فهرست

بخش پنجم: ارمنی ها, گرجی ها در دوره صفوی

 

پیشینه ترکیب قومی و مذهبی باشندگان فلات ایران

فلات ایران از دیر باز پذیرای اقوام گوناگون، و ادیان مختلف بوده است . نخستین موج مهاجرین آریایی ،اقوامی چون کاسیان، مادها،پارس ها پارت ها در فرایند صلح آمیز با باشندگان کهن تر این مرز و بوم در آمیختند و فرهنگ  و ادیان مشترکی را پایه گذاری کردند.مزدایسم ، میترائیسم ، آئین زرتشت  و مانی و مزدک همه ساخته و یا پرداخته باشندگان این سرزمین بود. اما ادیان خارج فلات هم مامن امنی در ایران می یافتند : قبایل یهودی از دست آزار آشوریان پیش از کوروش به ایران آمدند و داستان ورود آنها پس از کوروش هم که بر همگان آشناست. مسیحیت نیز در سده های نخستین پیدایش از بیم سرکوب امپراتوری رم ،به سرزمینهای ساسانی پناهنده شدند و به ویژه در غرب ایران نشو نما یافتند ، بطوریکه کلیسای نستوری به پشتیبانی ساسانیان گسترش یافت.کوتاه سخن اینکه  هر چند اکثریت باشندگان ایران پیرو آیین های ایرانی بودند اما برخی از ایرانیان هم از دیر باز پیرو آیین های غیر ایرانی بودند که مهمترین آنها عبارت بود از پیروان شاخه های مختلف مسیحیت،یهودیان  بودایی ها . پس از تسلط اعراب ، رفته رفته اکثریت باشندگان مسلمان شدند، اما همچنان اقوام گوناگون و پیروان ادیان مختلف در فلات ایران به حیاتشان ادامه می دادند.

دوره صفوی

یکی از ویژگی های ساختار سیاسی حکومت صفوی بکارگیری گسترده باشندگان خارج از فلات ایران است .آنها در امور دولتی ،در امر سپاه ، در زمینه اقتصادی و در دربار چون بردگان جنسی و غلامان خانگی گمارده می شدند. اسیر گرفتن “کفار خارجی”،جابجایی گسترده و اجباری جمعیت، بکارگیری این افراد از روی الگوی عثمانی صورت گرفته و شباهت فراوانی به نقش مردمان بالکان در حکومت عثمانی داشت. البته برخلاف رسوم عثمانی غلامان در ایران می توانستند  املاک خود را برای فرزندانشان  بگذارند.

ارامنه

پیشینه روابط  ایران و ارمنستان

کلیسای سنت استپانوس یا کلیسای استفانوس مقدس، واقع در جنوب رود ارس، دومین کلیسای مهم ارامنه ایران است که از نظر اهمیت بعد از قره ‌کلیسا قرار می‌گیرد.

ارمنستان از زمان کوروش  به تسخیر امپراتوری هخامنشی درآمد و پس از رانده شدن جانشینان اسکندر، اشکانیان* دوباره ارمنستان را به قلمرو خود افزودند .در دوره ساسانی سرزمین ارمنستان همچنان میان ایران و رم دست بدست می شد. ارمنستان برای تحکیم هویت خود، نخستین نهاد حکومتی بود که در سال 301 میلادی  آیین مسیح را به عنوان مذهب رسمی پذیرفت. “در سال 447 م به دستور یزدگرد دوم  از ارمنیان خواسته شد دین مسیح را ترک گویند و به دین زرتشت در آیند.. اما سپاهیان یزدگرد کاری از پیش نبردند.در سال 460 م .هم فیروز ،دیگر پادشاه ساسانی در صدد تغییر دین ارمنیان بر آمد که کار به نتیجه دلخواه او نیانجامید.پس از ظهور اسلام اعراب و سپس قبایل ترک آسیای مرکزی  چند بار به ارمنستان حمله کردند، در دوره امپراتوری عثمانی و صفوی ،نیز سرزمین ارمنستان همچنان میان آنها دست به دست می شد ” ارمنیان ایران ص 8 در همین کتاب آمده است که سال ها پیش از کوچ اجباری ارمنیان به فرمان شاه عباس، “بازرگانان ارمنی از طریق شیراز و بندر عباس با هندوستان دادو ساد داشتند …و حداقل پنجاه سال پیش از کوچ بزرگ ارمنیان ، بازرگانان ارمنی در شیراز مستقر بوده و کلیسا و خانه داشتند.”صص11

*ایرانیان مسیحی به ارامنه محدود نمی شود و از همان سده نخست میلادی(دوره اشکانی) عده ای از باشندگان سرزمین های ساسانی به آیین مسیح گرویدند و شاخه های گوناگون مسیحیت در میان باشندگان داخلی نجد(فلات) ایران پیروانی یافت  و در جابجای قلمرو ساسانی اسقف نشین های نستوری مورد پشتیبانی پادشاهان ساسانی بوده و کلیساهای فراوانی داشتند. آشوریها و کلدانی ها هم از مسیحیان باستانی ایرانی هستند که غالبا در استان آذربایجان غربی زندگی می کنند.

  کوچ اجباری  ارمنی ها در دوره صفوی

در کتاب “زندگانی شاه عباس ” داستان این  جابجایی به تفصیل از منابع گوناگون نقل شده است : پس از فتح ارمنستان بدست شاه عباس در سال 1013 م ، سردار عثمانی  حاکم آناتولی شرقی به جنگ شاه عباس شتافت ” ولی شاه برای آنکه شهر های آباد ارمنستان را در اختیار ترکان نگذارد ، تصمیم سخت و وحشیانه ای گرفت و اخطار کرد که همه اهالی ارمنستان باید شهر ها و خانه ها و دهکده های خود را ، در دو روز ترک کنند…بیش از شصت هزار خانوار شامل این دستور شدند ..و چون غارت زده و بی برگ بودند ، از سرما آسیب فراوان دیدند و بسیاری از ایشان تلف شدند ….رفتار سپاهیان قزلباش بعلت تعصبات مذهبی و نقایص اخلاقی غالبا بسیار ستمکارانه و ناپسند بوده است .برخی قزلباشان  در تبریز زنان و مردان آنها را به کنیزی و بردگی گرفتند  … شاه عباس نیز از رفتار ناپسندیده آنان متاثر شد و برای تامین آسایش ارامنه در ایران چند فرمان صادر کرد ” ص 650ج1

این رخداد تاریخی  در کتاب”ارمنیان ایران ” چنین توصیف شده است ” در هنگام گذر از رودخانه ارس تعداد سیصد هزار تن (!!) از ارمنیان در رودخانه غرق شدند …به این طریق اولین نسل کشی** ارمنیان به دست شاه عباس صفوی انجام پذیرفت” ص 13

بگفته فلسفی به دستور ” شاه 27 هزار خانواده ارمنی را به گیلان کوچانیدند که بیشتر آنها به علت ناسازگار بودن آب و هوا تلف شدند و قسمت دیگر به ولایات مرکزی و جنوبی منتقل شدند ص 641 .. سه هزار خانواده  از ارامنه را به جلفا کوچاند. در فرح آباد 40 هزار خانواده ارمنی، 12 هزار خانواده گرجی و هفت هزار خانواده یهودی زندگی میکردند.ص 643″زندگانی شاه عباس”

**  عبارت” نسل کشی” از جهت حقوقی مفهومی است که در مورد این جنایت مصداقی ندارد ، هرچند که تغییر واژه از بزرگی این توحش نمی کاهد.

  ارمنی ها در جلفای جدید(اصفهان)

کلیسا وانک در محله جلفا

هزاران تن از ارامنه ابتدا در شمس آباد اصفهان و سپس در محله ای که برای آنان بنا شد اسکان یافتند . این محله  به نام شهر زادگاهشان جلفا خوانده شد. شاه با صدور فرمانی ارمنی ها را آزاد اعلام نمود و گفت که احدی نمی تواند آنها را به غلامی و یا کنیزی ببرد. شاه عباس در 1613  با یک فرمان تعرض به اموال ارامنه را منع کرد و آن را متعلق به خود اعلام نمود… محله ارامنه به مادر شاه تعلق داشت.”غلامان و معماران شاه کلیسای جامع اش را با هم ساختند و پل بین جلفای نو و محلات جدید اصفهان نامش را از الله وردی خان گرفت ، غلامی که سپهسالار ارتش صفوی شد و در تصرف قفقاز موثر بود” صص 73.غلامان خاصه..جلفا نماد جایگاه رفیع ارمنی ها در دوره شاه عباسی است و “ارامنه جلفای برای شاه عباس حکم دیپلمات و سرمایه گذار را داشتند و ابریشم ایران را با نقره مبادله میکردند”صص 59 غلامان خاصه. کلانتر جلفا در دعاوی حقوقی بین المللی نقش داشت. از آنجا که صنعت ابریشم توسط  مهاجرت ارامنه  در ایران رایج شده بود و اهالی گیلان و مازندران هم تحت نظارت انها کار میکردند، در خرید و جمع آوری ابریشم مشکلی نداشتند. از سوی دیگر هم دینی با اروپاییان و سهولت  برای آموختن زبان و فراگیری عادات اروپایی  ، آنها را در جایگاه بسیار برتری به همکاران مسلمان شان قرار می داد.

ابریشم مهمترین تامین کننده مخارج دربار صفویه

تاریخ ارمنیان ایران  ص 276: “تجارت ابریشم در اختیار شاه عباس بود . او ابریشم را توسط تجار ارمنی صادر میکرد. آنها  ابریشم را در کشور های اروپایی می فروختند و با پول ان کالا های اروپایی خریده به ایران می آوردند  و بهای ابریشم ها را به خزانه شاهی تحویل می دادند.ابریشم گیلان  طبق فرمانی بیک  یهودی گرجی  که به فرح آباد کوچ کرده بود ، سپرده شد  . ابریشم شیروان و قره باغ هم  به دو خوجه از همان ناحیه واگذار شده بود…..خوجی نظر در مقام رئیس شبکه  کاملا متشکل تجار ارمنی  به استخدام عده  زیادی کارگزار  با 40 درصد کارمزد  برای  سفر و فروش ابریشم در اروپا و عثمانی مبادرت کرد. 1/18 م  از فواید فروش ابریشم  به خوجه تعلق می گرفت.

رونق تجارت اقلیت ها در دوران شاه عباس .عکس از دنیای اقتصاد

بازرگانان ارمنی جلفای اصفهان برای سامان دادن بکار خود  شرکتهای بازرگانی تشکیل می دادند . این شرکت ها متشکل از یک خاندان  بود.. عده ای از افراد پول خود را در اختیار این شرکت ها قرار می دادند  و در عوض سود آن را دریافت می کردند. شرکتها  قرارداد های کتبی با کارمندان امضا می کردند که برای مدت معینی اعتبار داشت . این قراردادها به زبان ارمنی نگارش می یافت.. در این عصر راه تجاری از تبریز  به بندر ترابوزان و یا ازمیر بود  .ولی چون عثمانی مشکلاتی برای بازرگانان ایرانی ایجاد می کرد ،  بازرگانان در صدد بر آمدند که از راه روسیه به تجارت با اروپا  ادامه دهند. این راه از طریق  دریای خزر  رودخانه ولگا  و مسکو می گذشت  .. بعد ها بازرگانان ایرانی که کالاهایشان را از طریق بنادر خلیج فارس  به اروپا صادر می کردند، در ژوئن 1688 در لندن با کمپانی هند شرقی  قراردادی بستند… یکی از پایگاهای بازرگانی ایران شهر ونیز بود  که بسیاری از بازرگانان ارمنی در آنجا میزیستند. گروهی از تجار خرده پا نیز کالا های خود را در میدان  سن مارکو می فروختند.، عده ای نیز در آمستردام و  لهستان مستقر شدند. و ثروت هنگفتی کسب کردند.

ارمنی های دیگر مناطق ایران

“شاه عباس برای آنکه مهاجران زندگانی آسوده ای داشته باشند، به هر خانوار برای زراعت،زمینی بخشیده و یا اجاره داده است که هر کس به کار اصلی و دیرین خود مشغول باشد .به همین سبب امروزه در مازندران محصولات و صنایع پیدا شده که پیش از این وجود نداشته است “صص 219 دلاواله.از ان جمله است کشت مو و تهیه شراب و به ویژه پرورش ابریشم . ارامنه در شمال اغلب در گیلان،مازندران و شمال خراسان سکونت داده شدند و به صنعت ابریشم و کشاورزی سرگرم بودند.در نواحی مرکزی ایران، روستای های ارمنی نشین و گرجی نشین غالبا در ایالت اصفهان قرار داشت و دز دیگر مناطق ایران دهات ارمنی نشین کمتر بود.

 

برخورد دوگانه شاه به ارمنی ها:

شاه عباس نه تنها برای رعایای ارمنی خود امکانات و شرایط زیست و کار را مهیا کرد ، بلکه در حمایت از آزادی مذهبی آن چنان پیش میرفت که برخی از کشیشان و به تبع آنان اروپائیان ، شاه عباس را مسیحی می انگاشتند .، “شاه در نیمه ماه رمضان 1017 که مصادف با روز میلاد مسیح بود با جمعی از سران لشکری و کشوری و چند تن علمای روحانی به صومعه کاتولیک های اصفهان رفت و در آنجا در روز رمضان با حضور روحانیون شیعه شراب نوشید…آنها را مجبور کرد قدری از آن بنوشند” صص 528. زندگانی شاه عباس و یا در هنگام ورود به شهر کاشان،صلیب کشیشان را بر گردن خود آویخت.”صص 525.

این کار های نمایشی او برای به دست آوردن قلوب مسیحیان ایران و جلب رضایت کشیشان و پادشاهان عیسوی اروپا بود و در حقیقت او سخت به مذهب شیعه پای بند بود و سفر پیاده به مشهد و مرمت اماکن مقدسه و ساختن راه و کاروانسرا برای زائران مشهد ، همه حکایت از دلبستگی او به مذهب شیعه است . بهر صورت برای شاه دین یک ابزار حاکمیت بود که او بنا بر شرایط برخوردش با پیروان مذاهب تنظیم می نمود. برای نمونه شاه عباس زمانی که با پرتقالی ها روابطش تیره شد دستور داد ارامنه و مسیحی های ساکن  سرحدات بختیاری  مسلمان شوند و کلیسا های انها مسجد شود. یا بعد از فتح بغداد در سال 1624 دستر به ختنه کردن ارامنه شهر  داد.بحران ص 188. نمونه های فراوانی از سیاست یک بام و دو هوای شاه عباس در مقابل ارامنه در تاریخ این دوره وجود دارد.

 

…………………..

گرجی ها

غلامان خاصه در سپاه صفوی

 

درباریان صفوی اسرای گرجی را راهنمایی می‌کنند. نقاشی روی پارچه مربوط به اواسط سدهٔ ۱۶ میلادی از موزه متروپولیتن نیویورک

تهماسب چهار حمله به قفقاز کرد و طی ان 130 هزار اسیر گرجی به ایران آورد  که آنها در سپاه و یا چون غلام خاصه در دربار و حرم خدمت میکردند . عده ای هم برده خانگی در نزد اشراف کار میکردند. در میان  آنها صنعتگر فراوان بود که در شهر ها به کار خود مشغول شدند.

به نوشته ی اسکندر بیگ منشی، واقعه نویس دربار شاه عباس ،او در جنگ گرجستان (1614-1615/1023) 330 هزار برده گرفت”  تاریخ عالم آرای عباسی* ج2 ص 875

شاه عباس در جنگ دیگری  با گرجیان (1024-27) روی نیایش شاه تهماسب  را سفید کرد:”شاه در دفع شورش گرجستان خشونت را از حد گذراند، تعداد کثیری از آن قوم را به قتل آورد و نزدیک دو برابر مقتولان آنها را هم به اسارت گرفت” روزگاران ص 692..در همین مورد جنایات شاه در گرجستان این آمار را نقل می کند: ” او قتل 100 هزار نفر و تبعید 60 هزار نفر ” ص143

 بکارگیری گرجیان در  سپاه:غلامان خاصه

شاهان صفوی برای فرو کاستن قدرت قزلباشان ، الگوی مملوکان مصر و عثمانیان را به کار گرفتند :” بردگانی که وارد حریم اسلام می شدند ابتدا نسبت به جامعه ” بی حس” میکردند و سپس طی روندی  تبدیل به غلامان خاصه می شدند…فرمانبرداری باید بی چون و چرا می بود ، زیرا بردگان خوراک و پوشاک و تربیت و هویت  تازه خود را مدیون  ولی نعمتی بودند که قدرت از او نشات می گرفت.برده از شبکه بومی اش ریشه کن می شد  و در خاک نوی دولت همایونی کاشته می شد. شاه به او هویت اسلامی می بخشید که شرط اولش وفاداری شیعی  به شاه و ظل الله بود . گاهی به او یک نام ایرانی اصیل هم میداد

در بستر تاریخی مشخصی که برده داری خانگی و نظامی همچون ساز و کاری برای فرمانروایی به کار میرفت دو دسته چشمگیر تر نقش آفرینی می کردند: زنان صیغه ای و غلامان جنگی. در دودمانی که در صدد تحکیم قدرتش در نظام مرد سالار بود ، زنان وسایل مطلوب تولید مثل بودند…با زنان صیغه ای ، ارثیه نیز محفوظ می ماند..زن داری صیغه ای و برده داری نظامی دو جنبه از یک نظام واحد سیاسی-اجتماعی است که عباسیان ، مملوکان ،عثمانیان و صفویه بدان ملتزم بودند.”غلامان خاصه ص28.

.

گرجیان در دیوان  و حرمخانه شاه

زنان و پسران  قفقازی درمجلس بزم بزرگان قوم

در دیوان شاه عباس گرجی تباران سرشناس  مهم ترین مشاغل لشکری و کشوری را داشتند برای نمونه، الله وردی خان سپهسالار سپاه ایران و حاکم فارس و جنوب  و سازنده سی و سه پل بود . پسرش امام قلی خان جانشین او شد. ساروق تقی(تقی مو بور 1642-1634)   در مقام وزارت و محبعلی  ریاست ضرابخانه ها را نیز بر عهده داشت .شاه  گاهی حکومت ولایات قبایل قزلباش را به آنان واگذار می کرد:” یکی از غلامان خاصه شریفه را که به وفور عدالت و کاردانی و شجاعت و دلیری و جان سپاری در راه ولی نعمت از اقران ممتاز بود به امارت آن ایل و قشون و لشکر آن سرزمین تعیین نمود.ص 40..هنگامی که شاه عباس در گذشت 21 غلام در چنین مقامی بودند.ص 188 غلامان خاصه. .

در دهه 1670 در حدود 3000 خواجه که 500 تن از انها سیاهپوست  و در زمره ملازمان دربار بودند.آنها پرسود ترین مشاغل دیوانی را در اختیار داشتند و پس از مرگ ثروتشان به شاه می رسید. بزرگ خواجه گان  سفید پوست از میان گرجی ها بود.”چون بسیاری از سران دولت و بزرگان دربار و سپاه و نزدیکان شاه گرجی بودند ، و در حرمخانه نیز زنان گرجی متعدد داشت. شاه نیز زبان گرجی را فرا گرفته بود”

 

 

 

فهرست حاکمان و امیران گرجی‌تبار دورهٔ صفویه

مجسمه امام قلی خان در قشم

https://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%AF%D8%B1%D8%AC%DB%8C%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C_%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86

صفوی تندیس امامقلی خان در قشم

 

 

 

 

مجسمه امام قلی خان در قشم

زیرنویس:

 

منابع:

“بیست نفر از کشیشان بی دین در آن معبد کفر آئین را بشمشیر آتش بار به دارالبوار فرستاد ناقوس کلیسارا ..چون شیشه حیات گرجیان در هم شکسته در های فولادی طلا را قانع نموده با دیگر اسباب و تجملات …که در آن مخزن اشرار تبه روزگار جمع آمده بود به خزانه عامره نقل نمودند

 

“استقلال سیاسی و وحدت ملی ایران بدست این پادشاه بزرگ تجدید شد. به راهنمای عقل و تدبیر او در سیاست داخلی و خارجی راه تازه ای پیش گرفت که مایه قدرت و بلند نامی ایران گردید.” ص20

روزگاران ،روایت تاریخ مختصر ایران از زبان فصیح زرین کوب