فهرست [نهان]
- “خاورمبانه” کجاست ؟
- حدود جغرافیایی خاورمیانه
- “میانه دنیا ها”، گره گاه تمدن ها !
- تقابل شهر نشینی و صحرا گردی ، پدیده تاریخ ساز “میانه دنیا”
- سخن واپسین:
- پا نویس
- منابع
فهرست
خاور میانه کجاست
(ص۱۵ کتاب “میانه دنیا”)
این خطه از جهان از گذشته های دور به جهات متفاوت نقش مهمی در تاریخ بشریت ایفا میکرد: نخست این که ادیان بزرگ ابراهیمی از این منطقه سر بر کشیدند و به ویژه آخرین آنها ،دین اسلام که پیروانش غالب باشندگان این ناحیه را در بر می گیرد . پیدایش دین اسلام توازن قوای “شرق و غرب” را از میان برد و ساختار حاکمیت را در این منطقه عمیقا دگرگون ساخت. از نگاه مسلمانان خاورمیانه قلب سرزمین های اسلامی است. پیروان آیین یهود هم از دیر باز در این دیار می زیستند ، همچنانکه که مسیحیان در سده های نخستین میلادی ،باشندگان عمده این ناحیه بودند و امروزه در ارمنستان و گرجستان کشور های خود را دارند.
اما شاخص دیگر هویتی این خطه ریشه های قومی مردمان این پهنه از گیتی است : اقوام ایرانی که از دیر باز در فلات ایران و شمال دریای کاسپین *میزیسته اند، اقوام ترک آسیای مرکزی که بخشی از آنها که به آناتولی کوچ کردند و اقوام سامی ، مرکب از عرب و یهودی که از چندین هزاره پیش در این منطقه زیسته اند و بخشی از آنها به شمال آفریقا کوچ کرده اند. از آنجا که شمار زیادی از باشندگان خاورمیانه به ویژه در شبه جزیره عربستان و در آسیای مرکزی و آناتولی مردمی صحراگرد و کوچ نشین بودند، درگیری ها و همزیستی زندگی شهر نشینی و کوچ نشینی همواره آثار خود را بر رخداد ها و تاریخ این خطه باقی گذاشته است .
“میانه دنیا ها”، گره گاه تمدن ها !
پیش از سده بیستم ، این سرزمین “خاورمیانه” نامیده نمی شد، اما به دلیل موقعیت جغرافیایی اش در درازای تاریخ نقطه ارتباطی میان سه قاره آسیا،اروپا و افریقا بود. از هزاره سوم پیش از میلاد ، در کنار رود های پرآب فرات و دجله نخستین شهر های تمدن سومر و اکد و در پی آن عیلام شکل گرفت و راه های تجاری این سرزمین را به تمدن دره نیل در مصر ، جیرفت در دره هلیل رود ،شهر های حاشیه ای دره سند و شرق ، شهرهای کنار آمودریا و سیردریا پیوند میداد. همین شبکه راه ها بود که عامل شکوفایی تمدن های این منطقه شد و به مرور این ارتباطات به چهار سوی جهان گسترش یافت. اقوام یونانی هم از اواخر هزاره دوم پیش از میلاد در آناتولی /ترکیه امروز مستقر شدند و در پیوند با شهر های میانرودان دولتشهر های خود را بنا کردند که به نوبه خود به رونق شهرنشینی در حاشیه شرقی مدیترانه / سوریه و لبنان امروز انجامید . دریای مدیترانه تماس با اروپا و افریقا را آسانتر کرد. شهر های بزرگ در “میانه دنیا” عموما در کنارشاهراه های اصلی تجارت آنروزگار بنا می شد:شاهراه بزرگ غرب به چین و شاهراه صادرات ادویه هند .
تمدن و شهر نشینی در گوشه ای تک افتاده، اگر نه ناممکن که بسیار دور از تصور است .دستاورد های بشری در چارچوب ارتباطات تمدن ها شکل گرفته و از این جهت سرزمینی که “خاورمیانه ” خوانده می شود ،بدون شک در “میانه “تمدن ها بشری جا دارد.
پیدایش کوره های ذوب فلزات در کوه های زاگرس /لرستان و ایلام/ و انتقال مهارت ها و ابزار ساخته شده به دشت های جنوبی میانرودان به گسترش شهر های سومر واکد انجامید . این مردمان با بهره برداری از کانال کشی میان رود های منطقه به اضافه تولید در زمینه کشاورزی و محصولات اولیه کارگاهی دست یافتند . نیاز به مواد اولیه به ویژه چوب و سنگ آهن که در این منطقه یافت نمی شد و تبادل کالا های ساخته شده ، تجارت را از راه های زمینی و دریایی گسترش داده و بر شمار شهر ها ی تجاری دیگر مناطق افزود ( از جمله در خلیج فارس و حوزه دره سند ). پدیده همگونی در هزاره بعد در حاشیه شرقی دریای مدیترانه شکل گرفت .
تقابل شهر نشینی و صحرا گردی ، پدیده تاریخ ساز “میانه دنیا”
اما تمرکز ثروت در شهر ها ،از چشم اقوام همسایه دور نماند و جنگ ها آغاز شد. جنگ هایی که ابتدا به غارت همسایگان محدود می شد و در ادامه به تشکیل نهاد هائی اولیه فرمانروائی برای اداره و دفاع جوامع منتهی گردید. به مرور فکر حاکمیت بر راه های تجاری در میان قدرتمداران محلی شکل گرفت . برای حکمرانی در قلمروی گسترده به سازماندهی نهاد های پیچیده تر و حکومت مرکزی نیاز بود و بدین گونه نخستین امپراتوری ها ی جهان در این خطه از جهان بنیاد شد .امپراتوری هخامنشی کاراترین آنها بود که نه تنها بر بخش اعظم فلات ایران فرمان می راند بلکه سرزمین های آنسوی زاگرس را تا دریای مدیترانه و سرزمین مصر و کارتاژ **را هم تسخیر نمود و برای تحکیم حاکمیت خود راه های نظامی و تجاری مناسب تری نیز ایجاد نمود . راه های تجاری که در هزاره سوم پیش از میلاد به شکل خودبخودی ایجاد شده بود ، در این دوره باز سازی شد . نمونه برتر این پیشرفت در مسیر شوش به سارد بنا شد ، راه عرابه رویی که خلیج فارس را به دریای مرمره و مدیترانه متصل می کرد و از تسهیلات چون ایستگاه هائی برای اقامت کاروان ها و تامین اغذیه برای مسافران و علوفه برای حیوانات آنها برخوردار بود. ۲۲۰ سال حاکمیت امپراتوری هخامنشی زمینه ساز گسترش ارتباط میان چهار گوشه قلمرو آن بود و تمدن های هند و چین “خاور دور” را به دولتشهر های یونانی پیوند میداد. تمدن یونان گرچه در شهر های تجاری بنا شده بود ، اما جغرافیای آن علیرغم دسترسی به راه های آبی، امکان شکل گیری یک حکومت متمرکز و فراگیرنده سرزمین های گوناگون را نمی داد. تنها در دوره اسکندر یونان یکپارچه شد ، اما فتوحات اسکندر بیش از دو دهه ادامه نیافت و نتوانست به استقرار سیاسی در سرزمین های تسخیر شده دست یابد و پس از اسکندر میراسش میان سرداران سپاهش تقسیم شد. در نهایت حاکمیت او چون پرانتزی در تاریخ بود ، در حالی که جغرافیا “میانه دنیا ها” با آن سرزمین های گسترده و گوناگونی مردمانش برخی شهر نشین( مستقر در کنار دریا و یا آبراه های مهم) و شماری صحرا گرد بودند ( پراکنده در استپ های آسیای مرکزی و صحرا های عربستان) ، این سرزمین مستعد نظامی متمرکز و فرمانروایی فردی بود تا بتواند امنیت را فرای اقوام و ساختار های اجتماعی گوناگون ، برقرار ساخته و راه های تجاری را مدیریت نماید. دولتشهر های یونانی ، شهروندان آزادی داشتند که به خوبی از میهنشان دفاع میکردند و تمدن گران بهایی به بشریت ارائه نمودند ، اما از دستگاه حکومتی که بتواند بر جهان متنوع آنروز حکومت نماید بی بهره بودند. این نقش برای سده ها به “میانه دنیا” سپرده شده بود که میراث آن از طریق بازماندگان اسکندر به امپراتوری رم رسید. امپراتوری رم و ساسانیان علیرغم جنگ های فرساینده ، این روشن بینی را داشتند که برای جلوگبری از ورود اقوام صحرا گرد با یکدیگر همکاری کنند. نمونه روشن آن ساختن دیواری به درازای ۲۰۰ کیلومتر از کوه های قفقاز تا دریای کاسپین در منطقه “دربند” است که امروزه در کشور آذربایجان قرار دارد .دیوار آجری و مستحکم ،که با یک جندق پر آب تقویت می شد و بیش از ۳۰۰۰ سرباز از آن نگهبانی می کردند./ ص ۷۱ راه ابریشم-به زبان فرانسه/. امپراتوری رم در پرداخت هزینه این تاسیسات شرکت داشت که هدف آن جدا کردن “دنیای نظام یافته “از دنیای بی نظم بود. اما گفتنی است که این “دنیای متمدن” از دیر باز از نیروی کار “صحراگردان ” در جنگ ها در برابر دشمنان خود استفاده می کرد و برده گرفتن این مردمان رسمی عمومی و عادی در تمام امپراتوری های زمان باستان داشت .رسمی که دامنه آن تا روزگار ما همچنان ادامه دارد .
سخن واپسین:
بی گمان جغرافیا و راه های تجاری از عوامل موثری است که در شکل گیری،ساختار و شیوه مدیریت شهرها و در پی آن نظام حکومتی بر کشورها نقش داشته است.*** “میانه دنیا ها” از دیر باز محل تجلی شکل گیری این عوامل زیر بنایی تاریخی بوده و بهم آمیختگی و همسازی تمدن های سه قاره و در کنار آن کشاکش میان قدرت های “جهانی” بیش از هر جا ،در این میدان رخ نموده است . جنگ ها، آمیزش و مبارزه تمدن ها برای حاکمیت بر این منطقه ، “میانه دنیا ها” را وارث تمام منازعات بشر کرده است.
پا نویس
*یک شاخه از اقوام ایرانی در استپ های شمال دریای کاسپین و اطراف دریای سیاه زندگی می کردند. یک گروه از این تیره به نام “کاسپی ها” به داخل فلات ایران آمدند و شهرهایی از جمله قزوین و کاشان را بنا کردند و شاخه ای از آنها بر بابل در میانرودان حکومت کردند.نام دریای کاسپین هم خانواده واژه “کاسپی” است .از دیگر شاخه های اقوام ایرانی “الن ها” هستند که در قفقاز زندگی میکردند و بعد ها به اروپا و شمال آفریقا مهاجرت کردند. بعد ها زیر فشار هون ها ، اقوام ترک و تاتار جایگزین آنها شدند.نفوذ اسلاو های روسی در این منطقه به چند سده گذشته برمی گردد. برای آگاهی از ریشه قومی و زبانی مردمان اولیه شمال دریای کاسپین به کتاب “قوم های کهن” رقیه بهزادی نگاه کنید ص ۱۱۰ تا ۱۳۵٫
** هخامنشیان با تسخیر سرزمین های شرق مدیترانه ،شهر های تجاری این ناحیه را به زیر فرمان خود در آوردند و با کمک دریانوردان فنیقی به رقیب سر سخت یونانی ها در دریای مدیترانه تبدیل شدند . در زمان داریوش مصر و کارتاژ به تسخیر هخامنشیان در آمد و “دنیای هخامنشی” تا قبرس و سیسیل و جنوب اسپانیا نفوذ یافت.
*** پژوهش ماکس وبر در مورد ساختار شهر های تجاری اروپا نمونه درخشانی است که می تواند به درک ارتباط شیوه تولید و ساختار حکومتی یاری رساند. کوتاه شده این کتاب را در ویدئو گوش کنید: