فهرست

نخستین گام “جهانی” شدن در عصر جدید

پرتغال: هانری دریانورد، پادشاه پرتغال که در کرانه غربی آفریقا تا رودخانه کنگو پیش رفت وچندین تجارتخانه تاسیس نمود

پرتغال در سده 15 ام  میلادی ،نخستین کشوری اروپایی بود  که در عصر جدید پا به عرصه “جهانی ” گذاشت . فرایند  شکل گیری امپریالیزم پرتغال از اکتشاف  و سپس اشغال جزایر  اقیانوس اطلس و بنادر کرانه غربی افریقا آغاز گشت.  دستیابی به دماغه امید نیک در جنوبی ترین منطقه آفریقا در سال 1497 توسط واسکودوگاما و ورود او به اقیانوس هند، به ایجاد پایگاههائی ، این بار درکرانه شرقی آفریقا انجامید که دسترسی به جنوب هند را امکان پذیر می ساخت. پرتغالی ها برای محکم کردن اقتدار خود بر راه های تجارت جهانی، دو گلوگاه بزرگ در آبراهه های منتهی به اقیانوس هند را تسخیر نمودند:  ابتدا بندر عدن به منظور کنترل دریای سرخ ( آبراه میان دریای مدیترانه و اقیانوس هند که راه دسترسی  به تجارت با آسیا بود و توسط عثمانی کنترل می شد) . دومی جزیره هرمز در گلوگاه  خلیج فارس بود . بدین ترتیب راه پرتغال به شرق گشوده شد و در این مسیر تا جزایر اندونزی و از آنجا به ماکائو در چین و سپس رو به شمال که تا ژاپن ادامه یافت. از سوی دیگر کشتی های پرتغالی اقیانوس اطلس را بسمت غرب در نوردیدند وبه برزیل در آمریکای جنوبی دست یافتند.

در این اکتشافات اولیه در آسیا ، در  منطقه “گوا” در هندچندین مرکز دادو ستد ایجاد شد ،دولت پرتغال در پی استفاده از این پایگاه برای مهارشبکه بازرگانی منطقه بود  این سیاست با بناکردن یک دوجین پایگاه در مسیر اقیانوس هند ادامه یافت و “سریلانکا “پایگاه میانی برای رسیدن به اندونزی ( مرکز ادویه در شرق دور) در نظر گرفته  شد.  البته امپراتوری عثمانی هم در این مدت بیکار ننشسته  از طریق اشغال بین النهرین  به خلیج فارس دسترسی یافت و از دیگر سوی در  شبه جزیره عربستان تا عدن پیش رفت. امپراتوری عثمانی در پی گسترش اسلام  از راه دریا در آسیا هم بود و در سده 16 رقابت تجاری در اقیانوس هند وجه مذهبی هم بخود گرفت ، نتیجه اینکه در شرق آسیا هم آئین مسیحیت و هم دین اسلام هریک برای خود پیروانی  یافتند . در اندونزی درپایان سده 16  شمار زیادی از بومیان  مسلمانان  شده بودند و در جزایر شرقی تر مانیل به تسخیرپرتغالی ها درآمد که بعد ها به نام پادشاه پرتغال و اسپانیا فیلیپ دوم ،جزیره به نام فیلیپین خوانده شد .) در ژاپن پس از یک دوره تبلیغات مذهبی و گرویدن شمار فراوانی از مردم محلی به مسیحیت گرویدند.(شمار آن ها حدود را بیش از 300هزار برآورد کرده اند.ژاپن چندی بعد مرز های خود را بسوی بیگانگان بست و  مسیحیان نو آئین را سرکوب و از میان برداشت. فرو رفتن ژاپن در لاک خود تا پایان سده نودهم ادامه یافت).

پرتغال:بنا هایی به سبک پرتغالی در  شهر”گوا ” در هند
پرتغال: گوا مهمترین مرکز تجاری در هند بمنظور حاکمیت بر اقیانوس هند

حاکمیت پرتغال بر راه های دریایی بسمت شرق ،موجب رواج زبان پرتغالی  به عنوان زبان حاکم بر تجارت چندین سده به درازا کشید تا زمانی که زبان انگلیسی جانشین آن شود ، اما حاکمیت پرتغال بر آبراه های دریای در شرق  کوتاه مدت بود .  “ماکس وبر” ، جامعه شناس سده بیست اروپایی ،علت آنرا عنصر فرهنگی را در این روند عامل تعیین کننده می داند، در تحلیل او کاتولیک های پرتغالی از آنجا که انگیزه های سرمایه دارانه ضعیفی داشتند ، حاکمیتشان بر اساس غارت و چپاول مستعمرات بود  و در نتیجه نتوانستند رابطه بلند مدتی بامستعمرات خود داشته باشند و کشورهای  دیگر اروپایی به آسانی آن ها را از صحنه رقابت حذف کردند و در نتیجه هلندی ها و انگلیسی هایپرو پرتستان یسم با سرمایه گذاری در مستعمرات  باهدف کسب سود، جای پای محکم تری برای خود ایجاد نمودند. پژوهنده تاریخ ، سوب رحمان*  نقش حکومت های آسیایی مربوطه را در این فرآیند بررسی نموده و آنها را به دو دسته بخش میکند : نخست مناطق با ساختار های ابتدایی کشاورزی و ساختار های سیاسی اولیه که به آسانی مورد چپاول و غارت قرار گرفتند و دوم حکومت های مقتدری چون صفوی دوره شاه عباس و یا حکومت گورکانیان هند دردوره اکبر شاه طرف شدندکه می بایست به  روابط تجاری با آنها کفایت می کردند.حکومت های مقتدر آسیائئ خواستار شرکت مستقل کشور شان در روند تجارت جهانی بودند و زمینه های اقتصادی و سیاسی آن را در حد امکانات خود آماده نموده و باشرکت فعال در این فرآیند  به نوسازی کشورخود پرداختند.سوب رحمان به برخورد دوگانه پرتغال به مستعمرات اشاره میکند ، در یکسو تجار پرتغالی که مانند دیگر بازرگانان در پی برقراری روابط تجاری و تامین سود بورژوایی برای خود بودند و از سوی دیگر دولت پرتغال** که با انگیزه هایی مذهبی -سیاسی در پی گسترش آیین مسیح ،و با آرزوی تسخیر مجدد بیت المقدس و شکست امپراتوری عثمانی بود.شاهان پرتغال ، دور زدن آفریقا و رسیدن به شرق در جستجوی متحدین غیر مسلمانی برای جنگ با عثمانی بودند. مخارج پروژه های دریانوردی و به ویژه هزینه نگهداری ازناوگان جنگی روز به روز برای حکومت لیسبون دشوار تر می شد، هر چند درآمد تجارت ادویه و دیگر محصولات هنگفت بود.  افزون بر آن،قلدر منشی دولت پرتقال  در آسیا که موجب برخورد با حکومت های آسیایی در ایران و هند شده بود،حکومت هایی که با سلاح گرم انگلیسی، رقیب تجاری پرتغال، مسلح بودند.پرتغال نه در میان دیگر کشور های اروپایی در اقیانوس هند پشتیبانی داشت و نه چپاولگری اش ، رغبتی برای همکاری حکومت های محلی  باقی می گذاشت. از سوی دیگر معادن طلای آفریقا و آمریکای جنوبی و دیگر محصولات  برزیل، چنان بازده بالایی داشت  که ارزش مستعمرات آسیایی را از چشم  آنها می کاست.

پیمایش  دریایی دور دنیا،نحستین گام برای کشف “سرنوشت مشترک بشر”.

روشن است که نه کریستف کلمب در پی تعالی بشر بود و نه ماجراجویانی چون ماژلان در جستجوی پیوند دادن بشر چهار گوشه دنیا. انگیزه های  این انکشافات هرچه بود (سود جوئی و یا تبلیغ دینی)،زمینه  ارتباط فرهنگی و داد و ستد فکری و تکنولوژی را فراهم نمود.


پرتغال باتسخیر جزیره هرمز در پی ضربه زدن به عثمانی وتسلط بر راه های تجاری بود.

هر چند که دریانوردان پرتغالی بیش از هر ملتی در اروپا با آب های عمیق اقیانوس ها آشنا بودند و کشتی های بزرگ آنها (صد تنی)، با بادبانهای چندگانه و دریانوردان کارآزموده و شجاع آنها در سده 15 و شانزده سر آمد دریانوردان اروپا بودند ، اما بنیه اقتصادی حکومت اجازه انجام طرح های بزرگ را نمیداد: طرح کریستف کلمب برای سفر به هند از سوی غرب ابتدا به حکومت لیسبون عرضه شد و پس از چندین سال تاخیر رد شد. این پادشاه اسپانیا بود که  دو سال پس از تسخیر گرانادا و اخراج مسلمانان ویهودیان از اسپانیا ، طرح کریستف کلمب را پذیرا شد .  ناوگان کلمب از شهر سویل در اسپانیا برای دسترسی به هند از سوی غرب وارد اقیانوس اطلس شد ، اما پس از سه هفته دریانوردی  به جای هند سر از سرزمین های جدیدی در آورد که بعدها آمریکا نامیده شد. هرچند طرح کلمب نیمه کاره ماند  اما تکمیل آن به ماژلان دریانورد پرتغالی سپرده شد. نا امید از حکومت پرتغال ، باز این اسپانیایی ها بودند که هزینه این سفر راپذیرفتند . ناوگان ماژلان در سال 1519 با پنج فروندکشتی اقیانوس پیما امواج  اطلس را شکافت تا به سرزمین تازه کشف شده برای اروپائیان،  آمریکا برسد. او از تنگه ای  که بعد ها به نام او تنگه ماژالان  خوانده شد گذشت و وارد اقیانوس ناشناخته ای شد که بیش از سه ماه سرگردانی بر روی امواج آن به مجمع الجزایر فیلیپین در شرق آسیا رسید. هرچند ماژلان در یک درگیری اتفاقی در این جزایر جان خود را از دست داد اما همراهان او با تنها کشتی به جامانده  اقیانوس هند را درنوردیدند و با گذشتن از دماغه امید نیک  پیروزمندانه به اروپا بازگشتند .  تنها 18 نفر از 234 دریانورد زنده مانده بود.

روشن است که نه کریستف کلمب در پی تعالی بشر بود و نه ماجراجویانی چون ماژلان در جستجوی پیوند دادن بشر در چهار گوشه دنیا. انگیزه های این انکشافات هرچه بود (سود جوئی و یا تبلیغ دینی)،زمینه ارتباط فرهنگی و داد و ستد فکری و تکنولوژی را فراهم نمود.جهانی شدن نتیجه کشف راه های آبی اقیانوس هابود و آن خود در گرو تجربه چندین هزاره دریانوردی اقوام گوناگون : از قایق های بشر اولیه تا کشتی های دریا پیمای فنیقی ها و از ناوگان های وایکینگ ها ونیزی ها تا کشتی های اقیانوس پیمای پرتغالی ها ،بشریت راه درازی را پشت سر گذاشته بود .ستاره شناسی، هندسه ، ریاضیات و علم فیزیک هریک ابزاری را در خدمت دریانوردی قرار داد، گویند که کریستف کلمب از تجربیات ابوریحان بیرونی برای محاسبه مسافت های دریایی استفاده میکرد،.ه دیگر سخن”جهانی شدن” حاصل دسترنج “انسان “است . نه در سده بیستم آغاز شده و مختص اروپائیان است .
دریانوردان پرتغالی دور دنیا را در نوردیدند و در پی این فرایند،تجارت “جهانی” شد . چون گذشته داد و ستد میان اقوام تبادل فرهنگی را به همراه داشت و افق جدیدی در تمدن بشری پدیدار گشت. هر چند که همچنان تاریخ در خون و اشک انسان به پیش می رفت ، اما مادیت یافتن”جهانی” بودن انسان ، علیرغم تفاوت های فرهنگی ،گامی جدید برای بهزیستی در همزیستی میان آدمیان بود.

پرتغال: نقشه تجارتخانه ها و مستعمر
کشتی های اقیانوس پیما ی پرتغالی با چند ردیف بادبان

اسپانیا ، بزرگترین امپراتوری مستعمراتی در سده 16

هنوز دو سال بیشتر از باز پس گیری  گرانادا آخرین ناحیه بازمانده در دست اعراب، نگذشته بود که  فرستاده پادشاه کاتولیک اسپانیا، کریستف کلمب ،در سال 1592 به سرزمین جدید گام نهاد. تنها چند دهه زمان لازم بود که حکومت اسپانیا برای به نام گسترش آیین مسیحیت ، امپراتوری بومیان به نام “ازتک”  را از میان بردارد و بومیان را چون برده به کار گرفته گیرد و طلا و نقره معادن مکزیک، شیلی و پرو  به اسپانیا سر ازیر شود. بنیه قدرتمند مالی به حکومت  کاتولیک امکان داد تابه پشتیبانی کلیسا ، کفار  یهودی و مسلمان را از اسپانیای اخراج نماید و  چندی بعد  دستگاه تفتیش عقاید را در هلند بر علیه پروتستان ها بر پا کند و در مستعمرات “پیام مسیح” را ترویج نماید. اما چون  شمار بومیان  آمریکا کفایت گستردگی زمین های” کشف شده” نکی داد، به ناچار تجارت برده از افریقا رونق گرفت. نتیجه اینکه دو کشور شبه جزیره ایبری ، پرتغال و اسپانیا نه تنها آمریکا بلکه  مستعمرات آفریقا و آسیا را هم میان خود تقسیم نمودند.در سال 1570 فیلیپ دو*** پادشاه اسپانیا  وارث تخت و تاج پادشاهی پرتغال شد. فلیپ دوم در هلند مناصب بالایی را به اسپانیایی‌ها بخشید. او سعی کرد از طریق ایجاد دستگاه تفتیش عقاید، مذهب پروتستان را در هلند از بین ببرد. در نتیجه، مردم هلند در برابر حکومت اسپانیا متحد شدند. دوک آلوا، نایب‌السلطنه اسپانیا در هلند، در دفع این شورش متوسل به خشونت شد. هفت استان پروتستان شمال هلند اتحادیه اوترخت را تشکیل دادند و اعلام کردند که از این پس به اسپانیا وفادار نخواهند بود. با شکل‌گیری این اتحادیه کشتی‌های هلندی به کشتی‌ها و مستعمرات پرتغال و اسپانیا حمله کردند. آن‌ها حتی به خاک اصلی اسپانیا هجوم بردند و چند پایگاه تجاری پرتغال متعلق به هند شرقی را در اختیار گرفتند.بزودی مدعیان دیگری هم برای این ثروت هنگفت پیدا شد ،هلند و انگلستان دز پی دسترسی به مستعمرات با امپراتوری اسپانیا وارد جنگ شدند  و در سال 1588  ناوگان دریایی انگلستان شکست سختی به نیروی دریایی  اسپانیا تحمیل کرد و انگلستان  به قدرتمندترین ناوگان دریایی جهان تا جنگ جهانی اول بدل شد. با این حال  همچنان ثروت مستعمرات به سویی شهر های اسپانیا سر ازیر بود. اما انقلاب فرانسه و در پی آن تسخیر اسپانیا توسط ارتش ناپلئون ضربه محکمی به سیستم  امپراتوری اسپانیا زد که نتیجه آن  گسترش جنبش استقلال طلبانه  در آمریکای جنوبی به رهبری سیمون بولیوار و تشکیل کشور های مستقل در این قاره انجامید. ناپلئون ، برادر خود را به عنوان پادشاه اسپانیا تعیین نمود که موجب خشم عمومی در اسپانیا و مبارزات گسترده مردم اسپانیا بر علیه سپاه اشغالگر شده و آنها را به ترک کشور واداشت. اما کوشش های باز پس گیری مستعمرات در آمریکا بی نتیجه ماند، چرا که این بار کشور ایالات متحده هم  درگیر مبارزه با اسپانیا بود و در نتیجه از جنبش های جدا سری کشور های آمریکای جنوبی حمایت می کرد. به زودی خواست جدا سری به مستعمرات غیر آمریکایی اسپانیا هم تسری  یافت و فیلیپین و دیگر مستعمران هم استقلال خود را به دست آوردند.

اسپانیا:مستعمرات آمریکا و آسیا فیلیپین

گاهشمار

گاهشمار 1494:  پاپ سرزمینهای تازه اکتشاف شده فراسوی اروپا را در آن سوی آبهای اقیانوس اطلس ( آمریکا )را به اسپانیا و پرتغال می بخشد تا در آیین مسیح را در این سرزمین ها ترویج نمایند. بنابراین توافق سرزمین های غرب طول جغرافیا 40 درجه به  اسپانیا و آنچه در شرق قرار گیرد ، به پرتغال تعلق خواهد داشت

1497 : یهودیان از پرتغال رانده می شوند. در همان سال واسکودوگاما ازلیسبون و از راه دماغه نیک راهی هند می شود.

1500 کابرال فرمانده سفر اکتشافی پرتغالی، به سواحل برزیل دسترسی می یابد.

1509 لشکرکشی اسپانیا به شمال آفریقا

پرتغال:گوا مهمترین مرکز تجاری در هند بمنظور حاکمیت بر اقیانوس هند

1510 آلبوکرک  نایب السلطنه پرتغال  گوا در شرق هند را تصرف می کند.

1522 یک فروند کشتی از ناوگان  ماژلان برای نخستین بار دور کره زمین را باموفقیت پیمود و به اروپا باز می گردد.

1555 فیلیپ دوم پسر شارل پنجم  ، امپراتور هابسبورگ ، وارث تاج و تخت اودراسپانیا ، پرتغالی و ناپل می شود . در دوره او امپراتوری  اسپانیا دوره طلایی را می گذراند…. او دستگاه انکیزیسیون در هلند بر علیه پروتستان ها به راه می اندازد.

1557 پرتغالی ها در ماکائوی چین تجارتخانه ایجاد می کنندو  با کانتون روابط تجاری برقرار میکنند .ماکائو تا پایان سده بیستم به پرتغال وابسته بود.

1598 تهاجم هلندی ها برای تصاحب مستعمرات پرتغال در  خاور آغاز می شود.

1600 گسترش اسلام در جاوه و رقابت مذهبی  میان عثمانی و پرتغال.

پانوشته

* دولت پرتغال در درون جنگ های صلیبی و فرآیندبازپس گیری کشور از اعراب شکل گرفت ،شوالیه های جنگ های صلیبی نقشی تعیین کننده در این جنگ ها داشتند و نخستین پادشاه پرتغال از فرقه شوالیه های معبد سلیمان بود . آنها تجارب زیادی از دریا نوردی داشتند ونقشه راه های دریایی را در جنگ های صلیبی  بدست آورده بودند که گویا سفر به جزایر سرزمین های دوردست( آمریکا)توسط وایکینگ ها ، بخشی از آن بود. مرز های کشور پرتغال از سده دوازده میلادی بدون تغغیر باقی مانده ( بجز دوره کوتاهی که اسپانیا و پرتغال اتحاد ایبری را تشکیل دادند).

**   سنجای سوب رحمانیام: Sanjay Subrahmanyamپژوهشگر نامدار هند در زمینه روابط کشور های استعماری و آسیا ،که بدون تعصب های شونیستی و از “دیدگاه تاریخ جهانی” بسیاری از برخوردهای اروپایی محور را به چالش کشیده است.سنجای  سوبرحمان  ، تاریخ پژوه هندی تحقیقات گستردهای در زمینه ” نخستین مرحله جهانی شدن” انجام داده و نقش  دو جانبه جوامع محلی و کشور های مستعمراتی رادر فرآیند جهانی شدن باز نموده است و یک جانبه گری دید اروپا محور را به چالش کشیده است.

***فلیپ دو فرزند شارل پنجم امپراتور نامدار هابسبورگ ; از سوی مادر تبار پرتغالی داشت و در نتیجه مطابق قانون پادشاهی دراروپا سلطنت پرتغال به او رسید..

منابع:

کتابی از نشر مرکز در باره رویدادنگاری تاریخ جهان

:La colonisation portugaise en Asie aux XVIe et XVIIe siècles

https://www.youtube.com/watch?v=SnROVlauW2U&t=1042s&ab_channel=Jean-MichelDufays

…..

https://www.larousse.fr/encyclopedie/autre-region/Empire_colonial_portugais/139350

https://www.larousse.fr/encyclopedie/autre-region/Empire_colonial_espagnol/118442