اسلوونی غربی ترین بخش از یوگسلاوی پیشین، امروزه کشوری است در همسایگی مجارستان ،اتریش، ایتالیا و کرواسی ،که در مرز میان اروپای مرکزی و کشور های بالکان قرار دارد. شمار باشندگان آن کمتر از دو میلیون چهارصد هزار نفر است . از آنجا که اسلوونی سرزمین ناهمواری است ، شمار زیادی از مردمان در دو شهر “لیوبلیانا” و “ماریبو ” زندگی می کنند که در دشتی هموارقرار دارد . در شمال رشته کوه های آلپ ، پوشیده از جنگل و مراتع ، سرچشمه رود های و دریاچه های بسیاری است که اقتصاد بر پایه آن استوار است ، دامداری ،صنایع چوب و امروزه گردشگری در همه کشور گسترش یافته است. به ویژه از زمان ورود به اتحادیه اروپا در سال 2004 رشد اقتصادی – اجتماعی کشور شتاب فزاینده ای یافته است.

نام کشور اسلوونی نشانی ریشه در تبار “اسلاو”اکثریت باشندگان آن مرز و بوم دارد، که از سده هفتم به این سرزمین آمده و با بومیان*لاتین تبار در هم آمیختند. از هزاره دوم میلادی ژرمن ها(آلمانی های امروزی) بر این سرزمین حاکمیت داشتند . آمیزش با فرهنگ رمی از یک سو و ژرمنی ار سوی دیگر بن مایه هویت فرهنگی آنهاست، در حالی که دیگر اسلاوهای جنوبی ، به ویژه صرب ها ، هرچند در تبار و زبان با اسلوونی ها همگون هستند، اما پیوند های خود را با اسلاو های شمال (روسیه و لهستان )و کلا شرق حفظ کرده بودند. هرچند همه آنها توانستند در کشور یگانه ای به نام “یوگسلاوی”/یوگ به معنی جنوب ، اسلاو های جنوبی/ متحد شوند و ابتدا حکومتی پادشاهی و پس از جنگ دوم کشوری با نظام سوسیالیستی برای خود بر پا نمایند ، اما همین شکاف فرهنگی و شیوه زیست در دو سوی کشور فدرال یوگسلاوی* *در اواخر سده بیستم منجر به هم پاشیدگی آن شد. اسلوونی ثروتمندترین جمهوری در فدراسیون یوگسلاوی بود. “اسلوونی هنوز هم یکی از بهترین سیستم های بهداشتی را در جهان دارد و تحصیل تا مقطع کارشناسی ارشد رایگان است. در سال 2023، اسلوونی در رتبه 33 در شاخص جهانی نوآوری قرار گرفت، اسلوونی به عنوان کشوری با پتانسیل‌های قوی اقتصادی در اتحادیه اروپا در بخش صنایع الکترونیک، مکانیک، تجهیزات مخابراتی و نیروگاه سازی به خصوص در ساخت دریچه‌های سد صاحب فناوری است.”

فهرست

ادامه سفر در شمال غربی اسلوونی

از مرز اتریش وارد شمال اسلوونی شدیم ، طبیعت و ساختار شهرهای کوچک و روستا ها تفاوت محسوسی به اتریش نداشت، جز اینکه جابجا ساختمان های دوره سوسیالیستی خود نمایی میکرد. بزرگراه ها و جاده های محلی که در عرض یک هفته اقامت پیمودیم،همسنگ جاده های اتریش بود، شبکه راه آهن هم به همچنین. در 60 کیلومتری مرز در روستائی ساکن شدیم که دریاچه و شهر کوچکی به نام “بِلد” در نزدیکی آن بود. واژه “بِلد” برای ساکنان فرانسه واژه ای است آشنا که عرب های مقیم فرانسه برای روستا های زادگاه خود در کشور های شمال افریقا استفاده می کنند. چون میدانستم این مناطق سده ها در اشغال عثمانی بود، مدتی در جستجوی ریشه این نام بودم که البته به نتیجه ای نرسید ، اما در ادامه کاویدن یادداشت ها ی سفر گذشته ام به بوسنی، این پرسش برایم پیش آمد که با اینهمه همگونی های طبیعی و حتی تاریخی این میزان تفاوت اجتماعی در این دو کشور از کجا ناشی می شود: هر دو کشور کوهستانی هستند با دره ها و رودهای های پرآب، آلپ ژولین در اسلوونی و “آلپ دریک “در بوسنی. سر چشمه های رود “ساوا” در آلپ ژولین است که پس از گذار از اسلوونی و کرواسی پر آب تر شده و تمام مرز شمالی بوسنی را گذر میکند و در در بلگراد به دانوب می پیوندند. رود “سوا” پر آب ترین رودخانه حوضه دانوب است. بوسنی رودهای دیگری هم دارد که از جمله مهمترین آنها رود “اونا” است که از کوه های آلپ دریک سرچشمه میگیرد .کوتاه سخن اینکه بوسنی و هرزگوین حتی بیش از اسلوانی پر آب است و جنگل و مرتع های گسترده ای هم دارد . مساحت زمین های کشاورزی آنهم چند برابر اسلوونی است. از نظر تاریخی هم مشترکات زیادی بین دو کشور هست ، اکثریت باشندگان هر دو سرزمین از تبار اسلاو هستند، و سده ها جزو قلمرو امپراتوری اتریش و دودمان هابسبورگ بوده اند. با این تفاوت که امپراتوری عثمانی بوسنی را چندین سده در تسخیر خود داشت در حالی که یورش آن به اسلوونی به جایی نرسید . عثمانی ها هرچند که با کشتار و غارت ابتدا بوسنی را تسخیر کردند اما در پی آن به بازسازی شهر ها پرداختند و بازرگانی و راه های تجاری گسترش یافت. اداره این این سرزمین به “ینی چری” سپرده شده بود و آنها با مشت آهنین کشور را اداره میکردند. این تازه مسلمانان ادعا داشتند که بوسنی سپر و خاکریز مقدم اسلام است . زمانیکه دوره اصلاحات/تنظیمات/ در امپراتوری عثمانی آغاز شد، ینی چری ها به سرکوب هواداران اصلاحات پرداختند. اما در سده نوزدهم بساط ” ینی چری” ها در عثمانی برچیده شد و افزون بر آن اتریش دوباره بر بوسنی و هرزگوین دست یافت . در پایتخت این کشور، ، بود که ولیعهد امپراتوری هابسبورگ به دست یک ناسیونالیست صرب کشته شد و در پی آن آتش جنگ اول جهانی را شعله ور شد. پیش از جنگ اول جنبش جداسری اسلاوهای جنوبی آغاز شده بود و با فروپاشی امپراتوری هابسبورگ برای دوره کوتاهی پادشاهی یوگسلاوی برقرار شد ، اما در دوران جنگ دوم بود که با پیشگامی اسلوونی ، باز اسلاوهای جنوبی گرد هم آمدند و با جنگ پارتیزانی و به رهبری تیتو کشور سوسیالیستی یوگسلاوی را شکل دادند بیش از پنجاه سال کوشش برای همزیستی میان گروههای قومی ، مذهبی و فرهنگی گوناگون بی نتیجه ماند و یوگسلاوی هفت پاره شد. در این میان اسلوانی توانست به آشفتگی پایان دهد و برای مردمانش آرامش و رفاه به همراه آورد در حالیکه بوسنی و هرزگوین همچنان در خطر تنش های قومی -سیاسی است . چرا چنین است؟

*/ مقاله ای در “دایرت المعارف بزرگ اسلامی” هست درباره بوسنی و هرزگوین مه در آن از تبار ایرانی( سرمت ها) طبقه حاکمه اسلاوهای جنوبی سخن به میان آمده است: ” ….دو طایفۀ اسلاوِ كروات‌ و صرب‌ به‌ این‌ منطقه‌ نفوذ كردند. امپراتور روم‌ شرقی‌ برای‌ بیرون‌ راندن‌ آوارها از منطقه‌، از کروات ها یاری‌ خواست‌. دربارۀ ریشۀ این‌ تازه‌ واردان‌ دو نظریه ارائه شده است‌: نخست آنكه صربها و کرواتها اسلاوهایی‌ با طبقۀ حاكم‌ ایرانی‌ سرمت‌ یا آلان‌ بودند، و دیگر آنكه‌ اینان‌ قبایلی‌ در اصل‌ ایرانی‌ بودند كه‌ جذب‌ فرهنگ‌ اسلاوی‌ شده‌ بودند” . بوسنی و هرزگوین، آخرین به روز رسانی : یکشنبه 8 تیر 1399 تاریخچه مقاله

https://www.cgie.org.ir/fa/article/229074/%D8%A8%D9%88%D8%B3%D9%86%DB%8C-%D9%88-%D9%87%D8%B1%D8%B2%DA%AF%D9%88%DB%8C%D9%86?entryviewid=259165

شهر و دریاچه

پانویس

*از لحاظ تاریخی، قلمرو اسلوونی بخشی از بسیاری از ایالات مختلف بوده است: امپراتوری روم، امپراتوری بیزانس، امپراتوری کارولینژ، امپراتوری مقدس روم، ژرمنی پادشاهی مجارستان، جمهوری ونیز، استان های ایلیاتی امپراتوری فرانسه( ناپلئون بناپارت )، امپراتوری اتریش، اتریش-مجارستان و در نهایت یوگسلاوی.

در اکتبر 1918 بود که اسلوونیایی‌ها دولت اسلوونیایی‌ها، کروات‌ها و صرب‌ها را تأسیس کردند. این پادشاهی از سال 1929 پادشاهی یوگسلاوی نامیده می شود. در طول جنگ جهانی دوم، اسلوونی تجزیه شد و توسط آلمان، ایتالیا و مجارستان ضمیمه شد. بخش بسیار کوچکی به کرواسی داده شد، سپس تحت نظارت یک دولت دست نشانده نازی. در سال 1945، اسلوونی یکی از اعضای موسس جمهوری فدرال یوگسلاوی شد. این ایالت در اولین سالهای تأسیس خود با بلوک شرق تحت سلطه اتحاد جماهیر شوروی متحد بود، اگرچه به پیمان ورشو نپیوست. در سال 1961، یوگسلاوی یکی از بنیانگذاران جنبش غیر متعهد ها.

**اما گذشته تاریخی اسلاو ها در روسیه و لهستان به سده ها پیش باز میگردد . اقوام مختلف اسلاو در این مناطق ، علاوه بر زبان ،دین،فرهنگ و الفبا،تجربیات تاریخی مشترکی داشتند، چنین اشترکاتی در میان اسلاو های جنوب وجود نداشت و به طریق اولی با باشندگان غیر اسلاو. تیتو کوشید از طریق ایجاد سیستم فدارالی میان جمهوری ها توازن قوا را بر قرار ساحته انسجام کشور را تقویت کند، او در دهه هفتاد به خواست آلبانی تباران و مسلمانان در کوزوو رسمیت بخشید . اقدامات تیتو در این زمینه هر چند بر محبوبیت او در میان مسلمانان افزود ، اما صرب های کوزو و جمهوری همسایه بوسنی را نگران کرد. این تغییرات در تقسیمات کشوری کمکی به نزدیکی میان صرب ها و دیگر ملیت ها نکرد چرا که محور اصلی این تلاش ها حفظ قدرت فردی رهبر بود.

پیوست

ایلی هائی ها اولین ساکنان دوران باستان بودند و در قرن اول تابع امپراتوری روم بودند. Carinthia احتمالاً در حدود قرن ششم پس از تهاجمات لومباردها به شمال ایتالیا پدیدار شد و قلمرو مربوط به کارنتیا اتریش و اسلوونی فعلی را پوشش داد. وجود آن به طور رسمی از قرن هشتم، زمانی که از باواریا استقلال یافت (746) تأیید شده است.

از قرن نهم به بعد، قلمرو اسلوونی کنونی در پی تهاجمات قدرت های همسایه، اعم از باواریا، جمهوری ونیز یا هابسبورگ، دست به دست شد. اسلوونی ها از قرن چهاردهم تا سال 1918 تحت سلطه این دومی باقی ماندند،

این منطقه به طور متوالی تحت تأثیر اصلاحات در قرن شانزدهم و سپس ضد اصلاحات تحت سلطنت آرشیدوک فردیناند اتریش در آغاز قرن هفدهم قرار گرفت. در حالی که نخبگان آلمانی شدند، جمعیت دهقانان تا حد زیادی از این تحولات منزوی ماندند. روشنفکران در قرن نوزدهم زبان اسلوونیایی را به یک زبان ادبی مدون کردند، در حالی که خواسته های ملی گرایانه شروع به ظهور کردند.

ناامیدی از یک ایالت فدرال که ناکارآمد و پرهزینه تلقی می شود در حال انباشته شدن است. لازم است] و به موازات بحران اقتصادی که کل بلوک سوسیالیستی در دهه 1980 تجربه کرد، تنش بین احزاب کمونیست اسلوونی و صرب (به رهبری اسلوبودان میلوشویچ) تشدید شد. در 27 سپتامبر 1989، پارلمان اسلوونی قانون اساسی جمهوری را اصلاح کرد و انحصار قدرت سیاسی را از اتحادیه کمونیست های اسلوونی حذف کرد و در عین حال حق جمهوری برای خروج از فدراسیون را تأیید کرد. در 7 مارس 1990، اصطلاح “سوسیالیست” از نام این ایالت حذف شد که در حالی که عضوی از دولت یوگسلاوی بود، به “جمهوری اسلوونی”11 تبدیل شد.

در 23 دسامبر 1990، همه پرسی استقلال نزدیک به 89 درصد آرا را به همراه داشت. اعلام رسمی استقلال پس از تصویب قانونی در این زمینه در 25 ژوئن 199112، 13 صورت گرفت. زمانی که نیروهای اسلوونی با تلاش برای مداخله یوگسلاوی مواجه شدند، درگیری مسلحانه کوتاهی رخ داد. جنگ حدود ده روز به طول انجامید و در پایان آن قرارداد بریونی تحت نظارت جامعه اروپا در 7 ژوئیه 1991 امضا شد. ارتش یوگسلاوی عقب نشینی خود را آغاز کرد و آخرین سرباز در 26 اکتبر پس از آن منطقه را ترک کرد.

در مارس 2003، اسلوونی دو همه پرسی در مورد عضویت در ناتو و اتحادیه اروپا برگزار کرد که به ترتیب در 29 مارس و 1 مه 2004 (پس از امضای معاهده آتن) به آنها پیوست. در نیمه اول سال 2008، اسلوونی ریاست دوره ای شورای اتحادیه اروپا را بر عهده دارد.

جمهوری اسلوونی در سال 2013 بزرگترین تظاهرات تاریخ خود را تجربه کرد. اقدامات ریاضتی دولت توسط اتحادیه‌ها و همچنین بسیاری از شهروندانی که از فساد طبقه سیاسی خشمگین هستند، مورد اعتراض قرار می‌گیرد. در راهپیمایی‌ها، بسیاری اتحادیه اروپا را محکوم کردند و بسیاری از تظاهرکنندگان پرچم یوگسلاوی فدرال سابق را به اهتزاز درآوردند.

در مورد چرائی و چگونگی از هم گسیختن نظام حاکم بر یوگسلاوی پژوهشگران دلایل متفاوتی را ارائه داده اند: برخی عامل اصلی را سرمایه داری غرب میدانند که با پشتیبانی از ناسونالیسم محلی موجب سرنگونی حکومت مرکزی در یوگسلاوی شد . برخی دیگر اما، رویا های غیرعملی( اتحاد صرب ها و کروات ها یا اتحادمردم اسلوانی و کوزوو در یک کشور) را زمینه از هم پاشیدن یوگسلاوی می دانند. به ویژه اینکه این رویا ها از سوی جریان های سیاسی قدرت طلب به عنوان ابزری بکار گرفته شد تا آنها از طریق مهندسی اجتماعی با شیوه استبدادی ، برای پیاده کردن ایدئولوژی خود بکوشند. غافل از اینکه اتحاد میان اقوام یا ملت ها تا از جهاز هاضمه یک ملت عبور نکرده باشد و به یک خواست با پشتوانه محکم اجتماعی مبدل نشده باشد امکان پذیر نیست به ویژه اگر آن ملت ها تجربه مثبت در همزیستی با یکدیگر نداشته باشند .

………….

It