ایوان مداین ، تیسفون پایتخت ساسانیان در کنار رود دجله . در جنگ های عراق به آن حساراتی وارد شده

ساسانیان /224-651 میلادی    در میان حکمرانان وابسته به حکومت اشکانی ،خاندان ساسان  که بر ایالت پارس حکم می راند جایگاه ویژه ای داشت : ساسان سر دودمان  این خاندان در استخر،اداره نیایشگاه پر اهمیت آناهیتا را در دست داشت .این شهر فاصله چندانی با تخت جمشید مقر افسانه ای هخامنشیان نداشت . همین دو عامل زمینه مشروعیت  نواده ساسان ، اردشیر بابکان را آماده ساخت تا از کاهش قدرت اشکانیان استفاده کرده و با شکست آخرین پادشاه اشکانی  حکومت خود را گسترش دهد و و در طی چند سال دودمان ساسانی را بنا نهد و امپراتوری پارس را برای مدت بیش از چهار سده  در غرب آسیا مستقر نماید .

فرزند اردشیر ، شاپور اول ، راه پدر را در به کار گیری “دین” برای مشروعیت بخشیدن و تحکیم قدرت سیاسی ادامه داد . و در همین راستا دستور  گرد آوری اوستا را داد .با این حال شاپور ،مانی پیامبر جدید  را یا احترام به دربار خود پذیرفت و به او اجازه داد تا پیامش را در سراسر سرزمین های امپراتوری تبلیغ نماید .چرا که آیین مانی  خصلت فراقومی و جهانی داشت و اقوام و ملت ها با فرهنگ و زبان گوناگونی را در بر میگرفت ، شاپور   درصدد بهره گیری از ایده های مانی در جهت همبستگی اجتماعی در امپراتوری در حال گسترش خود برآمد ، بر خلاف آئین زرتشتی* که ریشه در سنت های  جامعه روستایی فلات ایران داشت  ، پیام مانی انعکاس تقابل آرای دینی  فضای  شهری روزگار خود بود . اما قدرت مغان زرتشتی که در جامعه سنتی فلات ایران وزنه سنگینی داشت ، آنها توانستند با همکاری زمینداران بزرگ راه را بر پیشروی مانی ببندند و با مرگ شاپور اول ، در روزگار جانشین او، مانی را در جندی شاپور به دار آویختند.

عکس ها بر گرفته از کتاب “گنجینه های ایران”

فهرست

افزایش نقش” دین” در سپهر سیاسی

شاپور اول ،در نزدیکی شهر بیشاپور ،کازرون فارس

کشمکش میان شاه و اتحاد روحانیون زرتشتی و زمینداران بزرگ ،بنیادی ترین چالش سیاسی در  سپهر قدرت سیاسی در تمامی دوره حاکمیت دودمان ساسانی بود . شاهان ساسانی بر اساس توان و گرایش خود، گاهی در تقویت دین رسمی و زمانی در جهت مدارا با پیروان ادیان دیگر می کوشیدند* ، اما آنچه عامل جدید و ثابت در این دوره بود همانا پررنگ شدن   نقش “دین” در کشاکش قدرت بود و چنین پدیده ای نه تنها در چارچوب امپراتوری ساسانی ، بلکه در روابط   با امپراتوری رم وسپس بیزانس هم تشدید  شد، چرا که با پذیرش مسیحیت  به عنوان دین رسمی در امپراتوری  رم ، روند مشابهی بطور موازی در دو امپراتوری به پیش میرفت .

تقابل با رم  از ابتدای گسترش مسیحیت رنگی مذهبی به خود گرفت :در سده های نخست میلادی ، اشکانیان و ساسانیان از مسیحیان حمایت میکردند. مسیحیان در آناتولی، بین النهرین، شرق مدیترانه، عربستان و فلات ایران حضور داشتند. چندی  پس از پذیرش  مسیحیت به عنوان دین رسمی ، “مسیحیت شرقی “از مسیحیت  رسمی  رم و سپس کنستانتینوپل(استانبول فعلی) جدا شد و تحت حمایت حکومت ساسانی رشد کرد. بنابراین مسیحیان سرزمین های سوریه و جنوب آناتولی در جنگ ها بیشتر نه تنها حامی ساسانیان بودند بلکه در سپاه آنها خدمت می کردند .این حمایت بسته به سیاست حکومت ساسانی تغییر می کرد . برای نمونه در موردارمنستان در اوایل سده سوم، شاپور دوم قصد داشت از مسیحی شدن ارامنه جلوگیری کندو آنها را به پیروی از آیین زرتشت وا دارد.سیاستی که به کشتار گسترده مردم و خرابی نیایشگاه های  مسیحیان انجامید.  نمونه دیگر :در دهه نخست سده هفتم میلادی/خسرو پرویز با حمایت گسترده مسیحیان نستوری سرزمین های شرق مدیترانه و تمامی خاک آسیایی بیزانس را تسخیر کرد و شاهین سردار او ماه ها در مقابل کنستانتینوپل آماده اشغال پایتخت امپراتوری بود. اما زمانی که سپاهیان خسروپرویز در اورشلیم دست به کشتار مسیحیان زدند و نیایشگاه آنها را ویران کردند، ورق برگشت و امپراتور هراکلیوس از راه ارمنستان به آذربایجان وارد شد و آتشکده آذرگشب را به تلافی ویران نمود . پایتخت ساسانیان تیسفون بخطر افتاد و زمینه های بحران عمیقی را که به سقوط ساسانیان منجر شد فراهم نمود.

ایران و ایرانشهری  پایه دیگر مشروعیت  ساسانیان

پیروزی شاپور اول و اسارت والرین و 70000هزار لژیونر رمی
جنگ های ایران و رم :ساسانیان در پی سرزمین های هخامنشیان

اما مشروعیت قدرت ساسانیان  پایه دیگری هم داشت که همانا وراثت “خون شاهی” و بکارگیری خاطره جمعی از دوره درخشان امپراتوری هخامنشی بود .پادشاهان ساسانی از همان ابتدا در پی زدودن آثار  اشکانیان ، به عنوان دودمان رقیب بودند و درمقابل خود را جانشینان برحق امپراتوری هخامنشی میدانستند و در جهت احیا و گسترش قلمرو خود به سرزمین های تابعه آنها می کوشیدند.  شاپور اول  کتیبه های مهمی را در نقش رستم در کنار کتیبه های هخامنشی قرار داد که در آن خود را نماینده دین بهی معرفی می نمود . شاهان پس از او نیز چنین کردندو حتی کارنامه موبد موبدان ” کرتیر”در سنگ نبشته های این محل قرار دارد

.  در چنین فضایی  سیاست کشورگشایی هخامنشیان ها ادامه یاقت و پادشاهان بزرگ ساسانی همچون شاپور اول در سده سوم تا شرق دریای مدیترانه پیش رفت  ، شاپور دوم در سده چهارم  نه تنها  سرزمینهای کوشانیان در شرق را تسخیر کرد بلکه مجددا ارمنستان و قفقاز ، بخش جنوبی خلیج فارس و حتی یمن را نیز بخاک امیراتوری اضافه نمود و و خسرو پرویز در سده هفتم ( درست یک دهه پیش از آغاز فروپاشی امپراتوری ساسانی)  پا به خاک آفریقا گذاشت و از جنوب تا حبشه و از غرب تا به لیبی را تسخیر کرد و سرزمین هایی به گستردگی کشور در دوره  داریوش هخامنشی را به زیر نگین خود درآورد ، هرچند که این اقتدار توهمی بیش نبود. .

  دیوانسالاری ستون فقرات دوره ساسانی و تاریخ ایران.

پل چندکاربردی رود کارون در شهر شوشتر ،تاسیسات آبیاری با کمک اسیران رمی ساخته شد.

هر چند برای حکومت کردن به مشروعیت نیاز است اما شرط کافی نیست : آنچه تداوم حکومت ساسانیان را در طی چهار سده  تامین می کرد   دستگاه دیوانسالاری ای بود که قدمتی طولانی داشت و به ویژه بدست داریوش برای اداره یک امپراتوری بزرگ سازماندهی شده بود .  ساسانیان تمرکز قدرت هخامنشیان را احیا کردند و کشور را به مناطق اداری و نظامی  بخش نمودند . ستون اصلی  نیروی نظامی آنها همچون سپاه جاویدان  سپاهی حرفه ای بود و در هنگام جنگ از دهقانان و به ویژه ملیت های تابعه( که انیران خوانده می شدند) تامین می شد .این دستگاه اداری که مدیریت اقتصادی و اجتماعی جامعه را بر عهده داشت از چنان تجربه ای برخوردار بود که شاید بتوان آن را ستون فقرات تداوم تاریخ ایران دانست که ساسانیان به شایستگی از آن بهره بردند . همین دستگاه دیوانسالار موجب ثبات اجتماعی داخلی و شکوفایی اقتصادی در دوران های شاهان بزرگ ساسانی بود ، شاهانی که برخی بیش از  30سال در راس قدرت بودند ،همچون شاپور اول که پایتخت را از استخر به پایتخت اشکانیان ، تیسفون در کنار دجله منتقل کرد و زمینه را برای تسخیر سرزمین های آنسوی فرات آماده نمود و شبکه آبیاری میانرودان و خوزستان را سامان بخشید و شهر های جدیدی بنا نهاد . شاپور دوم در سده چهارم  به دنیا آمد و 69 سال حکومت کرد!  در دوران کودکی او، امپراتوری رادستگاه دیوانسالاری اداره می کرد و زمانی که او قدرت را بدست گرفت با کمک همین ابزار سرزمین های تسخیر شده را اداره کرد. همانگونه که خسرو انوشیروان در سده پنجم با کمک همین دیوانسالاری توانست بر بزرگترین درگیری اجتماعی تاریخ باستانی ایران که در نهضت مزدک بروز نمود غلبه کند و با انجام اصلاحات عمیق اجتماعی و مالی ، رونق اقتصادی را حاکم سازد و تنش اجتماعی را کاهش دهد.

منابع ثروت ساسانیان:

پارچه زربفت ساسانی

آنچه این دستگاه دیوانسالار را قادر به انجام چنین مدیریتی می کرد  افزون بر تجربه و سنت مدیریتی اش ، بنیاد اقتصادی و منابع ثروتی بود که در اختیار داشت . این ثروت از راههای گوناگون بدست می آمد: مالیات  ،راهداری  و تجارت و به ویژه غنائم جنگی و خراج از سرزمینهای تسخیر شده .

مالیات در دوره ساسانیان از محصول، زمین و افراد دریافت میشد.مهمترین ناحیه مالیات  دهنده  میان رودان بود که از گذشته سیستم آبیاری و شهر های آبادی داشت و پس از آن ایالت های فارس، خوزستان و خراسان قرارداشتند . لیست کاملی از میزان مالیات در دوره گوناگون که از بخش های اقتصادی جمعآ وری می شد در کتاب” تاریخ ساسانیان ” آورده شده است.

اصلاحات قوانین مالیاتی در زمان انوشیروان تا حدودی قدرت بزرگ مالکان را در چپاول دهقانان کاست و رونق اقتصادی باعث رشد صنعتگران بافندگی ، فلزکاری و سفالگری شد. زمین های شاهی  نیز با بهره گیری از کار اسرا  به ویژه اسرای رمی ، درآمد زیادی به خزانه دولتی سرازیر می کرد .”در زمان شاپور اول  ” امپراتور روم ،والرین  با 70000 لژیونر اسیر شدند ، درمیان آنها مهتدسین و صنعتگرانی بودند  که چندین شهر را بنا کردند”3 “از جمله شهر جندی شاپور و تاسیسات آبرسانی شوشتر به کمک آنها ساخته شد .رمی ها در که در جاده سازی و پل سازی هم توانایی بالایی داشتند در خوزستان و میان رودان بکار گرفته شدند .، شهر بیشابور  در نزدیکی کازرون و شوش از کار این اسیران بهره فراوانی برد.

.راهداری  و مرزبانی هم از منابع درآمد حکومتی بود . بنابر چند معاهده  میان دو امپراتوری رم وپارس ، حفاظت گذرگاه  دربند در  شمال کشور آذربایجان امروزی بر عهده  حکومت ساسانی بود و از این بابت امپراتوری رم مبلغ گزافی برای جلوگیری از ورود قبایل  صحراگرد می پرداخت .دیوار عظیمی که در زمان انوشیروان در این منطقه ساخته شد و بقایای آن همچنان باقی است ، بودجه اش از همین طریق  تامین شد.

اما منبع اصلی راهداری مربوط به راه های قاره ای (راه ابریشم)بود که امنیت بخش گسترده ای از آن در قلمرو ساسانیان بود که از این راه درآمد زیادی کسب می شد . رمی ها از دیر باز در پی ایجاد راه دریایی از طریق  دریای سرخ بودند تا از پرداخت هزینه  راهداری به ساسانیان خلاص شوند ، اما ساسانیان با قبایل مسیحی و یهودی مهاجر به شبه جزیره عربستان روابط خوبی داشتند و با تسخیر یمن  بدست شاپور دوم در سده چهارم میلادی  بر راه های دریایی نیز نظارت میکردند.  اما فاصله گرفتن مسیحیان از حکومت ساسانی و رشد راه های تجاری از دریای سرخ( بحر احمر) به آبادی این منطقه یاری رساند و به عنوان رقیبی برای راه خشکی از داخل ایران شد و از سوی دیگر زمینه ساز تحولات آتی در شبه جزیره عربستان شد.

امابزرگترین منبع  درآمد امپراتوری پارس ازراه مالیات و خراجی بود که از سرزمین های خارج از فلات ایران حاصل میشد به ویژه سرزمین های هلال سبز که هم از جهت کشاورزی و هم از جهت صنعتگران شهرهای ثروتمند آن بسیار پر رونق بود . غنیمت های جنگی که هر ساله از جنگ های دائمی کسب می شد هم وارد خزانه شاهی میشد :از جمله ثروت هنگفت” باد آورده ” 4خسرو پرویزکه در خزانه های دولتی  امپراتوری  ساسانیان انباشته شد تا به  هنگام سقوط امپراتوری  بدست اعراب بر باد رود.

گاهشماری دوره ساسانی:

۲۲۴ شکست و قتل اردوان پنجم∗ به وسیله اردشیر بابکان حاکم فارس در نبرد هرمزدگان و پایان پادشاهی ۴۷۱ ساله اشکانیان. اردشیر بابکان به خود عنوان شاهنشاه (شاه شاهان) داد و سلسله ساسانیان را بنیانگذاری نمود

224 (16 سال) اردشیر اول (تغییرات در دین زرتشت)

جنگ با رم، محاصره بی‌نتیجه تصیبین. در 238 حران و نصبین فتح شد.

241- شاپور یکم (30 سال) …. سفرهای مانی (242-273)

259 جنگ اول شاپور با رم و دستگیری والرین.

260 جنگ دوم شاپور با رم، تاراج انطاکیه، شکست از پادشاه پالمیر و بازگشت به شرق فرات.

271- هرمز اول (2 سال)

۲۷۴ یا ۲۷۷ اعدام مانی  با رای داد گاهی به ریاستان مغان زرتشتی و  روحانیون مسیحی در زمان حکومت  بهرام یکم (3سال)  

276-293- 17 سال بهرام دوم- کرتیر: تعقیب و سرکوب پیروان ادیان غیرزردتشتی سنگ نوشته‌های او در نقش رجب، کعبه زردتشت و سر مشهد کازرون از این رویداد یاد شده است.

301- ارمنستان مسیحی می‌شود.

شاپور دوم (309-379 (70 سال؟)، ذوالاکتاف)، پس‌گیری 5 ناحیه از دست رفته در زمان نرسه در جنگ با رومیان.

365- نبرد با ژولیان (در سامرا) و مرگ امپراطور روم در حال عقب‌نشینی. تسخیر نصیین)

379-383 (اردشیر دوم، شاپور سوم)

399: یزدگرد یکم: گناهکار: تلاش برای مهار قدرت روحانیون)

409: آزادی مسیحیان برای ساحت کلیسا

420: بهرام پنجم (گور): جنگ با هپتالیان- آوردن کولیان هند- پایان حکومت اشکانیان ارمنستان 428

438 (یزدگرد دوم، هرمز سوم. فیروز یکم (شکست از هپتالیان) سلطنت بلاش

486-531، 43 سال). تاجگذاری قباد، نبرد ساسانیان علیه خزرها.

ظهور مزدک، اصلاحات ارضی و مالیاتی، عزل قباد توسط برادرش قباد بازگشت قباد بکمک هپتالیای، جنگ با نیزانس 534 (شکست نیزانس)

(53-579   48 سال) خسرو یکم. انوشیروان، اصلاحات ارضی، اداری، نظامی اجتماعی، ترجمه کلیه و دمنه از سانسکریت به پهلوی میانه) صلح با بیزانس

حدودد ۵۷۰ فتح یمن.

حدود ۵۷۰ زادروز پیامبر اسلام.

۵۷۹ مرگ خسرو انوشیروان دادگر و تاجگذاری هرمز چهارم.

۵۸۸ نخستین جنگ ایران و ترکان و شکست ترک‌ها از سردار ساسانی بهرام چوبین..

591-628  37 سال خسرو دوم (پرویز)، بهرام چوبینه را شکست داد و او به سوی آسیای مرکزی متواری شد. جنگ با بیزانس (603)، تسخیر سوریه و مصر، شکست از بیزانس (هراکلیوس) در نزدیکی نینوا. عزل و قتل شاه توسط پسرش شرویه، پایان صلح با بیزانس. قتل شاهزادگان ساسانی توسط قباد دوم

پایان امپراتوری ساسانی و ضمیمه شدن ایران به خاک حکومت خلفای راشدین

۶۲۸ کشتار جمعی تعداد زیادی از شاهزادگان ساسانی توسط قباد دوم.

۶۲۸ تا ۶۳۵ ضعیف شدن سلسله ساسانی، تداوم شرایط ناپایدار حکومتی و سلطنت ناکارآمد برخی از شاهان

۶۳۲ رویداد غدیر خم.

633-651   18 سال) یزدگردسوم، حمله عمر به نیزانس و تسخیر دمشق، فتح اورشلیم انطاکیه، طرابلس و مصر توسط اعراب (635-641)، جنگ قادسیه شکست در نهاوند 642.

۶۳۲ درگذشت محمد پیامبر اسلام

…………………………….

پانوشته

*خصلت فرا قومی آیین مانی:ص198 تاریخ ایرانیان

** یزدگرد گجسته

*3

*4  اشاره به خزاین دولتی بیزانس که در هنگام  انتقال از کنستانتینوپل به آفریقا به دست سردار ایرانی شاهین افتاد .گفته میشود امپراتور بیزانس از ترس سقوط  پایتخت قصد داشت این ذخایر را به لیبی منتقل نماید.

منابع

تاریخ ساسانیان > نوشته سعید نفیسی.

“ویژگی این کتاب بررسی مسئله پیچیده ایران و هویت ملی آن از چشم اندازی تاریخی در پرتو یافته ها و پژوهش های تازه است
دانشنامه ای بزرگ برای شناحت بهتر ایران