باز بینی گزارش سفر 2019/1398م

فهرست

پیش در آمد

آنکه نآموحت از گذشت روزگار -هیچ نآموزد ز هیچ آموزگار.

به گمان من تاریخ برای فخر فروشی ازگذشتگان مان در برابر “انیرانی ها ” و “بربر ها” نیست، بل تجربه آموزی برای دستیابی به نگاهی نو به خود و جهان پیرامون ما است. تا شاید بتوانیم گامی،هر اندازه کوچک برای بهتر زیستن جمعی با دیگران برداریم. این خانه را نمیتوان بدون توجه به همسایگان نوسازی نمود. در محله ای که آتش از هر سو بر آن می بارد، گمان زندگی آرام در خانه مادری تصوری بی بنیاد است. برای سازندگی باید رو به آینده داشت . نوسازی سرزمین مادری با نفرت انجام پذیر نیست. بسیاری از ما هنوز در عالم رخداد های گذشته تاریخی مان اسیریم و در پی انتقام از عرب و ترک و مغول. فراموش کرده ایم که همه ما مهاجر هستیم ، مهاجرینی که سده ها زیست مشترک بر خاک ایران و دستیابی به تجربه تاریخی، فرهنگی و اجتماعی همگانی پیوند میان آنها را استوارتر کرده و مِهر این سرزمین بر دل شان مُهر شد. رویداد ها و کشمکش های گذشته را نمی توان فراموش کرد ، اما اگر هدف سازندگی است باید گره ها را گشود و راه حل های تازه برای مسائل گذشته یافت . آشنایی با تاریخ همسایگان هم در همین راستا معنا می یابد: بشر روزگاری در تمدن های جنگ محور می زیست و ارزش های زندگی اجتماعی بر این پایه بنیاد گرفته بود . هر قومی هراز گاهی به همسایگان ضعیف تر و یا ثروتمند تر یورش می برد تا از دسترنج دیگران به مال و منالی برسد. برده و اسیر و تاراج و باج می گرفت. یا ما از همسایه و یا همسایه از ما . از اینرو تاریخ را نمی توان یک سویه خواند. اگر خواهان آینده ای متفاوت هستیم باید روایت همسایه را هم بشنویم و مشروعیت درد های “دیگری”را هم بپذیریم. آینده بهتر را با تحقیر و یا نفرت از “دیگری” نمی توان بنیاد کرد.

كاروان به اقليم گرجستان وارد شد ، خوش آمديد! ريشه نام گرجستان، به روایتی “سرزمین کشاورزی” و به روایت دیگری “سرزمين گرگ ها”ست! گرجي ها آمیزه ای از بومیان و كلدانی های مهاجر هزاره نحست میلادی، از ميانرودان هستند. اين سرزمين قلمرو پادشاهي “ايبريا ” بوده (هيچ ارتباطي با شبه جزيره ايبريا، اسپانيا ندارد! ).در شمال اين منطقه اوستی جنوبي قرار دارد كه مکان زیست قوم ايراني “آلن ”می باشد و نام زبان آنها “إيراني” است . عده از قوم آلن به اروپا حمله كردند و پس از عبور از تنگه هركول یا جبل الطارق وارد شمال افريقا شديد ، مدتي بر كارتاژ و سيسيل حكومت كردند و سپس به شرق افريقا رفتند و در آنجا حكومتی ايجاد كردند . : سده چند؟ يادم نيست !


بهر حال پس از استقلال گرجستان ، اوستیا كه بخشي از گرجستان بود از آن جدا شد. استان دیگری به نام “آبخازستان” همان راه را پی گرفت . اكنون درگرجستان جمعيتي حدود سه و نیم ميليون نفر زندگي ميكنند:70.1%گرجی، 8.1%ارمنی،6.3%روس، 5.07%آذری و باقی یونانی، اوستی،کرد، آشوری ویا اوکراینی هستند.

تنوع جغرافیایی گرجستان

کوه‌های  قفقاز بزرگ در شمال کشور مرز طبیعی با قفقاز شمالی و روسیه است و با برف و یخچال های گسترده پوشیده شده است.بیش از ۸۰٪ قلمرو این سرزمین را کوهستان‌ها و تپه ماهورها پوشانده‌است….رودهای گرجستان را به دو حوضهٔ دریای کاسپین و دریای سیاه تقسیم می‌کنند.

همان ميداني است كه اغلب وقايع مهم كشور از آنجا اغاز مي شود

تفلیس

“بعد از چند روز وارد تفلیس گشتم ،رفتم به مسجد شاه عباس صفوی علیه الرحمه، پرسیدم آیا می توان اینجا شب ماند ؟گفتند خیر باید منزلی مشخص کنی …. رفتم از دربان آنجا احوال منزل پرسیدم و قیمت جویا شدم ، گفت ماهی ده منات الی سه منات است…گفت در این سرا مردیست حاجی مهدی نام تبریزی تاجر باشی است نزد او برو … ص40 “سفر نامه حاج سیاح به فرنگ” . سیاح ورودش را به تفلیس با این جملات آغاز میکند و سپس شرح گرسنگی و فقر و و یاری ایرانیان ساکن شهر را حکایت می کند. روایت مفصلی از شهر و مردمانش بدست می دهد .او در دوره اقامتش زبان گرجی می آموزد ، یاد گیری ارمنی را ادامه می دهد. در این باب میگوید: “اگر در طفولیت به وجود مربی تحصیل می کردم تعریف دیگران بود، دخلی به من نداشت .حال که خود می آمورم خوب است.” ص60 همان کتاب

گوشه هایی از شهر تفليس

اينجا محله مسلمان نشين تفليس بوده كه حالا تبديل به منطقه توريستي شده است. ساختمان هایی كه طاق هاي قوسي دارد آبگرم معروف تفليس است كه پوشكين و الكساندر دوما در تمجيد آن نوشته اند. از سبک معماری ساختمان روشن میگردد که به دوره عثمانی تعلق دارد.
در كنار اين محله ، بخش ارمني نشين تفليس قرر دارد كه قسمت تاريخي شهر است . گويا در قرن نوزده عده زيادي ارمني د ر تفليس زندگي مي كرده كه شمار زیادی آز آنها ثروتمند بوده اند.
درسه دهه گذذشته شركت نفت جمهوري آذربايجان دست به سرمايه گذاري گسترده در بخش ساختمان زده است و لابي قدرتمندي در گرجستان دارد”اين قسمت را إز زبان راهنما نوشتم”

پروازی بر مهمترین رخداد های تاریخ گرجستان

سده ششم پیش از میلاد: ساتراپی هخامنشیان: از تاریخ گرجستان تا پیش از سنگ نوشته های هخامنشی آگاهی چندانی در دست نیست. در این دوره این سرزمین بخشی از یک ساترپ نشین پارس ها بود .حمله اسکندر به شرق ، موجب گسترش فرهنگ هلنی به این ناحیه شد .و پس از آن رومی ها و امپراتوری اشکانی و ساسانی چندین سده بر سر حاکمیت بر این منطقه با هم در کشاکش بودند.

نارین قلعه

نینو کیپیانی از مخالفان سلطه امپراتوری روسیه بر گرجستان

تفلیس: یکی از مراکز جنبش روشنگری ایرانیان

داستان غم انگیز یک ایرانی ( در بخش چهارم)

سفر در کرانه رود کُر و جنوب گرجستان 25 ژوئن 2019

پايتخت پیشین گرجستان، در بيست كيلومتري تفليس در یده های نخست میلادی بنا شد و با پذیرش آیین مسیح به یکی از مهمترین مراکز دینی این سرزمین بدل شد. صومعه و دسر هائ کلیسا در این شهر بناشد . هر چند که تفلیس در سده ششم پایتخت شد اما متسختا به عنوان مرکز دینی گرجستان باقی ماند.

متسختا

مركز كليسای گرجستان متفاوت با ارتدوكسي روس و كليساي ارمنی

هرچند كه اكثر گرجستانی ها ی متدين به كليساي رسمي پايبند هستند، اما ارمنی ها و ترك ها،غالبا مسلمانِ گرجستان محل های نيايش خود را دارند.

شبكه رَآه و رَآه اهن گرجستان بيشتر مناطق كشور را مي پوشاند و نقش بسيار مهمي در ارتباط كشور های حوزه َدريای خزر با َدرياي سياه دارد روابط اين كشور با جمهوري آذربايجان و تركيه ، امكانات گسترده ای برای پیشرفت صنعت و كشاورزي در اختيار گرجستان قرار داده است. بويژه پروژه انتقال نفت از آسياي مركزی و جمهوري آذربايجان به اروپا، گرجستان را در موقعيت مناسبی قرار داده است .اين كشور بر گسترش روابط فرهنگي و اقتصادي با اروپا تكيه دارد .

پايتخت قديمي گرجستان، در بيست كيلومتري تفليس

سرنوشت مسلمانان جنوب گرجستان

زمانیکه در سده شانزدهم امپراتوری عثمانی بر استان های جنوب غربی گرجستان چیره شد، اغلب مردم این سرزمین های پیر وآئین مسیحیت بودند که شمار زیادی از آنها مجبور به پذیرش دین اشغالگران شدند. این مناطق بنا به معاهده قارص در سال 1921 به ترکیه واگذار شدند. اما همچنان شمار زیادی مسلمان در استان های گوناگون و به ویژه در جنوب زندگی می کردند در 15 نوامبر 1944 مسلمانان جنوب گرجستان ازبکستان برده شدند (به اتهام همدستی و پشتیبانی از آلمان هیتلری)، دولت شوروروی در پی جدا کردن مسلمانان هم مرز با ترکیه برآمد .هم زمان “لاز”های استان آجاری و کرد ها نیز به ازبکستان تبعید شدند و جز شمار کمی که پس از مرگ استالین توانستند به وطن خود باز گردنند ، دیگران هرگز روی زادگاهشان را ندیدند.

ادامه سفر به جنوب

[foogallery id=”8370″


23 June 2019

قلعه نو در نزديكي مرز گرجستان ،تركيه و ارمنستان

عكسهايی از قلعه نو


ژوئن 2019

قلعه دستكند در صخره “مرا به یاد آر”

این شبکه از خانه ها که با تونل بهم راه دارند، در دل کوه های سنگی بر فراز صخره حفر شده است. این ساختار جنبه دفاعی تا در برابر یورش های پی در پی سلجوقیان و ترکمانها و به ویژه عثمانی تا حکومت ها و اهالی بومی بتوانند ایستدگی کنند . در این شبکه ، از منبع آب گرفته تا نیایشگاه وجود دارد و به در دهه های اخیر به گونه ای کاربردی برای بازدید گردشگران باز سازی شده است.

همسفران ، بياد شما به اين زيبايی ها نگاه كردم! اما بدانيد كه چنان باراني آمد كه سراپا خيس شديم واز آنجا كه سی كيلومتر نزديك مرز -كه دولت گرجستان يادش رفته بود جاده بسازد، چون ارمنی نشين است!- تقريبا يكساعت ونيم طول كشيد، خلاصه ساعت از سه نيمه شب گذشته بود كه بخانه رسيدم

نام قلعه : مرا به ياد آور! مرا صدا كن! كوانتانا مرا!

چند نکته در باره منابع انرژی در گرجستان و نقش آن در مناسبات با همسایگان

نفت و گاز

به تازگی منابع زیر زمینی نفت و گاز در این کشور یافت شده است و اکنون شرکت های خارجی و داخلی به عملیات اکتشافی مشغول هستند. منابع عظیم گازی یافته شده‌ می تواند در گاز رسانی به اروپا کمک شایانی بنماید است. در خال حاضر خط لوله ای از باکو در آذربایجان نفت را از مسیر گرجستان به غرب ترکیه به بندر سوپسا در مدیترانه می رساند . خط لوله ای دیگری هم از باکو در آذربایجان به دریای سیاه و از آنجا به اروپا پیش بینی شده است

گاز طبیعی در گرجستان تقریباً تمامی بخش‌های صنعت و انرژی، کشاورزی و همه شهرها و شهرک‌های عمده را تحت پوشش قرار می‌دهد.

برق

گرجستان از منابع آبی و رودهانه های خود برای تولید برق استفاده شایانی می کند .گفته می شود که بیش از 50 نیروگاه برق در این کشور دایر است و اضافه تولید برق را به کشور های همسایه صادر می کند. جایگاه مهمی برای تولید برق از انژی های طبیعی میز در برنامه های دولتی در نظر گرفته شده است.

اما با روسيه بر سر مسله مناطق شمالي كشور اختلاف دارد. فراموش نبايد كرد كه شهر كوركي ، زاد گاه استالين ،در مركز گرجستان می باشد،و روسيه چه بلشويك چه پس از آن، جنوب قفقاز را حيات خلوت خود ميداند.

منابع: