکساندر دوم جانشین او شد

1860 یورش روسیه به چین و گسترش مرز دو کشور به رودخانه آمور/ عشق/.

1861 الغای سرواژ

1862 فروش آلاسکا به ایالات متحده آمریکا.

1870 یورش روسیه به آسیای مرکزی و تسخیر خانات بخارا و فرغانه . در سال 1881 خانات خوارزم هم به خاک روسیه افزوده شد.

1876 پیدایش گروه انقلابیون ” زمین و آزادی”

1878 جنگ روس و عثمانی که به معاهده سنت استفانو منتهی شد و کشور های “اسلاو” ، سربی ، مونته نگرو، کرواسی، رومانی، و بلغارستان به استقلال دست یافتن.

1881 ترور الکساندر دوم بدست شاخه نظامی سوسیالیست های انقلابی و جانشینی الکساندر سوم به جای پدر .

1894 مرگ الکساندز سوم و جانشینی نیکلای دوم

1899 نخستین کنگره حزب سوسیال دموکرات روسیه .حزب مارکسیست.

امپراتوری روسیه در سال 1905

1900 یورش روسیه به 64 روستا در چین و اخراج ساکنان آن .

1904-1905 جنگ روس و ژاپن که با شکست روسیه پایان یافت

1905 – انقلاب روسیه که به تشکیل مجلس ملی “دوما” و رفرم های اجتماعی – سیاسی منجر شد.

روسی کردن فنلاند و جایگزین کردن زبان روسی به جای زبان بومی/ رو سیفیکسیون.

منبع” گاهشمار یونیورسال”https://www.kronobase.org/chronologie-categorie-Russie.html

جنگهای روس و ایران

در دوره پطر کبیر **ارتش روسیه به فرماندهی شخص امپراتور به کرانه های جنوبی دریای کاسپین یورش برد، اما در دوره کاترین دوم ، یورش های روسیه به جدا کردن نخستین بخش از سرزمین های قفقاز انجامید/1798م/ و شکست سپاه قاجار موجب تسخیر سرزمین های گرجستان و ارمنستان و داغستان آران شد که به موجب عهدنامه های گلستان/1813 و ترکمنچای/ 1828.م/این سرزمین ها به روسیه تزاری واگذار شد . در یک سری جنگ های بعدی ، این بار در آسیای مرکزی ، خانات فرغانه و بخارا و خوارزم هم بدست روسها افتاد و حتی سپاه روس به هرات هم چشم داشت که به دلیل فشار رقیب( انگلیس) روس ها از پیشروی باز ماندند.

جنگ های روس و عثمانی

روس ها در چندین جبهه با عثمانی در گیر بودند: اروپای شرقی ، دریای سیاه و تنگه بسفر و داردانل* و شرق مدیترانه ،و سرزمین های قفقاز.

(* در طول جنگ جهانی اول در سال 1915، روسیه یکی از اهداف جنگ را الحاق کنستانتینوپل و کنترل داردانل اعلام کرد ص5 گاهشمار یونیورسال ص 5)

روسیه و داردانل/از کتاب جاده ابریشم.ص 380 : روس ها از حضور آلمان در عثمانی بسیار  نگران بودند .ترس آنها نه تنها  نظامی  بلکه اقتصادی هم بود ، چرا که تنگه داردانل اهمیت ویژه در حیات اقتصادی و سیاسی روسیه داشت. بیش از  دو سوم صادرات روسیه از این تنگه می گذشت از جمله اینکه  پیش از آغاز جنگ اول  نزدیک 90درصد صادرات گندم که در بندر اودسا و سباستو پل  بار گیری می شد، می بایست از این تنگه می گذشت. ایده تسخیر تنگه داردانل  چندین بار در سده های گذشته به یک هدف استراتژیک روسیه بدل شده بود  اما در پایان سال 1912 در طول جنگ های بالکان بود که نقشه ای برای تسخیر شهر  استانبول طرح شد .  این برنامه اجرایی نشد  زیرا  آلمان  مدرنترین تجهیزات دریایی را در اختیار عثمانی قرار داده بود و به گفته منابع نیروی دریایی روس ، در سال 1914 برتری  عثمانی  در دریای سیاه نسبت  روس 6 بر 1بود . آلمان با پیگیری در تلاش برای گسترش سرزمین های تحت الحمایه خود در شرق بود. در برابر آلمان قدرتمند ، روس ها به متحدینی چوی انگلستان و فرانسه نیاز داشتند  اما آنها نیز با تسخیر استانبول توسط روس ها مخالف بودند .

جنگ کریمه 1853

در پی تسخیر شبه جزیره کریمه توسط روسیه،ناوگان فرانسه و انگلیس برای حمایت از عثمانی راهی دریا سیاه شد و به روسیه اعلان جنگ داد.

در مقابل ارتش پرشمار اما غیر مجهز روسیه ، انگستان نیروی دریای مدرن و فرانسه نیروی زمینی کار آزموده ای در اختیار داشت. عثمانی هم 200 هزار سرباز زیر فرمان داشت ، اما سربازانی که حقوقشان منظم پرداخت نمی شد و سرکردگان فاسد و رشوه خوار که آنها را فرماندهی می کردند . با این حال ارتش عثمانی در زمینه محاصره تجربیات با ارزشی داشت که در جنگ کریمه مورد استفاده قرار گرفت. ارتش فرانسه و انگلیس در 40 کیلومتری سپاستوپل پیاده شدند و پس از چند یورش بی نتیجه ، شهر را محاصره کرد و پس از چندین ماه فشار بر شهر در تاریخ 11 سپتامبر ، شهر به تسخیر آنها در آمد . ارتش روسیه مجبور به عقب نشینی شد ، هرچند طولی نکشید که روس ها به منطقه بازگشتند.

جنگ های روس و کشور های اروپایی

در سال 1912 ناپلئون به فرانسه یورش برد و مسکو را تسخیر کرد . در طول اقامت ارتش فرانسه در مسکو بخشی از این شهر در آتش سوخت و در نهایت ارتش ناپلئون مجبور به عقب نشینی مرگباری از روسیه شد. در ادامه این جنگ ، ارتشی مرکب از شماری کشورهای اروپای به فرانسه یورش بردند. و الکساندر اول امپراتور روسیه در راس این سپاه در شهر پاریس رژه رفت.

روسیه در چند نوبت لهستان را تسخیر و این کشور با دیگر قدرت های اروپایی تقسیم کرد . روسیه فنلاند را هم اشغال نمود.

جنگ با ژاپن 1905 / راه آهن ماورای سیبری

روسیه پس از تسخیر قفقاز و خانات آسیای مرکزی ، پیشروی بسوی شرق را با ایجاد راه آهن ماورای سیبری را با یاری فرانسه آغاز نمود. هدف این اقدام دسترسی به آبهای اقیانوس آرام بود ، اما چون بنادر روسی در دریای ژاپن در زمستان بعلت یخ بستن آب عملا بی ثمر می ماند روسها به آبهای گرم شبه جزیره کره و حتی بندر “پرت آرتور” در خاک چین چشم داشتند . از سوی دیگر ایالت های شمالی چین و به ویژه بخشی از ایالت منچوری را تسخیر نمودند . کشور گشایی روس ها با منافع ژاپن تضاد داشت .

ژاپن که اواسط سده نوزدهم با هدف گسترش سرزمین هایش ، دست به مدرنیزاسیون ارتش خود زده بود ، با شعار اخذ تکنولوژی غربی و حفظ سنت ژاپنی ، به صنعتی کردن کشور اقدام کرده و سیاست گسترش حوزه امنیت و گسترش حوزه وسیع تر نفوذ را در پیش گرفت و در زمینه روابط بین الملل به فعالیت چشمگیری دست زد که توافق با روسیه در سال 1895 برای تقسیم جزایر دریای ژاپن از یک سو و توافق با ایالات متحده آمریکا در اقیانوس آرام از سوی دیگر ، نماد هایی از این سیاست بود .( ژاپن در قبال به رسمیت شناختن نفوذ آمریکا در فیلیپین ، حاکمیت بر شماری از جزایر اقیانوس آرام را به دست آورد 1874). اما امپریالیزم نو پای ژاپن تایوان را در گذشته اشغال کرده بود و برای مدتی سرزمین کره را زیر فرمان خود داشت . ژاپن هم به پورت آتور چشم داشت و خواهان تسخیر منچوری بود.

از سوی دیگر سرزمین های گسترده امپراتوری در حال احتضار چین ، اشتهای کشور های امپریالیستی را برای تصاحب این سرزمین ها تحریک می کرد و علاوه بر روس و ژاپن ، دیگر قدرت های امپریالیستی چون انگلیس و فرانسه و آلمان و آمریکا هر یک برای خود مناطق نفوذی در چین دست و پا کرده بودند . در برابر این مداخلات ، در چین جنبش بوکسورها با تمایلات شدیدا ناسیونالیستی و نژاد پرستانه، دست به شورش زد که با اقدام مشترک همه کشور های دارای منافع در چین روبرو شد . اما سرکوب خونین بوکسورها ، از اشتهای کشور های امپریالیستی نکاست و رقابت میان آنها همچنان شدت گرفت .

از آن میان ، روسیه و ژاپن که هریک خود را قدرت فائقه آسیا میدانستند ، علیرغم همکاری در سرکوب بوکسورها ، مدعی امتیازات جدیدی بودند: روسها موفق شدند کره را تسخیر نمایند و امتیاز راه آهن به پرت آرتور را از دولت چین بدست آورند . به ویژه اینکه چشمداشت ژاپن به این بندر،خشم امپریالیستهای اروپایی را هم برانگیخته بود و موجب اولتیماتم آنها و عقب نشینی ناوگان دریایی ژاپن شد . اما ژاپنی ها به تقویت نیروی دریایی خود شتاب بیشتری دادند و در این راه از کمک انگلیس بهره فراوان بردند . انگلستان که درگیری روز افزونی با روسیه در آسیا داشت ، افسران نیروی دریای ژاپن را آموزش می داد و به مدرن کردن ناوگان ژاپن کمک میکرد و به ویژه دست ژاپن را در رویارویی با روسیه باز گذاشت.

با اطمینان از عدم مداخله غرب ، ژاپن در گیری های جدی در سال 1904 میان ژاپن و روسیه آغاز گشت . هرچند روسیه با 170 میلیون جمعیت و در اختیار داشتن بزرگترین ارتش جهان خود را در جایگاه قدرت مسلط آسیا می دانست ، اما دوری از پایگاه های لجستیکی و سیستم عقب مانده ارتش روسیه در مقابل امپریالیزم نامجوی ژاپنی تاب مقاومت نیاورد : ناوگان بزرگ دریایی روسیه از همان آغاز حرکتش از دریای بالتیک یک کشتی انگلیسی را به اشتباه به توپ بست و هر چند انگلستان از جنگ پرهیز کرد اما اجازه عبور از کانال سوئز را نداد و ناوگان روسی مجبور شد افریقا را دور بزند و هزاران کیلومتر مسیرش را دور کند تا بالاخره بعد از شش ماه به نیرو های دشمن نزدیک شود و در جنگی تدارک ندیده بیشتر ناوگان خود را در مقابل نیروی دریای کوچک ،اما مدرن و کارآزموده ژاپن تن به شکست دهد. جنگ در خشکی هم نتیجه بهتری برای ارتش تزاری نداشت . پس از نبرد های پر شمار جبهه ای /که پیش درآمدی بر نبرد های مرگبار جنگ جهانی در اروپا بود / دو ارتش در هوایی زیر 20 درجه سانتیگراد در جنگی سرنوشت ساز با یکدیگر روبرو شدند و سربازان ژاپنی با حملات مستیقم جبهه رقیب را شکافتند و با وجود شمار تلفات زیاد بر روسها پیروز شدند.

بدین ترتیب روسیه که مدعی نمایندگی”نژاد سفید” متدین مسیحی ومتمدن بود ، در برابر آسیائی های عقب افتاده از پا در آمد و این رخداد آغاز بیداری اژدهای فرو خفته در آسیا بود.

نتایج جنگ برای دو طرف :

پس از جنگ ،با پادرمیانی ایالات متحده عهدنامه ای تدوین شد که از بندهای مهم آن خروج هر دو کشور از منچوری و واگذاری این سرزمین به چین بود، هر چند این تبصره ژاپن را از رویای تسخیر منچوری دور کرد و نهایتا جنگ 90 هزار کشته و 165 هزار زخمی برای ژاپن برجا گذاشت با این حال این جنگ یک رخداد مهم برای بنیاد ژاپن نوین محسوب می شود و نمایانگر پیدایش یک قدرت جهانی در شرق آسیا بود که با اقتصادی شکوفا و نیروی دریایی بی همتا خواستار سرزمین های گسترده تر در شرق آسیا بود .روسیه راه آهن سیبری و پرت آرتور را رها کرد و کزه تحت حمایت ژاپن قرار گرفت چشمداشت امپریالیستی ژاپن به کره و چین زمینه ساز نقش این کشور در در جنگ جهانی دوم بود.

اما شکست امپراتوری بزرگ روسیه، با ارتشی شش برابر پرشمار تر از ارتش کشور کوچک ژاپن ، سرآغاز زمین لرزه های سیاسی و اجتماعی در روسیه بود: آمریت نظام تزاری به چالش کشیده شده بود و چند هفته ای نگذاشت که شورش در شهر های بزرگ آغاز شد.

تسخیر سرزمین های جدید در سده نوزدهم وسعت امپراتوری را بیش از پیش افزایش داد.نیکلای دوم بر 120 میلیون ***اهالی در سرزمین های گسترده امپراتوری روسیه فرمانروایی میکرد. بیش از 70 در صد باشندگان روستائی بودند علیرغم الغای سرواژ زندگی در فقر و بیکاری بسر می بردند . درصد بیسوادان بسیار بالا و میزان مرگ و میر کودکان بیش از 18 در صد بود. با وجود منابع غنی در سرزمین های تسخیر شده و نیروی کار وافر و ارزان ، هنوز مناطق صنعتی به اوکراین ، سنت پترزبورگ و مسکو و چند شهر محدود می شد. حکومت تزاری توده های بی زمین را بسوی مناطق جنوبی در کناره رود ولگا و سیبری در کلونی های جدید ساکن میکرد . راه آهن ماورای سیبری که با سرمایه فرانسوی تاسیس شده بود به گسترش این کلونی ها و شهر های تازه تاسیس کمک شایانی نمود.با وجود منابع طبیعی بسیار غنی ، نیروی ارزان کار و جذب سرمایه گذاری خارجی گویا طبقه حاکم کشور بیشتر در پی کشورگشایی و بهره بردن از دهقانان فقیر بود تا ایجاد یک جامعه مدرن .ساختار کهنه سیاسی حکومت بر نقش مذهبی تزار همچون حامی مذهب ارتدکس و پدر مردم اسلاو تکیه داشت و بر توده های دهقانان و اهالی غیر اسلاو فرمان میر اند و این سوژه های فرمانبر افزون بر خدمات بی مزد به طبقات حاکمه ، بخش عمده سربازان بزرگترین ارتش جهان را تشکیل می دادند که نه آزموده بودند و حقوق چندانی دریافت میکردند . از آنها چون گوشت دم توپ استفاده میشد ، جنبش “زمین و آزادی ” در نیمه دوم سده نوزدهم بر همین زمینه پا گرفت. سوسیالیست های انقلابی روس بزودی به دو دسته سیاسی میانه رو و شاخه نظامی تقسیم شد . دسته دوم عامل ترور امپراتور در سال 1981 و ترور های چند تن از مقامات لشکری و کشوری شد. در همین دوره احزاب لیبرال و دموکرات و به ویژه حزب مارکسیستی سوسیال دموکرات روسیه هم ایجاد شد . با پیدایش این احزاب در متن شورش های دهقانی و اعتراضات زحمتکشان شهری زمینه انقلاب 1905 فراهم شد.

انقلاب 1905 .

شمار کارگران را در این دوره 3 میلیون گفته اند “گاهشمار یونیورسال” که در برابر جمعیت دهقانی بسیار کم شمار بود و از همین روی نیروی پایه ای انقلابات روسی دهقانان و سربازان بودند، هر چند که طبقه نوپای کارگر به دلیل سازماندهی بهتر در انقلاب 1917 نقش مهمی داشت.اما جرقه انقلاب 1905 از یکشنبه خونین آغاز شد: یکشنبه 9 ژانویه ** ، سه هفته پس از شکست روسیه از ژاپن ، به تحریک و هدایت یک روحانی مسیحی شاغل در زندان و مامور سازمان اطلاعات روسیه ، تظاهرات مردمان بجان آمده از فقر برای دادخواهی بسوی کاخ امپراتور به حرکت در آمدند. آنها شمایل تزار و صلیب در دست داشتند اما زمانی که بسوی کاخ زمستانی می رفتند ، با آتش تفنگ های نظامیان مسلح روبرو شده و ده ها نفر از آنان به خاک افتادند. و بدین ترتیب اعتصابات و اعتراضات بر ضد حکومت آغاز شد. در بیش از 120 شهر حرکت های اعتراضی انجام شد . اخبار شکست ناوگان دریایی نیز موجب پیوستن سربازان به صف معترضان پیوستند ، شورش های دهقانان فقیر هم به مبارزات افزوده شد . نیکلای دوم ، به خواست مخالفان سیاسی که شامل لیبرال ها، دموکرات ها ، سوسیالیست های انقلابی و سوسیال دموکراتها مارکسیست تن داد و در زمینه آزادی های مدنی گشایشی پدیدار شد و مجلس قانونگذاری مشورتی به نام “دوما” برپا شد . از آنجا که اکثریت مجلس در دست نمایندگان احزاب مخالف بود ، دستگاه حاکمه قوانین انتخابات را به گونه ای تغییر داد تا حامیان خودشان اکثریت داشته باشند .

از سوی دیگر عهدنامه پنهانی با انگلستان در سال 1907 در برابر آلمان و اتریش ، کشور را در جهت آمادگی جنگی سوق میداد، و جنبشهای اجتماعی -سیاسی به حاشیه رانده شد تا پس از جنگ در هیبت یک انقلاب دوباره خود بنمایاند.

زیرنویس:

*9 ژانویه بنا بر تقویم ژولین (ارتدکس) و 22 ژانویه بر اساس تقویم گریگوریان رایج در کشور های کاتولیک.

**

ا آگاهی از ضعف حکومت صفوی ، پتر کبیر  در سال 1715 سفیری نزد دربار شاه صفوی فرستاد . این سفیر “اطلاعات نظامی از جمله اطلاعاتی در زمینه منابع درآمد و ارتباطات ایران تهیه نمود.”ولینسکی گزارش داد که اوضاع عمومی ایران چنان آشفته و روحیه سپاهیان چنان ضعیف و کارایی آنان به قدری پایین است که کشور را می توان با یک لشکر کوچک روسی به آسانی فتح کرد.صص 244 ایران عصر صفوی . این گزارش هفت سال پیش از حمله افغان به اصفهان تهیه شده و در راستای سیاست گسترش سرزمینی تزار کبیر روسیه بود. با حمله افغان ها به اصفهان سپاه روس موقعیت را مناسب دید:

” آنگاه که اهالی اصفهان با شدائد محاصره افغانان دست و پنجه نرم می کردند، “تزار پتر کبیر در 1722/شوال 1134 با سپاهی عظیم مرکب از 100 هزار نفر تن در هشتر خان به کشتی نشست و در ساحل غرب خزر در ترکی/شمال باکو/ پیاده شد  و..240 کیلومتر سواحل دریای خزر را اشغال نمود ”  این تهاجم به دلیل گرمای هوا و تلف شدن یک سوم از سپاه تزار  نیمه کاره ماند . اما این پیشروی خشم عثمانی ها را برانگیخت و پس از مذاکرات طولانی ، دو کشور متجاوز روس و عثمانی بر تقسیم متصرفات خود در ایران به توافق رسیدند(1724/ 13 شوال 1136.) …سال بعد هم شش گردان روسی در گیلان پیاده شدند و نیروی روسی دیگری باکو را تسخیر کرد  ، اما مرگ پتر کبیر  سیاست توسعه طلبانه روس ها را در آن زمان پایان داد” صص 251 ایران عصر صفوی 

زرین کوب هم در همین زمینه می نویسد:”پطر  به صنعت ابریشم گیلان نظر داشت- و در سال 1723 روسها سرزمین های جنوب دریای کاسپین باکو ، دربند، گیلان ،مازندران و گرگان را اشغال نمودند و  در سال 1724 روسها  در استانبول معاهده ای با عثمانی بر سر تقسیم ایران به امضا رساندند.”روزگاران ص 724 .

*** جمعیت روسیه در هنگام به قدرت رسیدن کاترین دوم در سال 1762 ، 19 میلیون نفر و در هنگام مرگ او در سال 1796 تقریبا به دو برابر افزایش یافت.با ادامه کشور گشایی های امپراتوری در نخستین سرشماری جمعیت به بیش از 122 میلیون بالغ می شد از این میان 44 در صد روس ، 17در صد اوکراین،4 در صد یهودی بودند. علیرغم منفی بودن رشد جمعیت شمار اهالی این کشور 146 میلیون در سال 2021 بوده است.

منابع: