فهرست
زندگی یکجانشینی در سایه ترس
تاریخ جهان تا دوران جدید، همواره شاهد تنش میان قبایل بیابانگرد و یکجانشین بوده است. کوچ نشین ها عموما دامدار بودند و برخی ازآنها از راه چپاول و غارت مردم دیگر می زیستند. مردم یکجانشین کشاورز بودند، وابسته به زمین و دسترنج خود، آنها نیازمندی های خود را از راه تولید به دست می آوردند. با افزایش تولید کشاورزی و گسترش صنایع دستی و کارگاهی، تجارت هم بر آن افزوده شد و شهر ها بزرگ و کوچک پدیدآمدند. شهر ها به دلیل گوناگونی پیشه وران و صنعتگرانی مرکز آمد و شد روستائیان و کوچ نشینان شد و به تدریج ساختار اجتماعی و اداری آن متناسب با گسترش تقسیم کار در تولید و در اجتماعی تکامل یافت. ساختاری که به نوبه خود تولید و تمرکز ثروت را گسترش می داد. این شکوفایی اقتصادی مشام همسایگان جنگجو را تیز می کرده و گابگاه آن ها با پورش به شهر ها دسترنج شهرنشینان را به یغما می بردند. تا جایی که به چنگ آوردن ثروت همسایگان از راه جنگ،برای شماری از جوامع به یک شیوه زیست بدل شد. این شیوه سده ها حاکم بر مناسبات میان جوامعی انسانی بوده و کشاکش میان یکجا نشینان و قبایل صحراگرد یکی از بُردار های مناسبات منطقه ای و فرا منطقه ای به شمار می آمد و ساختن دیوار و برج و بارو همچون ابزار پدافندی، یکی از کارآمد ترین عوامل بازدارنده در برابر حمله قبایل بود.
اقتصاد جنگی
در تمدن های ابتدایی* شهر ها حصار و برج و بارو نداشت، شهر های کوچک تولیدات خود را با یکدیگر مبادله می کردند و راه های تجاری از هزاره دوم پیش از م( پنج هزار سال پیش) به تدریج شکل میگرفت. هراس از چپاول راهزنان بیابانگرد ، نگهبانی و پاسبانی از امنیت شهر و جاده به تشکیل گروه های دفاعی انجامید که بخشی از نظام حکمرانی شهری بود. در ادامه انجام این وظیفه به شکل یک پیشه درآمد و “توان نظامی” این گروه ،ابزاری شد برای کسب ثروت و جایگاه اجتماعی فراتر در شهر ها . فرآیند روابط میان شهر ها و قبایل، متناسب با توازن قوا میان این دو شیوه زیست همواره در حال دگرگونی بود. گاهی قبایل بر شهر ها دست می انداختند و زمانی حاکمان شهری از جنگاوری قبایل در پر توان کردن سپاه خود سود می جستند. همسایگی صحراگردان و شهر نشینان یکی از بُردار های شکل دهنده ساختار سیاسی این دو مجموعه انسانی در تاریخ بشر بوده است. در میان برخی قبایل صحراگردِ، تقسیم آنچه از تاراج به دست می آمد متناسب با گروه بندی طبقاتی به شکلی نا مساوی و در برخی دیگر با “عدالت” بیشتر بخش می شد. دستبرد و تصاحب دسترنج دیگران ، ویژه جوامع صحراگرد نبود ، بزودی طعم شیرین دسترنج دیگران به کام شهرنشینان هم خوش آمد و بسیاری از جوامع بشری این شیوه را به کار گرفتند. اقتصاد جنگی سرچشمه اصلی دستیابی به ثروت و قدرت برای تمامی امپراتوری های گذشته بود و تولید در این جوامع جنبه حاشیه ای داشت.
هر چند که در بیشتر جوامع آمیزه ای از این هر دو شیوه رایج بود اما در اقصاد جنگی ، کار تولیدی پست نگریسته می شد که می بایست به مردمان ناتوان سپرد و جنگاوری و سلحشوری و کشور گشایی ارزشمند و فراخور برگزیدگان بود. برای نمونه کشاورزی در فرهنگ اکثریت مردم ایران همواره کاری با ارزش بوده است .در صورتی که برای برخی از قبایل صحراگرد کاری پست بود: “سکاها” که هم تبار آریایی کشاورزان فلات ایران بودند سده ها به فلات ایران می تاختند و غارت می کرد. اما برخی از این قبایل در جنوب شرقی ایران جایگزین شدند و نام خود را به سیستان دادند و به کشاورزی روی آوردند و یکجانشین شدند و از یک دانه گندم ، هفتاد دانه محصول به دست آوردند و پهلوان اساطیری ایران ، رستم از این خطه است ، همچنان که یعقوب صفاری که حرفه اش رویگری بود.نتیجه اینکه شیوه زیستبرخاسته از تبار آدمیان نیست.
در دوران جدید با پیدایش شیوه تولید سرمایه داری، هرچند کاربرد جنگ در میان جوامع همچنان ادامه یافت (حتی گاهی با شدت بیشتر و مرگبار تر از گذشته)، اما روند توسعه بر پایه افزایش تولید استوار است و ایده صلح جوئی به عنوان یک گفتمان، روز به روز در میان جوامع پژواک فزاینده تری می یابد. با این همه با وجود کشورهای پس مانده ای که حکمرانی شان همچنان بر پایه اقتصاد جنگی استوار است و همچنین جوامع صنعتی توسعه یافته که از ابزار جنگ برای فرادستی خود سود می جویند ، سایه شوم جنگ بر فراز کره خاکی ما در پرواز است. از ابتدای سده بیستم با تشکیل سازمان های بین المللی و ایجاد مرزهای به رسمیت شناخته شده ، بارقه ای از امید برای پرهیز از جنگ به وجود آمد. هر چند ادامه جنگ های مرگبار ، بسیاری را از چنین ساختاری سر خورده کرده است، با این همه راه دیگری نیست
جغرافیای قبایل صحرا گرد
1/ کوچ نشینان ایرانی تبار
سکاها گروهی از مردمان ایرانی تبار ِکوچ نشین در اورآسیا بودند. این قبایل ساحشور در استپ های اورآسیا از ترکستان چین (کوههای آلتای در جنوب سیبری) تا اوکراین و اروپای شرقی سکونت داشتند. شمال دریای کاسپین و دریای سیاه در اختیار آنان بود .آنها به دسته های مختلف تقسیم می شدند از جمله “ماساگت یا ماساژت”، که گفته می شود کوروش بزرگ در جنگ با آنها در آسیای مرکزی کشته شد. دسته نامدار دیگری از این صحرا گردان ، قبایل سکائی، به نان /سیت ها….همواره از اروپا به مرز های امپراتوری هخامنشی می تاختند و لشکرکشی بزرگ داریوش آنها را به آن سوی دانوب راند.
2/کوچ نشینان مغول و ترک
ما گروه دیگر قبایل کوچ نشین هون ها هستند که اقامتگاه اولیه آنها در صحرای مغولستان و منچوری بود و آنها را از جهت زبانی به تبار مغولی -ترکی نسبت می دهند. این اقوام با شمار بسیار در سرزمین های که بیشتر سال یخبندان بود زندگی می کردند و به صورت کوچ های پی در پی بسوی غرب در حرکت بودند و در مسیر خود اقوام دیگر را به به جلو می راندند
دیوارِ امپراتوری ها در برایر جابجایی جمعیت.
کشمکش قبایل صحرا گرد و امپراتوری ها در ادامه خود بنا به شرایط تاریخی دگرگون شد: با فراگیر شدن راه های تجاری و نقش محوری آن در اقتصاد، تامین امنیت راه ها به ویژه راه های قاره ای که شرق آسیا تا غرب اروپا را در بر می گرفت از اهمیت زیادی بر خوردار بود. یکی از دلایل شکل گیری امپراتوری ها در نجد ایران و به دنبال آن در آناتولی نیاز به نگهبانی از راه های تجاری بدست یک حکومت مقتدر بود
دیوارهای باستانی
سرزمین چین از چندین سده پیش از میلاد دارای شهر های آباد و پرجمعیت بود .(شمار مردم پکن را در سده نخست م. را یک میلیون نفر برآورد کرده اند.). چین دارای ساختار اجتماعی و دیوانسالاری پیشرفته ای بود که شکوفایی اقتصادیش را افزون می کرد . قبایل کوچ نشین شمالی از سد کوه ها گذر کرده و به تاخت و تاز و تاراج دست می زدند.
از همین جهت نامدار ترین دیوار در جهان باستان دیوار بزرگ چین است که در سده سوم پیش از میلاد برای جلوگیری از یورش اقوام صحراگرد ساخته شد. این دیوار به دلیل کار کرد نظامی اش در دوران های گوناگون ویران و باز سازی شد و تا سده هفدهم نقش مهمی در پاسداری از مرز های شمالی چین داشته است. در ازای این بنا در دوره شکوفائی به بیش از 6000 کیلومتر میرسید. این دیوار بر فراز کوه ها ساخته شده تا شهر های چینی را از شر یورش های قبایل صحراگرد پاسداری کند، اما ثروت شهر هایی چینی از چشم قبایل شمالی پنهان نمی ماند: آنها روز به روز بر شمارشان افزوده می شد و سرزمین سرد و کم حاصل ،کفاف زندگیشان را نمیکرد و در هر فرصتی برای چپاول به شمال چین یورش می بردند.
حکومت های چینی در هر دوره بر بازسازی و افزایش کاربردی دفاعی آن می کوشیدند ، اما یورش های مداوم رخنه ای یافته و سرزمین های این سوی دیوار را چپاول می کردند و در نهایت مغول ها به سرکردگی تموچین(چنگیز خان) دیوار را دور زدند و از غرب خاک چین را تسخیر و امپراتوری خود را در پایتخت چین پکن ، استوار نمودند.
کار کرد پدافندی دیوار پس از بازپس گیری چین از دست مغولان ادامه یافت و این بار در سده 14 در دوران امپراتوری مینگ دیوار با سنگ و آجر ساخته و برای افزایش کاربرد آن در دو سوی دیوار خندق های بزرگ حفر شد. بر سر دیوار های پهن آن ،بیش از 2500 برج نگهبانی بنا شد. با این همه سرانجام منچو ها در 1664 از این دیوار گذر کرده و خاک چین را تسخیر کردند.
در سده های بعدی چین توانست سرزمین های شمالی و مغولستان را تسخیر کند و بدین ترتیب دیوار چین کارکرد نخستین خود را از دست داد. حکومت ها مقتدر برای نگهبانی از مرز هائی که در خطر یورش بیگانگان بود چاره اندیشی های گوناگونی داشتند: ایجاد و پشتیبانی از حکومت های دست نشانده میانجی(حائل) در سرزمین های مرزی ، ایجاد پایگاه ها نظامی و حتی شهر های پادگانی در نقاط دور افتاده مرزی و یا مانند چین در سده هفدهم ، تسخیر کامل سرزمین های دشمن.
جابجایی گسترده جمعیت از خاور به باختر
یورش گاه بگاه قبایل چپاول گر در دو دوره تاریخی ابعادی بسیار گسترده یافت که ترکیب جمعیتی شمار زیادی از سرزمین ها را دگر گون ساخت. نخست حرکت هون ها از شرق به سمت غرب است که از سده های پیش از میلاد آغاز شده بود ، آنها از استپ های شرق آسیا از شمال دریای کاسپین و دریای سیاه به سوی باختر رفتند و در مسیرشان قبایل و مردم سرزمین های سر راه خود بیشتر به سمت غرب راندند. سرانجام یورش هون ها به فرماندهی آتیلا در سده پنجم میلادی به غربی ترین سرزمین های اروپایی حتی تا به پاریس هم رسید، هرچند ماندن آنها در غرب اروپا چندان دوام نیاورد. دومین موج جابجایی جمعیت باز هم از شرق به غرب از سده دهم م. شتاب گرفت : پس از سقوط امپراتوری های نجد ایران بدست اعراب مسلمان، حکومت محلی ایرانی توان جلوگیری از ورود اقوام صحراگرد و جنگاور آسیای مرکزی را نداشتند و سدی که بیش از هزار سال مانع ورود مهاجمان به نجد ایران شده بود از میان برداشته شد و قبایل آسیای مرکزی شمال ایران را در نوردیدند و آناتولی و بحش گسترده ای از جنوب شرقی اروپا را تسخیر کردند.
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%D8%AA%DB%8C%D9%84%D8%A7 برای آگاهی بیشتر:
نقش امپراتوری های نجد ایران
نخستین امپراتوری گسترده در سه قاره ، امپراتوری هخامنشی است که مرز ها یش همواره از سوی قبایل بیابانگرد در خطر بود، یورش های پرتوان تر از سوی شمال شرقی و شمال غربی انجام می شد که خود قبایل آریایی اما بیابانگرد بودند. بنیانگذار دودمان هخامنشی، کوروش بزرگ، در جنگ با یکی از همین قبایل در آسیای مرکزی کشته شد و داریوش بزرگ اقوام آریائی سیت را تا آنسوی دانوب در مرکز اورپا دنبال کرد. در سپاه هخامنشی از همه اقوام امپراتوری شرکت داشتند ، هرچند که فرماندهان ارشد از خاندان های پارسی بودند ، اما فرماندهان میانی همان سرکردگان قومی بودند که گاهی به دلیل جنگاوری به رتبه های فراتری برگزیده می شدند.
به خدمت گرفتن سپاهیان بیگانه امری رایج در نظام حکمرانی است که همیشه نتایج دلخواه را نداشته است :زمانی که حکومتی های بومی کم توان می شوند فرماندهان نظامی غیر بومی فرصت مناسبی برای بدست گرفتن حکومت می یابند. یکی از نخستین نمونه های این پدیده در دوره پس از یورش عرب ها در زمان سامانیان رخ داد : امیران سامانی از غلامان ترک که بسیار سلحشور بودند در جنگ با هماورد های بومی بهره می برند و این روند زمینه مناسبی فراهم آورد تا قبایل جنگجوی ترک و در پی آنها مغول ها وارد فلات ایران شوند و در پی آن به به سوی غرب یورش برند و به نیروئی جدید و در بسیاری موارد تعیین کننده در تاریخ این سرزمین ها تبدیل شوند. در فلات ایران از دوره غزنوی تا پایان قاجار بیشتر این اقوام حاکم بودند و در آناتولی هم از سده دوازدهم سلجوقیان و در پی آنها عثمانی حاکم بودند.
دیوار های باستانی دیگر
دیوار های ساسانی:
از دوره های پیش از ساسانی همواره پیمان هایی از سوی امپراتوری های پیشین( هخامنشیان و اشکانیان ) با هماوردان اروپایی شان ( یونان ، رم و بیزانس) بر سر دیوار های دفاعی در مقابل یورش قبایل بیابانگرد آسیای مرکزی و استپ های مغولستان وجود داشت و بخشی از هزینه را حکومت های همسایه ایران در غرب می پرداختند.
دیوار دربند
در دوره ساسانیان دیواری در ادامه کوه های قفقاز تا به دریای کاسپین کشیده شد که همواره از سوی سپاهیان ساسانی مستقر در محل پاسداری می شد و هزینه بنیاد و پاسداریش با دیگر امپراتوری ها پخش میشد. استاد زرین کوب می نویسد:”قراری هم که بیزانس برای پرداخت مبلغی جهت حفظ معابر قفقاز در مقابل طوایف هون و آلان پذیرفته بود نجدید شد” روزگاران ص 216. لازم به یاد آوریست که یکی از اختلافات دائمی میان ساسانیان و بیزانس بر سر میزان و پرداخت سهم بیزانس برای نگهبانی دیوار ها و گذرگاه های قبایل صحرا نشین در کوه های قفقاز بود. ( در مقالات گوناگون به آن پرداخته شد)…”
دیوار های جنوبی
در فاصله میان حکومت دو پادشاه پرتوان ساسانی، شاپور یکم و شاپور دوم، کاهش قدرت حکومت مرکزی موجب ” تاخیر و مسامحه در در دفع مشکل ها به جایی رسید که در آن مدت(325- 309 م) حتی اعراب بادیه را از صحرا های بین النهرین و از ان سوی خلیج فارس به قتل و غارت و تاخت و تاز در حریم فرمانروایی ایران وسوسه کرد” روزگاران ص 205. شاپور دوم برای جلوگیری از یورش قبایل صحراگرد و بادیه نشین به شهر ها در فاصله بصره و خلیج فارس به ایجاد دیوار و خندق دست یازید.در امتداد رود فرات استحکامات دفاعی سنگینی قرار داشت
در دوره ساسانی عربستان و یمن بیشتر اوقات بخشی از قلمرو امپراتوری به شمار می آمد و در نتیجه امنیت و دفاع از مرزهای این سرزمین ها در گرو حضور سپاه ساسانی بود ” کمک خسرو به اعراب یمن (570 میلادی) که منجر به اخراج حبشی ها از آن سرزمین و غلبه نظامی ایران در آن نواحی شد،دوباره موجب بروز اختلافات بین ایران و بیزانس گشت . این اقدام خسرو در واقع تسلط روم را بر دریای احمر و احیانا مصر و اراضی شرقی مدیترانه را متزلزل می کرد.”ص 235 در ادامه همین سیاست بود ساسانیان می کوشیدند به دست حکومت های دست نشانده امنیت منطقه را به نفع خودشان حفظ نمایند و از سوی دیگر در جابجای شرق عربستان دیوار ها و دژ های بنا کردند که سدی بود در برابر تازش قبایل بادیه نشین عربستان به شهرهای بندری در بحرین و دیگر شهر های جنوب خلیج فارس که نقش مهمی در تجارت داشتند.
گرگان
مرزهای شمال شرقی نجد ایران از سوی قبایل ترکستان چین و آسیای مرکزی در خطر بود، هپتالیان در سرزمین هایی که امروزه افغانستان خوانده می شوند قدرت را در دست داشتند و هم پیمان با امپراتوری بیزانس همواره ساسانی برای خراسان خطری دائمی بودند.” در دنبال قحطی و خشکسالی ،طوایف هفطال که در همان ایام به نواحی طخارستان و کوشان رسیده بودند، کیداریان را از آن حدود به حوالی بلوچستان رانده بودند و خود در آن نواحی جای ایشان را گرفته بودند .این طوایف موج تازه ای از خیونان(هون های سفید) بودند و از همان آغاز ورود به نواحی مجاور در مرز های شرقی ایران بنای تاخت و تاز را هم گذاشتند .تاخت و تاز آن ها مکرر شد و امنیت و آرامش نواحی شرقی را مختل کرد .” روزگاران ص221. اقوام آسیای مرکزی هم از سوی دشت گرگان یورش می آوردند. به همین جهت ساسانیان دست به ساختن دیواری دفاعی زدند که بیش از 200کیلومتر درازا داشت و از شرق دریای کاسپین/مازندران/و تا کوه های شرق کلاله کشیده می شد. برای آگاهی بیشتر
دیوار های رمی
سرزمین های گسترده امپراتوری رم از هر سو توسط قبایل جنگجو در محاصره قرار داشت ، ژول سزار سردار بزرگ رم باستان با تسخیر سرزمین گُل ها /فرانسه امروزی/ در پی اقوام ژرمن تا مرکز اروپا پیش رفت و اما رم هرگز نتوانست سرزمین این اقوامی را که “بربر” می خواند تسخیر به قلمرو رم بیفزاید و هنگامی که گستردگی امپراتوری به حدی رسید که حاکمان توان اداره آنرا نداشتند ، همین بربرها گام به گام در سرزمین های رمی مستقر شدند ، در سپاه امپراتوری نقشی پر رنگ یافتند ، به سرداری و سپس امپراتور شدند و در آخر امپراتوری رم را از میان بردند.
اما دیوار دفاعی نامدار رمی در شمال انگلستان و در سده دوم میلادی به فرمان آدرین امپراتور رم بنا شد ……درازای این دیوار ۱۱۷ کیلومتر بود و بخش جنوبی جزیره را در قلمرو رم به شمار میرفت در برابر یورش اقوام “سلتِ” مهاجم نگهبانی کند . بقایای این دیوار که در مرز امروزی انگلستان و اسکاتلند قرار دارد از سنگ و کلوخ ساخته شده همچنان پابرجاست . اما دیوار آدریان تنها دیوار امپراتوری نبود ، بلکه رومی ها در سوریه هم دیوار های دفاعی بنا کردند از میان رفته است . اما دیوار نامدار شهر کنستانتینوپل/استانبول امروزی/ همچنان پا بر جاست ،دیوار هائی که بیش از نه سده در برابر مهاجمان پا بر جا بود تا اینکه عثمانی ها در پایان سده پانزدهم از آن گذشتند و شهر را تسخیر نمودند.
دیوار های دوره جدید
دیوار های عصر جدید برای چه ساخته می شود ؟ با وجود مرزهای به رسمیت شناخته شده ، شمار دیوار ها در میان کشور ها و حتی داخل کشور ها شمار زیادی دیوار ساخته شده است اگر در دوره جدید شمار دیوار ها تا سال 1989 کمی بیش از ده دیوار بود ، امروزه این شمار شش برابر شده و در آینده هم افزایش خواهد یافت. انگیزه های متفاوتی برای ساختن این دیوار وجود دارد که مهمترین آنها عبارتند از: مقابله از تهدید تروریستی،مبارزه با قاچاق ، انگیزه های امنیتی و جلوگیری از مهاجرت غیر قانونی . برای آگاهی بیشتر به پیوست دو نگاه کنید .
دیوار های نامدار:
دیوار برلن ،در سال 1961: دیوار برلن (155کیلومتر) که توسط جمهوری دموکراتیک آلمان ساخته شد و در سال 1989 تخریب شد، شهر را به دو بخش شرقی و غربی برای بیش از بیست و هشت سال جدا کرد و برجسته ترین نماد اروپا بود که توسط پرده آهنین تقسیم شده بود. این بنا شامل دو دیوار به ارتفاع 3.6 متر با یک راهرو نگهبانی دو دیوار و 302 برج مراقبت و زنگ هشدار، 14000 نگهبان، 600 سگ و سیم خاردار بود. اما پس از آغاز پرسترویکا به رهبری گورباچف ، مردم برلن شرقی از فرصت استفاده کرده و در پی یک گردهمایی همگانی ، دست به ویران کردن این دیوار شرم شدند 0 پرده آهنینی که مردم برلن در طول جنگ از هم جدا می کرد فرو ریخت.برای آگاهی بیشتر از تاریخچه دیوار برلن:https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%DB%8C%D9%88%D8%A7%D8%B1_%D8%A8%D8%B1%D9%84%DB%8C%D9%86
دیوار آمریکا
دیوار ایالات متحده-مکزیک، یا دیوار بزرگ ایالات متحده-مکزیک، جدایی ناپیوسته ای است که توسط ایالات متحده در قلمرو خود، در امتداد مرز خود با مکزیک ایجاد شده است که توسط چندین حصار و دیوار با هدف جلوگیری از مهاجرت غیرقانونی قابل توجه از آنجا امکان پذیر شده است. و همچنین قاچاق مواد مخدر و انسان.
این سد به طول 1300 کیلومتر که ساخت آن در سال 2006 آغاز شد، مهاجرت غیرقانونی مکزیک را تا 25 درصد محدود می کرد. لازم].
از پاییز 2006، کار برای گسترش دیوار در حال انجام است. 455 کیلومتر مانع در سال 2007 ساخته شد. در نهایت، حصار جدید باید به طول بیش از 1120 کیلومتر بین کالیفرنیا و تگزاس یا کمی بیش از یک سوم طول کل مرز که 3141 کیلومتر است برسد.
***
دیوار اسرائیل : برگرفته از ویکی پدیا: دیوار جدایی اسرائیلی یا حصار امنیتی ساختمانی است که بخشی از آن در امتداد خط سبز (در کرانه باختری و در اسرائیل) واقع شده است. این دیوار که در ابتدا در جریان انتفاضه دوم پس از کشته شدن 800 غیرنظامی اسرائیلی در حملات تروریستی ساخته شد، بنا به گفته دولت اسرائیل، هدف آن “حفاظت از شهروندان خود” است. تعداد حملات انتحاری از 73 (از سال 2000 تا 2003) به 12 (از سال 2003 تا 2006) پس از شروع ساخت دیوار کاهش یافت. وجود حائل و مسیر آن عمدتاً توسط فلسطینی ها زیر سوال رفته است. هدف از این دیوار ایجاد منطقه ای برای جلوگیری از بازگشت غیر اسرائیلی ها به سرزمین هایی است که توسط تازه واردان مستعمره شده اند…این مانع تقریباً 95٪ از یک سیستم حصار چند لایه و همچنین یک دیوار 8 متری عمدتاً در امتداد بزرگراه 6 و در مناطقی از اورشلیم 4 تشکیل شده است. طول برنامه ریزی شده این دیوار 708 کیلومتر است و از سال 20024 توسط اسرائیل در حال ساخت است….این دیوار که در سال 2014 توسط دیوان دادگستری بینالمللی غیرقانونی شناخته شد، توسط چندین انجمن حقوق بشری از جمله عفو بینالملل مورد انتقاد قرار گرفت، که آن را بخشی جدایی ناپذیر از سیستم آپارتایدی است که توسط اسرائیل علیه فلسطینیها ایجاد شده است
پانوشته
*”در طول تاریخ ایران از این دو گذرگاه مهم یکی در خراسان بزرگ و دیگری در آذربایجان ، اقوام مهاجر بسیار به ایران حمله ور شده و موجب کشتار و ویرانی و بروز بدبختی های بزرگ شده اند. این گذرگاه ها از نظر داد و ستد میان چین و سواحل مدیترانه میز دارای اهمیت ویژه ای بوده اند .و دو جاده مهم بازرگانی که سرزمین های شرقی و غرب جهان متمدن گذشته را به یکدیگر کی پیوست از این راه ها می گذشت……عامل دیگری که جایگاه فلات ایران را در تاریخ جهان برجسته می کند وجود اقوام بیابانگرد نیمه وحشی است که پیوسته از آسیای مرکزی به سوی کشور های پیشرفته و ثروتمند در حرکت بودن . جلوگیری از حرکت این اقوام یکی از مهمترین هدف های نظامی و دفاعی کشور های متمدن و مقتدر جهان باستان بود . از این رو با در بند ها ی عظیم آهنین از این دو شکاف در زره طبیعی فلات ایران شب و روز پاسداری کی شد. در زمان شاهنشاهی ساسانیان ، امپراتوری مقتدری روم یالانه مبلغ همگانی برای نگهداری این دو دریند می پرداخت…….پس از حمله عرب و در هم ریختن اساس گذشته طوایف آسیای مرکزی به تدریج به درون ایران راه جستند .حمله ویرانگر و خونبار مغول و تیمور به ایران و پیش از از آن پیشروی همون ها و آتیلا در اروپا ، در قرن های چهارم و پنجم میلادی ، تحقق کابوس هراسناکی بود که صدها سال خواب شاهنشاهان و امپراتوران ایران و روم را می آشفت” بر گرفته از کتاب تاریخ تاجیکان ص 77-84
**
پیوست
دیوار های عصر جدید
اوایل دهه 1930: Reticolo confinato، که توسط ایتالیا تامین مالی شد، مصر و لیبی را بیش از 270 کیلومتر به عنوان بخشی از مبارزه با برادری سانوسیه جدا کرد.
بین سالهای 1956 و 1962: حائل الجزایر/مراکش و خط موریس توسط فرانسه در طول جنگهای استعماری علیه ارتش آزادیبخش ملی الجزایر ایجاد شد.
در سال 1961: دیوار برلین (155کیلومتر) که توسط جمهوری دموکراتیک آلمان ساخته شد و در سال 1989 تخریب شد، شهر را به طور فیزیکی به دو بخش شرقی و غربی برای بیش از بیست و هشت سال جدا کرد و برجستهترین نماد اروپای تقسیم شده را تشکیل میدهد.
بین سپتامبر 1966 و 1982: سد جیبوتی در اطراف شبه جزیره ای که شهر جیبوتی در آن واقع شده است به منظور کنترل دسترسی به زمین، به ویژه مهاجرت سومالیایی، ساخته شد. دیوارهای امروزیاز سال 1953: منطقه غیرنظامی کره، منطقه حائلی که شبه جزیره کره را به طول 248 کیلومتر و عرض تقریباً 4 کیلومتر به دو نیم می کند.
از دهه 1970: دیوارهای صلح، موانع جدایی عمدتاً در بلفاست در ایرلند شمالی ساخته شد تا محله های کاتولیک را از محله های پروتستان جدا کند.
از سال 1974: خط سبز، منطقه غیرنظامی بین جمهوری ترک قبرس شمالی و جمهوری قبرس ایجاد شد و توسط نیروهای حافظ صلح (UNFICYP) کنترل می شود.
از سال 1975: دیواری که توسط آفریقای جنوبی بین آفریقای جنوبی و موزامبیک بیش از 120 کیلومتر برای مبارزه با مهاجرت ساخته شد.
از سال 1980: دیوار شنی، دیوار جدایی که در صحرای غربی بین سالهای 1980 و 1987 توسط مراکش برپا شد، صحرایهای ساکن در اردوگاههای پناهندگان را از صحرایهای ساکن در سرزمینهای تحت اشغال مراکش جدا میکند.
از سال 1990: 1624 کیلومتر موانع بین هند و برمه برای مبارزه با تروریسم و قاچاق مواد مخدر ایجاد شده است.
از سال 1991: یک مانع برقی و یک سنگر ساخته شده توسط دولت کویت، کویت و عراق را به طول 193 کیلومتر جدا می کند.
از سال 1998: موانع سئوتا و ملیلا توسط اسپانیا بین سال های 1998 و 2001 برای محافظت از این دو منطقه در برابر مهاجرت ساخته شد. از 1999 تا 2009، ازبکستان خود را در موارد زیر محصور کرد:در سال 1999: در درگیری با قرقیزستان، ازبک ها 870 کیلومتر موانع ساختند.در سال 2001: 209 و 1700 کیلومتر موانع برای مبارزه با مهاجرت افغان ها و ترکمن ها.در سال 2006: 45 کیلومتر دیوار برای جدا کردن آن از قزاقستان در برابر قاچاق مواد مخدر ساخته شد.در سال 2009: دیوار سمرقند محله های فقیرنشین را از دید گردشگران پنهان می کند.
از سال 2002: در کرانه باختری، یک دیوار جدایی اسرائیلی به طول تقریبی 681 کیلومتر با هدف جلوگیری از نفوذ فلسطینیان به اسرائیل.
از سال 2003: یک مانع فلزی برقی به طول 500 کیلومتر توسط بوتسوانا در مرز خود با زیمبابوه برای جلوگیری از هرگونه مهاجرت کاری ساخته شده است.
از سال 2004: یک دیوار 75 کیلومتری توسط عربستان سعودی برای جلوگیری از پیاده شدن یمنی ها ساخته شده است.
از سال 2004: سدی که توسط هند برای تحقق خط کنترل ایجاد شده در درگیری با پاکستان ساخته شد، کشمیر را نزدیک به 1000 کیلومتر به دو قسمت تقسیم کرد.
از سال 2005: دیوار لیمبانگ (20 کیلومتر) بین برونئی و مالزی برای مبارزه با مهاجرت.
از سال 2005: دیوار شرم الشیخ در مصر (20 کیلومتر) برای مبارزه با تروریسم.
از سال 2006: 900 کیلومتر بین عربستان سعودی و عراق برای مبارزه با تروریسم.1416 کیلومتر بین چین و کره شمالی برای مبارزه با مهاجرت.1200 کیلومتر بین ایالات متحده و مکزیک برای مبارزه با مهاجرت و قاچاق مواد مخدر [باید به 3200 کیلومتر برسد].دیواری در via Anelli (پادوآ، ایتالیا) برای احاطه محله ای که عمدتاً توسط مهاجران پر جمعیت است.از سال 2007: 32 کیلومتر بین پاکستان و افغانستان برای مبارزه با تروریسم (2400 کیلومتر برنامه ریزی شده است).5 کیلومتر تا محله های سنی نشین و شیعه نشین بغداد فاصله دارد.از سال 2008: 14 کیلومتر بین مصر و نوار غزه برای جلوگیری از ورود فلسطینی ها.
از سال 2011: 12 کیلومتر بین یونان و ترکیه برای جلوگیری از ورود مهاجران و پناهجویان به منطقه اروپایی. دیوارهای در حال ساختامارات متحده عربی/عمان: 410 کیلومتر برای مبارزه با مهاجرت.هند/بنگلادش: 3268 کیلومتر برای مبارزه با مهاجرت و قاچاق مواد مخدر.ایران: 456 کیلومتر برای مبارزه با قاچاق.ایران/پاکستان: 700 کیلومتر برای مبارزه با قاچاق مواد مخدر.اسرائیل/مصر: 250 کیلومتر برای مبارزه با مهاجرت.روسیه/گرجستان: ۸۵ کیلومتر برای مبارزه با تروریسم.دیوارها در انتظارعربستان سعودی/اردنعراق/سوریهروسیه / چچن
https://www.ritimo.org/Chronologie-des-murs-de-separation-qui-divisent-le-monde
https://fr.wikipedia.org/wiki/Barri%C3%A8re_de_s%C3%A9paration
طولانی ترین دیوار جهان دقیقا به همین دلیل ساخته شد: 3200 کیلومتر دیوار سیم خاردار. در مرز بین هند و بنگلادش، تا سال 2013 توسط دهلی نو پایتخت برای محافظت در برابر تروریسم، قاچاق و سایر مهاجرت های غیرقانونی از همسایه خود ساخته شد. هر روز هزاران بنگلادشی به دلایل اقتصادی، خانوادگی یا مذهبی سعی میکنند از آن عبور کنند و دهها نفر از آنها زیر گلولههای نیروهای امنیتی مرزی هند جان خود را از دست میدهند.
دولت اسرائیل از ابتدای دهه نخست سده بیست و یکم با ساختن یک دیوار امنیتی ، خود را از نوار غزه و کرانه باختری جدا کرد.
“دیوار شنی” که توسط مراکش چند سال قبل از فروپاشی دیوار برلین ساخته شد، با ارتفاع 3 متر و عبور از 2700 کیلومتری صحرای غربی، از کشور در برابر تهاجمات جبهه پولیساریو از خارج محافظت می کند. این دیوار صحرائیهایی را که در کمپهای پناهندگان زندگی میکنند و صحرایهایی که در سرزمینهای تحت اشغال مراکش زندگی میکنند، جدا میکند.
یکی از جدیدترین دیوارهایی که در افکار عمومی سر و صدای زیادی به پا کرده است، دیواری است که دولت بوش در سال 2006 خواستار ایجاد آن شد و بین سال های 2016 تا 2020 توسط ترامپ تامین مالی شد و ایالات متحده مکزیک را از هم جدا کرد.
این دیوار که دقیقاً با هدف جلوگیری از مهاجرت غیرقانونی و همچنین قاچاق مواد مخدر و انسان ساخته شده، 1050 کیلومتر طول دارد و پیش بینی می شود به 3200 کیلومتر برسد. در همین حال، ایالات متحده به اخراج چند صد هزار مهاجر غیرقانونی در سال ادامه می دهد.
موانع سئوتا و ملیلا که توسط اسپانیا بین سالهای 1998 تا 2001 ساخته شد، از دو منطقه تحت پوشش اسپانیا در برابر مهاجرانی که از مراکش عبور میکنند تا به اروپا برسند، محافظت میکند.
همین اتفاق بین یونان و ترکیه در حال رخ دادن است: اولین کشور، یکی از دروازه های اصلی مهاجرت به قاره کهن، موانعی به طول 13 کیلومتر در مرز با ترکیه ایجاد کرده است