درباره سیت
پیشاپیش تذکر چند نکته لازم می دانم: نخست اینکه این سیت غیرانتفاعی است. دو اینکه من دوستدار تاریخ ، علوم انسانی و فلسفه هستم ، اما ادعای هیچ تخصصی در این زمینه راندارم . این سیت حاصل جمع اوری دست نوشته های من است برای استفاده در مطالعات شخصی خودم و فرزندانم . کوشیده ام انرا از خلال سفرهایم به دوستان دیگر هم معرفی نمایم .برگ سبزیست تحفه درویش.
در 17 سالگی بر دیوار اطاقم این بیت از مولوی را نوشته بودم: ای برادر تو همه اندیشهای مابقی تو استخوان وریشهای .
ولی در جوانی عملگرایی و زندگی روزانه فرصت چندانی برای کار فکری جدی نمیگذاشت. بهویژه اینکه گمان بر آن بود که شناخت قوانین حاکم بر جهان تبیین شده است و تنها می بایست مطابق آن نسخه عمل کرد. بزودی بیراهه بودن تمام نسخهها نمایان شد و جوانی ما هم با آن بر باد رفت …دوره بازنشستگی که اغاز شد تصمیم گرفتم باقی عمر را در مسیر همان بیت نوجوانی پی بگیرم. البته باید خاطر نشان کنم که درک من از “اندیشه” پرسشگری و یادگیری بود. زندگی هم به من اموخته بود که “استخوان و ریشه” هم نمادی از زندگیست و این دو بیهم نمیتوانند سر کنند.
کار را با بازبینی آنچه در کتاب آموخته بودم شروع کردم. به جمعآوری دستنوشتههای پراکندهام پرداختم. پرسش مرکزی من در این دوره حول این سؤال بود که جوامع بشری بر چه پایهای شکل می گیرند و چگونه به زیست خود ادامه میدهند؟ راهاندازی این سیت در ادامه همان تلاش است با هدف نظمدادن به یاداشتهایم و به اشتراک گذاشتن آنها با دیگران.
در دهه اخیر مطالعاتم را با تاریخ ایران شروع کردم و بزودی پی بردم که تاریخ این سرزمین با همسایگانش و جهانی که آن را احاطه کرده است گره خورده و اساساً این تاریخ در چهارچوب یک جغرافیا قابل فهم است. پس تاریخ را عصای دستم کردم و”راه” سفر در پیش گرفتم، از درۀ فرغانه و بخارا تا ستونهای هرکول در غرب مدیترانه را در جغرافیا پیمودم. سفر فرصتی شد برای درک رابطه این دو رشته. و گزارش این سفرها شالودۀ ساختمان این سیت. از “راه” سفر امکان یافتم انچه در کتاب اموخته بودم در کادر جغرافیائیش بازبینی کنم و آن را به صورت “گزارش سفر” با دیگران به مشارکت بگذارم. برای آن دسته از همراهانی که علاقمند به جستجوی عمیقتری در موضوعات مطروحه در سفر هستند، در “راهنمای سفر” دیدگاههایم را شرح میدهم. و در ستون “پی نوشتههای سفر” ایدههایی که در گزارش های سفر به آنها اشاره شده ، بسط داده ام. در”منزلگاه خرد”ها همین ایدهها به شکل پژوهش در پیوند تمدنها آوردم. در ستون “راههای چندگانه” هم ،راه را بازگذاشتهام تا اگر عمری بود به نگارش آموزههایم در زمینۀ علوم اجتماعی و تاریخ فلسفه بپردازم. اگر توانستم در سال آینده این کار را به انجام برسانم، انگاه زمینه برای کار جدیتری فراهم خواهد شد.
همین جا باید بگویم که همراهی دوست قدیمی تولوزیام “کریستیان” برایم بسیار ارزشمند بوده است. تصحیح متون فرانسه را او انجام میدهد و بدون او راهاندازی سیت به زبان فرانسه مشکلتر میشد . به اضافه اینکه همراهی او در سفرهای اخری برای من بسیار مغتنم بود.
لازمست به نقش دوست دیگری هم اشاره کنم که با راهاندازی این سیت و پیشنهادات موشکافانهاش مرا بسیار یاری کرد. دوستان دیگرم هم با همراهیشان در مراحلی از سفر، هر یک بهگونهای مرا یاری دادهاند.
امیدوارم در چهار چوب این سیت بتوانم همراهان دیگری نیز در این “راه” پیدا کنم.