یادآوری :

رویارویی 

 ” شرق” و “غرب”   تا سده سوم میلادی در کادر نظامی-سیاسی رخ می نمود و عامل دین در آن نقش چندانی نداشت  . اما  با رسمیت یافتن دین زرتشتی در حکومت ساسانی و آیین مسیحیت در امپراتوری رم ، سویه ای دینی هم براین کشمکش ها افزوده شد. با پیدایش امپراتوری های اسلامی و به ویژه تسخیر اسپانیا بدست مسلمان ها خصلت  دینی این رقابت ها  پر رنگ تر شد و با جنگ ها صلیبی به اوج خود رسید. فراز و فرود امپراتوری عثمانی هم در همین چارچوب صورت گرفت . در سده نوزدهم ، با گسترش سرمایه داری در کشورهای غربی  تناسب قوا میان اروپا و خاورمیانه  تغییر کیفی یافت .   توسعه روابط سرمایه داری در خارج از اروپا به شکل مستعمراتی بود و خواه ناخواه موجب عکس العمل باشندگان این کشورها میشد . گر چه اروپا دیگر خود را ” سرزمین های مسیح” نمی خواند ، اما در “سرزمین های اسلامی ” هنوز سلاح  دین بسیج گر و برا بود. بر چنین  زمینه ای ” پان اسلامیسم ” در سده نوزدهم  ابتدا در عثمانی و سپس از هند تا الجزایر و از قفقاز تا مصر رواج یافت ، هر چند در پایان جنگ جهانی اول  پان اسلامیسم  فروکش کرد و جای خود را به پان ترکیسم در ترکیه و پان عربیسم در کشور های عربی داد، اما در دهه های آخر سده بیستم و اوایل بیست و یکم جان و رنگ  تازه ای به خود گرفت.

در نوشته های پیشین به نقش کشور های امپریالیستی در خاورمیانه اشاره شد ، در مقاله های آینده به رویا روئی جوامع بومی با آن می پردازیم ، کشورهایی که عموما ساختار اجتماعی ماقبل سرمایه داری داشتند و استبداد بر سپهر سیاسی آنها حاکم بود.

 پان اسلامیسم

واژه پان اسلامیسم  نام یک ایدئولوژی است که  ” اتحاد مسلمانان”  را در چارچوب “امت واحده” قرار می دهد و هر گونه پیوند با میهن و قومیت را  با پیوند های فرا ملیتی جایگزین می کند. رشد پان اسلامیسم، به مفهوم اتحاد ملل مسلمان در یک امپراتوری و یک خلیفه در راس آن، در اواخر قرن نوزدهم  در عثمانی  و دیگر کشورهای  اسلامی  رشد زیادی کرد. بقای نظام پیشا سرمایه داری و ضدیت با وابستگی به غرب دو رکن اساسی پان اسلامیسم اولیه بود. این واژه نخستین بار در غرب به سیاست های توسعه طلبانه عثمانی اطلاق شد.

پیش زمینه

 جنگ برای تسخیر سرزمین های جدید از ابتدای بنیان امپراتوری عثمانی، از ارکان سیاست حکومتی آن بشمار میرفت. تا سده هفده ارتش عثمانی مهمترین قدرت نظامی روزگار خود بود اما با توسعه صنایع در اروپا و فروکش کردن بنیه اقتصادی و نظامی عثمانی ، جهان سرمایه داری در چهار گوشه عالم دست به کشور گشایی زد . “کشورهای اسلامی ” و به وِیژه سرزمینهای عثمانی هم از این رخداد در امان نبود: در سده نوزدهم فرانسه  بخش وسیعی از سرزمین های شمال آفریقا را تسخیر نمود ، مصر به اشغال بریتانیا  و لیبی بدست ایتالیا افتاد. در آسیا قفقاز و سرزمین های بین دریای سیاه و دریای کاسپین که شمار زیادی از باشندگان آن مسلمانان بودند بدست ارتش روسیه تسخیر شد . آسیای مرکزی نیز طعمه روس گردید و هند بخشی از امپراتوری بریتانیا شد. فرانسه و روس و انگلیس هم در خاورمیانه آشکارا چشم به سرزمین های عثمانی در حال  احتضار دوخته بودند.

اما تسخیر سرزمین های جدید برای اروپاییان بی واکنش نبود: مقاومت دلیرانه  عبدالقادر در الجزایر در برابر امپریالیسم فرانسه و شیخ شامل در قفقاز در برابر کشورگشایی روسیه که زیر پرچم  دین انجام گرفت، نشانگر قدرت  نهاد  دین در این جوامع بود. بدین جهت رویکرد حاکمان ، به ویژه در عثمانی و ایران ، به عنوان دو کشور اصلی خاورمیانه در سده نوزدهم به کار گیری دین برای پاسداری از نظام حاکم بود. اما  “اصلاح طلبان” آن دوره   نیز همین رویکرد را داشتند و کوشش می کردند  از دین ابزاری برای مقابله با استعمار خارجی و استبداد داخلی بسازند. در چنین کادری، پان اسلامیسم به گفتمان غالب در میان حاکمان و نخبگان بدل شد.

  پان اسلامیسم در عثمانی

 سده نوزدهم  شاهد پا گرفتن جنبش های  فکری متعدی در سرزمین های امپراتوری عثمانی بود. نکته مشترک این جنبش ها  کوشش برای رهیافت خروج از بحران های اجتماعی و سیاسی گریبانگیر حاکمیت بود.اصلاحات از بالا ابتدا از پاشا نشین مصر آغاز شد : خدیو مصر دست به اصلاحاتی زد و به پیشرفت هایی در زمینه آموزش و اقتصاد  دست یافت  اما از آنجا که حفظ نظام اجتماعی و سیاسی در اولویت محمد علی پاشا بود ، این اصلاحات نتوانست موجب توسعه پایدار در قلمرو حکومتی او شود.

 “باب عالی” به مثابه کانون اصلی قدرت سیاسی ، حاکمیت خود را در خطر روزافزون می دید و جناح هایی از قدرت خواستار اصلاحاتی بود که باکوشش آنها به تصویب دستخط شریف “گلخانه” انجامید* و چند دهه دوره” تنظیمات ” را رقم زد: تشکیل مجلس قانون اساسی ،سروسامان دادن به دیوانسالاری ، در پهنه فرهنگی ، پایه گذاری مدارس و آموزشگاه ها با اسلوب جدید و ساده کردن زبان ترکی ومهمتر از همه  برابری آحاد مردم در برابر قانون( بدون توجه به باور ها و وابستگی مذهبی و قومی) ، هرچند موجب طولانی تر کردن عمر حکومت عثمانی شد اما راه چاره ساز نشد. چرا که از یکسو علما  این اصلاحات را  خلاف سنت (و البته قدرت خود) می دانستند و  مهمتر از آن امپراتوری عثمانی شامل سرزمین هایی بود با فرهنگ ها ، ادیان و قومیت های گوناگون که با ضرب شمشیر در کنار هم قرار گرفته بود وبا فراهم آمدن کوچکترین فرصتی باشندگان این سرزمین های تسخیری در صدد  گردنکشی و استقلال برمی آمدند. طرفه اینکه اصلاحات به نتیجه دلخواه نیانجامید و پروژه” ملت عثمانی ” با شکست روبرو شد.  ناامید از اصلاحات و گسست روزافزون سرزمین های امپراتوری از قیمومیت “باب عالی” ،حاکمیت در صدد یافتن ایده های نویی بود که جامعیت داشته و بتواند رعایای “باب عالی” را چون روزگاران گذشته به زیر یک پرچم جمع نموده و در مقابل دشمن خارجی از تمامیت  باقیمانده امپراتوری  دفاع نماید.  پان اسلامیسم می توانست پاسخگوی نیاز امپراتوری باشد. به ویژه اینکه از سده شانزدهم، سلطان سلیم اول خود را جانشین خلفای عباسی و خلیفه مسلمین قلمداد کرده بود. در همین راستا “پان اسلامیسم” ترجمان سده نوزدهمی خلافت گذشتگان بود که نه تنها به سلطان عثمانی اجازه سرکوب جنبش های استقلال طلبانه مسلمانان غیر ترک را میداد بلکه کلیه پیروان اسلام در عالم و ازجمله مسلمانان ایران و افغانستان و هند و قفقاز می بایست به زیر لوای خلیفه مسلمین باشند.

سلطان عبدالحمید/ 1876-1909 /با انحلال مشروطیت عثمانی و جایگزین کردن “ملت عثمانی”با “امت اسلامی” ، اتحاد اسلامی را تبدیل به سیاست رسمی “باب عالی” کرد. اگر چه دین آبشخور آرمان های “پان اسلامیستی” بود اما برای سلطان عبدالحمید سیاستی بود مناسب برای بقای امپراتوری عثمانی خاصه اینکه” کشور های اسلامی از آفریقا گرفته تا شبه جزیره بالکان و آسیای مرکزی چین و هندوستان و کرانه های خلیج فارس بعضی در کام استعمار فرو رفته و بعضی دیگر در حال بلع گردیدن و تقسیم و تکه پاره شدن بودند” ص 716.(ایران و عثمانی ج1) در چنین شرایطی که باشندگان این سرزمین ها با یکدیگر احساس همبستگی می کردند زمینه برای اجرای سیاست عثمانی آماده به نظر می آمد.

عثمانی و سید جمال الدین اسدآبادی

سید جمال الدین پایه گذار پان اسلامیسم و شاخص ترین و اثر گذار ترین مروج این ایده در میان مسلمانان در سده نوزدهم است . او که محل زادگاه و تعلق مذهبی اش را پنهان می داشت تا بهتر بتواند به آرمان خود دست یابد، در درازای زندگیش از هند تا مصر و از مسکو تا پاریس و لندن را پیمود تا آرمان خود را در میان نخبگان و به ویژه حاکمان ترویج نماید. در کشور های اسلامی هواداران بسیاری یافت و در هر کشوری که برنامه خود را به حکومت ها عرضه نمود ابتدا مورد استقبال و پس از چندی از کشور رانده می شد! افغانستان ، ایران و مصر از آن جمله اند. اما حکومتی که مناسب ترین زمینه برای به اجرا گذاشتن برنامه او عثمانی بود.

پاراگراف زیر از کتاب (ایران و عثمانی) گرده برداری شده ص/701 تا 710.

سید جمال پس از سفر طولانیش از هند به ایران و تفلیس و مسکو و دست آخر به لندن رسید. “در حالی که بیش از چند ماه از اقامت سید در لندن نمی گذشته ، رستم پاشا، سفیر عثمانی در انگلیس واسطه دعوت سلطان از او به استانبول می شود تا با استفاده از امکاناتی که در اختیارش گذاشته می شد ، دعوت اتحاد اسلام را سر و سامان دهد…. بین عبدالحمید و وی مذاکراتی صورت می گیرد و سید تایید و تاکید می کند که”این مسئله از برای دولت اسلامیه کمال اهمیت را دارد و امروز مسلمانان کره زمین زیاده از ششصد کرورند .اگر عقد اتحاد و اخوت مابین اینان منعقد شود، هیچ دولت و ملتی بر ایشان غالب و فایق نیاید .من، اگر قوه سلطنتی و مصارفی که از برای این مسئله لازم است شخص خلیقه بر عهده گیرد ، می توانم این مسئله بزرگ را به دستیاری جمعی دانایان ملت پرست انجام دهم. به قول میرزا رضای کرمانی”** سید تعهد کرد که عنقریب تمام دول اسلامیه را متحد کند وهمه را به طرف خلافت جلب نماید و سلطان را امیرالمومنین کل مسلمین قرار بدهد.” سلطان ضمن قبول تامین مالی و مادی مسئله ، تعهد می کند که کلیه مذاکرات و مکاتبات رسمی با سلاطین و امرای کشور های اسلامی را جهت ایجاد زمینه پیشرفت کار خود و دستگاه ، دولت عثمانی انجام دهد. سید هم به عهده می گیرد که کار مکاتبه با علمای و زعمای اسلام ، اعم از شیعه و سنی و غیر هم زیر نظر او انجام گیرد..قرار هائی هم برای برگزاری یک کنگره از نمایندگان دولت ها و علمای مناطق اسلامی در استانبول گذاشته می شود؛گنگره که وظیفه آن عبارت باشد از تامین مصالح و وسایل ترقی ملل اسلامی؛ “چنانکه هرگاه یکی از دول اروپایی بی اعتدالی را نسبت به یک مملکت اسلامی روا داشت ,فورآً آن کنگره عالی اسلامی اعلان جهاد مقدس را به تمام مسلمین دنیا بر علیه آن دولت صادر نموده،گذشته از تحریم امتعه و کالای تجاری آن دولت ، همه مسلمین برای اطاعت از مبارزه قیام کرده و شمشیر از نیام برکشند”…سید دست به کار می شود و انجمن اتحاد اسلام را در اندک مدتی با شرکت عده ای از روشنفکران ایرانی مقیم استانبول و رجال شیعه ترک بر پا میکند… اعضای انجمن به رهنمود سید شروع کردند به نوشتن نامه هایی به زبان های عربی،فارسی، ترکی و هندی در پیرامون آرمان اتخاد اسلام …قریب چهار صد نامه به اطراف و اکناف جهان مسلمان ارسال گردید و دست کم دویست پاسخ رسید که توسط سید به سلطان تقدیم گردید و سلطان از شدت هیجان سید را در آغوش کشید و روی او را بوسید”.

اما این شورو شوق اولیه عمر کوتاهی داشت زیرا منافع حکومت کشور های اسلامی متفاوت و گاهی متضاد بود و راه روش سید به مذاق روحانیون حول و حوش”باب عالی”خوش نمی آمد و مهمتر از همه ناصرالدین شاه و روحانیون هوادارش از تبلیغات سید جمال الدین و به وِیژه خلیفه مسلمین خواندن سلطان عثمانی را بر نمی تافتند. مجموع این فشار ها موجب کنار گذاشتن سید جمال الدین شد و ماجرای این همکاری با کشته شدن ناصرالدین شاه به دست میرزا رضای کرمانی و مرگ سید در استانبول به پایان رسید.

“اتحاد اسلام” در آستانه جنگ جهانی اول

“اعليحضرت سلطان [عثماني] و ٣٠٠ ميليون مسلمان پراکنده در سطح زمين که به او به عنوان خليفه اعتقاد دارند، اطمينان داشته باشند که امپراتور آلمان براي هميشه دوست آنها است ». متن فوق بخشي از سخنراني امپراتور گيوم دوم در سال ١٨٩٨ در دمشق است.* امپراتوری عثمانی برای آلمان متحد با ارزشی شمرده می شد. یکی از اهداف سازمان های اطلاعاتی آلمان برانگیختن مسلمانان در خاورمیانه بر ضد دو امپریالیست مسلط بر خاورمیانه یعنی انگلیس و روس بود و در همین راستا خود را همسو با ایده پان اسلامیسم می دید. حتی زمانیکه سیاست سلاطین عثمانی و به وِیژه “ترکان جوان”، سیاست ملت سازی خود را در بسوی “پان ترکیسم” تغییر دادند، سازمان اطلاعات آلمان در پی همکاری با شبکه های اسلامی در ایران و افغانستان و هند و آسیای میانه بود.

برای اطلاعات بیشتری در زمینه نقش آلمان به پیوند زیر نگاه کنید.

*پان اسلاميسم، سلاح جنگ نامتقارن آلمان

https://orientxxi.info/magazine/articles-en-persan/article3727

سخن پایانی:

حضور فزاینده سرمایه داری در این سرزمین های همراه شد با آشنایی مردمان بومی با تمدن جدید.در ابتدا  دیوانسالاران و گروه کم شماری از روشنفکران جوامع بومی با این تمدن روبرو شدند و در برابر این “دیگری”  جامعه خود را نگریستند. شوک دیدار “خود” ،جان تازه ای در ضمیر آنها دمید. جوامعی که چرخه بازتولید فرهنگی و اجتماعی  سنت در آن حاکم بود شاهد جوانه زدن اندیشه تحول شد. اما از آنجا که توده مردم به دلیل عدم دسترسی به آموزش و زیست در “جامعه تکصدا ئی” در بی خبری بسر می بردند،اندیشه تحول به بخشی از طبقه حاکمه محدود می شد و در نتیجه جامعه در چارچوب منافع گروه همان گروه پیش رفت .

پانویس

*تاریخ اصلاحات در عثمانی به سلطان سلیم سوم دز اواخر سده هجدهم میرسد که جان در راه اصلاحات نظامی گذاشت ، اما محمود دوم جانشین او موفق به انحلال ینیچری شدو ارتش جدید را پایه گذاری کرد. اما دوره حکومت عبدالمجیید (1861-1839) بود که در پی جنگ مصر نخستین رفرم بزرگ با نام “تنظیمات خیریه” در برابر نمایندگان اصناف ومذهبی و سران نظامی و سفرای خارجی اعلام گردید و طی چند دهه در زمینه فرهنگی(دارالفنون، مدارس رشدیه و متوسطه)، در زمینه حقوقی و اداری(از جمله واژه نوکر سلطان به کارمند دولت تغییر کرد!).. اصلاحات در دوره جانشین ادامه یافت، دادگاه های شرع محدود شد، تاسیس دانشگاه و مدارس ادامه یافت و قراردادهای زیادی با شرکت های خارجی بسته شد . این اقدامات با مخالفت های روحانیون و بخشی از مردم روبرو شد و سلطنت خلع شد .. با به قدرت رسیدن عبدالحمید /1876-1909 چهل و چهارمین و آخرین خلیفه عثمانی/ و ا؛از جنگ های روس و عثمانی ، ابتدا مشروطیت و تشکیل پارلمان تصویب و پس از دوسال نه تنها این تمهیدات بلکه بسیاری ار دستاوردهای دوره تنظیمات هم کنار نهاده شد. هرچند که این دوره زوال عثمانی بود اما در همین دوره همراه شده با اصلاح سیستم بانکی ، گشایش دانشگاهای نوین توسعه تلگراف و راه اندازی شبکه راه آهن به حجاز و بغداد.. در سال 1876 حکومت به “ترکان جدید- کمیته اتحاد و ترقی” سپرده شد . و در دو مرحله در سا ل های 1909و 1918 حکومت عثمانی برچیده شد و جمهوری ترکیه جدید پا به میدان گذاشت .

** میرزا رضا کرمانی با سید در دوره اقامت او در ایران آشنا شد و هوادار پرو پا قرص او شد. تا جائیکه برای دیدار او به استانبول رفت و مدتی در خانه او به شاگردی پرداخت. شرح بازگشت او به ایران همراه برادران شیخ احمد روحی و قتل ناصرالدین شاه با جزئیات کامل در کتاب”خاطرات حاج سیاح” آمده است.

منابع

Le panislamisme (1/3) : fondements et idéologie (1860-1909)

https://www.lesclesdumoyenorient.com/Le-panislamisme-1-fondements-et-ideologie-1860-1909.html

….

Tanzimat

Tahttps://www.lesclesdumoyenorient.com/Tanzimat.htmlnzimat

 https://www.lesclesdumoyenorient.com/Tanzimat.html