فهرست

سده سوم دوم و اول ق.م

 

مهاجرت

خجند شهری در کنار سیردریا که بنای آنرا به اسکندر مقونی نسبت می دهند
تندیس های یونی یادگار حکومت یونانی بلخ در سده دوم پیش از میلاد در شهر خجند در کنار سیر دریا (سیحون(

در زمان اسکندر و جانشین او سلوکوس اول عده ای از سربازان و “کلنی” های یونانی  در مناطق تسخیری مستقر شدند.  شهر های فراوانی به نام اسکندر در سراسر فلات ایران ساخته شد  .اسکندر و جانشین  او به باکتریا  ،توجه ویژه ای داشتند: حاصلخیزی و ثروتمندی زمین های  اطراف آمودریا و کوهپایه ای هندوکش یونانی ها را به ماندن در منطقه تشویق می نمود .”در آن زمان مردمانی کم و بیش داوطلب  در شهر های تازه بنا شده مانند هرات (الکساندریا آریون) ، قندهار(الکساندریا آراخوتیس)،ترمز(الکساندریا آمو دریا)،خجند(الکساندریا آراخوتیس) مستقر شدند.جمعیت این شهر ها به ندرت از شش هزار نفر تجاوز میکرد

به منظور تقویت این سیاست ،  بنا بر رهنمود اسکندر سربازان او همسرانی از میان  مردم محلی انتخاب می کردند ، اسکندر با  رخشانه(  روشنک ،رکسانا)  دختر حاکم بلخ و  سپس با در بابل با دختر داریوش سوم وسلوکوس با آپامه دختر حاکم سغد  ازدواج کرد و پادشاهان دودمان سلوکی  فرزندان این زوج  آخرین بودند که امپراتوری آنها سرزمین گسترده ای  را شامل می شد: از شرق دریای مدیترانه  تا فراسوی دره سند. پایتخت آنها در ابتدا  آلکساندریا ی مدیترانه(آنتیوش-لاذقیه امروز در سوریه) بود  ولی به زودی  سلوکیان پایتخت خود را در کنار رود دجله  بنا کردند و آن را سلوکیه نامیدند

در اواخر حکومت  یونانی بلخ، قبایل کوشانی بازگشته از ترکستان چین به شمال آمو دریا مهاجرت کردند و شماری از آنها در شهر های بلخ و” آی خانم” مستقر شدند.  در سده  اول پیش از میلاد حکومت خود را در باکتریا به مرکزیت بلخ استوار ساختند . مقتدر ترین پادشاه این دودمان، کانیشکا نام داشت  که از شمال هند تا بخش‌هایی از آسیای میانه مانند سغد و خوارزم را زیر فرمان خود داشت او در سال 120 میلادی پایتخت را از بلخ به بگرام و کاپیسا انتقال داد

بازیگران سپهر جهانی

راه قاره ای از چین تا رم آسیای میانه و فلات ایران ، قلمرو حکومت پارت ها و ساسانیان بود

 حضور چین  در عرصه تجارت بین المللی

گشایش راه های تجاری قاره ای  چین به سمت غرب

 

 

تا پیش از سده دوم  قبل از میلاد، چین به ایالت های کوچکی تقسیم می شد که در راس آن حاکمان محلی قرار داشت ، اما به تدریج قلمرو های وسیع تری شکل گرفت که تحت تسلط دودمان های شاهان بود. گرایش  به تمرکز  نهایتا به  نخستین  امپراتوری چین انجامید که بخش وسیعی از چین  امروز را را تحت حاکمیت خود در آورد. هرچند  عمر این امپراتوری بسیار کوتاه بود اما نام چین از اسم نخستین امپراتور این دودمان  گرفته شده است.  در این دوره قانون و خط مدون گردید.و امتحانات کتبی برای گزینش مصادر امور تعیین شد .   در سده بعدی چینی ها قبایل ایرانی هم مرز چین را بسمت آسیای میانه کوچ دادند و روابط تجاری آن با مناطق غربی با ایجاد جاده های خوب تحکیم بخشیدند ودر دروازه آسیای مرکزی ، پاسگاه مرزی ساختند .( سفرنامه های جهانگردان چینی ./ژانگ چیان 139-.129 )  چندی بعد در سده نخست پیش از میلاد راه قاره ای  آسیا از چین تا غرب گشوده رونق یافت .

پیدایش حکومت مرکزی مقتدر در هند

آشوکا بانی دولت گسترده در شبه جزیره هند

دو سده بعد از داریوش پادشاه هخامنشسی، اسکندر مقدونی نیز از شمال شرقی وارد هند شد و بخشی از شبه جزیره هند را تسخیر کرد  اما با بازگشت و مرگ او در بابل ، حکومتش هم دوامی نیافت   در همین دوره برای نخستین بار در هند  حکومت مرکزی  مقتدری ایجاد شد که چهره سرشناس آن امپراتور آشوکا ، در سال 272 پیش از میلاد در مسند قدرت بود  . در دوره او آیین بودا گسترش یافت و بخش اعظم شبه جزیره هند را در بر گرفت

 

 

 

 

جانشینان اسکندر  در سرزمین های هخامنشیان ،

مرگ اسکندر در بابل ، موجب از هم پاشیدگی امپراتوری به ارث برده او شد: جسد او در راه بازگشت به مقدونیه ، ربوده شد و آن را به مصر بردند ،کشوری که بطلمیوس یکی از سرداران اسکندر در اختیار داشت و ساختن آرامگاهی برای اسکندر مشروعیت خاندان او را برای حکومت در مصر تقویت می نمود . حکومتی که تا مرگ کلئوپاترا آخرین فرمانروای این خاندان در مصر دوام آورد تا نهایتا  بخشی  از خاک امپراتوری رم شود .

سلوکیه پایتخت جانشینان اسکندر ، شهری در کنار دجله و خارج از فلات ایران که پایتخت آشکانیان و ساسانیان نیز در همان حوالی باقی ماند

 

اما جانشینان اسکندر در مقدونیه و آناتولی بخش  گسترده تر امپراتوری هخامنشیان از شرق مدیترانه تا هند به سلوکوس سردار دیگر اسکندر رسید .  حفظ یکپارچگی چنین سرزمین وسیعی با مردمانی  که فرهنگ و زبان و دین مختلفی داشتند ممکن نبود . بزودی حکومت هایی در  هند و  شمال افغانستان مستقل شدند  و پارت ها که از اقوام هندوایرانی واز باشندگان خراسان امروزی بودند حکومت بازماندگان اسکندر را از فلات ایران برانداختند و مرز های شرقی شان تا رود فرات گسترش دادند.

سر برکشیدن رم.*

رم تا  سده سوم پیش از میلاد  شهر کوچکی بود.  گسترش حاکمیت رم ابتدا از شهرک های یونانی نشین  جنوبی اغاز گشت و به سرتا سر ایتالیا توسعه یافت . اما قدرت واقعی رم زمانی اغاز گشت که آنها طی سه دوره  جنگ های طولانی امپراتوری کارتاژ را شکست دادند و راه های ابی و حمل و نقل در دریای مدیترانه را به زیر نگین خود در آوردند. رمی ها حکومت های جانشین اسکندر را در مقدونیه ، آناتولی و مصر شکست دادند و حاکمیت امپریالیستی خود را  در شرق مدیترانه برقرار نمودند و از این طریق ثروتی عظیم و نیروی کار رایگان بردگان را در اختیار گرفتند.  در غرب ایتالیا نیز سرداران سپاه رم سرزمین گل ها – فرانسه امروز را اشغال  کرده و بخش وسیعی از انگلستان و تمامی شبه جزیره ایبری – اسپانیا و پرتغال – را به  مستعمرات  خود افزودند.

رم تا پیش از سده نحست پیش از میلاد جمهوری و سپسبه مقتدر ترین امپراتوری عصر تبدیل شد

      در دوره اول جمهوری ، شرایط کار برای  بردگان در شهر رم   بهتر از  کلنی های خارج از ایتالیا  بود و موجب  فرار آنها از  این کلنی ها و آمدنشان به این شهر می شد . اما چیزی نگذاشت  که استفاده از کار بردگان در مناطق غیر شهری رایج گشت و آنها در کار های کشاورزی و یا معادن  بیگاری وادار شدند**

 

 

 

 

 

پارت ها  : حاکمان جدید فلات ایران

.       از سوی دیگر پارتها نیز از شرق ایران با آهستگی ولی با تداوم  سرزمینهای شرقی سلوکیان را تسخیر کردند و و بدین ترتیب دو امپراتوری همسایه  یکدیگر شدند. پارت ها پایتخت خود را از شهر صد دروازه -دامغان- به سلوکیه در بین النهرین انتقال دادند  تا پیشروی خود بسوی غرب را  تضمین نمایند . بدین ترتیب شرق مدیترانه و آناتولی همچنان محل درگیری میان امپراتوری های  شرق و غرب باقی ماند.

         سپاهیان رم در دو سده پیش از میلاد سرزمین های فرانسه و شبه جزیره ایبری را  به قلمروی امپراتوری خود افزوده بودند .هر چند  در این سرزمین ها گاه بگاه شورش هایی بچشم می خورد اما رقیب مقتدری در مقابل اقتدار رم وجود نداشت . اما وضعیت در شرق چنین نبود : شهر های بزرگ دنیای قدیم در این منطقه قرار داشت ، شهر هایی چون اسکندریه ، انتیوس ،قسطنطنیه و بلخ و بخارا در آسیای مرکزی و یا  پکن در چین.  از آنجا که منبع اصلی ثروت صناعت و تجارت است و این هردو در شهر ها تمرکز داشت ،  راه های تجارت بین شهر های بزرگ ،شاهرگ اقتصاد  به حساب می آمد.

        در محدوده جغرافیایی که یک سر ان شرق چین و انتهای دیگرش  رم بود، آسیای میانه *  در نیمه راه قرار می گرفت. پارت ها  و سپس ساسانیان به این منطقه  تا حوالی بنادر شرق مدیترانه حکومت می کردند اما  در دو سوی امپراتوری خود با رقبای سرسختی در گیر بودند. فشرده سخن: بنادر شرق مدیترانه، آناتولی و ارمنستان  بمدت 6 سده صحنه درگیری میان امپراتوری های شرق و غرب بود.

 

مناقشات اصلی بین المللی در میانرودان

پارت ها : گریبان راه قاره ای شرق به غرب را در اختیار داشتند

 

زمینه های اصلی اختلاف بین دو امپراتوری  شرق (در این دوره پارت ها و ساسانیان) با امپراتوری های غرب (رم و سپس رم شرقی  یا بیزانس ) رقابت آنها برای حاکمیت بر حاشیه شرقی مدیترانه ، آناتولی و ارمنستان بود . ارمنستان که منطقه خودمختاری بود و در دوره جانشینان اسکندر تحت تاثیر فرهنگ هلنیستی قرار داشت  بیشتر و بیشتر بسمت رم تمایل می یافت .  مسیحی شدن ارمنستان در چارچوب  هویت سازی قومی برای استقلال  از همسایگان در همین راستا انجام گرفت.مورد دوم  اختلاف  راه تجاری ابریشم بود که امپراتوری های شرقی بر قسمت اعظم آن حاکمیت داشتند و مالیات های بسیار سنگینی از رم طلب می کردند. تا پیش از سده اول میلاد حکومتهای جانشینان اسکندر حایل میان دو امپراتوری بود ، با اشغال  این سرزمین های  توسط امپرتوری رم ، این دو  امپراتوری همسایه شدند و رودخانه فرات مرز ناگفته آنان قرار گرفت.

همانگونه که رم بر تجارت دریایی در مدیترانه و دریای سیاه حاکمیت داشت ، پارت ها نیز بر بخش بزرگی از راه تجارت میان چین و غرب  تسلط داشتند. اداره  راه های تجاری، طی قرن ها  زیربنای جنگ ها و معاهدات میان حکومت های شرق و غرب بود.جنگ های بی پایان  پارت ها و سپس ساسانیان با امپراتوری رم و بیزانس   نیز در همین کادر می گنجد.

رمی ها برای مقابله با همسایه شرقی شان به  اتحاد با رقبای انها دست یازیدند : حکومت های کوشانیان هپتالیان  که در شرق ایران در نواحی آمودریا و سیردریا ( جیحون وسیحون) بر راه ابریشم در آسیای مرکزی حاکمیت  داشتند. و از دو سو پارتها و سپس ساسانیان را زیر فشار می گذاشتند

 

تمدن  هلنیسم: نتیجه آمیزش تمدن های شرقی و یونان

هلنیسم حامل فرهنگ شرق

یونانی ها با ورود به شرق با تمدنهای کهنی چون مصر، ایرانی و هندی  روبرو شدند که هر یک دستاوردهای متفاوتی از تجربه های بشری را در خود متبلور نموده بودند . هلنیسم این دستاورد را به غرب منتقل کرد :علومی چون پزشکی و ریاضیات را از هند، شیوه کشورداری را از امپراتوری هخامنشی ، و اخترشناسی را از مصر .  مصر در عین حال انبار غله یونان فقیر و حتی بعد ها امپراتوری رم بود . خدایان مصری و شرقی که از گذشته  جای پایشان در یونان مشاهده می شد نقش پر رنگ تری یافتند.

از جهت شیوه کشورداری تاثیر هلنیسم بر غرب بسیار مشهود است .آنها به شیوه فرمانروایان شرقی خود را شاه می خواندند و و وظایفی مشابهی چون فرماندهی سپاه و نقش اجتماعی همانند آنها داشتند . شاه مسئول” نان آوری”  و قضاوت میان مردم بود  . این مسئولیت ها هیچگاه در جمهوری های یونانی و رمی به یک فرد سپرده نمی شد .

پرگام پایتخت جانشنان اسکندر در غرب ترکیه امروز

در دوره هلنیسم  شهر های یونانی دیگر حامیان خداگونه خود را از دست دادند.  چون اتنا  حامی شهر آتن. اساسا مفهوم شهروند که محور مباحثات اجتماعی و حتی فلسفی بود به “فرد” تغییر یافت .و نیک بختی فرد که بویژه در فلسفه افلاطون  در چهارچوب شهروندی تعریف می شد ، جای خود را به کوشش فردی و نه شهروندی  برای دستیابی به خوشبختی داد و از این منظر هلنیسم شباهت فراوان به جامعه معاصر غربی دارد

 

گاهشمار  سه سده قبل از میلاد

270 آشوکا پادشاه بزرگ هند ، دین بودا را گسترش می دهد.

230-222شاه چین کشور را یکپارچه می کند و خود را امپراتور می خواند .ر این دوران اوزان و مقیاس ها را در سراسر امپراتوری یکسان شد

146 پیروزی قطعی  رم برکارتاژ و آغاز   دوران حاکمیت رم در مدیترانه غرب .

117 چینی ها در شما غربی پیشروی می کنند و در گانسو در دروازه آسیای مرکزی ، پاسگاه مرزی می سازند.

141تسخیر سلوکیه توسط پارت ها؟

63-138-) پیشروی اشکانیان در آناتولی و  عصر انحطاط یونان در جنوب دریای سیاه .

 

71-73 شورش بردگان به رهبری اسپارتاکوس

86 -66 پیشروی سرداران رمی در شرق و تسخیر سرزمین های جانشینان اسکندر و همسایگی با پارت ها  .در سال 66 آخرین پادشاه سلوکی بدست پمپی (سردار رمی) به زیر کشیده می شود . تضعیف جمهوری در رم و قدرت گرفتن نظامیان

53- حمله کراسوس به امپراطوری اشکانی و شکست رم در حران، و کشته شدن کراسوس (افتادن درفش سنای رم بدست اشکانیان) 51- حمله اشکانیان به سوریه.

49 جنگ داخلی در رم  که سرانجام به پایان جمهوری و  شکل گیری امپراتوری رم می انجامد . آگوست نخستین امپراتور رم

38-20- (18 سال) فرهاد چهارم، جنگهای مارک آنتونی و اشکانیان و مارک آنتونی تخت سلیمان را تسخیر می کند و تا زنجان پیشروی می کند.

 

—————————————————————————–

*پیش از  رمی ها تمدن دیگری در شمال غربی ایتالیا با نام تمدن اتروسک وجودداشت. این  مردمان از اناتولی – ترکیه امروز -به این منطقه امده بودند. انها   بزودی در جزایر نزدیک  به محل زندگیشان به معادن فلزات ،بویژه طلا و نقره دست یافتند وبرای صدور ان  به تجارت با یونان پرداختند  .انها  الفبا را از یونانیان اموخته  و بهمراهی فنون دیگر ،از جمله در زمینه شهر سازی ، به رمی ها منتقل نمودند.

 

دین این قوم بر پایه کتابی مکتوب بود و با اینکه مردمی بسیار مذهبی بودند ، اما برداشت انها از دین شان غیر جزمی و ازاد بود .انها  مردگانشان را در  تابوت های سنگی بزرگی می گذاشتند که دیواره های ان مزین به کندکاری بود و اغلب تصویری از مجالس جشن و سرور بر روی ان ها حک شده بود . در این تصاویر چهره زنان نیز دیده می شود که دلالت بر حضور زن ها در مجالس عمومی نزد اتروسکها می باشد ، پدیده ای که در تمدن های یونانی و رمی وجود ندارشت.

… پیدایش رم .

.به روایت اساطیری شهر رم توسط دو برادر که  گرگی  انها را پرورش داده بود، بنیاد  یافت .اما تاریخدانان شهر رم را خاستگاه سه قبیله شبان می دانند که در نزدیکی  در این منطقه می زیستند و  با گذشت  زمان  در توافق با یکدیگر  رم را  بنا نهادند. از انجا که یکی از این اقوام اتروسک ها بودند و فن کانال سازی و زهکشی را می دانستند ، تالاب های محل زندگیشان را زهکشی کردند و و بر

وسعت مناطق شهری و کشاورزی افزودند.  طی معاهده ای هر یک ازاین سه طایفه  برای مدتی  در مسند شاهی برای اداره جامعه فردی رااز طایفه خود انتخاب میکرد . این سیستم مدیریت دو سده  به درازا کشید و  در سده پنجم پیش از میلاد  مردم بر شاهی از قوم اتروسک شوریدند  و سیستم جمهوری را بر قرار نمودند.

جمهوری رم.

سده پنچ پیش از میلاد تا   حدود  سال  ۴۰ پیش از میلاد.جامعه رم در این دوره از دو طبقه اصلی تشکیل می شد پاتریسین ها – واژه پاترون به معنی رییس از مشتقات انست-و دومی پلب ها ، این گروه به  کشاورزی و دام پروری اشتغال داشتند.اما از خقوق سیاسی محروم بودند

پایه جامعه رمی بر اساس خانواده گسترده قرار داشت ودر راس ان بزرگ خانواده قرار داشت.. چند خانواده که نیای مشترکی داشتند تشکیل  یک طایفه را می دادند  و از بهم پیوستن ریش سفیدان  این طایفه ها مجلس سنا شکل میگرفت که بالا ترین شورای تصمیم گیری و اداری شهر بود . در زمان هایی  سنا ریاست کار اجرایی را به یک دیکتاتور انتخابی می سپرد.

کشمکش های اجتماعی  در جمهوری رم

خانواده های پاتریسین ها   با دادن امتیازاتی به افراد پایین دست خود حوزه نفوذ خانواده را گسترش می دادند.. این وابستگان در هنگام انتخابات سنا به رییس ان خانواده رای می دادند .کسب  مشتری   در سیستم سیاسی و انتخاباتی رم بسیار رایج بود

. اما  در سال ۴۹۴ پیش از میلاد  پس از درگیری این دو گروه ، پلب ها از رم مهاجرت کردند. و در مکان دیگری مسقر شده و حتی برای خود نیروی نظلمی  تدارک دیدند.  نتیجه مبارزات این دو گروه به تدوین حقوق مدنی و جزایی انجامید که موجب اشتی دو گروه متخاصم شد . در پایان سده چهارم پیش از میلاد طبقه حاکمه جیدی تشکیل شد که عده ای از  اقشار بالایی  عوام هم در ان شرکت داشتند.

گسترش سرزمین های  تسخیر شده ، نیروی رایگان کار و اموزه های حکومت های بازماندگان اسکندر ، به ارامی زمینه بقدرت رسیدن نظامی رافراهم نمود . دیکتاتور های نظامی  توان بیشتری در اداره امور داشتند. ماریوس سرادر رمی که در اخر سده دوم پیش از میلاد  از سوی سنا ماموریت  سرکوب شورشیان را در سرزمینهای تازه تسخیر شده داشت،  نخستین سردار با قدرت ویژه بود . هم او بود که به جنگ پارت ها فرستاده شد. سردار دیگر  “سیلا “نام داشت که در جنگ های داخلی سال های ابتدایی قرن نخست پیش از میلاد ، سرکوب شورشیان شهری را بر عهده داشت.   درگیری میان این دو سردار نشان از قدرت یابی نظامیان در برابر سنای رم بود.

شورش بردگان به رهبری اسپارتاکوس:

در سال ۷۳ پیش از میلاد شورش بردگان و به رهبری اسپارتاکوس و کرکسوس اغاز شد . علاوه بر بردگان بلکه عده زیادی از کشاورزان خرده پا نیز به ان پیوستند. این شورش که در جنوب اغاز شده بود به دیگر قسمت های ایتالیا هم گسترش یافت و پیروزی ها ی درخشانی در مقابله با سپاهیان رم به دست اورد. اما اختلاف میان سر کردگان موجب تضعیف بعدی ان شد . کرکسوس خواستار انتقام از رمیان و جایگزینی حاکمان رمی توسط بردگان شد ، اما اسپارتاگوس برگسترش شورش به شمال ایتالیا تاکید می کرد ، انها در جنگ با سپاه رم پیروزی های زیادی کسب نمودند و تا کوه های شمال ایتالیا پیشروی نمودند .در سال سوم شورش ،سنا کراسوس یکی از سه سردار ارشد رم را مسئول سرکوب شورشیان کرد.

اسپارتاکوس با ۲۰۰۰ برده شورشی تصمصم گرفتند از طریق دزدان دریایی به سیسیل عقب نشینی کنند اما دزدان دریای که قرار بود انها را به مسیین شهر ساحلی سیسیل ببرند به انها خیانت کردند و اسپارتاکوس در جنوب ایتالیا کشته شد. بیش از ۸ هزار شورشی به صلیب کشیده شد و سرداران رمی پمپی و کراسوس هر یک خود را برنده جنگ اعلام نمودند.

اسپار تاکوس دهقان زاده ای از بلغارستان و رهبر برده گان شورشی

چگونه سرداران سپاه به قدرت می رسند.

از زمان جنگ های رم و کاراژ،برقدرت سپاهیان افزوده شد و تعداد سربازان به ۱۲۰ هزار نفر رسید. کشورگشایی و حفظ مستعمرات نبز به یک سپاه دائمی و متخصص نیاز داشت . انتقال برده و ثروت که موجب رونق زندگی رومیان بود بر قدرت سردارن سپاه افزود . از سده اول پیش میلاد سنای رم با رقیب جدیدی روبرو بود که هرچند مشروعیتش را از سنا می گرفت اما این ژنرال ها بودند که با پیروزی های خود در شرق و غرب نه تنها غرور رمی ها را می فزودند بلکه ثروت و امکانات عمومی شهر هم وابسته به انها بود که از راه غارت مستعمرات تامین می شد.

رقابت یرداران سپاه برای کسی قدرت سیاسی نشانه افزایش نقش نظامیان و ضعف قدرت سنا بود . کاهش قدرت سنا نظام جمهوری را از میان برد و یک سپاهی ،ژنرال کنسول شد که در عمل نقش امپراتور را بر عهده داشت .اگر در سال ۳۷ پیش میلاد ، ژول سزار مقتدر ترین مرد ان روزگار در صحن سنا به توسط سناتور ها به قتل رسید ، اما پس از یک جنگ داخلی جانشین او اکتاو از سوی سنا با لقب “اگوست” حاکم بر امور مدنی ، نظامی و حتی مذهبی گردید و بدین ترتیب جمهوری از میان رفت . روزگار دگرگون شده بود:اداره یک امپراتوری ، با مدیریت یک شهر تفاوت داشت. سنا باقی ماند اما پاترون یک سردار سپاه بود