نوشته‌های تازه …

  • مردم ایران و 8 هند و پاکستان/

    درآمد

    هند و پاکستان دو کشوری که امروز چشم دیدن یکدیگر را ندارند در گذشته ای نه چندان دور در قلمرو واحدی بسر می بردند که هندوستان خوانده میشد،سرزمینی با تمدنی کهن و پر بار ، و همسایه ای ارزشمند برای فرهنگ ایران زمین که پیوند هایی به قدمت تاریخ را پشت سر دارد. مردمان بومی این سرزمین ها، پیش از سرازیر شدن قبایلی که امروزه ” آریایی” خواند میشوند، مراکز تمدنی مهمی را پدید آورده وبا هم در پیوند بودند. در هزاره دوم پیش از مسیح، با ورود قبایل آریائی از شمال به سوی جنوب ، بخشی از این قبایل در نجد ایران ساکن و بخشی روانه شبه جزیره هند شدند و هر دو گروه با مردم بومی این سرزمین ها درآمیختند. دستاورد این همجوشی، پیدایش دو تمدن درخشان هند و ایران است که با گذشت زمان هر یک نمود های ویژه خود را یافتند، اما همچنان نزدیکی های بنیادین و پیوندهای ژرف فرهنگی و تمدنی شان جا به جا خود نمایی می کند.

    تمدن دره سند ، شهر سوخته و جیرفت

    از هزاره سوم پیش از میلاد ، زنجیره ای طولانی از تمدن های شهری در جنوب آسیای جنوب غربی از میانرودان تا به عیلام ، جیرفت، شهر سوخته و مرکز تجاری کرانه رود سند گسترده بوده است، کاوشهای باستان شنان و دستیابی به الواح ، مهر و ظروفی گواهی است بر پیوند تجاری میان این تمدن ها شهری که از راه دریا و خشکی با یکدیگر داد و ستد داشتند. بازرگان ها سنگ های ارزشمند، چوب و فلزات قیمتی ، عاج ، چرم ، پارچه و مواد غذایی چون روغن ، ماهی خشک را بین این مراکز تجاری دست به دست می کردند. افزون بر کالا های تجاری دستاوردهای فنی ، معماری ، شهرسازی و… میان جوامع گوناگون گسترش می یافت و موجب هم افزائی توانائی میان مردمان روزگار می شد.

    آگاهی بیشتر پیوست 1

    گذشته پیوند های بنیادین زبانی و اساطیر

    پایه ای ترین عامل این بستگی ، هم­زیستی این دو قوم در خاستگاه کهن مشترک خود در گذشته­ های دور بوده است. «از میان شعب نژاد هند و اروپایی، یکی از روزگاران قدیم اهمیت واعتباری پیدا کرد و تمدن و ادبیات و مذاهب آن، کهن ­تر از شعب نژاد هندواروپایی است و این شعبه، همان نژاد هند و ایرانی است که علی الظّاهر در حدود سه هزار سال قبل از میلاد، از دسته ی نژاد هند و اروپایی جدا شد.»(صفا، 1369: 22)

    حدود ۲۵۰۰ تا ۳۰۰۰ سال قبل یک موج بزرگ مهاجرتی از شمال شرق ایران بسوی منطقه سند صورت گرفته‌است که به آن مهاجرت آریایی‌ها به هند می‌گویند. مبادلات و مهاجرتها همواره از آن دوره میان ایران و هند وجود داشته‌است در سنگ نوشته های هخامنشی  از هند نام برده شده و قلمرو ی داریوش  تا ورای تمدن سند ادامه داشته‌است

    زبان:

    ” پیش از اینکه اقوام آریایی به سرزمین تاریخی خود بیایند و نام خود را بر آن نهند، در بخش غربی ایران امروز ، اقوامی زندگی میکردند که از فرهنگ و تمدن غنی برخوردار بوده و زبان و ادبیات داشتند” پیشینه ص22. زبان این اقوام سومری (خط میخی اختراع آنان بود)، زبان عیلامی و اکدی بود ** اغلب سنگ نوشته های رسمی هخامنشی به سه زبان فارسی باستان، عیلامی و اکدی نگاشته شده است. نخستین دولت در فلات ایران در جنوب غربی ایران به مرکزیت شهر شوش پا گرفت.

    با ورود قبایلی که امروزه آریایی خوانده می شود از شمال ،شاخه زبانی هند و ایرانی از بدنه اصلی زبان های هندواروپایی جدا گشت که خود نیز به شاخه های کوچک تر زبان های هندی و زبان های ایرانی بخش شد. زبان ایرانیان باستان نیز با سنسکریت تفاوت های کمی دارد. پیوست 2

    اساطیر اقوام هند و ایرانی:

    /اساطیر تطبیقی و دین در هند ص125 ادیان آسیایی:

    “دین آنان مجموعه ای از سرودهای باستانی هندی به نام ریگ ودا و سرود های باستانی ایرانی به نام یشت ها حفظ شده است .این دین بازتابی است از روش زندگی آنان که چادر نشین و جنگجو بودند، از زیبائی طبیعت لذت می بردندو در همان حال از دشمنی و بدخواهی آشکار آن در هراس بودند، در این سرود ها از زیبایی سپیده دم و از وحشت خشکسالی بحث در میان است”. ص13 شناخت اساطیر ….خدایان آنها در نبردی دائمی با غول های بدخواه بشر هستند.  شباهت های فراوانی که در باورهای باستانی دینی و حماسی ایران و هند یافت می شود, نشانگر هم ریشه بودن فرهنگ و تمدن ایرانی و هندی است. بیشترین شباهت را میان ایران و هند می توان در حماسه مهابهاراتا و شاهنامه   فردوسی یافت. حتی در آیین زرتشت نیز شباهت هایی فراوان با آیین هندو به چشم می خورد. خوردن گیاه هوم و قربانی کردن ها همه به یکدیگر شباهت دارد. در دو حماسه ایرانی و هندی, بسیاری از شخصیت ها شبیه به یکدیگرند. مساله آفرینش جهان, زمین, موجودات و انسان, که محور اصلی این پژوهش است, شباهت ها و هم ریشه بودن دو فرهنگ را به خوبی نشان می دهد**. پیوست 2

    ” گاهان زرتشت به سبک وزنی سنتی سروده شده است که شباهت به وداها ، سرود های هندیان باستان دارد .اما افکار او به نسیت قابل ملاحظه ای با آن متفاوت است”ص14 شناخت.اساطیر ایران

    سرزمینی حاصلخیز، مردمانی کشاورز و شهر هایی ثروتمند با تجارتی گسترده از بنادری که بهر سوی جهان دسترسی داشت، طعمه ای هوس انگیز برای قبایل بیابانگرد به ویژه از سوی شمال غربی بود !

    طرح کلی تاریخ شبه جزیره هند

    مردمان بومی فلات ایران و شبه جزیره هند بیشتر کشاورز بودند. هرچه جمعیت در فلات ایران کم و پراکنده بود در شبه جزیره هند جمعیت فراوان و زمین حاصلخیز. جغرافیای هند امکان خود کفایی به ولایت ها را میداد و از همین روی در درازای تاریخ هندوستان کمتر یک دولت فراگیر توان اداره تمامی سرزمین های شبه جزیره را در قلمرو خود داشته است . قدرت های محلی با زبان و سنت های خود حکومت می کردند.

    سرزمینی حاصلخیز، مردمانی کشاورز و شهر هایی ثروتمند با تجارتی گسترده از بنادری که بهر سوی جهان دسترسی داشت، طعمه ای هوس انگیز برای قبایل بیابانگرد به ویژه از سوی شمال غربی بود !

    زمانی که آریایی ها در هزار دوم ،از فلات ایران به هند وارد شدند ، شمار بومیان پر شمار نبود و در نتیجه جایگیر شدن آنها و آمیختن با فرهنگ بومی کمتر با خشونت انجام گرفت. اما در دوران بعدی، ورود سکاها و کوشانیان و غزنویان ،مغولان و ترکان و نادر شاه افشار همراه با کشتار و چپاول بود. هرچند که نادر شاه در نخستین مرحله زندگیش با پایمردی ایران را از هم پاشیدگی نجات داد ، و با غنائمی که از هند آورد ، سه سال مالیات از مردم ایران نستاند اما حمله او به هند پیامد های سختی برای هند داشت و کاهش قدرت حکومتی راه را برای قدرت های استعماری گشود. ورود اروپاییان به هند هم هرچند ابتدا به تجارت محدود بود اما به تسخیر شبه جزیره هند از سوی امپراتوری بریتانیا انجامید و نگهداری این سرزمین زر خیز از دست دیگر رقبا در جهان صنعتی ، پایه و اساس سیاست استعمار انگلستان در آسیا شد ، اگر نگوییم جهان! شبه جزیره هند در نیمه سده بیستم با پایمردی رهبرانی چون گاندی، ابوالکلام آزاد، نهرو، محمد علی جناح به استقلال دست یافت. رهبران هند در مبارزه ای بی همتا ،خشونت پرهیز و مدنی توانستند، بزرگترین قدرت استعماری جهان، انگلستان را مجبور به ترک هند کنند. اما زمانی که استقلال فرارسید جدایی هند و پاکستان ده ها هزار کشته و بزرگترین جا بجایی تاریخ جهان را در پی داشت

    نگاهی کوتاه به تاریخ روابط ایران و هند.

    در درازای تاریخ، فلات ایران کمتر از سوی هند مورد یورش قرار گرفته اما هند از سوی فلات ایران همواره در هراس بود: تنها محمود غزنوی بیش از بیست بار شهر های هند را چپاول کرد و نادر شاه افشار هم چنان خشونتی کرد که واژه ” نادری” در فرهنگ هندی یادآور هراسی است جانفرسا.

    مرز فلات ایران و هندوستان

    شبه جزیره هند خاکی است حاصلخیز، با رودهای پر آب و آب و هوایی متنوع و مناسب کشاورزی و از دیر باز مردمان آن کشاورز بوده و محصولات غذایی و کالا های تجاری آن در شهر های دور از هند هواخواهان بسیار داشته است.

    کوه های هندو کش از شمال غربی و رود بزرگ سند در غرب ،این شبه جزیره را از فلات ایران جدا می سازد. یورش داریوش شاه برای گسترش مرز شرقی امپراتوری هخامنشی به آنسوی رود سند بی سرانجام ماند. اما اسکندر مقدونی در پی تسخیر هند از رود سند گذشت و ثروت سترگ به یغما برده را از راه خشکی و دریا به سوی مقدونیه فرستاد. اما خود در میان راه در میانرودان در شهر بابل در گذشت و نشانی از او در هند نماند. تا اینکه جانشینان او در ایالت بلخ در جنوب آمو دریا ، حکومت مستقلی بر پا کردند که دامنه قلمرو آن تا ایالات شمالی هندوستان گسترش می یافت. این تمدن با نام باکتریا (از واژه بلخ) شناخته می شود که آمیزه ای از فرهنگ یونانی و شرقی است که به مدت چندسده در منطقه پابرجا ماند . این حکومت که هندو یونانی نامیده می شود بیش از یک سده بر قسمت هایی از شمال هند حکومت کرد.   از سوی دیگر نخستین امپراتوری  هند به نام موریا بین سال های 326 تا 200 پیش از میلاد بخش بزرگی زیر فرمان خود داشت ، امپراتور بزرگ، آشوکا مربوط به این  دودمان می باشد.در این دوره آیین بودا در هند رواج فراوانی داشت. پس از میلاد مسیح ،  مبلغین مسیحی به هند آمدند که  توفیق چندانی نیافتند  وحتی هیئتی که در 189  میلادی از سوی اسقف اسکندریه به هند فرستاده شد ، دست خالی بازگشت.

    مانی شهسوار روشنایی در هند

    رواج ادیان ابراهیمی ( آئین تازه پای مسیحیت و یهودی) در سرزمین های غربی ایران رواج داشت و از حمایت حکومت های ایرانی برخوردار بود و در بیشتر شهرهای بزرگ ایران مراکز اسقفی برپا بود ، از سوی دیگر دین بودایی در شرق فلات ایران گسترش یافته و در همزیستی با ادیان بومی ایرانی بسر می برد. مانی در چنین فضایی به تنظیم دستگاه فکری اش دست یازید که سنتزی از اصلی ترین جریانات فکری زمانش بود . او با  آگاهی شگرفی از آیین های موجود و نیاز های زمانه خود  ،پاسخی بر پایه  رواداری با همه ادیان،احترام به طبیعت ، پرهیز از خشونت  و کوشش فردی برای رستگاری را به بشریت تقدیم نمود.

    مانی در حدود سال 240 مسیحی “به هند مسافرت نمود و در آنجا به تبلیغ پرداخت و در آن نقاط مراکزی برای تبلیغ تاسیس نموده نوابی گذاشت” ص282 مانی شناسی

    کولی های هندی در فلات ایران

    در دوره ساسانیان روابط تجاری و فرهنگی میان دو سرزمین شکوفا تر از گذشته بود ، چنانکه در شاهنامه فردوسی هم روایتی شده که چون پادشاه ساسانی ، بهرام گور در پی رواج موسیقی در میان مردم ایران برآمد ، از پادشاه هند خواست که شماری از هنرمندان را به ایران بفرستد . در ادامه روایت گفته می شود که بیش از پانصد گروه از کولی های سازنده(نوازنده) به ایران آمدند و به دستور شاه به آنها زمین و آب دادند تا در مناطق مختلف ساکن شوند و هنر خود را به ایرانیان بیاموزند . ناگفته نماند که همان روایت ، نقل می کند که کولی های دلداه سفر ،به یکجا نشینی دل نبسته و هنر موسیقی خود در دور و نزدیک پراکنده کردند.

    زبان هندی، یکی از زبان های رایج در “دانشگاه” جندی شاپور

    حکایت داد و ستد شطرنج و تخت نرد در میان هند و ایرانیان در دوره ساسانیان بسیار گفته شده و هم چنین پیوند تنگاتنگ بروزیه طبیب با پزشکان هندی. اما پیوند نهادینه میان دانشمندان هندی و ایرانی و سریانی در جندی شاپور به انجام رسید: در دوره شکوفایی فرهنگی ساسانیان، ایران ماوا و پناهگاه دانشمندان رانده شده از غرب و به ویژه از امپراتوری بیزانس بود. در این دوره شمار زیادی از نخبگان علمی و متفکزان هلنی تبار ابتدا در شهر های مرزی ساسانی چون نصبین و حران( امروزه زیر فرمان داعش!) و سپس رهسپار جندی شاپور، مرکز علمی و فرهنگی آن روزگار شدند، شمار زیادی از نخبگان و دانشمند .دانشمندان هندی بهجندی شاپور روی آوردند . گفته می شود که در دوره خسرو انوشیروان /سده ششم/، برزویه طبیب برای دعوت از پزشکان هندی به آن ناحیه رفت و بسیاری از آثار علمی هندی را در زمینه پزشکی و ریاضیات به گندی شاپور آورد .شمار پزشکان هندی در حدی بود گفته می شود از زبان های رایج  این مرکز زبان هندی بوده است ، نا گفته نماند که “کلیله و دمنه” در این دوره به پهلوی  ترجمه شد.

    زبان و فرهنگ ایران در هند

    اما زبان فارسی ابتدا با مهاجرت زرتشتیان به گجرات هند ، سپس همراه یورش های سلطان محمود غزنوی و همچنین توسط مهاجران و تاجران وارد هند شد.در دوره قاجار هم فرار یا تبعید آقا خان محلاتی و گسترش شبکه اسماعلیه در هند به دامنه آموزش زبان فارسی افزود.

    در سده شانزدهم 1525 بابر  نواده تیمور  از کابل به هند آمدو  دهلی را تسخیر کرد و حکومت مغولان هند را بنیاد نمود دوره رونق این دودمان در زمان “اکبر شاه ” بود که همزمان با شاه عباس بزرگ در ایران می باشد.  در این دوره اقتصاد هند شک.فا بود و زبان پارسی زبان  فرهنگ و ادب شد و تاج محل نماد  یادگاری از معماری این دوره می باشد.  یورش نادر شاه افشار به هند در سال 1739 ضربه بزرگی به هند زد و انقراض دودمان گور کانی را سرعت بخشید. کوه نور و دریای نور : به پیوست نگاه کنید. پیوست 5

    شکوفایی تجارت هند و ایران دوره صفوی

    هند یکی از بزرگترین شرکان تجاری ایران در دوره صفویه به شمار می رفت و حجم بزرگی از کالاهای بومی و غیربومی میان دو کشور مبادله می شد. بسیاری از بازرگانان و عناصر فعال دو کشور در بنادر، شهرها و مراکز تجاری یکدیگر مستقر شده و چرخه عظیمی از داد و ستد را به وجود آورده بودند. پیترو دولاواله در سفرنامه خود شمار هندی ها در اصفهان را نزدیک 20 هزار نفر خوانده که شمار از آنها بنگاه های تجاری داشتند که حجم بزرگی از کالا ها در داخل و خارج ایران در دست داشتند ، برخی نیز در صرافی به مردم وام میدادند و شماری هم درحجره هایشان در بازار اصفهان به کار پیله وری و خرازی مشغول بودند.

    از زمان شاه عباس ، سیاست تجاری با شکلی از رواداری مذهبی آمیحنه بود: شاهان صفوی(همچون حکومت عثمانی) از آشنائی و و توانائی های ارمنی ها برای استوار کردن پایه های تجارت خود با اروپا سود جستند. ارامنه هم از این پشتوانه اقتصادی شبکه های ارتباطی خود را در اروپا و آسیا گسترش دادند.*** با آغاز بحران اقتصادی و سیاسی در دوره پایانی صفویه ، سیاست رواداری جای خود را دشمنی وا گذاشت: از یکسو تجار مسلمان از جایگاه برتر ارامنه و هندی ها نا خشنود بودند و از سوی دیگر بحران اقتصادی خشم تهیدستان وامدار به صرفان هندی را می افزود. اتحاد ناننوشته روحانیون ،تجار و تهیدستان به شورش در برابر هندی ها و دیگر اقلیت های مذهبیرخ نمود و به گریز هندی ها و موج دوم مهاجرت زرتشتیان انجامید. برای آگاهی بیشتر به پیوست نگاه کنید.

    کاروان طولانی هند، داستان مهاجرت ایرانیان

    ایرانیان درچند دوره تاریخی به هند پناه بردند و هر بار هند آن ها را با آغوش باز پذیرفت : نحستین بار پس از یورش اعراب بود. شماری از ایرانیان به غرب هند ،گجرات ،مهاجرت کردند . “فرامانروای آن برای اقامت آنان سه شرط گذاشت ، نحست آنکه زبان بومی بیاموزند،دو آنکه زنان شان لباس محلی تن کنند و سوم سلاح بر زمین گذارند. زرتشتسان در این سرزمین با حفظ آداب و رسوم خود توانستند پرستشگاه های خود را برپا سازند و در زندگی اجتماعی و فرهنگی بال و پر بگشایند . در روایت این سفر در “کتاب سنجان آمده است که شماری از مردم خراسان ، راه تبعید پیش گرفته به آمده،با کشتی به گجرات رسیدند و برای خود آبادی ای بنا کردن و نام شهر خود در خراسان را بر آن نهادند:(مر او را نام سنجان کرد دستور — بسان ملک ایران گشت معمور) ..این مهاجرت ها در دیگر زمانه های سخت تاریخ ادامه یافت. در پی یورش مغول و تیمور وسیاست های سختگیرانه دولت و قشریون عصر صفویه . گروه هایی از اقلیت های مذهبی( به ویژه زرتشتیان و شیعه های اسماعلیه) نحبگان فرهنگی و هنرمندان و عرفا و صوفیان ایران به هند مهاجرت کردند.

    اوایل سده نوزدهم دوران درخشان چاپ کتاب‌های فارسی در هند است. خاورشناسانی که در کمپانی هند شرقی کار می‌کردند به کشورداران سفارش می‌کردند که چون هندوها و مسلمانان گرایشی به پذیرش فرهنگ نوین غربی ندارند از اینرو بهتر است دست به آراستن و نیروبخشی به مظاهر تمدن‌های موجود در شبه قاره زد. پیوست 6

    خدمات پارسیان هند در باز ساری ایران

    افزون در ترویج فرهنگ و زبان فارسی در هند و یاری به هواداران جنبش مشروطه با چاپ و پخش شش جریده فارسی، پارسیان هند در داخل ایران هم خدمات شایسته ای در زمینه چاپ و نشر کتاب ، تاتر و صنعت سینما و به ویژه اموزش و پرورش داشتند ایجاد مدارس در یزد و کرمان و تهران یادگار های به جا مانده این کوشش ها .دبیرستان دخترانه انوشیروان دادگر در رمین ارباب کیخسرو در 1315 خ و دبیرستان فثروز بهام در سال 1312 از آن جمله می باشد. دبیران نامداری چون فره وشی،ذبیح اله صفا،خانلزی،تربیت ،محسن هشترودیو پور داود در این مدرسه تدریس می کردند و شماری زیادی از نخبگان خدمتگذار به جامعه فرهنگی ایران در این مدارس تربیت شدند

    جدائی هند و پاکستان:

    در ده سی سده بیستم ، مبارزات استقلال طبانه مردم هند گسترش یافت. این جنبش به رهبری مهاتما گاندی ، ابوالکلام آزاد ، نهرو ، محمد علی جناح نخبگان و آزادیخواهان هند را بسیج کرد و با شیوه های غیر خشونت آمیز شمار بسیار از مردم کوچه و بازار را بسیج کرده و توانست از پشیبانی بین الملی هم بهره بگیرد و حکومت استعماری بریتانیا را در هند به پس راند. هندی هایی که خواستار یکپارچگی بودند در حزب گنگره گرد آمده بودند .حزب دیگری هم با نام مسلم لیگ با هدف دفاع از خواسته های مسلمانان هند در برابر دولت وابسته به بریتانیا که در سال 1906 پایه کذاری شده بود. پ رهبران این حزب از جمله محمد اقبال در دهه سی ایده کشور مستقل را مطرخ کردند . در دهه چهل دولت بریتانیا پذیرفت که از شبه جزیره هند خارج شود . جنبش اجتماعی و اخزاب سیاسی خود را در ایالات هند آماده این دگرگونی می کردند. در رای گیری های این دهه ایده یکپارچگی از پشتیبانی شمار زیادی از مردم، اعمم از هندو و مسلمان و دیگران بر خوردار بود ، اما با نزدیک شدن تاریخ خروج بریتانیا ، مسلم لیگ خواستار جدائی مسلمانان در کشور دیگری به نام پاکستان شد. گاندی با این ایده مخالفت کرد اما حزب گنگره برای اجتناب از خونریزی به تشکیل دو دولت تن داد.

    در سال 1948، دو حزب به توافق رسدند که استان ها حق انتخاب به پیوستن هر یک از دو کشور و یا خود مختاری را د اشته باشند. استان های با اکثریت مسلمان به /پاکستان غربی و پاکستان شرقی-بنگلادش بعدی/ پیوستند اما چند استان چون کشمیر ،پنجاب وضعیتی نا روشن داشتند. جنبشی که نمونه و سرمشقی جهانی خشونت پرهیزی بود.پس از استقلال به فاجعه ای انسانی بدل شد که بیش از ده ها هزار کشته بر جای گذاشت و موجب بزرگترین جابجایی جمعیت در تاریخ بشر شد/ 12/5 میلیون نفر .

    پانوشته ها

    * “در گذشته بسیار دور اقوامی که اکنون در اروپا و ایران و هند زندگی می کنند، همه به یک گروه از قبایل تعلق داشتند که اکنون آن ها را هند و ارو پائیان می نامند.” ص 12 شناخت اساطیر……..”اقوام آریائی ماد و پارس یک بار در حدود چهار هزار سال پیش و بار دیگر در حدود سه هزار سال از طرف ماوراء نهر و قفقاز ایران آمده قسمتی در اینجا مانده و قسمتی دیگر از راه دره رودخانه کابل به هندوستان رفته اند.” تاریخ فرهنگ ایران .ص 6

    منابع

    پیوست

    پیوند

    1- تمدن دره سند /موهن جو دارو/در زمره کهن ترین تمدن های بشری است. به کار گیری شبکه آب شهری،و بافت پارچه پنبه ای و همچنین نوع نخستین شطرنج از ابداعات این تمدن است که “هاراپا” خوانده می شود.شهرهای اصلی در جلگه سند در شرق بلوچستان قرار دارد، جلگه ای سر سبز که از شما به هندوکش و از شرق به هیمالیا می انجامد. برای آگاهی بیشتر به کتاب “روایتی از تمدن ها”ص287 نگاه کنید. همچنین در وبلاک “دهگان”

    شهر سوخته در شرق سیستان. یافت شدن گور یک میمون هندی که با تشریفات محلی به خاک سپرده شده و همچنین شواهد ژنینکی یافت شده در استخوان مردگان، نشانگر پیوند های تجاری و مهاجرت میان تمدن های هزاره سوم پیش از میلاد است. شهر سوخته در میانهِ راه ِکاروان رو تمدن دره جیرفت به نام “آراتا” و دره سند می باشد. ارتباط تجاری دره سند و شهر های سومری درمیانرودن از راه دریایی خلیج فارس برقرار بوده است.

    2-خانواده زبان های ایرانی

    – زبان های ایران باستان : زبان مادی ، سکایی ،اوستائی و فارسی باستان.

    .خانواده زبان های ایرانی شامل فارسی ، تاجیکی، افغانی(پشتو)،کردی ، تاتی ، طالشی، بلوچی، زبان های پامیز و یک تعداد گویش های کنونی در افغانستان، آسیای مرکزی،پاکستان …کی گردد زبانهای ایرانی ص25

    زبان های ایرانی بخشی از خانواده زبان های هند و ایرانی و به خانواده بزرگ زبان های هند و اروپایی وابسته است. عکس ص 16 پیشینه

    نمونه برخی واژه های مشترک:

    عربی فارسی فرانسه ایتالیایی آلمانی انگلیسی

    father vater padre père pedar ab

    brother bruder fratello frère baradar ax

    mother mutter madre mère mada om

    — is ist è est ast 2-

    3- نقش جلفای اصفهان و بازار استانبول در پیدایش شبکه جهانی ارامنه.

    4- کوه نور و دریای نور : نادر شاه پس از فتح قندهار ، به بهانه تعقیب افغان ها از رود سند گذشت و در جنگ کرنال ،جنگی که سه ساعت به درازا کشید، سپاه امپراتور گورکانی را در سال 1707 م شکست داد و ارد دهلی شد. 800 افغان را در بازار دهلی به دار آویخت و 30 هزار نفر از اهالی را کشت و خزانه محمد شاه گورکانی را به چنگ آورد که از آنجمله ، تخت طاووس ، کوه نور و دریای نور به ایران آورده شد. نادر، محمد شاه را از جایگاه خود بر کنار نکرد. چپاول خزانه دهلی اجازه داد تا نادر شاه به مدت سه سال مردم ایران را از پرداخت مالیات معاف نماید. تخت طاووس و کوه نور همچنان در موزه تهران نگهداری می شود و جواهرات دریای نور بر تاج ملکه انگلیس. حمله نادر موجب کاهش قدرت امپراتوری گورکانیان شد./ که خود تباری مغولی -ترک داشتند و بیگانه از شبه جزیره هند/ و به حاکمیت استعمار آنگستان بر هند انجامید.

    پیوست5-: نقل از وزیکی پدید/ همان‌طور که جمعیت پارسیان هند که زرتشتیان مهاجرند و جامعه‌ای ثروتمند در هند به‌شمار می‌روند، برای این عجیب نیست که بگوییم این مهاجران هم در نشر کتاب و روزنامه فارسی و هم در اتفاقات سیاسی ایران، تأثیراتی مهمی در تاریخ داشته‌اند. در سال ۱۷۸۱ نخستین کتاب فارسی چاپ شده در هند با عنوان انشای هرکرن با آن چاپ شد و در سال ۱۷۸۸ کتاب لیلی و مجنون هاتفی خرجردی با کوشش و تصحیح ویلیام جونز به عنوان اولین کتاب ادبی فارسی و نخستین کتاب آموزشی فارسی نیز به سال ۱۷۹۲ با عنوان درس‌های فارسی و انگلیسی در کلکته چاپ شد……….امروزه نیز در بسیاری از زبان‌های محلی هند از جمله زبان پنجابی، زبان گجراتی، زبان بنگالی، زبان تامیل و به خصوص زبان اردو کلمات فارسی زیادی به کار می‌رود. این زبان، زبان قانونی و حقوقی هند بوده تست و اغلب اصطلاحات حقوقی هند از زبان فارسی نشات گرفته‌است. ارزش بسیار بالای آکادمیک زبان فارسی در شبه قاره هند به گونه ای است که امروزه زبان فارسی در تمامی دانشگاه‌های مرکزی هند از سطح کارشناسی تا دکتری تدریس می‌شود…………….زبان فارسی هندوستان شاعران بزرگی همچون بیدل دهلوی، و امیر خسرو دهلوی و دستگاه شعری سبک هندی را در خود پروراند. از دیگر شاعران نامدار فارسی زبان شبه قاره هندوستان، می‌توان از اقبال لاهوری نام برد

    پیوست :همان‌طور که جمعیت پارسیان هند که زرتشتیان مهاجرند و جامعه‌ای ثروتمند در هند به‌شمار می‌روند، برای این عجیب نیست که بگوییم این مهاجران هم در نشر کتاب و روزنامه فارسی و هم در اتفاقات سیاسی ایران، تأثیراتی مهمی در تاریخ داشته‌اند. در سال ۱۷۸۱ نخستین کتاب فارسی چاپ شده در هند با عنوان انشای هرکرن با آن چاپ شد و در سال ۱۷۸۸ کتاب لیلی و مجنون هاتفی خرجردی با کوشش و تصحیح ویلیام جونز به عنوان اولین کتاب ادبی فارسی و نخستین کتاب آموزشی فارسی نیز به سال ۱۷۹۲ با عنوان درس‌های فارسی و انگلیسی در کلکته چاپ شد.

    امروزه نیز در بسیاری از زبان‌های محلی هند از جمله زبان پنجابی، زبان گجراتی، زبان بنگالی، زبان تامیل و به خصوص زبان اردو کلمات فارسی زیادی به کار می‌رود. این زبان، زبان قانونی و حقوقی هند بوده تست و اغلب اصطلاحات حقوقی هند از زبان فارسی نشات گرفته‌است. ارزش بسیار بالای آکادمیک زبان فارسی در شبه قاره هند به گونه ای است که امروزه زبان فارسی در تمامی دانشگاه‌های مرکزی هند از سطح کارشناسی تا دکتری تدریس می‌شود…………….زبان فارسی هندوستان شاعران بزرگی همچون بیدل دهلوی، و امیر خسرو دهلوی و دستگاه شعری سبک هندی را در خود پروراند. از دیگر شاعران نامدار فارسی زبان شبه قاره هندوستان، می‌توان از اقبال لاهوری نام برد.

    مسلمانان  دو بار در سال 760 و 786 میلادی کابل را تسخیر کردند و سپاه آنان به سرداری محمد ابن قاسم  از رود سند گذشت و به هند وارد شد ، اما نتوانست حکومتی برقرار نماید . در سده یازدهم نیز محمد غزنوی به بهانه جهاد  هفده بار به هند لشکر کشی نمود که حاصل آن تاراج مناطق شمالی هند بود. تنها در سال 1206 بود که حاکمان مسلمان کابل بر هند شمالی غلبه کردند و  سلطان نشین دهلی بر این منطقه حاکم شد و مدت  سه قرن در مسند حکومت باقی ماند . در این دوره هرچند  فشار مضاعف اجتماعی کمر دهقانان را خورد می کرد  اما از آنجا که اسلام نظام کاستی را بر هم زد ، پیروان زیادی پیدا کرد و به ویژه پیشه وران و صنعتگران موقعیت اجتماعی مناسب تری یافتند.

    پس از ربع نخست سده یازدهم میلادی بیشتر نواحی که امروز به پاکستان موسوم است، به دست سلطان محمود غزنوی (۹۹۸–۱۱۲۰ میلادی) فتح شد و به پادشاهی غزنوی پیوست و شهر بزرگ لاهور کرسی استان‌های فتح‌شده گردید. خانواده‌های فارسی‌زبان از سرزمین‌های گوناگون پادشاهی غزنوی مهاجرت کرده و وارد سرزمین پاکستان شده و در ناحیه‌های مختلف اقامت گزیدند

    پیوست6/کمپانی نیز به این راهبرد روی آورد تا به جای که هزینه‌های کلان برای چاپ کتاب‌های فارسی کرد و از آن جمله است تخصیص ۲۰۰۰ پوند برای چاپ کامل دوره کارهای پورسینا. این دوران طلایی در هفتم مارس ۱۸۳۵ با روی کار آمدن حکمران جدید سر چارلز ترولیان به پایان رسید. او اعلام کرد که دیگر بودجه‌ای برای چاپ و رواج دادن زبان شرقی اختصاص نخواهد یافت و بهتر است هندیان سرگرم ادبیات و هنر اروپایی شوند. با این همه چاپ کتاب‌های فارسی در هند ادامه یافت و سده نوزدهم را تبدیل به یکی از درخشان‌ترین سده‌های چاپ کتاب‌های فارسی کرد.

    روزنامه‌نگاری فارسی در هند قدمتی بیش از روزنامه‌نگاری فارسی در ایران دارد. از سال ۱۸۲۱ چاپ روزنامه‌های فارسی توسط هندی‌ها آغاز گردید. هند مرکز مهم چاپ روزنامه‌هایی بود که توسط آزادی‌خواهان و روشنفکران ایرانی مقیم هند منتشر می‌شد تا آغاز جنگ جهانی اول از مجموع حدود ۴۷ روزنامه‌ای که در خارج از به زبان فارسی منتشر می‌شد هندوستان با ۱۹ روزنامه مقام نخست را داشت. در سال ۱۸۴۶ هم‌زمان ۶ روزنامه فارسی به هواداری از جنبش مشروطیت ایران در هند چاپ می‌شد./

    پیوست7:پاکستان در ۱۴ اوت ۱۹۴۷ با دو جناح دارای اکثریت مسلمان در قسمت شرقی و شمال غربی مناطق آسیای جنوبی تشکیل شد که توسط هند که اکثریت آن هندو بودند از هم جدا شد و از استان‌های بلوچستان (پاکستان)، بنگلادش شرقی، استان مرزی شمال غرب، پنجاب غربی و سند تشکیل می‌شد. تقسیم هند تحت کنترل بریتانیا به شورش‌های فرقه‌ای منجر شد…….. آزادسازی بنگلادش و جنگ ۱۹۷۱ هند و پاکستان و نهایتاً جدا شدن پاکستان شرقی به عنوان کشور مستقل بنگلادش انجامید.

    محمد اقبال لاهوری شاعر، فیلسوف، سیاست‌مدار و اندیشمند نامدار پاکستانی اشعار زیادی نیز به زبان فارسی سروده‌است. اقبال شیفته زبان فارسی بود و از همان ابتدا زبان فارسی را برای بیان اندیشه‌ها و اشعار خود برگزید به نحوی که هفت هزار بیت از ۱۲ هزار بیت شعری وی به زبان فارسی است.

    تا مدتی پیش در بخش‌هایی از پاکستان و به‌ویژه در شهر پیشاور اهالی شهر فارسی حرف می‌زدند، ولی با مرور زمان فارسی از خانه‌های مردم شهر رخت بربست. تا زمان رژیم نظامی ژنرال ضیاالحق در پاکستان، زبان فارسی در تمامی مدارس دولتی این کشور، تا کلاس هشتم تدریس می‌شد،[۱] اما آموزش رسمی زبان فارسی در زمان حکومت ضیا الحق در مدارس پاکستان کنار گذاشته ش……………..

    ولی امروزه وضعیت این زبان در منطقه به ویژه پاکستان به گونه ای دیگر رقم خورده‌است. در مدارس راهنمائی، دبیرستان و دانشکده‌ها (سطح دیپلم و لیسانس) فارسی کاملاً حذف شده‌است، از مقطع راهنمائی تا مقطع فوق لیسانس، هیچ کتاب درسی فارسی وجود ندارد که به‌فروش برسد و نیازی هم احساس نمی‌شود، زیرا شاگرد و دانش آموزی ندارد. شعرا و ادبایی که به فارسی علاقه داشته و به فارسی شعر می‌سرودند، به دیار باقی شتافته‌اند و افرادی که در قید حیات هستند، به ادبیات کهن فارسی علاقه دارند و به سنی رسیده‌اند که دیگر قادر به حرکت نیستند و پس از آن نیز، دیگر امیدی به فارسی نیست.[۷]

    البته با همه این تفاسیر باید گفت که این روزها مردم این کشور تحت تأثیر زبان فارسی و اشعار آن هستند اگرچه امور روزمره خود را به زبان اردو و انگلیسی انجام می‌دهند، فارسی را زبان علم و مذهب می‌دانند و شاعران ایرانی را دوست داشته و از آن تأثیر می‌گیرند.

    برخی مردم پاکستان حتی دیوان اشعار حافظ شیرازی را در خانه‌های خود دارند و در زمان‌هایی که لازم بدانند، به آن تفأل می‌زنند و اشعار حافظ، مولانا و عطار نیشابوری بر مردم پاکستان تأثیرگذار بوده‌است.[۷]
    سرود ملی پاکستان به زبان فارسی ساخته شده و فارسی زبان مادر زبان اردو به‌شمار می‌آید. امروزه در برخی ایالات همچون پیشاور، پاراچنار، شهر کویته، و قلعه لادگشت فارسی‌گویان زیادی وجود دارند.[۱]

    شمار دانش‌آموختگان پاکستانی در رشته زبان و ادبیات فارسی بیشتر از همه کشورها، به‌جز ایران، است