فهرست
پیشینه:
یوند باشندگانِ فلات ایران و مردم ساکن آناتولی (ترکیه امروز) به چندین هزار سال می رسد، گواه های باستان شناسی ِدوره هخامنشی، حکایت از جابجایی جمعیت پارس ها به دولتشهر های یونانی این سرزمین می کند. نجبای پارسی در کنار اشرافیت بومی دردستگاه اداری ساتراپی مشغول به کار بودند. گاهی نیز قبایل پارس هماوردِ خانواده سلطنتی به این سرزمین ها تبعید می شدند. در برابر، بسیاری از نخبگان آناتولی همچون گزنفون ، هرودوت ،… با فرهنگ و تاریخ ایرانیان آشنا بوده و در این زمینه کتاب نوشته اند. با حمله اسکندر نیز شماری از یونانی تباران آناتولی به فلات ایران و به ویژه به افغانستان امروز مهاجرت نمودند. در دوره اشکانی و به ویژه ساسانیان، در هم آمیزی قومی و فرهنگی اوج بیشتری گرفت: به دنبال سرکوب مسیحیان در سده های نخستین شماری از آن ها به فلات ایران پناه آوردند، موج دوم مهاجرت از آناتولی به ایران در سده چهارم و پنجم میلادی آغاز شد و به پناه آوردن نخبگانِ کنستانتینوپل و حران و نصیبین به جندی شاپور انجامید، که خود سرآغاز نهضت ترجمه بود.
یورش و چیرگی اعراب به آناتولی و فلات ایران ، مردم این دو سرزمین را زیر چتر یک امپراتوری بیگانه قرار داد و این سرنوشت مشترک با آغاز مهاجرت ترکان آسیای مرکزی زورمند تر گردید: کوچ گسترده قبایل ترک زبان به سمت غرب و ماندگاری آنها در شمال باختری ایران و سراسر آسیای کوچک(آناتولی) و چیرگی سیاسی و نظامی آنها (سلجوقیان،ترکمن های آق یونلو و قره قویونلو) پیوند ها و آمیزش مردمان این دو سرزمین را پر مایه تر کرد. از سده پانزدهم به موازات جنگ و درگیری بین عثمانی با دولت های ترک تبار ایرانی ( صفویه و قاجار) ، روابط تجاری و فرهنگی میان باشندگان این سرزمین ها افزوده شد. دوران جدید و گشوده شدن چشم انداز های نوین برای هر دو ملت، سرآغاز همدلی و همیاری میان بخش گسترده تری از مردمان این دو کشور همسایه شد. آذربایجان نقش بسیار سازنده ای در توانمند کردن این پیوند تاریخی -فرهنگی داشته است. هر چند برخی جریانات تندرو یک جانبه نگر در پی دامن زدن به دشمنی های گذشته می باشند، اما خواست زورمند کردن پیوند میان مردم ایران و ترکیه برای ساختن آینده ای مشترک ، در دو سوی مرز های سیاسی گفتمان جایگزین آن است.
پیوندایرانیان و مردم آناتولی در دوره عثمانی
نخبگان دیوانی:
گرچه قاجار و عثمانی روابط پر تشنجی با یکدیگر داشتند، اما نخبگان هر دو کشور در راه دستیابی به تمدن جدید با یکدیگر همدلی و همکاری می کردند. به ویژه آذربایجان که در همسایگی قفقاز و آناتولی قرار داشت ، نقشی یگانه در نیمه دوم سده نوزدهم در دگرگونی های آتی ایران ایفا نمود. هر چند که مورخ برجسته ای چون فریدون آدمیت ، عثمانی را سد محکمی در برابر ورود افکار نو اروپایی به ایران می داند*، اما نخبگان جامعه در عثمانی پیش و بیش از ایرانیان با دنیای جدید آشنایی یافتند. شکست قشون قاجار از روسیه، علیرغم رشادت سپاه ایران و شخص شاهزاده عباس میرزا موجب بیداری بخشی از نخبگان دیوانی شد که از میان آنها نخست وزیرانی چون قائم مقام پدر و پسر پدیدار شد که در پی افکندن نظمی نو در ساختمان اداری کشور و ایجاد دگرگونی های فرهنگی و اقتصادی پیشگام بودند. امیر کبیر در دامان فرهنگ این خانواده پرورده شد .او زبان ترکی را در تبریز آموخت و در مدت چهار سال سفارت در عثمانی 1843 تا 1847 تکمیل کرد . در آنجا با تنظیمات آشنا شد. تجربه عثمانی و مصر به عنوان دو کشور مسلمان بود که به راه اخذ تمدن در خاور پیشاهنگ بودند، برای امیر بسيار ارزشمند بود . او با رشید پاشا که شش بار صدر اعظم عثمانی و همچنین تدوین کننده فرمان مشروطیت** عثمانی ( گلخانه)بود، نامه نگاری داشت.
امیر کبیر نیز بنوبه خود سپهسالار را پروراند. او دانش آموخته پاریس و مدت چندین سال در تفلیس و استانبول سفیر ایران بود .با نخبگان بومی و ایرانی همدلی نشان میداد.**
دارلفنون
” دارالفنون در سال 1846،در عثمانی آغاز به کارکر دو حدود 450 دانشجو داشت. به زودی شماری از ایرانیان به عنوان دانشجو وارد این مدرسه شدند” ایران و عثمانی ص
ا
میرکبیر به سبک عثمانی دارالفنون تهران در سال 1851 م/1230 خ راه اندازی نمود و برای این مدرسه عالی ده ها معلم خارجی استخدام شد. هفت سال بعد در تبریز هم مدرسه ای به سبک دارالفنون تاسیس شد.
دانش آموختگان ایرانی مدارس عالی استانبول
چند تن از سرشناسان این گروه:
سید جمال اسد آبادی از مدرسان دارالفنون عثمانی “p25.همانجا” سید جمال الدین اسد آبادی که نقش مهمی در شکل گیری زمینه های اولیه مشروطه داشت در استانبول با روشنفکران دوره تنظیمات که غالباً سکولار بودند تماس داشت و در سال 1870 م به شورای آموزش منصوب شد. “سید جمال با کمک ترکان جوان به انتشار نشریات و مطبوعات دست زد “ص102 ایران و عثمانی. وی از مشهورترین و مؤثرترین نویسندگانی بود که دنیای اسلام را به اصلاحات فرا خواند و از اولین هواخواهان اتحاد اسلامی به رهبری عثمانی بود. گویی دولت عثمانی فکر اتحاد اسلامی را تحت تأثیر آرای وی تعقیب می کرد. یکی ار دلایل بسته شدن دارالفنون را سخنرانی های سید جمال خوانده اند که سخت مورد انتقاد مقامات مذهبی عثمانی بود. ص همانجا.
میرزا صادق خان مستشارالدوله از بستگان سفیر وقت ایران در عثمانی بود او و میرزا فرج اله خان هر دو دانش آموخته دارالفنون عثمانی بودند ،
او خواهر زاده میرزا یوسف خان مستشارالدوله تبریزی بود که تحت تأثیر نخبگان دگرگونی خواه عثمانی بر تدوین قانون پا می فشرد و نوشته خود را به نام “یک کلمه”/قانون، را به به درباریان و شاه عرضه نمود. ناصرالدین شاه دستور فرمود این کتاب را بر سر او بکوبند و فرمانبران چنان در اجرای دستور سماجت کردند که نویسنده بینایی اش را از دست داد.
ملکم خان/دوران طولانی توقف ملکم خان در استانبول مصادف با دومین مرحله جنبش مشروطه خواهی در عثمانی بود. وی به جهت آشنایی نزدیک با رجال و روشنفکران عثمانی و ورود در خدمت آن دولت، از نزدیک شاهد جریان اصلاحات عصر تنظیمات بود مشاهداتش به طور مستقیم و غیر مستقیم در افکار و نوشته هایش منعکس شده است. استعمال اصلاحات سیاسی عثمانی در نوشته های ملکم خان حکایت از تاثیر پذیری وی از فرهنگ سیاسی عصر تنظیمات دارد. به نظر وی امور ایران و عثمانی چون حلقه های زنجیری است که از هزار طریق به هم پیوسته است. ملکم خان همچنین با جلب نظر شاه یک دفتر برای دربار تنظیم کرد. این دفتر که کاملاً از جنبش تنظیمات امپراتوری عثمانی الهام گرفته شده بود، یکی از نخستین طرح های اصولی منظمی است که در سده نوزدهم به منظور انجام اصلاحات نوشته شده است
-میرزا حبیب اصفهانی هم در مدرسه سلطانی تحصیل علم نظامی و سایر علوم بوده است . “همو بود که همراه میرزا آقاخان کرمانی و حسین دانش در دبستان ایرانیان در شناساندن فرهنگ و ادب ایران در عثمانی سهم قایل توجه داشته است”.ص 586 ایران و عثمانی. حسین دانش به بسیاری از درباریان ، از جمله دو خواهر زاده سلطان عبدالحمید ادبیات فارسی فرانسه می آموخت. ص 587 همانجا ، دانش چندین اثر ادبی ایرانی را به ترکی ترجمه کرد.
–حسین اختر ، پایه گذار نشریه به همین نام ،دانش آموخته استانبول بود.
نشریات ایرانی در عثمانی
ا
ختر: “اولین روزنامه آزادیخواهان مهاجر، نشریه اختر است که دو روزنامه نگار جوان به نام میرزا مهدی و محمد طاهر در سال 1875 در استانبول منتشر کردند. و نویسندگان زیادی چون میرزا آقاخان کرمانی و زین العابدین مراغه ای در آن مقاله می نوشتند اختر در دوران 22 ساله انتشار خود، روزنامه نگاری ایران را وارد مرحله جدیدی کرد و به نضج آگاهی های سیاسی و اجتماعی جدید کمک شایانی کرد. کسروی درباره این روزنامه می نویسد که گفتارهای آن مایه بیداری کسان بسیار گردیده است یحیی دولت آبادی هم اختر را یگانه آیینه ای برای انعکاس افکار بیداران ملت به زبان فارسی می داند. اختر خوانندگان فراوانی در ایران عثمانی، هند و قفقاز داشت و نمایندگی های متعددی را تاسیس کرده بود. محتویات اختر شامل مطالبی درباره حکومت قانون، آموزش و پرورش جدید، سیاست خارجی، نقش دولت های روس و انگلیس، وضعیت امپراتوری عثمانی، و وضعیت داخلی ایران بود. تاثیر روزنامه اختر به حدی بوده است که تقی زاده آن را در کنار مطالعه آثار طالبوف تبریزی و میرزا ملکم خان، در ردیف عوامل مؤثر بر طرز فکر خود قرار می دهد و می نویسد که مطالعه مرتب روزنامه اختر به حدی در شکل دادن افکار من موثر بود که در سال 1316 ق. حوزه ای از اشخاص متجدد در تبریز تشکیل دادیم.همچنین انتشار اختر در عثمانی سبب شد تا عده ای از آزادیخواهان ایرانی مهاجر در استانبول به دور هم گرد آیند. دولت عثمانی هم به دلیل مخالفت با حکومت ایران، اجازه فعالیت روزنامه اختر را می داد. هدف اصلی اختر آگاه ساختن مردم از وضعیت ایران در آن دوره و مقایسه آن با ممالک راقیه بود.یکی از مهمترین اقدامات روزنامه اختر انتشار مطالبی در مورد امتیاز توتون و تنباکو بود.”
کسروی در مورد تاثیرگذاری روزنامه اختر بر فرهنگ طبقه تحصیل کرده به این گفته حاجی میرزا حسین رشدیه ـ بنیان گذار مدرسه در ایران است که با دردسرهای فراوانی اولین مدارس جدید را در ایران تاسیس کرد ـ اشاره می کند که مرا برای رفتن به بیروت و یاد گرفتن شیوه نوین آموزگاری گفتاری از اختر برانگیخت.سرانجام روزنامه اختر با فشار دولت ایران تعطیل شد. برای آگاهی بیشتر به نوشته های رحیم رئیس نیا به ویژه در کتاب ارزشمند ایران و عثمانی از ص419 تا 599 نگاه کنید.
روزنامه سروش به همت علی اکبر دهخدا در سال 1327 ق در استانبول برای مدتی چاپ می شد..ص 597 ایران و عثمانی
برخی تبعیدیان سرشناس ایرانی در عثمانی
از تبعیدیان بد سرنوشت می باید از میرزا آقاخان کرمانی* ، شیخ روحی و خبیرالملک یاد کرد که سال ها در شهر های گوناگون عثمانی در منتهی تهیدستی ،دانش آموختند ،زبان های خارجی فرا گرفتند و به با نگارش مقالات و آثار اجتماعی و سیاسی در برون و درون در میان ایرانیان روشنگری کردند. آن ها با نخبگان و روشنفکران عثمانی در پیوند تنگاتنگ بودند و در گسترش فرهنگ ایران در میان فرهیختگان عثمانی نقش داشتند. اما با این همه پیوند های زورمند، دولت عثمانی که درگیر جنگ در اروپا بود به فشار و تهدید های دولت قاجار تن داد و این سه تن را به ایران بازگردانید و محمد علی میرزا ولیعهد آنها را به شکل وحشیانه ای به کشت.
*میرزا آقاخان کرمانی.میرزا آقاخان کرمانی حدود سی سال داشت که با حکمران کرمان در افتاد و مجبور شد از شهر خود بگریزد و در استانبول پناهندگی بگیرد. وی در آنجا با عقاید جدید و مشرب های گوناگون و بزرگان و محافل سیاسی عثمانی آشنا شد و در محفل تجدد خواهان ترک شهرت یافت.
سید جمال الدین اسد آبادی، سرشناسی او در عثمانی و جایگاه مهم او در نزد سلطان و دولت عثمانی ، مانع از آن نشد ، که او هم در تبعید کشته نشود.
تقی زاده همزمان با شعله ور شدن جنگ روس و ژاپن و هم زمان نزدیک شدن موج بیماری وبا و به تبریز همراه دوستش محمد علی تربیت از طریق جلفا و ایروان و به تفلیس میرود و یک کاه در آنجا رخل اقامت می افکند. سپس نزدیک شش ماه در استانبول به مطالعه کتاب های ممنوعه مشغول می شود و بعد به مصر می رود و 6 ماه هم در آنجا اقامت می کند.
بار دیگر پس از رخداد های تبریز در سال 1340 قمری جمعی از کنشگران آذربایجان مجبور به ترک ایران و اقامت در استانبول شدند که جمع کوچکی به نام کمیته دموکرات ایران را تشکیل دادند . اساس این مجمع از هنگامیکه تقی زاده در استانبول بود گذاشته شد”ص149 ایران در جنگ اول جهانی”
شاهزاده جلال الدین میرزا دوستی و همکاری آخوند زاده،مستشارالدوله و شاهزاده ص462 عثمانی
بازرگانان ایرانی در سرزمین های عثمانی
زین العابدین مراغه ای:” ارتباط زیادی بین بازرگانان و روشنفکران ایرانی مقیم عثمانی و هموطن های ایرانی آنها در جنوب روسیه یعنی باکو و تفلیس وجود داشت. در دوره مشروطه و بعد از آن برخی از آنها پدید آورنده ادبیات سیاسی مشروطه بودند که یکی از مهم ترین آنها سیاحت نامه ابراهیم بیگ نوشته زین العابدین مراغه ای است. زین العابدین مراغه ای بازرگانی بود که در کتاب خود به توصیف وضعیت ناگوار سیاسی و اجتماعی ایرانیان پرداخته بود. او در این کتاب وضعیت ایران را با وضع دولت های اروپایی و عثمانی مقایسه می کند و آن را محصول بی کفایتی دولت حاکم می داند. همچنین تجار اصلاح طلب به روشنفکران ایرانی که در بیرون از ایران اقامت داشتند کمک مالی می کردند.می توان گفت که همکاری تجار با روشنفکران و شرکت آنان در نهضت مشروطه تا حدی نتیجه افزایش نسبی امنیت و رونق کسب و کار آنها بود که موجب رشد تجارت و فعالیت های اقتصادی می شد آنان به دنبال ایجاد آن فضا در داخل ایران هم بودند”.
بازرگانان تبریزی موسس “انجمن سعادت” استانبول
در اوان مشروطه شکل گیری انجمن های سرّی بسیاری در ایران برای اهداف مختلف شکل گرفت. اما یکی از این انجمن ها که به دلیل استقرار در عثمانی آزادانه و آشکارا فعالیت می کرد انجمن سعادت بود که به دنبال سعادت ایرانیان از طریق برقراری حکومت مشروطه بود. بعد از به توپ بسته شدن مجلس به دستور محمد علی شاه قاجار، مهمترین تحولات مربوط به مشروطه در خارج از ایران رقم می خورد، چون ملیونی که مجبور به مهاجرت به خارج شده بودند، در لندن، پاریس، قفقاز و عثمانی مستقر شده و به تکاپو افتادند که عمده ترین مرکز آن استانبول بود. در این میان نقش انجمن سعادت از همه خطیرتر بود.این انجمن نقش مؤثری در برخی جهت گیری های جنبش مشروطه خواهی داشت و در خارج از کشور در نقش رابط بین نیروهای آزادی خواه تبریز با نجف و شهرهای اروپا ایفا می کرد. در مورد این انجمن و هویت بنیان گذاران آن و اقداماتشان اختلاف نظر وجود دارد. احمد کسروی از این انجمن به نیکی یاد می کند و افسوس میخورد که نام بنیانگذاران آن معلوم نیست. به زعم وی این انجمن در استانبول به دست بازرگانان آذربایجانی اداره می شده است.
تقی زاده :”تمدن جدید از سه منبع به آذربایجان وارد شد ، که یکی از آنها عثمانی بود و استفاده از این منبع به واسطه آشنایی به زبان ترکی ممکن گردید .بعضی از سرکردگان زمان های بعد و اوایل مشروطیت هم که از عثمانی تاثیری در آن ها بود و یا در استانبول چشمشان باز شده بود ، مانند آقا سید محمد شبستری و حاجی رسول صدقیانی و معتمد التجار و جمعی دیگر …..”ص854 /معتمد التجار برادر امین التجار بود . این دو برادر مدت ها در استانبول به سربرده، از رهبران معتدل جنبش مشروطه خواهی در آذربایجان بودند. “زیرنویس همان صفحه”
آگاهی بیشتر:ص822تا825 همان کتاب
امتیاز تنباکو در ایران و عثمانی .
به دنبال قرارداد خرید توتون ایران و عثمانی توسط یک شرکت انگلیسی ، جنبشی در دو کشور آغاز شد که به نتایج متفاوتی انجامید:امتیاز رژی یکی از موضوعاتی بود که در مورد آن بیشترین مقایسه ها با امتیازات دولت عثمانی انجام گرفت. از این منظر کار عثمانیان هم در دادن برخی از امتیاز نامه های اقتصادی به بیگانگان غلط و مضر تلقی می شد. با این حال از نظر کارشناسان، دولت عثمانی در قرارنامه دخانیات به مراتب بهتر از ایران منافع اش را تأمین ساخته بود. در عین حال این سؤال مطرح می شد که اگر عمل عثمانی معیار معقولی به شمار می رفت، چرا ایران در جهت اصلاح امور از عثمانیان تقلید نمی کند و تنها کارهای بدش را به کار می بندد.
روزنامه اختر در استانبول دو مقاله مهم و پرمغز درباره امتیاز رژی و انحصار تنباکو نوشت و آن را با رژیم عثمانی چنین مقایسه کرد. در حالی که محصول توتون عثمانی خیلی کمتر از تنباکو و توتون ایران است، دولت عثمانی بابت حق انحصار خارجی سالیانه هفتصد هزار لیره عثمانی می گیرد. یک پنجم مداخل نیز عایدش می شد. از آن گذشته صادرات توتون عثمانی از قید انحصار آزاد است.
ادبیات و زبان فارسی در عثمانی
زبان فارسی در دوره ای طولانی زبان رسمی دربار سلاطین عثمانی بوده است. دیداری کوتاه و گذرا از موزه های ترکیه و حتی گذری از مناطق قدیمی و آثار تاریخی شهرهای این کشور که مملو از خط و زبان فارسی است، نشان می دهد که این زبان تا چه پایه در این کشور متداول بوده است.
دیوان شاعران ایرانی بارها به زبان ترکی ترجمه شده و مثنوی مولوی ، شاهنامه فردوسی ، دیوان حافظ و رباعیات خیام برای شماری بسیاری از مردم کوچه و بازار شناخته شده است. گفته میشود که بیشتر واژه عاشقانه، شاعرانه وام گرفته از زبان فارسی است ، همچنانکه نام جاها در شهر های ترکیه بسیاری اوقات به گوش ایرانی ها آشناست. جالب اینکه در نامه هایی از سلاطین عثمانی در دست است که در آن ها اشعاری از شاهنامه فردوسی آورده شده
برای آگاهی بیشتر به “ایرانیان و زبان و ادب فارسی در عثمانی” به کتاب ارزشمند ایران و عثمانی در آستانه سده بیستم ،ص792 تا 822 جلد اول و دبستان ایرانیان ص825 تا 810
شاعران پارسیگوی عهد عثمانی در آسیای / با همین تیتر رجوع کنید به اینترنت.
مردم ایران و عثمانی در آستانه نخستین جنگ جهانی
همکاری نخبگان پس از جنگ (ترکان جوان، آتاتورک ارمنی ایرانیان)
کنشگران سیاسی – اجتماعی ایرانی در دهه پیش از جنگ نخست جهانی آمیزش و همکاری گسترده ای با جنبش “ترکان جوان” داشتند. ترکان جوان نامی است که به یک جنبش سیاسی ناسیونالیست، مدرنیست و اصلاح طلب عثمانی، که رسما به عنوان کمیته اتحاد و ترقی شناخته می شود، اطلاق می شود.جنبش ترک های جوان در 14 ژوئیه 1889 در صدمین سالگرد انقلاب فرانسه شکل گرفت که نشانه دلبستگی اولیه کنشگران این جنبش به اهداف این انقلاب بود .
سازماندهی این جنبش در شهر سلونیک،*** در شمال یونان ، شکل گرفت .همدلی و همکاری نزدیکی بین سران “ترکان جوان” با ایرانی ها و ارمنی ها وجود داشت. این همدلی پس از به قدرت رسیدن ترکان جوان و آغاز جنگ جهانی به دشمنی و حتی کشتار ارامنه انجامید. پیوند با ایرانی ها هم در درازای جنگ اول جهانی دستخوش دگرگونی شد: “ترکان جوان” با شرکت در جنگ در پی زنده نگهداشتن امپراتوری بر آمدند و یاری آنها به دولت در تبعید مشروطه و جنبش جنگل در راستای همین سیاست بود و سپاه عثمانی بخش های مهمی از غرب ابران را تسخیر و به کشتار مردم پرداخت.
رخداد های پس از جنگ اول جهانی: شکست عثمانی در جنگ ، سرآغاز زورمند شدن مصطفی کمال شد . او “سرباز و دولتمردی برجسته بود که سیاست خارجیش نه بر اساس کشور گشایی که معطوف به جمع کردن باقی مانده های امپراتوری در داخل مرز های ترکیه منونی بود . و در سیاست داخلی نیز پی گیر ایجاد نظامی سیاسی بود مه بتواند پس از او نیز به حیات خود ادامه دهد”. او حکومت جمهوری سکولار و دولتی مدرن را پایه گذارد که تا به امروز پابرجاست و همچنان از سوی بسیاری از مردم “آتا ترک” خوانده می شود …….همزمان با او رضا شاه پهلوی هم در همان راستا حکومت پادشاهی سکولار را در ایران برقرار نمود. در حقیقت کوشش های مردم عثمانی و ایران برای دستیابی به خواسته های تجدد خواهانه و ایجاد یک دولت مدرن از یک سو و شرایط دهشتناک پس از جنگ در این دو کشور موجب رو کار آمدن دولت های تجدد خواه اما اغلب با روش های نه چندان آزادیخواهانه گردید. از آن پس مردمان دو کشور همسایه در آرامش با یکدیگر به سر می برند. توانمند کردن پیوند های این مردمان می تواند پایه های روند صلحی پایدار را در این “میانه دنیا” استوار سازد .
گفتمان مبتنی بر پیوند های گذشته به ایجاد آینده ای متفاوت از گذشته یاری می رساند.
پانویس
** سپهسالار در توانمندی روند دگرگونی ایران ِ عصر ناصری از جایگاه ممتازی برخوردار است. او دانش آموخته فرانسه و چهارده سال وزیر مختار ایران در استانبول بود. او پس از بازگشت به ایران، در مقام وزیر عدلیه، اصلاحاتی در نظام قضایی ایجاد کرد و پس از رسیدن به صدرارت در 1288 اصلاحات گسترده ای را آغاز کرد. اصلاحات به معنای واقعی کلمه، با وزارت عدلیه و صدارت پرفراز و نشیب وی پای گرفت و ریشه یافت. صدارت وی هم زمان با اوج تنظیمات در عثمانی به دست مدحت پاشا و نوسازی ژاپن به دست ایتو بود. وی به دلیل حضور دراز مدت در عثمانی در اوج کشمکش های اصلاح طلبانه به مراتب بیش از امیرکبیر تحت تأثیر افکار و آرای مدرن ترکان اصلاح طلب قرار گرفت و با رجال ترقی خواه ترک ارتباط بسیار نزدیکی داشت.
*** سونیک و آتاتورک و سازش با روسیه
پس از جنگ اول و از هم پاشیدن امپراتوری عثمانی، کشور های پیروز ( فرانسه و انگلستان) در کنفرانس سِور ، منطقه ارزروم را بع کشور های قفقاز واگذار کرد و در جنوب یعنی مرزهای فعلی ترکیه و روسیه و عراق را برای کرد ها در نظر گرفتند. نیروهای نظامی که که به دور مصطفی کمال گرد آمده بودند ، با این معاهده مخالف بودند و با نیرو های باقی مانده در صحنه فرانسه و انگلیس حمله ور شدند. این کشورها که بشدت ضعیف از جهت اقتصادی و نظامی در جنگ لطمه خورده بودند، از این مناطق عقب نشینی کردند. البته موفقیت مصطفی کمال این بود که در پیش از حمله با بلشویک ها به این سازش رسیده بود که قفقاز زیر فرمانروایی آنها باشد و ارتش جدید ترکیه به مرز های امروزی کشور گسترش یابد. در همین راستا ، بخش شرقی ترکیه/ناحیه ازمیر/ هم که به در دست یونان بود از آنها گرفته شد. در نتیجه هزاران یونانی تبار که بیش از سه هزار سال در این ناحیه زندگی می کردند مجبور به ترک وطن شدند و در مقابل مسلمانان مقیم یونان و مقدونیه ها پس از سده سکونت در این مناطق مجبور به بازگشت به آناتولی شدند.
مصطفی کمال به سال 1881 م در شهر سالونیک در سرزمین مقدونیه به دنیا آمد.” سرزمین مقدونیه با کوهستان های سرکش و رودخانه های خروشانش- جائی بود که در آن مردمان گوناگون امپراتوری عثمانی به هم رسیده، با هم در آمیخته و زندگی های رنگارنگ را ادامه می دادند. در واقع مقدونیه مینیاتور کوچکی از آن سامانه نا منسجمی بود که ترک ها به کمک آن توانسته بودند به مدت پنج قرن مجموعه ای از نژاد های گوناگون شرق و غرب عالم تحت فرمانروایی خود در آورند. مقدونیه در مرکز بخش اروپایی آن قرار داشت ، بخشی که اروپایی ها آن را “روملی” می خواندند.” زندگی آتاتورک ص13 زادگاه مصطفی کمال ،مرکز شعله ور شدن احساسات ملی گرایانه مختلف بود. او که در خانواده ای مسلمان تبار زاده شده بود، با همه این ملیت ها در تماس بود و سخت دلبسته فرهنگ اروپایی .