نخستین نشانه های  به جا مانده از زندگی انسان در این منطقه به 40 هزار سال پیش و اولین  نشانه از زندگی جمعی به 4 هزار سال پیش باز می گردد.” اقوام “سلت”  در درازای  ده قرن از سده دوازده تا دوم پیش از میلاد در سرزمینی که امروزه “گل” خوانده می شود، ساکن شدند و برخی از آنان ، در کرانه  چپ رود سن جا گیر شدند  که در تاریخ به نام “پاریزی” خوانده می شوند . کاوشهای باستان شناسی نشان می دهد این مردمان در دهات پراکنده می زیستند و با کشاورزی و دامداری و تجارت بر روی “سن” زندگی را سپری می کردند ، رودخانه ای که در درازای تاریخ این شهر مهمترین عامل شکل گیری ، ساماندهی اجتماعی و اقتصاد ساکنان کرانه رود، بوده است رودخانه سن بزرگترین شاهراه ارتباطی است که طبیعت به رایگان در اختیار مردم این منطقه قرار داده است .، افزون بر آن، وجود جنگل های گسترده و فراوانی چوب برای ساخت و ساز شهری نیز نقش مهمی دارد. ساختمان های چوبی شهر هراز چند گاهی طعمه آتش می شد و پل های چوبی را سیل خراب میکرد، برای پرهیز از این گزند، ساکنان به معادن سنگ فراوان در زیر شهر و در اطراف روی آوردند این سنگ ها ی رسوبی سفید رنگ و سخت در روند گسترش “لوتس”،عاملی برای استواری ساخت و ساز شهری شد. این امکانات شهری همراه شد با دستاورد های امپراتوری رم به ویژه در زمینه زندگی شهری ، راه های ارتباطی ، کانال های آب ، قوانین و مدیریت ، پدیده ها ی شاکله و بُن مایه کشور آتی فرانسه که شهر پاریس ستاره بی همتای آن بود .

دوره باستان /آنتیک .

در سده نخست پیش از میلاد سرداران رمی پاره ای سرزمین های  گل را یورش آوردند اما این ژول سزار بود که در بین سالهای 58 تا 51 پیش از میلاد مقاومت گل ها را در هم شکست  فرمانده آنها ” ورسن ژتوریکس ” را شکست داد و تمام سرزمین ها گلها را تسخیر نمود و در جزیره های رود سن در ناحیه ای که امروز پاریس خوانده می شود شهر جدیدی با نام”لوتس”*که به معنی “وادی میان آب”، را برپا ساخت. رمی ها زبان و قوانین خود را در گل حاکم و لوتس را با شیوه رمی بنا نمودند: شهری با خیابان های عمود بر هم و میدانی برای گردهمایی های همگانی به منظور دیدار و گفتگو و یا برگزاری آئین های مذهبی و جشن که “فروم” نامیده می شد و نقش “مرکز عصبی و قلب” شهر و نشانه تمدن رمی بود . امروزه دو خیابان مهم پاریس  از شمال به جنوب ( سن ژاک و سن میشل) همچنان مورد استفاده است ، رودخانه سن و  هفت تپه  در اطراف آن یاد آور شهر رم برای تازه واردان بود . رمی ها معبدی برای ژوپیتر در جایگاه امروزی آن نزدیک کاتدرال نتردام بنا نهادند، اما نیایشگاه اصلی بر فراز تپه در کنار میدان “فرم” بود. سنگی منقوش به جا مانده از آن ،در ترم “بنا های حمام آبگرم” به نمایش گذاشته شده است.

در  نیمه دوم سده نخست میلادی ، مجموعه حمام بزرگ  در لوتس بنا شد که آب آن  توسط کانال ها از شصت کیلومتری  تامین می شد. در این مجموعه یک سالن بزرگ ،با مساحتی بیش از صد متر ، مختص حوضچه های آب سرد بود ، سالن های آبگرم ، ورزش و گفتگو هم در این مجموعه یافت شده که امروزه در کارشناسان در حال باز یابی دیوارهای منقوش آن از زیر گرد و غبار اعصار می باشند .تئاتری با گنجایش 3000 نفر در درون شهر و استادیوم ( آران) که محل تئاتر هم بود در بیرون شهر  بنا شد. این محل دارای یک سن بزرگ و تجهیزات مربوط به آن  بود. در این محل که گنجایش بیش از 17 هزار تماشاگر داشت، گلادیاتور ها (به رسم وحشیانه رمی) به یکدیگر می آویختند و یا با حیوانات درنده مبارزه می کردند. گنجایش آمفی تئاتر از شمار مردم شهر که در آن روزگار ده هزار برآورد شده، که نشانگر شرکت مردمان مناطق دور در این نمایش هاست. “در نیمه سده نخست دو شهر پکن و رم افزون بر یک میلیون باشنده داشت”. 

بر روی تپه ای در جنوب “سن”، در کرانه راست رودخانه، که بلندی آن به 60 متر میرسید محلات رمی ساخته شد، که از جنوب  به “دره وال دو گراس/Val-de-Grâce” دید داشت .اما بخش شمالی تپهِ  “سن  ژنویو “،مرکز شهر سازی رمی بود که بر رودخانه سن دید خوبی داشت  و در سراشیبی تند آن بنا های عظیم اداری، مذهبی  ، قضائی و تفریحی  ساخته شده بود. کاوش های باستان شنان در جا به جای این منطقه آثار به جا مانده از خانه های ساکنان شهر یافته اند که نشان از شیوه زندگی و میزان رفاه آنهاست . برای نمونه وسایل یافت شده از آشپزخانه ها نشان از نوع خوراک این مردمان است که عبارت از نان ، گونه ای آش و گابگاه ماهی صید شده از رودخانه و گوشت که اکثرا خوک بود . سالن غذاخوری ثروتمندان نشانگر روش غذا خوردن در حال لمیدن بر روی نیمکت می باشد. وجود حمام در خانه های ثروتمندان چشمگیر می باشد . حمام های همگانی نقش تفریحی و گفتگو برای مردم و به ویژه آریستوکراسی گل * را داشت. نخسنین دیوار دور شهر در سال 308 م. بنا گردید در نیمه همین سده هم بازیلیک سن اِتین هم در نزدیکی محل نتردام امروزی ساخته شد

(* در ساز و کار دیوانی امپراتوری رم ، آریستوکراسی بومی نقشی پررنگ داشت و از یکسو عامل اعمال قدرت اعمال قدرت و از سوی دیگر میانجی آمیزش فرهنگ بومی و فرهنگ حاکم رمی بود).

با وجود میدان های پایین دستی این تپه ،بر رسم معمول امپراتوری، در خارج از شهر قرار داشت ،ساخت و ساز این مجموعه تاریخی بر روی تپه، به خوبی از دره سن و منطقه پاریس دیده می شد. این شهر توسط خیابان های پهنی به میدان های اصلی وسیعی در خارج شهر پیوند می داد، میدان هایی که به شبکه اروپائی راه های رمی می پیوست .

گرچه در سده های نخستین اقتصاد شهری روندی فزاینده داشت ، اما در سده های بعدی اقوام اروپای مرکزی و شرقی به شهر بی دفاع یورش می آورند و همین امر موجب مهاجرت ساکنان شهری از کرانه چپ رودخانه به سمت راست آن شد، در جایی که حصار کشی اطراف شهر با چوب و گل بود . با سامان یافتن زندگی، کنترل تجارت بر روی سن، همچنان برای پاریس ثروت و جایگاه مناسبی را تامین می کرد . در این زمان شهر قدیمی رمی بی سکنه رها شده بود و سنگ های این بنا های استوار ، به عنوان مصالح ساختانی برای کلیساها ، دیوار دفاعی و خانه های کرانه راست در سده های متوالی مورد استفاده قرار می گرفت.

Voir aussi : les îles disparues de Paris

ورود مسیحیت به “گل”

از سده دوم میلادی بشارت دهندگانِ آیین مسیح به جنوب اروپا روانه شدند حدود سال 250، نخستین اسقف لوتس، سن دنی، یکی از هفت اسقف که برای بشارت به سرزمین گل آمده بود، به شهادت رسید . بر پایه روایت های افسانه گونه، پیشرفت کار او ، نفرت مشرکان را برانگیخت و او را در تپه “مون مارت” گردن زدند در ادامه این افسانه آمده است که سن دنی سر خود را در دست گرفت. این کلاسیک ترین نماد قدیس نگهبان (پاترون)آینده فرانسه است. یکی دیگر از قدیسین هم به نام “سن ژنویو” نگهبان و پاترون لُوتس شد.

برای جلوگیری از یورش آلمان ها، از اقوام ژرمنی/ حصاری بر گرد شهر در جزیره(Île de la Cité) بنا شد. در درون شهر کاخی هم برای اقامت گاه به گاه امپراتور رم ساخته شد. این کاخ محل پذیرایی و اقامت امپراتور ژولین و امپراتور کنستانتین و همچنین پادشاهان بعدی فرانسوی بود. (کنستانتین از شراب عالی و درختان انجیر شهر یاد کرده است!)

فهرست

لوتس ، پاریس می شود/پایان دوره باستان و آغاز قرون وسطی

دوره آغازین پیشروی مسیحیت در اروپا * به ویژه از زمانی که امپراتوری رم آیین مسیح را به عنوان دین رسمی پذیرفت , کلیسای رم خود را مرکز مسیحیت قلمداد میکرد، و شاخه های شرقی مسیحیت را دشمن خود می شناخت .آریانیسم **یکی از این شاخه بود که مذهب برخی از اقوام ژرمنی و ” گوت ها”بود که قصد تسخیر پاریس را داشتند. پاریس شهر رمی بود که در تقسیمات کلیسای همچون یک “اِوِشِه” به شمار می آمد و سرپرست برگزیده از سوی رم در پسُت “اِوک”، بر پیروان کلیسای رم سرپرستی داشت. این شهر پیش و بیش از رم با آریانیسم دشمنی نشان داد.

با از میان رفتن امپراتوری رم فشار اقوام مهاجر بر سرزمین های امپراتوری فزونی گرفت و “هون ها “به رهبری آتیلا در سال 451 م. تا فرانسه امروز پیش آمدند. شهر لوتس با پرداخت باج به آتیلا از غارت در امان ماند و گفته می شود که یکی از چهره های کلیدی این مصالحه ” سن ژنویو ” بود. که از مردم خواست که از شهر فرار نکنند. پس از آتیلا نوبت دو قبیله از “آله مان” ها و یک قبیله از فرانک ها شد که می کوشیدند پاریس را تسخیر کنند . در آن زمان پاریس مانند جزیره ای برای پیروان مسیحیت رمی بود در اقیانوس آریانیسم . در میان مهاجمان به پاریس دو گروه “گوت ها” پیروان شاخه آریانیست مسیحیت بودند یگ گروه از فرانک ها که از مشرکین به شمار می رفتند. در سال 486 “سن ژنویو” کلویس را که سردارِ مشرکین بود بر دو طایفه ای که پیرو “آریانیسم “بودند ترجیح داد و اداره شهر را به او واگذار کرد. کلوویس پس از کشتن آلاریک، پادشاه ویزیگوت ها، طی نبرد “تُولبیاک” در لُوتس اقامت کرد و این شهر را پایتخت پادشاهی خود قرار داد، کلویس برای سود بردن از پشتیبانی محلی به پیروان کلیسای رم پیوست و خود را شاه مسیحی فرانک ها خواند و پس از تعمید ، سلسله پادشاهی مرووانژین را پایه گذاری کرد. در دوره همین نخستین شاه بود که قانون سالیک تنظیم شد که تا تدوین قانون ناپلئون در سده هجدهم، مورد استفاده قانونگذاران به شمار می رفت. رئوس این مجموعه عبارت بود از :برابری بین فرانک ها و گالو رومی ها، آزادی ازدواج، و پایان رسم «حق انتقام» . اما جانشینان کلوویس چندان قدرتی نداشتند و به “شاهان بیکاره” شهرت یافتند

چند رخداد مهم شهر پاریس درسده 6،7و8

585 : آتش سوزی دهشتناک که تمام بخش واقع در جزیره/ l’île de la Cité/را سوزاند. تنها کاتدارال و شمار کمی ساختمان های سنگی به جا ماند.

پاریس در سده هشتم ، شاهد ورود پیروزمندانه شارل مارتل به شهر بود ، او سردار سپاه فرانک ها در مقابل مهاجمان عرب در غرب فرانسه بود. با شکست مسلمانان، مارتل برای خود وجهه زیادی در میان مسیحیان ایجاد نماید، این پشتیبانی همگانی به او و باز ماندگانش امکان داد سلسله جدیدی به نام کارولنژین را تاسیس نمایند , که پر آوازه ترین نماینده آن نوه شارل مارتل ، شارلماین بود که بزودی با تسخیر سرزمین های جدید گستره قدرت خود را در جنوب و مرکز اروپا افزایش داشت و پاپ او را به عنوان یگانه پشتیبان مسیحیت در اروپا به رسمیت شناخته شد . او که خود را همسان با امپراتور بیزانس میدانست ، هم عصر هارون الرشید بود.****/ که به دست ناپلئون از میان رفت 962 تا 1806/. او پایتخت را از پاریس به “اکس لا شاپل” منتقل گرد* فزایش گستره سرزمین های امپراتوری ، به یک پایتخت مرکزی تر را ایجاب می کرد ، اکس لا شاپل( Aix Lachapelle)،به گونه ساخته شد که ادعای هم ترازی با رم را داشت . پس از مرگ شارلماین ، امپراتوری او میان سه فرزندانش تقسیم شد .بهرحال پاریس جایگاه گذشته خود را از دست داد .***

یادآوری تاریخی

از سده نحست میلادی تا یده پنجم: دوره حاکمیت امپراتوری رم

از سال های پایانی سده پنج تا سالهای میانی سده هشتم سلسه پادشاهی فرانک ها / میروانژین+شاهان بیکاره

از 750 تا اواخر سده دهم /کارولنژین ، بنیانگذار این سلسله ” شارلماین 768-818″ نوه شارل مارتل است.

از اواخز سده دهم تا انقلاب فرانسه،کاپوسین ها

نمودار تارخی دوره رمی:

نمودار پادشاهی میرو وانژین

پانوشته ها:

*  شبکه راه ها شهر ها را به رم وصل میکرد ، شهر های که می بایست زندگی به سبک رمی در آن جریان یابد :یک یا چند فروم(میدان بزرگ برای بحث و گفتگوی شهروندان) ، پرستشگاه، ادارات دولتی ، طاق نصرت ، حمام، كتابخانه ، کانال کشی آب و حداقل یک “اکدوک-کانال آبی که پر پلی ساخته می شود “، فواره و چشمه های شهری و کانال اگو  .بدین شکل شهر” تیماد” در شن های صحرا آفریقا و “بس” در بریتانیای مه آلود بنا گردید.  نقل از مقاله شهر رم در همین سایت

*- در سده پنجم مسیحیت رمی در فرانسه گسترش یافت ، برای مثال در مرکز فرانسه بیش از ده مونستر وجود داشت که در برخی از آنها بیش از 1700 نفر زندگی می کردند . حاکمان سیاسی همواره در پی بدست آوردن پشتیبانی شبکه های مذهبی بوده اند .این شبکه ها بسیار جا افتاده تر و استخوان دار تر از تشکیلات اداری و سیاسی بود . برای نمونه در فرانسه تقسیمات جغرافیایی اداری اغلب از تقسیم بندی کلیسا کپی شده است ……..”ایده بکارگیری آیین نو که در شهر های بزرگ پیروانی یافته بود ، به عنوان یک راه حل برای از هم پاشیدگی امپراتوری پذیرفته شد .و گرویدن به آیین مسیح از سوی امپراتور و خانواده اش ،  یکباره امپراتوری را از یک پشتوانه اجتماعی موثر برخوردار نمود . شبکه های پیدا و پنهان مسیحیت برای نخستین بار از زمان پیدایش با صلیب مسیح در خدمت قدرت سیاسی قرار گرفت. آیینی که بر صلح و مدارا و دوستی همنوع تکیه داشت ، در مدت کوتاهی خواستار محدود کردن و سپس ممنوعیت ادیان رقیب شد و به تبلیغ علیه کفار داخلی و خارجی پرداخت”.نقل از مقاله شهر رم در همین سایت

**شورای بدعت آریا نیستی در پاریس. این آموزه مذهبی به واسطه کشیش آریوس نه الوهیت مسیح و نه اقتدار پاپ را به رسمیت می شناسد. آریان، اشف اعظم قسطنطنیه، در اولین شورای شهر “نیسه” در سال 325 محکوم شد. این جنبش مذهبی مسیحی در میان برخی از مردمان آلمانی، گوتیک و بورگوندی گسترش یافت.

*** جعل سند تقلبی نمایندگی از رم شرقی ، ایجاد نهاد های آموزشی برای اداره سرزمین های تسخیری ، ایجاد مدارس ، نزدیکی با هارون الرشید برای مبارزه با مسلمانان در اسپانیا . دو بار شکست در ساراگوس/ . بدین ترتیب امپراتوری جدیدی در اروپا شکل گرفت که به نام امپراتوری مقدس رم ژرمنی نام گرفت که مدعی جانشینی امپراتوری رم بود./

در مقاله آینده به نگاهی گذرا به تاریخ فرانسه در سده های میانی و پایانی قرون وسطی خواهیم داشت:

– یورش وایکینگ ها،

-رفرم های سده یازدهم

-جنگ های صلیبی و تمرکز قدرت سیاسی در پاریس

…………………………………………………….

منابع

مجموعه ای از کنفرانس ها در زمینه زمین شناسی ، جغرافیا و شهر سازی پاریس :Le socle de Paris

Michel Desvigne -: Quelle géographie sous les tissus constitués

https://coursgeologie.com/site-geologique-de-paris-288/

Paris / “Dessous des Cartes” (1/4) – YouTube

Musée Carnavalet-Histoire de Paris

Quand Paris s’appelait Lutèce

Chronologie de la France